تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):خدايا ... نيّتم را به بهترين نيّت ها و عملم را به بهترين اعمال برسان، خدايا به لطف خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815581702




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«هوش تجاري» ضرورت بنگاه‌داري اقتصادی -


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: «هوش تجاري» ضرورت بنگاه‌داري اقتصادی PhonieX 13 آبان 1387, 15:16كميسيون EBITT (تجارت الكترونيكي، فناوري اطلاعات و مخابرات) كميته ايراني اتاق بازرگاني بين المللي (ICC) سمينار هوش تجاري را روز بيستم آبان ماه جاري برگزار خواهد كرد. در اين سمينار قرار است دكتر احمد عبدالله‌زاده، دبير كميسيون EBITT، ساختار هوش تجاري و دلايل ضرورت سيستم‌هاي مبتني بر هوش تجاري را براي شركت‌كنندگان تشريح كند و درباره سيستم‌هاي هوش تجاري مانند مديريت دانش، مديريت ارتباط با مشتري و مديريت زنجيره توليد و نيز در خصوص شانزده مرحله ساخت سيستم هوش تجاري و مراحل نصب و استقرار آن توضيح دهد. علاقه‌مندان به شركت در اين سمينار كه بيستم آبان‌ماه جاري از ساعت 8:30 تا 12:30 در طبقه هشتم اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران برگزار مي‌شود، براي داشتن اطلاعات بيش‌تر در زمينه هوش تجاري و كاربردهاي آن و نحوه نام‌نويسي در سمينار مي‌توانند به سايت كميته ايراني - بخش‌هاي سمينارهاي آموزشي و كميسيون فناوري اطلاعات و تجار الكترونيكي - به نشاني مراجعه كنند يا با تلفن 88306127 تماس بگيرند. مقاله‌اي كه پيش‌رو داريد، خوانندگان را با تعريف مقدماتي هوش تجاري و كاربردهاي آن آشنا مي‌كند. فناوري اطلاعات (IT) به مطالعه، طراحي، توسعه، پياده‌سازي، پشتيباني يا مديريت سيستم‌هاي اطلاعاتي مبتني بر رايانه مي‌پردازد. اين اصطلاح در دهه 1990 جايگزين اصطلاحات پردازش داده‌ها و سيستم‌هاي اطلاعات مديريت شد كه در دهه‌هاي 1970 و 1980 بسيار رايج بودند. اين فناوري معمولا به توليد، پردازش، نگهداري و توزيع اطلاعات در موسسات بزرگ اشاره دارد. در دهه اخير، فناوري اطلاعات علاوه بر خودكارسازي ادارات و توسعه ادارات بي‌كاغذ، سازمآنهاي مجازي، سازمآنهاي ديجيتالي، تجارت الكترونيكي، بانكداري الكترونيكي، شهر الكترونيكي و دولت الكترونيكي، مفاهيمي از قبيل مديريت دانايي و منابع اطلاعاتي و فراتر از همه زندگي الكترونيكي (E-LIFE) را بيش از پيش مطرح و قابل دستيابي ساخته است. با غلبه و حاكميت دنياي الكترونيك بر دنياي سنتي گذشته، طبيعي است كه ما اطلاعات و دانش را عامل اصلي كسب قدرت بدانيم و نرم‌افزارهاي كاربردي آن را جزو ابزارهاي فرعي كسب قدرت در كليه صحنه‌هاي رقابت بشناسيم. در واقع همه حوزه‌هاي فعاليت الكترونيكي مذكور در راستاي اهداف فناوري اطلاعات است. هوش تجاري (Business Ivtelligence) يكي از شاخه‌هاي درياي بيكران فناوري اطلاعات است. مفهوم هوش تجاري نسبتا جديد است، اما با دامنه وسيعي از تكنيك‌ها، ابزارها و برنامه‌هاي كاربردي (از قبيل پردازش تراكنش برخط، پردازش تحليلي بر خط، پايگاه داده تحليلي، داده‌كاوي، سيستم‌هاي تصميم‌يار هوشمند، سيستم مديريت دانش، مديريت زنجيره تامين، مديريت ارتباط با مشتري و برنامه‌ريزي منابع بنگاه) در ارتباط است و هدف آن ارتقاي كيفيت عمليات و تحليل عمليات است. علاوه بر اين، هوش تجاري فرآيند تبديل داده‌ها به اطلاعات است، به گونه‌اي كه سازمان تجاري را قادر به تجزيه و تحليل اطلاعات مي‌كند تا بتواند با كسب بينش و درك صحيح، نيازمندي‌هاي همه ذي‌نفعان سيستم را مد نظر داشته باشد. به عبارت ديگر، هوش تجاري، عبارتست از بعد وسيعي از كاربردها و تكنولوژي براي جمع‌آوري داده و دانش جهت توليد پرس‌و‌جو در راستاي آناليز بنگاه به منظور اتخاذ تصميمات تجاري دقيق و هوشمند. داده‌ها با ورود به سيستم هوش تجاري، مورد پردازش قرار گرفته و تبديل به دانش مي‌شوند. سپس دانش به دست آمده مورد تحليل قرار گرفته و نتايج تحليلي از آن حاصل مي‌شود. از روي نتايج تحليلي، بينشي نسبت به سازمان پيدا مي‌شود كه براساس آن مديران تصميمات لازم را اتخاذ مي‌كنند و اعمالي براي بهبود عملكرد سازمان انجام مي‌دهند. از اين ديدگاه، اطلاعات ابتدايي موجود، قادر به پاسخگويي به اين سوال هستند: «در سيستم چه اتفاقي افتاده است؟» با پردازش اطلاعات موجود مي‌توان به اين سوال پاسخ داد: «اين اتفاق چرا رخ داده است؟» و در نهايت با تصميمي كه مديران اتخاذ مي‌كنند، مي‌توان پيش‌بيني كرد: «چه اتفاقي خواهد افتاد؟» BI در سطوح مختلف سازمان كاربرد دارد كه عبارتند از: 1- سطح استراتژيك (Strategic level): كه مربوط به تصميم‌گيري‌هاي كلان سازمان توسط مديران رده بالا است. اين نوع استفاده‌ها در دفعات كم و در دوره‌هاي طولاني انجام مي‌شود اما ممكن است با حجم بالايي از اطلاعات و پردازش‌ها همراه باشد. تصميمات گرفته شده در اين سطح، غالبا در حوزه مسايل غير ساخت‌يافته (Unvstructured) و توسط مديران ارشد هستند. نتايج حاصل از اين تصميمات، تاثيرات بلندمدت (Long – term effect) و كلاني در سازمان دارند. 2- سطح تاكتيكي (Tactical Level): مربوط به عملياتي است كه در حوزه مديران مياني انجام مي‌شود. اين عمليات مي‌تواند شامل پيگيري عمليت در سطح پايين، نحوه انجام آن، گزارش‌گيري و نهايتا جمع‌بندي داده‌هاي مفيد براي اتخاذ تصميمات ميان‌مدت سازمان باشد. تصميمات گرفته شده در اين سطح،‌ غالبا در حوزه مسايل نيمه‌ساخت يافته (Semi – Structured) و توسط مديران مياني هستند. 3- سطح عملياتي (Operational LeveL): پايين‌ترين سطح انجام فعاليت‌هاي تجاري يك سازمان است كه در دفعات بالا معمولا به صورت تكراري در رده‌هاي پايين عملياتي سازمان انجام مي‌شود. اين عمليات در دفعات بالا بوده و با حجم كمي از داده‌ها سر و كار دارند. تصميمات گرفقته شده در اين سطح غالبا در حوزه مسايل ساخت‌يافته (Structured) و توسط مديران رده پايين هستند. نتايج حاصل از اين تصميمات، تاثيرات كوتاه مدت (Short – term effect) و خرد در سازمان دارند. برخي از اهداف ايجاد هوش تجاري در سازمان عبارتند از: تعيين گرايش‌هاي تجاري سازمان، تحليل عميق سازمان، پيش‌بيني وضعيت بازار و بالا بردن توانايي رقابتي سازمان در بازار، بالا بردن ميزان سوددهي سازمان، تنظيم قيمت‌ها به نحو مطلوب، بالا بردن ميزان فروش، كاهش هزينه‌ها، تحليل سبد خريد، بالا بردن ميزان رضايت مشتري، شناسايي مشتري‌هاي دائمي و حفظ آنها، تحليل‌هاي مورد نياز بر اي تقسيم‌بندي مشتري، بالا رفتن كارايي سازمان در انجام امور داخلي، قابليت زمان‌بندي امور در سازمان به صورت دقيق، توانايي استفاده مناسب از منابع اطلاعاتي موجود در سازمان، استانداردسازي و ايجاد سازگاري بين ساختارهاي سازمان، توانايي فراهم كردن اطلاعات با كيفيت بالا، ايجاد توانايي اتخاذ تصميم‌هاي سريع در سازمان، تشخيص زودهنگام خطرات و فرصت‌ها، كمك به ردگيري منشا اصلي فاكتورهاي حياتي كارآيي يك سازمان و ... اغلب اهداف ذكر شده فوق، داراي رويكرد كاربردي هستند. هوش تجاري علاوه بر اين اهداف كاربردي، برخي اهداف مهم زيرساختي هم دارد. اين اهداف در سازمان بيش‌تر مربوط به ايجاد يك بستر، چارچوب و معماري با ثبات، قابل گسترش، تعامل‌پذير و منعطف است كه امكان به كارگيري فناوري‌هاي نوين تجاري را در سازمان فراهم مي‌كند. با توجه به موارد فوق، مي‌توان گفت كه احساس نياز به وجود يك سيستم هوش تجاري در سازمان براي اولين بار در سطوح بالاي مديريتي احساس مي‌شود و از بالاي هرم ساختار سازماني به بخش‌هاي زيرين منتقل مي‌گردد. مهم‌ترين نياز يك مدير، تصميم‌گيري است. فرآيند تصميم‌گيري مي‌تواند به سه بخش كلي تقسيم شود كه عبارتند از: 1- دسترسي، جمع‌آوري و پالايش داده‌ها و اطلاعات مورد نياز. 2- پردازش، تحليل و نتيجه‌گيري براساس دانش. 3- اعمال نتيجه و نظارت بر پيامد‌هاي اجراي آن. در هر يك از موارد فوق، سازمآنهاي قديمي كه از هوش تجاري استفاده نمي‌كنند، داراي مكشلاتي هستند كه اغلب به دليل حجيم بودن داده‌ها، پيچيدگي تحليل‌ها و ناتواني در ردگيري پيامدهاي تصميم گرفته شده، به وجود مي‌آيند. هوش تجاري با كمك به حل مشكلات فوق، به دليل ساختاري كه در سازمان به وجود مي‌آورد، خالق فرصت‌هاي جديدي براي سازمان است منبع ()




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 631]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن