واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: درست است كه كاراكتر آنجلینا جولی، به نوعی شخصیت اصلی قصه است و حتی نام او در تیتراژ فیلم اول میآید، ولی اهمیت نقش و كاراكتر من... دنیای بازیگری، سرزمین عجایب است اشاره: جانی دپ بهار امسال نسخه جدید «آلیس در سرزمین عجایب» را روی پرده سینماها داشت. این فیلم كه همكاری تازه تیم برتون با او بود، در نمایش عمومی خود در آمریكای شمالی 335 میلیون دلار فروش كرد. او برای روزهای پایانی سال جاری میلادی هم فیلم «توریست» را روانه اكران عمومی خواهد كرد و پیشبینی میشود كه این درام دلهرهآور و اكشن هم مثل فیلم قبلی او، نمایش موفقیتآمیزی در جدول گیشه نمایش سینماها داشته باشد. قصه «توریست» درباره مرد دلشكستهای به نام فرانك توپتو (با بازی دپ) است كه راهی ایتالیا میشود تا غم خویش را فراموش كند. در این محل است كه او با الیسه (با بازی آنجلینا جولی) روبهرو میشود و ... . دپ در گفتوگوی زیر در كنار صحبت درباره فیلم جدید خود، درباره ادبیات كلاسیك قرن نوزدهم، همكاریهای مشترك با تیم برتون و قسمت جدید «دزدان دریایی كارائیب» صحبت میكند. جانی دپ كه برای این فیلم نامزد دریافت جایزه اسكار شد، چند سالی است كه همراه خانوادهاش در كشور فرانسه زندگی و فقط برای كار به آمریكا سفر میكند. فكر میكنید تماشاگران سینما پس از تماشای یك فانتزی كودكانه از شما، آمادگی تماشای یك فیلم اكشن و دلهرهآور مثل «توریست» را از بازیگری چون شما دارند؟فكر نمیكنم مشكلی با این موضوع داشته باشند. آنها میدانند من یك بازیگر هستم و در هر فیلمی با یك كاراكتر و حال و هوای تازه ظاهر خواهم شد. آنها یك روز مرا در نقش جك اسپاروی «دزدان دریایی كارائیب» میبینند و یك روز در نقش ادوارد دست قیچی، یك روز هم یك مامور ورزیده ضدجاسوسی میشوم و یك روز دیگر تبدیل به یك رزمیكار خلاق میشوم كه كارهای ناب اكشن انجام میدهد. این طبیعت بازیگری است و باید در هر كاری متفاوت بود. بازی در «آلیس در سرزمین عجایب» برایم یك تجربه تازه و لذتبخش بود و «توریست» هم همین حال و هوا را داشت. فیلمهای بعدیام هم به همین ترتیب حال و هوای متفاوتی خواهد داشت. چه چیز فیلمنامه «توریست» شما را جذب خودش كرد؟قصه تازه و متفاوت و كاراكترهای جذاب و سرزنده آن فلورین هنكل فون دونرسمارك كارگردان فیلم، طرح بسیار جذابی برای قصه آن داشت و من مطمئن بودم كه او توانایی ساخت و خلق یك فیلم بسیار تماشایی را دارد. زمانی كه فیلمنامه را خواندم احساسم این بود كه قرار است یك فیلم جذاب و سرگرمكننده متفاوت و غیرمتعارف را بازی كنم. دونرسمارك با ساخته قبلی خود «زندگی دیگران» (كه در آلمان ساخته شده بود) نشان داده بود كه توانایی بررسی روحیات و درونیات آدمها در یك شرایط سخت تاریخی را دارد. در «توریست» هم او در كنار توجهی كه به اكشن و حادثهپردازی و خلق دلهره دارد، بررسی خوبی از شرایط روحی و روانی 2 كاراكتر اصلی قصهاش را ارائه میدهد. به همین دلیل بازی در نقشی را قبول كردید كه در حقیقت به نوعی نقش دوم فیلم است و نه نقش اصلی؟من به موضوع از این زاویه نگاه نمیكنم. درست است كه كاراكتر آنجلینا جولی، به نوعی شخصیت اصلی قصه است و حتی نام او در تیتراژ فیلم اول میآید، ولی اهمیت نقش و كاراكتر من كمتر از او نیست. شاید بهتر باشد بگوییم كه قصه فیلم دارای 2 شخصیت اصلی است و نه یك شخصیت. در قصه فیلم، نوعی تعادل در این رابطه وجود دارد كه مانع از آن میشود كه بگوییم این یا آن یكی شخصیت، از اهمیت بیشتر و بالاتری برخوردار است. زمانی كه بحث تولید فیلم آغاز شد، قرار بود تام كروز نقش فرانك توپتو را بازی كند.من هم اخبار مربوط به حضور او را در فیلم شنیدم. ولی اصلا در جریان نیستم كه چرا در آن بازی نكرد. در طول فیلمبرداری هم هیچ وقت با سازندگان فیلم در این رابطه صحبتی نكردم. دلیلی هم برای این كار وجود نداشت. این كاملا طبیعی است كه یك پروژه سینمایی از زمان پیشتولید تا دوران تولید، دستخوش تغییر و تحولاتی شود و برای بازی در نقش یكی از كاراكترهای آن با چند بازیگر مختلف صحبت و مذاكره شود. بخش اعظم صحنهها در ایتالیا فیلمبرداری شد. كار در لوكیشنهای آن چگونه بود؟ایتالیا یك كشور قدیمی است كه چشماندازها و لوكیشنهای بسیار زیبایی دارد. مردم آن هم خونگرم و مهماننواز هستند. بازی در «توریست» امكان آن را فراهم كرد تا از نزدیك با فرهنگ و مردم آن آشنا بشوم. شاید اگر به خاطر «توریست» نبود، من تا مدت زمانی طولانی نمیتوانستم فرصت سفر به این كشور و آشنایی بیشتر با آن را پیدا كنم. این در حالی است كه من مقیم فرانسه هستم و بین این دو كشور فاصله زیادی نیست. «توریست» اولین همكاری مشترك شما با دونر سمارك است، در حالی كه «آلیس در سرزمین عجایب» هفتمین كار شما با تیم برتون در مقام كارگردان بوده است. وقتی برای بازی در این فیلم به سراغتان آمد، اولین واكنش شما چه بود؟ آیا واقعا میخواستید نقش كاراكتر مدهتر را بازی كنید و چرا؟صادقانه بگویم، او میتوانست از من بخواهد نقش آلیس را بازی كنم و من این درخواست را قبول میكردم! هر چه از من بخواهد انجام میدهم، اما واقعیت این بود كه مدهتر یك شخصیت بشدت ناپایدار و عجیب و غریب است و تلاش برای پیدا كردن درونیات و روحیات این آدم، یك چالش بزرگ بود. هدف اصلیام پیدا كردن و كشف این كاراكتر بود، ضمن این كه به خوبی میدانستم او پشت سرش یك تاریخ كامل را به همراه دارد. فكر نمیكنید در مقایسه با نسخه كلاسیك سینمایی این قصه قدیمی، مدهتر فیلم تیم برتون كمی خلق و خو و طبیعت تراژیكتر دارد؟احساسم این است كه مدهتر این فیلم، كاملترین كاراكتری است كه تا به حال از وی روی پرده سینما ارائه شده است. او آدمی است كه به راحتی میتوانید دركش كنید و زوایای مختلف روحی و روانی او را متوجه شوید. آیا در طول دوران كار بازیگریتان هیچ وقت این احساس را داشتهاید كه در سرزمین عجایب بودهاید؟بله، در تمام دورانی كه در این حرفه حضور داشتهام! تمام تجربیات من در كارنامه هنریام از روز اول تا به امروز به گونهای بود كه انگار در سرزمین عجایب بودهام. همیشه با یك فضای سوررئال سر و كار داشتهام و طرف بودهام. البته این فضای سوررئال همیشه حال و هوایی منطقی داشته است. خودم هم هنوز كاملا شوكه هستم كه هنوز هم كارهای تازه به من پیشنهاد میشود و دارم این دور و برها میچرخم و فیلم بازی میكنم. حضور در دنیای سینما و حرفه بازیگری، درست مثل این است كه وارد سرزمین عجایب شدهاید. از این نظر، فكر كنم آدم خوشاقبالی هستم كه میتوانم در این سرزمین حضور داشته باشم. وقتی وارد این دنیا شدید و از نزدیك با آن همراهی كردید، همان چیزی بود كه در رویاهای خود داشتید و میپنداشتید؟خیر. به هیچ وجه. وقتی كار در این حرفه را شروع كردم هیچ تصوری از یك چیز خاص نداشتم و نمیدانستم چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. میدانید، به نوعی تقریبا غیرممكن است كه بتوانید چیزی را از قبل حدس بزنید. پس از بازی در «ادوارد دستقیچی» تیم برتون، احساس كردم كارم تمام شده و همین روزها اسم مرا از فهرست بازیگران خط میزنند، اما این اتفاق نیفتاد و من خوشبختانه هنوز اینجا هستم. طبیعت بازیگری این است كه همیشه آماده نقشآفرینی در فیلمهای مختلف باشیم. برای همین در كارنامه سینمایی من آثار فانتزی، درامهای جدی و فیلمهای اكشن وجود دارد در طول سالهای بازیگری، نقشها و كاراكترهای غیرمتعارف و به یاد ماندنی زیادی را بازی كردهاید. حالا وقتی بازی در فیلم تازهای را قبول میكنید، برای بازی در آن به كارهای قبلیتان نگاه میكنید تا مبادا دوباره یك نقش را تكرار كنید یا آن را شبیه نقشهای قبلی بازی نكنید؟نقشهای متعددی را در این سالها بازی كردهام كه متعلق به كشورها و نژادهای مختلفی بودهاند. تفاوت این كاراكترها حتی به نوع لهجه آنها هم میرسد. برای بازی در این نقشها با مانعهای زیادی هم روبهرو شدهام، اما یك نكته هم كه در این سالها یاد گرفتهام این است كه باید روی آن شخصیت مشخص متمركز شوم و در عین حال، كاملا متوجه این موضوع هم باشم كه برای بازی در این نقش در كدام محل قرار دارم. مكانی كه قصه فیلم در آن رخ میدهد، اهمیت خیلی زیادی برای درك بهتر آن نقش دارد، اما بازی در هر نقش تازهای سختیها و چالشهای خاص خودش را دارد. حتی بعضی وقتها ممكن است تنها برای درك و كشف آن نقش، راه غلطی را طی كنید. همیشه این احتمال وجود دارد كه با صورت به كف اتاق بیفتید. در فیلمهایی مثل «اسلیپی هالو»، «در جستوجوی نورلند» و همین «آلیس در سرزمین عجایب»، به سراغ فانتزیهای ادبی درخشان قرن نوزدهمی رفتهاید. این دوره از ادبیات كلاسیك چه چیزهایی در خودش دارد كه شما را به عنوان یك بازیگر، این چنین جذب خودش كرده است؟این دوره از ادبیات كلاسیك را به این دلیل خیلی دوست دارم كه بشدت پررمز و راز و رمانتیك است و بحثهای متنوعی را در دل خود مطرح میكند. جیام بری از نویسندگانی است كه تحسین میكنم و خیلی دلم میخواهد فیلم بعدیام اقتباسی از یكی از نوشتههای او باشد. او تعدادی از بهترین كاراكترهای دنیای قصهگویی را خلق كرده است. ادبیات كلاسیك فرانسه را هم خیلی دوست دارم، بویژه شارل بودی. شما وقتی كتابهای این نویسندگان را باز و شروع به خواندنشان میكنید، احساس میكنید بشدت امروزی هستند. انگار كه همین دیروز نوشته شدهاند. این نوشتهها شما را سخت مجذوب و درگیر خود میكنند و تاثیر ویژهای بر روح و روان شما میگذارند. در همین دوره خارقالعاده است كه با كارهایی روبهرو میشوید كه متعلق به زمان و مكان خاصی نیستند و میتوانند در هر زمان و مكانی برای هر كسی (در هر سن و سالی) اتفاق بیفتد. هیچ وقت این نكته را پنهان نكردهام كه حس ویژهای نسبت به نویسندگان قرن نوزدهمی دارم. بچههایتان در بین فیلمهایی كه تا به حال بازی كردهاید، كدام را بیشتر دوست دارند؟«ادوارد دست قیچی» تماشای این فیلم برایشان با لذت و جذابیت خاصی همراه بوده است. برایم نوع ارتباطی كه با كاراكتر ادوارد در این فیلم ایجاد میكنند، جالب است. آنها در قصه فیلم پدرشان را میبینند كه احساس انزوا و تنهایی میكند و به این دلیل، دلشان برای او میسوزد. ادوارد یك شخصیت تراژیك است و احساس میكنم برای آنها همراهی با چنین شخصیتی كمی سخت است. آنها وقتی این فیلم را میبینند بغضشان میتركد و گریه میكنند. با نبودن اورلاندو بلوم و كایرا نایتلی (بازیگران 3 قسمت قبلی مجموعه فیلم «دزدان دریایی كارائیب») در قسمت چهارم ماجراجوییهای كاراكتر جك اسپارو، چه اتفاقی برای این مجموعه فیلم میافتد؟چهارمین قسمت فیلم ساخته میشود و جك اسپارو وارد یك ماجراجویی هیجانانگیز تازه میشود. حیف است كه بلوم و نایتلی در آن نیستند. فكر میكنم راب مارشال كارگردان جدید فیلم، یك كار خیلی خوب روی آن انجام دهد. ما یك قصه جدید داریم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 497]