تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804833807
حافظ شیرازی -
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: حافظ شیرازی dr.mohammad 14 مهر 1387, 01:49کار جدیدی رو با موضوع شاعر بزرگ، حافظ شیرازی طراحی کردم. مدتها بود طرح جلد کتاب حافظ رو زده بودم و این بار با استفاده از همون طرح (با کمی تغییر در ترکیب بندی و رنگ) یک کاغذ دیواری ساختم که برای مشاهده دوستان اینجا قرار میدم. () MEGA WAVE 14 مهر 1387, 09:33سلام < آفرین کارت خوب و قشنگ شده ، ولی من با این رنگ تیره و قرمزی حافظیه اصلاً موافق نیسم یاد پارچه های عزاداری برا امام حسین (ع) میفتم ، به نظر من اگه بکگراندت شاد بشه بهتره خیلی خوب میشه < این نوع کارو دیروز یکی دیگه از بچه ها گذاشته بود ، جااب شده < یه نکته دیگه هم که هست نوشته هاتو با یکم تغییر جزئی از بکگراند کن الان طرح رو شلوغ کردت مخصوصاً بیت پایینی ، بزار چشم راحت تو طرحت حرکت کنه و به چیزی برخورد نکنه ! < شاید این سوال برات پیش بیاد که چرا نوشته پایینی اینجوری شده که من در جواب بهت میگم به دلیل نوری هست که دور حافظیه انداختی و قسمت سایه اش پایینه و قسمت نورانیش به سمت بالاست ، بیت بالایی چون نور روش افتاده توی طرح نشسته ( البته تقریباً ) ولی بیت پایینی چون توی سایه ای هست که چشم با دیدن اونن میخواد به قسمت روشنایی سایه بره و تو این حرکت نباید یه چیزی ایننطور جلو حرکت رو بگیره< به نظر من اگه جای بیت گایین رو عوض کنی بهتره تا اینکه بخوای بهش افکت بدی چون اصولاً تو جای مناسبی قرار نگرفته < ممنون از طرحت من به همین مورد بسنده میکنم و مابقی ایرادات که جزئی هستن اایشالا دوستان بیان و بگن < نمره من از 10 به طرحت 6 هست << leili1 14 مهر 1387, 11:06ایده ی کارت جالبت فقط اون قرمزیه عکس مقبره خیلی تو چشم می زنه این سبک کارا رو خیلی دوس دارم این کارتو من تو دی ا دیده بودم (اشنا در اومدیم :D) با حرفای اقا مجتبی هم موافقم موفق باشی dr.mohammad 14 مهر 1387, 12:09سلام < آفرین کارت خوب و قشنگ شده ، ولی من با این رنگ تیره و قرمزی حافظیه اصلاً موافق نیسم یاد پارچه های عزاداری برا امام حسین (ع) میفتم ، به نظر من اگه بکگراندت شاد بشه بهتره خیلی خوب میشه < این نوع کارو دیروز یکی دیگه از بچه ها گذاشته بود ، جااب شده < یه نکته دیگه هم که هست نوشته هاتو با یکم تغییر جزئی از بکگراند کن الان طرح رو شلوغ کردت مخصوصاً بیت پایینی ، بزار چشم راحت تو طرحت حرکت کنه و به چیزی برخورد نکنه ! < شاید این سوال برات پیش بیاد که چرا نوشته پایینی اینجوری شده که من در جواب بهت میگم به دلیل نوری هست که دور حافظیه انداختی و قسمت سایه اش پایینه و قسمت نورانیش به سمت بالاست ، بیت بالایی چون نور روش افتاده توی طرح نشسته ( البته تقریباً ) ولی بیت پایینی چون توی سایه ای هست که چشم با دیدن اونن میخواد به قسمت روشنایی سایه بره و تو این حرکت نباید یه چیزی ایننطور جلو حرکت رو بگیره< به نظر من اگه جای بیت گایین رو عوض کنی بهتره تا اینکه بخوای بهش افکت بدی چون اصولاً تو جای مناسبی قرار نگرفته < ممنون از طرحت من به همین مورد بسنده میکنم و مابقی ایرادات که جزئی هستن اایشالا دوستان بیان و بگن < نمره من از 10 به طرحت 6 هست << ممنون آقا معلم :wink: ببینید من انتظار داشتم یه کم دقیق تر طرح رو بررسی کنید. مقایسه کردنش با پارچه های عراداری مقایسه ی خیلی سطح پایین و عجیبیه...! با مطلب که میگی طرح یک مقداری شلوغ شده موافقم ولی شما اصلا به یک سری چیزا توجه نمیکنی. رنگ نو و خاصی که استفاده شده و تضادی که بین رنگ مرده و سرد زمینه با رنگ غلیظ و گرم وسط کار داره، بعلاوه استفاده از رنگ خاک و پراکندگی ابرها و استفاده از فونت ساده ایرانی در کنار طرح تذهیب به نظرم چیزایی بود که شما میتونستی بهش اشاره کنی...! همون نور پردازی که خودت میگی به نظرم تو این کار خیلی وحشتناک آدم رو یاد افکار فلسفی و کیهانی میندازه! حتی به نظرم افکار شاعری مثل خیام بیشتر به این طرح میخوره! در مجموع ممنون به خاطر توجهی که نشون دادی ولی سعی کن هیچ وقت انقدر قاطعانه و جدی در مورد کاری نظر ندی! MEGA WAVE 14 مهر 1387, 13:38ببینید من انتظار داشتم یه کم دقیق تر طرح رو بررسی کنید. مقایسه کردنش با پارچه های عراداری مقایسه ی خیلی سطح پایین و عجیبیه... سلام محمد < اولاً من معلم شما نیستم و جایگاه معلم بالاتر از اون چیزیه که بخوای به من نسبتش بدی < دوماً ، من عادت ندارم صحبتمو باز کنم ، اما وقتی اینجا این مقایسه رو انجام میدم منظورم بی ارزش کردن کار شما نیست منظور من حال و حوای غم و عزاداری هست که تو پارچه های امام حسین (ع) هست نه کیفیت کار!!!! و من بهتم گفتم کارت از نظر حال و هوا شاد بشه بهتر در میاد ! < ولی شما اصلا به یک سری چیزا توجه نمیکنی. رنگ نو و خاصی که استفاده شده و تضادی که بین رنگ مرده و سرد زمینه با رنگ غلیظ و گرم وسط کار داره، بعلاوه استفاده از رنگ خاک و پراکندگی ابرها و استفاده از فونت ساده ایرانی در کنار طرح تذهیب به نظرم چیزایی بود که شما میتونستی بهش اشاره کنی...! وقتی من توی اول صحبتم گفتم که کارت خوب شده ، بخاطر تمام نکات مثبت طرحت بود ، و اگه بیانشون نکردم دال بر این نیست که ندیدمشون ، من خودم به شخصه دوست دارم که یکی پیدا بشه و ایراد های کارمو بگیره نه اینکه فقط نکات مثبت که خودمم میدونم یا شاید هم ندونم بهم یاد آور بشه که اگه اینجوری بشه من هیچ پیشرفتی حاصل نمیکنم < اما چشم اگه شما اینجوری دوست داری که فقط از طرحت تمجید بشه برای من کاری نداره چشمم روی نکاتی که میبینم ببندم < همون نور پردازی که خودت میگی به نظرم تو این کار خیلی وحشتناک آدم رو یاد افکار فلسفی و کیهانی میندازه! من در مورد خوب بودن یا بد بودن نور صحبتی نکردم من اثر نور رو روی نوشته پایین توضیح دادم و در نهایت هم گفتم جای نوشته عوض بشه و هیچ اشاره به تغییر دادن فیزیک نور نکردم ! < در مجموع ممنون به خاطر توجهی که نشون دادی ولی سعی کن هیچ وقت انقدر قاطعانه و جدی در مورد کاری نظر ندی! من وقتی از یه چیزی مطمئن باشم شک نکن که قاطعانه و جدی صحبت میکنم ، دلیلشم اینه که میدونم حرفی که میزنم درسته و دوست دارم که طرفم هم این موضوع رو بفهمه و اگه صلاح دید استفاده کنه < هم من میدونم هم شما میدونی که هنر و طراحی قانون داره و اگه این قوانین رعایت بشه کار اصولی از آب در میاد اما اگه رعایتم نشن هیچ کسی نمیتونه بر آفریننده اثر خرده بگیره چون هیچ الزامی برای رعایت قوانینی که با قرنها تجربه بدست اومده نداره و میتونه کار خودشو بکنه ولی آیا بهتر نیست از تجربه دیگران و اساتید بزرگ درس بگیریم < در پایان یاد آور میشم که اینها همه فقط نظر شخص منه و فقط یه نظره و شما هیچ اجباری به استفاده کردن از اونا نداری !!! << Saeed-masih 14 مهر 1387, 14:05سلام محمد جان يه راست ميرم سر اصل مطلب.... معمولا جلداي كتاب شعرا محصوصا حافظ رو تو يه طرح روتين سبز و آبيو از اين جور رنگا ديديم و اين كار شما زمين تا آسمون با ان رنگا تضاد داره..... البته نا گفته نماند كه اين رنگ چشم نواز تر از اون كارهاي روتين و تكراري شده..... در مورد خود كار فكر كنم يه ارتباط كوچيكي با مزمون اون بيت داره(به شعر حافظ شيراز ميرقصند و مينازند سيه چشمان كشميري و تركان سمرقندي)..... كارتون از تكستچرينگ خيلي قدرتمندي بهره ميبره كه زيبايي كار رو 100 چندان كرده..... راستي نقطه ياي شمس الدين كجاست؟؟؟؟؟ بازم بهت تبريك ميگم كار زيبايي شده..... آرزومند آرزوهات سعيد dr.mohammad 14 مهر 1387, 14:06هم من میدونم هم شما میدونی که هنر و طراحی قانون داره و اگه این قوانین رعایت بشه کار اصولی از آب در میاد اما اگه رعایتم نشن هیچ کسی نمیتونه بر آفریننده اثر خرده بگیره چون هیچ الزامی برای رعایت قوانینی که با قرنها تجربه بدست اومده نداره و میتونه کار خودشو بکنه ولی آیا بهتر نیست از تجربه دیگران و اساتید بزرگ درس بگیریم < شاید برای بیسوادهایی مثل من یه کم این جمله عجیب غریب باشه وارد بحث نمیشم... فقط در همین حد که: هنر قانون نداره! قوانین همه در خدمت هنر هستن! و خیلی سخت میشه برای هنر تعریف مشخصی پیدا کرد! . . من وقتی از یه چیزی مطمئن باشم شک نکن که قاطعانه و جدی صحبت میکنم ، دلیلشم اینه که میدونم حرفی که میزنم درسته و دوست دارم که طرفم هم این موضوع رو بفهمه و اگه صلاح دید استفاده کنه < باور کنید من قصد کش دادن بحث رو ندارم، فقط خواهش کوچیک داشتم.. خواهش میکنم به جای موضع گیری درباره این حرفم فکر کن و نظر واقعیت رو بگو. اون مطلب اینه: حرف ها دو دسته اند، یا حقیقت اند یا اظهار نظر، موقع صحبت کردن حتما باید تصمیم بگیریم که قصد داریم کدومش رو بگیم! (این جمله جزو دسته ی اول بود!) اینکه حرف مرد یکیه شکی درش نیست ولی باید قبول کرد که همیشه نمیتونیم در مورد چیزی قاطعانه و بدون تردید نظر بدیم... حتی اگر اون نظر برای خودمون کاملا اثبات شده و قطعی باشه متاسفانه ریشه بیشتر جنگ و دعواها همینه! اینها رو خدمتت گفتم چون میبینم با انسان اهل منطق و سخنی روبرو هستم... dr.mohammad 14 مهر 1387, 14:48سلام محمد جان يه راست ميرم سر اصل مطلب.... معمولا جلداي كتاب شعرا محصوصا حافظ رو تو يه طرح روتين سبز و آبيو از اين جور رنگا ديديم و اين كار شما زمين تا آسمون با ان رنگا تضاد داره..... البته نا گفته نماند كه اين رنگ چشم نواز تر از اون كارهاي روتين و تكراري شده..... در مورد خود كار فكر كنم يه ارتباط كوچيكي با مزمون اون بيت داره(به شعر حافظ شيراز ميرقصند و مينازند سيه چشمان كشميري و تركان سمرقندي)..... كارتون از تكستچرينگ خيلي قدرتمندي بهره ميبره كه زيبايي كار رو 100 چندان كرده..... راستي نقطه ياي شمس الدين كجاست؟؟؟؟؟ بازم بهت تبريك ميگم كار زيبايي شده..... آرزومند آرزوهات سعيد سلام سعید جان ممنون بابت لطفت ازم مچ گرفتی! :d نقطه های ی رفته زیر اون گُله! هدفم از قرار دادن اون شعر این بود که صرفا به نحوی از شعر حافظ تعریف و تمجید کنم وگرنه در کل حق با شماست زیاد ارتباطی نداره اول این شعر رو نوشته بودم: فغان کاین لولیان شوخ شیرین کام شهر آشوب چنان بردند صیر از دل که ترکان خوان یغما را که بعد عوضش کردم. MEGA WAVE 14 مهر 1387, 14:52سلام محمد جان ، خدایی نکرده با صحبت هایی که میکنم قصد موضع گیری رو ندارم . هنر قانون نداره! قوانین همه در خدمت هنر هستن! و خیلی سخت میشه برای هنر تعریف مشخصی پیدا کرد! تعریف شما از قانون چیه ؟ تعریف من اینه : به سلسله دستوراتی گفته میشه که برای بهتر و صحیح انجام شدن کاری بنا به تجربه و یا بصورت علمی بدست میاد که توی بعضی جاها مثل قوانین کشوری ما ملزم به اجرای قوانین هستیم و توی بعضی از جا ها مثل هنر هیچ الزامی در اجرای اون قوانین وجود نداره. با این حرفت که خیلی سخت میشه برای هنر قانونی مشخص کرد موافقم ولی موقع ایجاد یه اثر هنری اگه از قوانین تبعیت کنیم اثر موفق تری بدست میاد چون پشت این قوانین سالها ریاضت و دود چراغ خوردن هست که بزرگان و اساتید گذشته اونو تحمل کردن و به این نتایج رسیدن. لطفاً به این نکته هم دقت کن که قوانین رو با سبکها قاطی نکنی ! من حرفم اینه که درسته استفاده از قوانین در هنر اختیاریه ولی درستش اینه که رعایت بشن ، شما هر نوع سبکی که بخوای کار کنی اگه یه سری اصول رو رعایت نکنی کارت ناموفق میشه ، حتی اگه خودت هم صاحب یه سبک باشی بازم باید توی سبکت از قوانین طبعیت کنی< اصلاً بزار یه نمونه از قوانینی که در مورد صحبت میکنیم رو شفاف بگم تا بهتر منظورمو بفهمی : مثلاً قوانین استفاده از رنگها در مورد تضاد سطوح رو مختصر میگم : (منبع کتاب رنگ اثر ایتن چاپ نهم صفحه 174 ) گوته فیلسوف و شاعر آلمانی عددهای ساده برای نسبتهای رنگی ارائه کرده که بهترین راهنما برای شناسایی خاصیت نسبت های رنگی است . البته باید توجه داشت که این نسبت ها تقریبی اند و همواره مورد پذیرش نیستند زیرا با نسبت های رنگی که هر کارخانه با فراورده های گوناگون عرضه میکند نتایج دقیق و یکنواخت حاصل نخواهد شد. از سوی دیگر اندازه گیری سطوح رنگی در یک طرح به سادگی ممکن نیست ، زیرا سطوح رنگی یک تابلو معمولاً نا منظم و تکه تکه اند و اگر بخواهیم آنها را با نسبتهای ساده عددی بسنجیم با اشکال رو به رو میشویم . اینجاست که چشم با حساسیت نسبت به رنگها آنها را اندزه گیری دقیق میکند و این در صورتی نتیجه خوب خواهد داد که ورزیده و سالم و نافذ باشد . گوته ارزش های رنگی نور را به ترتیب زیر ارائه کرده است : زرد 9 - نارنجی 8 - قرمز 6 - بنفش 3 - آبی 4 - سبز 6 برای تبدیل این ارزش ها به سطوح هماهنگ ، باید ارزش های نوری آنها را در نظر گرفت مثلاً شدت نور زرد 3 برابر نور مکملش یعنی بنفش است ینابر این در یک سطح بنفش نباید بیشتر از یک سوم آن به زرد اختصاص یابد و .... حالا وقتی گوته این حرفو میزنه شما مجبور نیستی رعایت کنی و لی اگه رعایت کنی طرحت دارای یه کمپوزسیون رنگی میشه و بیننده احساس راحتی میکنه وقتی طرحتو میبینه . طرح مثل یه اتاق هست که توش یه سری میز و صندلی هست ، حالا اگه شما بیای این میزو صندلی رو مرتب بچینی هر کسی بیاد اتاقو ببینه کیف میکنه اما اگه نه یکی اینجا افتاده باشه یه چیز اون طرف و نا مرتب باشه حتی اگه میز و صندلیت از طلا هم باشه اولین نفری که میاد در رو میبنده و دیگه وارد نمیشه < بگذریم از این حرف ها ، این کاری که اینجا گذاشتی واقعاً خوبه و قوی کار شده و منظور من از این صحبتها جنبه انتقادی به اثر شما رو نداره < خیلی صحبت کردم بسمه دیگه :wink: < موفق باشی << dr.mohammad 14 مهر 1387, 15:20:shock: دروغ چرا؟ اطلاعاتی که نوشتی خیلی برام جالب بود! و واقعا لذت بردم. خودم هم قبلا درباره رنگ چیزایی خوندم و یک مقاله هم نوشتم (حیف! سارا نمیذاره لینک بذاریم تو انجمن :D) ولی اطلاعاتی که اینجا نوشتی برام جدید بود و تاحالا نشنیده بودم. البته من منکر این نیستم که تصویر سازی قاعده و اصول داره! و صد البته منکر زحمات و تحقیقات بیشمار بزرگان هنر نیستم. و فکر میکنم حق با شماست، چون همونطوری که گفتم قوانین در خدمت هنر و تصویر هستند و اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید رعایتشون کنیم... ولی چون تا اینجا تصویر سازی رو به صورت شخصی و تجربی دنبال کردم و خیلی از خاصیت های تصویر رو به صورت چشمی و اتفاقی پیدا کردم (!) به خلاقیت و کشف کردن، بیشتر از قاعده و اصول ایمان دارم! فقط همین! Mehdi_Naissipour 14 مهر 1387, 18:26منم کاملاً با مجتبی از نظر رعایت اصول گرافیک موافقم. اما هنر به این دلیل از علوم طبیعی و ریاضی و انسانی جدا شده که توش حس و ذوق و سلیقه به اندازه ی اصول و قواعد و شاید هم بیشتر اهمیت داره و کسایی مثل محمد یا من که که درس گرافیک نخوندیم بیشتر از فاکتورهای سه گانه ی اولی بهره میگیریم برای طراحی. به قول معروف نخوردیم نون گندم اما دیدیم دست مردم:):) وارد بحث داغ و شیرینتون نمیشم. من کار رو دیدم. خوشم اومد . اما به نظر من هم رنگ پردازی و هم چیدمان میتونست بهتر از اینها باشه نسبت به کلیت طرح. محمد جان ذوق خوشی داری ها. امتیاز من به کار شما: 7 از 10 موفق باشید. Mehdi_Naissipour 14 مهر 1387, 18:32راستی یه چیزی یادم رفت. کاش راجع به تکنیک و ابزار کار که فتوشاپه هم به اندازه ی بحث روی اصول و قواعد گرافیک (که البته خیلی خوبه ها) صحبت میشد. آخه به سلامتی همه اینجا انجمن فتوشاپ است. Photoshop . موفق باشید. Saeed-masih 14 مهر 1387, 23:32ما كي باشيم از شما سوتي بگيريم...... شما استاد مايي MEGA WAVE 15 مهر 1387, 00:05منم کاملاً با مجتبی از نظر رعایت اصول گرافیک موافقم. اما هنر به این دلیل از علوم طبیعی و ریاضی و انسانی جدا شده که توش حس و ذوق و سلیقه به اندازه ی اصول و قواعد و شاید هم بیشتر اهمیت داره و کسایی مثل محمد یا من که که درس گرافیک نخوندیم بیشتر از فاکتورهای سه گانه ی اولی بهره میگیریم برای طراحی. به قول معروف نخوردیم نون گندم اما دیدیم دست مردم اختیار داری آقا مهدی شما استاد من هستی < وقتی شما اینجوری گفتید من از خودم خیلی خجالت کشیدم ، و به خودم اجازه نمیدم که بخوام در محضر استادی چون شما جوابی بدم << Mehdi_Naissipour 15 مهر 1387, 11:05تو گلی مجتبی. رفیق فابریک مایی دیگه. ما با هم داریم کلی چیز یاد میگیریم. قرار نیست همیشه نقش استاد رو یه نفر بازی کنه. حالش به اینه که نقش ها مرتب عوض بشه. فلسفه ی فروم اصلاً همینه. وااای تا خیلی فلسفی نشدیم تمومش کنیم. موفق باشید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 569]
-
گوناگون
پربازدیدترینها