تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834907312
کسی که راز عروسکها را کشف کرد!
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: عادل بزدوده، آن پسربچه عاشق دیدن نمایش خیمهشب بازی، نه تنها بعدها راز آن عروسكها را كشف كرد، بلكه خود یكی از كسانی شد كه با ساختن عروسكهای زیبا و بامزه، كاری كرد كه... عادل بزدوده، عروسك ساز؛ رازِ عروسكهاپسرك وارد خرابه پشت خانهاش كه میشود، با صدای بلند فریاد میكشد: «میخوام برم خونه بابام.» صدایی از طرف دیگر خرابه شنیده میشود: «میخوای بری خونه بابات؟! چرا میخوای بری خونه بابات؟!» پسرك جواب میدهد: «من دیگه تو این خونه نمیمونم. میرم خونه بابام.» دوباره صدای مقابل میگوید: «تو دیگه تو این خونه نمیمونی؟ میری خونه بابات؟ چرا؟ مگه چی شده؟!»... و ناگهان شلیك خنده 7-8 پسربچه دیگر به گوش میرسد. عادل كه كوچكترین پسر در جمع بچههای محله است، در حالیكه میخندد و میخواند، كیسه زباله را زمین میگذارد. بیلچه را برمیدارد و به همراه بچههای دیگر شروع میكند به كندن گودال. زبالهها را كه داخل گودال میریزند، روی آن را خوب میپوشانند. قطعه زمینی را كه از سنگ و كلوخ و زباله پاكسازی شده، آب و جارو میكنند و زیلویی روی زمین پهن میكنند. كارشان كه تمام میشود، مینشینند و همگی به یك نقطه خیره میشوند. با صدای بوق دوچرخه، پسرها با هیجان از جا میپرند و فریاد میكشند:«مرشد آمد، مرشد آمد.»با آمدن مرشد و همراهش، كه صندوقچه قرمز رنگی را به بغل دارد، عده ای از اهالی در خرابه جمع میشوند. خیمه كه برپا میشود، مرشد ضرب میگیرد و شروع میكند به خواندن. با آمدن عروسك مبارك مقابل دریچه خیمه، بچهها فریاد شادی میكشند.مرشد ضرب میگیرد و میخواند و مبارك با صدای نازك و بهاصطلاح زیغ زیغی، به همراه چند عروسك دیگر مثل پهلوانپنبه، پهلوانكچل، عروس، وِروِر جادو و... كه با حركت عروسكگردان كه داخل خیمه بود، با مرشد آواز میخوانند و صحبت میكنند كه: «میخوام برم خونه بابام...»عادل، در طول نمایش مثل همیشه به صحنه نمایش خیره مانده و از ته دل به حركتهای مبارك و عروسكهای دیگر میخندد و با خودش فكر میكند:«راستی این صداها از كجا میآید، چه كسی اینهمه عروسك را میچرخاند و جای همه آنها حرف میزند؟ واقعاً كه چه قدرتی دارد!» عادل بزدوده، آن پسربچه عاشق دیدن نمایش خیمهشب بازی، نه تنها بعدها راز آن عروسكها را كشف كرد، بلكه خود یكی از كسانی شد كه با ساختن عروسكهای زیبا و بامزه، كاری كرد كه دیگران با دیدن عروسكهایش انگشت حیرت به دهان میگذارند كه چهطور یك عروسك ساده و بیآلایش اینهمه در دل بزرگ و كوچك جا باز میكند و مدتها در ذهنها باقی میماند. از دوره نوجوانی تان و آشنایی با عروسك و عروسك سازی بگویید؟ دوران نوجوانی من در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان سپری شد. شانس من و همنسلان من بود كه آقایی از چكسلواكی به ایران دعوت شد و نمایش عروسكی را در ایران سروسامان داد و من چون در آنجا كار میكردم با این هنر آشنا شدم و متوجه شدم كه عروسكسازی واقعاً رشته دوستداشتنی و نابی است و چهقدر محبت در عروسك نهفته است. نه فقط من، بلكه دوستان همدورهای من هم كارشان را برای كودك و نوجوان شروع كردند. اما من به شدت عاشق عروسك شدم و تمام هم و غم خود را گذاشتم كه در این رشته باقی بمانم. بعدها اكثر دوستانم مقابل دوربین رفتند، اما من نه. البته افتخار میكنم كه بازیگری هم میدانم، اما عروسك را برتر از خودم دیدم و میگویم این عروسك است كه باید بتواند با دستان من ساخته شود، جان بگیرد و به حركت در آید. آقای بزدوده، چرا این روزها عروسكهای شما سری به تماشاگران تلویزیون نمیزنند؟ آخرین كاری كه من با شبكه یك انجام دادم سال 85 بود كه برای یك مجموعه و فیلم سینمایی عروسكی از من خواستند به آنها كمك كنم. من هم به همراه چند دوستی كه اتفاقاً شبكه یك فراموششان كرده بود، برنامه را آماده كردیم. اما این همكاریها دیگر تكرار نشد. من و بعضی از همكارانم مثل برومند، طهماسب، جبلی، معتمدآریا، محبوب، سعادت و... در تئاتر عروسكی در ایران تأثیر گذار بوده ایم. به واژه عروسك بیشتر نگاه كلیشه ای میشود و این كه مخصوص دخترهاست و تصور میشود هنر عروسك سازی هم دخترانه است و ... مشكل از تعریف جامع تئاتر عروسكی است. این هنر در دنیا تكلیفش مشخص شده؛ تئاتر عروسكی فقط متعلق به دخترها نیست؛ تئاتر عروسكی یك حرفه است، مثل سینما؛ آیا در سینما فقط آقایان باید حضور داشته باشند؟!ما نمیتوانیم بگوییم این بخش برای دخترهاست و بخش دیگر برای پسرها، این هنر مثل یك ابزار است؛ از این ابزار چه استفادهای میشود كرد و چه تأثیری بر زندگی و اندیشه نوجوان میگذارد. این مهم است. تئاتر عروسكی در كشور ما در چه مرحلهای قرار دارد؟ با وجودی كه اروپاییها خیلی از ما جلوترند، اما ما هم راه و رسم پیمودن مسیر آن را میدانیم و زیربنای كار را داریم و درست هم عمل میكنیم. معتقدم تواناییها و خلاقیتها در عرصه ساخت عروسك در ایران رشد خیلی خوبی را كرده است. در این زمینه ما تقریباً با تمام تكنیكها آشنا هستیم. به هرحال نكته مهم این است كه تجربه استادانی كه الآن در دانشگاه تئاتر عروسكی آموزش میدهند بسیار فراتر از 30-40سال گذشته است. آیا آموزش از طریق عروسك فقط به كودكان و نوجوانان محدود میشود؟ بشر در كره زمین سالیان سال با عروسك ارتباط عاطفی داشته و این ارتباط در بشر نهادینه شده است. مادربزرگهای ما با پارچههای دورریختنی عروسك درست میكردند؛ با آنها برای نوههایشان قصه میگفتند و آموزش زندگی میدادند. خب، آن در سطح اولیه است. اما بهطور كلی عروسك همزاد انسان است و احساس نزدیكی با عروسك فراتر از حرفهای معمولی است. امروزه در چین جدیدترین موضوع ها و مسئله های بشر را با عروسك آموزش میدهند، چون پذیرش حرف از عروسك بسیار تأثیرگذارتر است. البته نباید فكر كرد عروسك مختص كودكان است و فقط با آنها ارتباط برقرار میكند، نه اینطور نیست؛ انسان میخواهد 90ساله باشد، 5ساله باشد، یا.... فرقی ندارد، این ارتباط به طرز عجیبی برقرار میشود. به نظر شما یك عروسكساز چه خصوصیت هایی باید داشته باشد. عروسكسازی هنری تخصصی است. شخصی كه به سراغ این كار میآید باید توانایی خلق یك موجود را داشته باشد. همیشه به دانشجویانم گفتهام اگر میخواهید به لحاظ علمی و آكادمیك عروسكساز موفقی باشید، باید طراح خوبی باشید. اما اگر در كنار طراحی خوب قدرت آفرینش نداشته باشید، فقط در حد یك طراح باقی میمانید. قدرت آفرینش به یك ذهنیت بسیار خلاق نیاز دارد كه در وجود هر كسی هم نیست. در صحبتهایتان به تكنیكهای نمایش عروسكی اشاره كردید، ممكن است چند مورد را نام ببرید؟ بعضی تكنیكها بیشتر شناخته شدهاند، مثل عروسكهای دستكشی، تكنیك میلهای كه عروسكها را بهوسیله میله حركت میدهند، عروسكهای متصل به نخ هم تكنیك نخی است.زمانی كه عروسكها سایه میشوند، تكنیك سایه خلق میشود، البته بهتازگی عروسكهای دیگری به این مجموعه اضافه شده است، مثل عروسكهای «بنراكو» كه از عروسكهای سنتی ژاپن گرفته شده است. یا عروسكهایی كه روی میز حركت میكنند، به نام «تاپتیبل» (ToP table). عروسكهای سیاه هم كه در كشور اسلواكی كار میشود مثل نمونه عروسكهای «هادی و هدی» و یا «لوبیای سحرآمیز» كه به كارگردانی استاد پیشكسوت اردشیر كشاورزی در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا شد. در این تكنیك تماشاگر عروسكها را در صحنه میبیند، اما زاویه نور به شكلی است كه عروسكگردانها دیده نمیشوند. علاوه بر این تكنیكها، تكنیكی به نام «عروسكهای آبی ویتنام» هست كه در جامعه ما چندان شناخته شده نیست، در این باره توضیح دهید؟ این تكنیك در دنیا واقعاً خاص است و فقط مربوط به خود مردم ویتنام است. فعلاً در هیچ جای دنیا نتوانستهاند این كار را انجام بدهند؛ آن هم به خاطر نوع زندگی و شرایط اقلیمی آن كشور است كه مردم مدام در شالیزارها و كشتزارها مدام در میان آب هستند. آنها در جنگلهایشان برای ساخت عروسك به یك چوب و ماده خاصی دست پیدا كردهاند كه به رنگ خاصی هم آغشته میشود، بهگونهای كه چوب مخصوص را كاملاً ضد آب میسازند و آب در آن نفوذ نمیكند. قصه نمایش هم در یك فضای كاملاً مختص به خودشان صورت میگیرد؛ یعنی در میان شالیزارها و چمنزارها. نحوه حركت عروسك هم بهوسیله چوبی به طول 3 تا4 متر است كه عروسكها به وسیله اهرمهایی به آن چوب متصل هستند.عروسكگردانها، كه در پشت حصیرهایی داخل آب ایستادهاند، این چوب را حركت میدهند و عروسكها بیآن كه عروسكگردان دیده شود، از قایقی به قایق دیگر میروند و یا در میان شالیزار حركت میكنند. این تكنیك واقعاً عجیب و فوقالعاده است و مختص فرهنگ ویتنامیهاست. (با خنده) امیدوارم تا چند سال دیگر این تكنیك لو برود. آیا در كشور ما عروسكی به عنوان عروسك ملی وجود دارد؟ چند وقتی است كه در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان بحثهایی در این باره صورت گرفته است. تصور من این است كه عروسك ملی باید «مبارك»- عروسكی در خیمهشببازی- باشد. چون این عروسك قدمتی بیش از 600 - 700سال دارد؛ منتهی از این جهت كه رنگش سیاه است مورد تأیید واقع نشد. اما من اصلاً این مسئله را قبول ندارم، چون ما در جنوب كشورمان سیاهپوستانی داریم كه با فرهنگ خودمان زندگی میكنند. در حال حاضر كانون سعی دارد دو عروسك «دارا و سارا» را جا بیندازد، كه خب باید در جامعه نظرسنجی شود. البته لازم است تا حداقل قدمتی 60-70ساله داشته باشد. اما عروسكهای سارا و دارا هم توسط كشوری بیگانه ساخته میشود و به نظر میرسد جذابیت بصری هم ندارند، نظر شما چیست؟ من مدتی است كه پیشنهاد ساخت نوع دستكشی این عروسكها را دادهام كه در نظر دارم آنها را با توجه به آیینها و فرهنگهای مختلف كشورمان طراحی كنم. اما در رابطه با جذابیت داشتن و یا نداشتن این عروسكها صحبتی ندارم. فقط باید بگویم ما امكانات و سختافزار تولید این عروسكها را در كشور نداریم. چون اینها احتیاج به دستگاههای بسیار پیشرفته و پیچیدهای دارند. تمام عروسكها مثل «شرك»، «باربی» و... بدون استثنا در كشور تایوان تولید میشود. یعنی در واقع تایوان تنها كشور دنیاست كه امكانات سختافزاری و تولید انبوه چند میلیون عروسك را دارد. هرگاه صحبت از نمایش عروسكی میشود، ناخودآگاه نمایش خیمهشببازی در ذهن ما نقش میبندد. شاید بشود گفت به نوعی نمایش عروسكی در ایران با این نمایش شناخته میشود، در این باره توضیح دهید؟ مطمئناً واژه نمایش عروسكی در ایران خیمهشب بازی را در ذهن تداعی میكند؛ اما خیمهشب بازی یك تكنیك خاص است كه عروسكگردان در یك خیمه كوچك عروسكهای نخی را به حركت در میآورد. حال چرا خیمهشب بازی گفته میشود برمیگردد به فرهنگ چند صدساله ایران. زمانی كه به علت عشیرهای بودن زندگی، تمام اتفاقهای آیینی، سنتی و نمایشی در فضای خیمه (چادر) پیش میآمد و از آنجا كه معمولاً شبها این نمایش بازی میشد، لفظ خیمهشببازی بر روی این نمایش ماندگار شد. ظاهراً این نمایش مختص درباریان بوده است؟ درباریان و یا حكومتهایی كه به هنر علاقه داشتند و میخواستند برای خود سرگرمی ایجاد كنند، از این نمایش استقبال میكردند. بعدها در اوایل قرن بیستم، این هنر از دربار جدا شد و به سمت جامعه رفت. اما در حال حاضر هم این هنر، رونق چندانی ندارد . به نظر شما نباید این هنر را احیا كرد؟حتماً. در واقع ما این تكنیك را منحصر بهفرد میدانیم، نه تنها ما، بلكه هنرمندان خارجی هم وقتی این هنر را دیدند در حیرت ماندند، كه چه قدرت و تواناییهایی در این عروسك نخی وجود دارد؛ عروسكی كه واقعاً جادو میكند. ما باید تدبیرهایی بیندیشم تا این سنت دیرینه فراموش نشود و در این زمینه مراكزی چون كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، دانشگاهها، وزارت ارشاد و ... باید بسیار تلاش كنند. كلهگچیهای مهربانیكی بود یكی نبود؛ یك شهری بود با یك جمعیت 200 تایی. این جمعیت با اینكه قالب كلههاشون با گچ ساخته شده بود، اما آنقدر مهربان و صمیمی و زبل بودند كه همه با هم توانستند، تنها غریبهای را كه قصد داشت بین آنها تفرقه بیندازد، از شهرشان بیرون كنند. آن شهر جایی نبود، مگر همان شهر موشها. 200 موش بامزهای كه توسط 20 هنرمند عروسكساز، از جمله عادل بزدوده، ایرج تهماسب و مرحوم كامبیز صمیمی مفخم جان گرفته بودند و آن شهر هم توسط علی طالبی، كارگردان سینمایی و مرضیه برومند، كارگردان عروسكی نظم پیدا كرده بود. اگر چه متأسفانه به گفته بزدوده در حال حاضر هیچ اثری از این شهر، كه در دهه 60 ساخته شده بود، نیست و سرنوشت هیچكدام از این موشهای عروسكی و دشمن آنها، گربه سیاه و پشمالو مشخص نیست. بزدوده از مرحله ساخت این فیلم سینمایی عروسكی خاطره های زیادی دارد كه یكی از آنها را اینطور تعریف میكند: «در این فیلم سكانسی داشتیم كه كانالی را نشان میداد كه موشها برای به دام انداختن گربه كنده بودند و قرار بود موشها به نحوی «خوشخواب» را، كه مثل همیشه خواب بود، از دست گربه نجات دهند.بنابر این داخل كلاه مواد منفجره میگذارند كه وقتی گربه خواست كلاه را بردارد منفجر شود. از آنجا كه صدابرداری سرصحنه نبود، قرار براین شد كه این مواد ساختگی بدون صدا و كاملاً بیخطر باشد، غافل از این كه مسئول افكت بیخبر از همه جا، برای این كه كار طبیعیتر باشد، مواد اصلی را در كلاه قرار داده بود.در آن سكانس قرار شد، من در نقش گربه، دستم را دراز كنم و كلاه را بردارم. چشم شما روز بد نبیند، همین كه دستم به كلاه خورد، ناگهان مواد با صدای مهیبی منفجر شد. همه عوامل وحشتزده از بالای كانال مرا صدا زدند. اما من كه از موج انفجار كاملاً شوكه شده بودم، تا 20 دقیقه نه میتوانستم حرفی بزنم و نه حركت كنم.» خونه مادربزرگهشاید باورتان نشود؛ ولی این خانه واقعاً حدود 22 سال پیش در یكی از مزرعههای شمال كشور ساخته شد. خانهای با یك مادربزرگ مهربان كه گاهی «مراد» پسر همسایه به او سر میزد. اما مادر بزرگ هیچوقت تنها نبود. چون شیطنتهای «مخمل»، گربة سیاه و بازیگوش او، تمامی نداشت و هر بار كه «نوك طلا» و «نوك سیاه»، جوجهكوچولوهای خانممرغه و آقاخروسه، سر به سر مخمل میگذاشتند، كلی ماجرا در آن خانه با صفا درست میشد و حسابی مادربزرگ را مشغول میكرد.«عادل بزدوده» كه طراح عروسكهای «مخمل، مراد، حلزون و 3جوجه» در این مجموعه بود، معتقد است:«سه ضلع اصلی یك برنامه عروسكی، عروسكساز، عروسكگردان و صدای عروسك است كه ضعف و قوت هر كدام بر دیگری تأثیر بسزایی میگذارد.»مجموعه عروسكی «خونه مادربزرگه» با كارگردانی مرضیه برومند و همكاری رضا بابك، بهرام شاه محمدلو و آزاده پورمختار، راضیه برومند، مریم سعادت، فاطمه معتمدآریا و ... انجام شد. عادل بزدوده با تأسف میگوید: «تنها سندی كه من از این عروسكها دارم، عكسی از خانواده مرغ و خروس است كه سال پیش در نشریه همشهری جوان چاپ شده است.» بچه به دنیا آمد!حدود 10سال پیش متولد شد. از آنجا كه قیافه عجیب و غریبی داشت، اسم عجیبی هم برایش انتخاب شد. اسمی كه پس از 4 ماه فكركردن، در ذهن طراح و سازنده آن جرقه زد. «زیزیگولو آسیپاسی دراكوتا تا به تا».یك عروسك با كله اسفنجی، گوشهای تابهتا و دستهای كوتاه و بلند و اندامی پارچهای. سازنده زیزی گولو، «عادل بزدوده» درباره ساخت این عروسك میگوید: «برای ساختن این عروسك خیلی طرح زدم و نمونههای زیادی كار كردم، اما هیچ كدام از طرحها مورد قبول خانم مرضیه برومند، كارگردان این مجموعه، واقع نمیشد و مدام میگفت، نه، این نیست». این قصه ادامه داشت تا این كه بالاخره او یك شب تصمیم گرفت كه هرطور شده عروسك مورد پسند خانم كارگردان را خلق كند. بنابر این شروع كرد به طرح زدن. طرح زد و طرح زد و طرح زد؛ كاركرد و كاركرد و كاركرد. اصلاً حواسش به زمان نبود. سرش را كه بلند كرد، هوا گرگ و میش بود. عروسك را بالای دستش گرفت و با شادمانی به آن نگاه كرد. او آن قدر خوشحال بود كه دلش میخواست، هرچه زودتر این خبر خوش را به كارگردان بدهد، اما ساعت 4 صبح بود و او حتماً در خوابی عمیق. بزدوده از خوشحالی روی پایش بند نبود؛ باید هرچه زودتر خبر تولد این كوچولوی وروجك را، كه بعدها با صدای «آزاده پورمختار» شیرین زبانی میكرد، بدهد. بنابر این گوشی را برداشت و شماره را گرفت. صدایی خوابآلود از آن سوی سیم به گوش رسید:« ب... ل...ـه!» بزدوده با شوق فریاد كشید: «بچه به دنیا آمد!»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]
صفحات پیشنهادی
کسی که راز عروسکها را کشف کرد!
عادل بزدوده، آن پسربچه عاشق دیدن نمایش خیمهشب بازی، نه تنها بعدها راز آن عروسكها را كشف كرد، بلكه خود یكی از كسانی شد كه با ساختن عروسكهای زیبا و بامزه، ...
عادل بزدوده، آن پسربچه عاشق دیدن نمایش خیمهشب بازی، نه تنها بعدها راز آن عروسكها را كشف كرد، بلكه خود یكی از كسانی شد كه با ساختن عروسكهای زیبا و بامزه، ...
هرگز از ماه عسلِ عشق بیرون نیایید
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! چگونه میلیاردر شدم" در راه جشنواره فیلم فجر · صنعتگربدون حمايت دولت،زيرچرخ بوروكراسي و نظام اداري له مي شود ...
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! چگونه میلیاردر شدم" در راه جشنواره فیلم فجر · صنعتگربدون حمايت دولت،زيرچرخ بوروكراسي و نظام اداري له مي شود ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! از آموزش الکترونیکی چه می دانید · بلندقدترین زرافه جهان(عکس) · پاسخ به نامه زنی خیانت دیده که در زندان به سر می برد ...
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! از آموزش الکترونیکی چه می دانید · بلندقدترین زرافه جهان(عکس) · پاسخ به نامه زنی خیانت دیده که در زندان به سر می برد ...
گوشت، دوست ورزشکاران یا دشمن شان؟
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! "انتهای خیابان هشتم" نوروز 1390 روی پرده میرود · دولت و مبارزه با دخانيات · O. K از كجا آمده است؟ ...
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! "انتهای خیابان هشتم" نوروز 1390 روی پرده میرود · دولت و مبارزه با دخانيات · O. K از كجا آمده است؟ ...
یک دسر ساده خوشمزه با وسایل ساده
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! مصرف زياد شكر موجب افسردگي ميشود · پیکان پر سر و صداترین خودروی ایرانی است · تبارشناسي نظريه ولايت فقيه ...
کسی که راز عروسکها را کشف کرد! مصرف زياد شكر موجب افسردگي ميشود · پیکان پر سر و صداترین خودروی ایرانی است · تبارشناسي نظريه ولايت فقيه ...
Fun. گربه ای که از جنون سرقت رنج می برد!+عکس/ جزئیات سرقت
همسایگان پس از اینکه متوجه شدند سرقتهای شبانه کار چه کسی است تصمیم ... در این عکس که با دوربین مادون قرمز گرفته شده مشغول سرقت یک عروسک دایناسور است ... راز جوان 30 ساله که همسراولش را طلاق وهمسردومش را کشت ... آستان قدس یکشبه نقاشیهای میدان فردوسی را محو کرد!/عکس ... کلاهک هسته ای ایران در میدان بهارستان کشف شد! ...
همسایگان پس از اینکه متوجه شدند سرقتهای شبانه کار چه کسی است تصمیم ... در این عکس که با دوربین مادون قرمز گرفته شده مشغول سرقت یک عروسک دایناسور است ... راز جوان 30 ساله که همسراولش را طلاق وهمسردومش را کشت ... آستان قدس یکشبه نقاشیهای میدان فردوسی را محو کرد!/عکس ... کلاهک هسته ای ایران در میدان بهارستان کشف شد! ...
زندگی با دوستان خیالی
... بگو که عجله کند» نه این که به او بگویید:« احمق نشو، عجله کن ، آنجا که کسی غیر از تو نیست. ... وقتی که آیلا سه ساله شد دی دی بیشتر در زندگی آیلا دخالت پیدا کرد. مادر می گوید: آیلا همیشه با عروسک هایش صحبت می کرد و به همین خاطر وقتی که ... گرچه کشف ناگهانی این که شما یک مهمان خانگی نامرئی دارید، کمی ترساننده است ...
... بگو که عجله کند» نه این که به او بگویید:« احمق نشو، عجله کن ، آنجا که کسی غیر از تو نیست. ... وقتی که آیلا سه ساله شد دی دی بیشتر در زندگی آیلا دخالت پیدا کرد. مادر می گوید: آیلا همیشه با عروسک هایش صحبت می کرد و به همین خاطر وقتی که ... گرچه کشف ناگهانی این که شما یک مهمان خانگی نامرئی دارید، کمی ترساننده است ...
تمرین دوستی در کودکی
از جمله تعاریفی که برای دوستی میتوان ذکر کرد : تعامل بین دویا چند نفر است به نحوی که در همدیگر اثر ... كودكان ده ماهه به گونه ای با یكدیگر برخورد می كنند كه انگار عروسك اند، برای هم صدا در می آورند، موهای .... كشف ۱۰ كيلوگرم مواد منفجره در خوزستان ... دفترچه خاطرات راز 11 ساله مرگ را می گشاید · معرفي سايت براي من - ...
از جمله تعاریفی که برای دوستی میتوان ذکر کرد : تعامل بین دویا چند نفر است به نحوی که در همدیگر اثر ... كودكان ده ماهه به گونه ای با یكدیگر برخورد می كنند كه انگار عروسك اند، برای هم صدا در می آورند، موهای .... كشف ۱۰ كيلوگرم مواد منفجره در خوزستان ... دفترچه خاطرات راز 11 ساله مرگ را می گشاید · معرفي سايت براي من - ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها