واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: وقتی شروع به کار کردم کارم چاپ سیلک روی تی شرت بود. خودنویس میفروختم. بنایی میکردم. در پمپ بنزین کار کردم. مدتی کمی هم مکانیک بودم. در منجلاب فرو رفتم. مدتی دوران بسیار بدی... گفت و گو با «جانی دپ» بازیگر هالیوودیجانی دپ متولد نهم ژوئن 1963 در کنتاکی آمریکا است. اما سالهاست که زندگی در اروپا و کشور فرانسه را به همراه خانوادهاش (ونسا پارادی و دو فرزند) به زیستن در آمریکا ترجیح داده است. همکاریهای مشترک او با تیم برتون نامش را بر سر زبانها انداخت.ادوارد دست قیچی و سوئینی تاد فیلمهای برتون تاکنون برنده اسکار نشده اما سه بار کاندیدای دریافت این جایزه بوده است.دپ در این گفت و گو از فیلم سینمایی «آلیس در سرزمین عجایب» آخرین تجربه مشترک آماده نمایشاش با تیم برتون و «دشمنان مردم» مایکل مان میگوید. چه نوع تحقیقاتی برای ایفای نقش در «آلیس در سرزمین عجایب» به کارگردانی تیم برتون انجام دادید؟ از کتاب آلیس در سرزمین عجایب بهره جستید؟ از آن برای نقش «مد کلاهدوز» استفاده کردید؟قطعا. کتاب شالوده همه چیز بود. اما کمی حالت راز ورزانه و راهنمایی کننده داشت که به نظرم جذاب آمد چون دستکم کلید شناخت من از کارکتر مد کلاهدوز شد. مثلا مد یک جمله میگوید و همین راهگشای من میشود چون وقتی بر آن شخصیت تمرکز میکنم میفهمم منظور او چیست.مد یک کلاهدوز است اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم کلاهدوزانی در تاریخ بودند که مانند مد کمی حالت خل و چلی داشتند. بنابراین او را درک کردم. سپس به مسئله نگاه خودم به شکل و شمایل مد کلاهدوز رسیدم. یک طراحی با آب و رنگ از او کشیدم و بردم و به تیم برتون نشان دادم. خیلی هم بیشباهت نبود. شما میتوانستید طراحی من و طراحی گروه از این کاراکتر را کنار هم بگذارید و پی به شباهت ببرید. از رنگهای روشن در هر دو طرح استفاده شده بود. چه ویژگیای در رابطه شما با تیم برتون وجود دارد؟ آیا او به شما اجازه میدهد هر کاری که میخواهید سر صحنه انجام دهید؟خوب، مهمترین ویژگی رابطه ما این است که او تا امروز به من هفت نقش داده است. این جذابترین کاری است که انجام داده و من در انتظار هشتمین و نهمین نقش هستم!این رابطه هیچ تعریفی ندارد جز آن که میان ما نوعی ارتباط- درک متقابل به وجود آمده که سبب شده من و تیم تقریبا بیشتر اوقات سر صحنه حرف نزنیم. اغلب بچههای گروه تولید وقتی میشنوند سر صحنه تیم دارد من را راهنمایی میکند یا درباره کارکتر حرف میزنیم گیج میشوند. کاملا گیج میشوند چون نمیدانند داریم درباره چی حرف میزنیم چندی پیش یکی از افراد گروه آمد سراغم و ازم پرسید: «شما داشتید درباره چی حرف میزدید؟ من که یک کلمه از حرفهای شما را نفهمیدم» قبلش من و تیم ده دقیقه گپ زده بودیم حق با او بود. حرفهایی که میان ما رد و بدل میشود گاهی برای دیگران نامفهوم است. اما آنچه مسلم است من تیم برتون را دوست دارم. شما در «دشمنان مردم» ساخته مایکل مان ایفاگر نقش یک گنگستر بودید. با چه نوع چالش عمده ای برای ایفای نقش جان دیلینجر رو به رو شدید؟هر بار که ایفای نقش کاراکتری واقعی را بر عهده میگیرم؛ چالش اصلی زود باور شدن نسبت به رفتار و سکنات و خود آن شخصیت است. برای نقش جان دیلینجر تحقیقات زیادی انجام دادم تا جان دیلینجر را بسازم. کار آسانی نبود. نشانهها را زود یافتم. مثلا فهمیدم تن صدای او چه جوری بود. صدای پدر او را گوش دادم. صدای ضبط شده خود دیلینجر وجود نداشت. صد البته سخت ترین بخش کار به عهده مایکل مان بود. او باید به سالهای 1930 وفادار میماند و آن دوران را بازسازی میکرد. به دلیل شکست اقتصادی سال 1929 آمریکا دوران بدی را سپری میکرد. به نظرم مایکل مان بینظیر عمل کرده و من از او سپاسگزارم. چه عواملی یاغی گرانی چون جسی جیمز- جان دیلینجر را تا این حد جذاب میکند؟آنها دست به سرقتهایی زدند که ما نمیتوانیم بزنیم به خصوص در دوران خود جسی جیمز.جسی جیمز به نوعی طلیعه دار جان دیلینجر است. در سال 1933 دولت و بانکها دشمن به حساب میآمدند. جان دیلینجر ایستاد و گفت من حقم را میگیرم. نمیبخشم. آیا من جانی دپ میتوانم چنین کاری بکنم؟ (میخند) نمیدانم. در نمایی جان دیلینجر وارد کلانتری میشود بیآن که شناخته شود در حالی که یکی از مشهورترین آدمهای تحت تعقیب است. آیا این سکانس واقعی است؟بله واقعی است. شما یکی از پر طرفدارترین بازیگران دنیا هستید. اگر این امکان را داشتید که وارد مکانی عمومی شوید بی آن که شناخته شوید، به کجا میرفتید؟خدای من چه سوال جالبی. به همراه بچههایم در پارک دیسنی لند قدم میزدم. تمام بازیها را انجام میدادیم به آنها هم فرصت این تجربه را میدادم. آیا هرگز در ذهن تان به شخصیتی چون رابین هود فکر کرده اید. کاراکتری که از ثروتمندان میدزدید و به فقرا میداد؟من هم بیست و پنج سال است همین کار را میکنم. (میخندد) واقعیت دارد. وقتی شروع به کار کردم کارم چاپ سیلک روی تی شرت بود. خودنویس میفروختم. بنایی میکردم. در پمپ بنزین کار کردم. مدتی کمی هم مکانیک بودم. در منجلاب فرو رفتم. مدتی دوران بسیار بدی را در زندگی داشتم. گمانم از سال 1986 بود که شروع کردم به دزدی از ثروتمندان (کنایه به آغاز دوران بازیگری) خیلی حیرت انگیز است که شما مدتهاست در فرانسه زندگی میکنید اما تا کنون در فیلمی فرانسوی حضور نداشته اید. تصمیم دارید کاری بکنید یا در کار هنری شرکت کنید. مثلا در هنر نقاشی آثاری ارائه دهید که در میان مردم آن جا مورد توجه قرار بگیرد؟قبلا هم گفته ام برنامه کاریم بسیار پر است. شاید روزی کارهایی در فرانسه انجام دهم. اما قبلا در فیلمی فرانسوی به همراه شارلوت گینزبور و برای ایوان آتال (آنها از آن پس شاد زندگی کردند) ایفای نقش کرده ام. من این فیلم را غیر قابل توصیف میدانم.در مورد حضور در جامعه فرانسه هم در حد توان شرکت دارم. اما بیشتر اوقات من سر لوکیشن هستم. حتی گاهی زمان را هم گم میکنم. گویا قرار است در قسمت چهارم «دزدان دریایی کارائیب» هم بازی کنید؟بله. فعلا میخواهم فیلم نامه را بخوانم تا ببینم که کاراکتر جک اسپارو در این قسمت چه کار میکند. اگر فیلم نامه خوب باشد تردید نخواهم کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 442]