تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 21 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند از توبه بنده اش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کرده ای که گمشده اش ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806205004




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عشق از نگاه شکسپیر


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دسدمونا"، "مغربی"، "کاسیو"، "یاگو" و دیگران همه آدم‌های شکسپیرند در یک تراژدی خواندنی و زیبا. دسدمونا"، "مغربی"، "کاسیو"، "یاگو" و دیگران همه آدم‌های شکسپیرند در یک تراژدی خواندنی و زیبا. با کلام قدرتمند و دلنشین شکسپیر هر خوانندهٔ کم حوصله و بی‌ذوق هم حتی تا به انتها مجذوب این شاهکار بشری می‌گردد. دستان قلم به دست، ذهن زیبا و زبان تأثیر گذاری همچون شکسپیر، اعجوبه نویسندگی بریتانیا با کمال ذوق و قریحه که در کمتر نویسنده‌ای به چشم می‌خورد به کمال توانسته است که جاودانه‌ای بیافریند که قرنهای قرن، هنوز تازگی نخستین روزها را دارد. داستان از یک شهر زیبا در قاره سبز رنگ اروپا آغاز می‌گردد. کوچه‌ای در ونیز؛ شهر آبراه‌ها شهر نیمه خیس ایتالیایی. عاشق شکست خورده‌ای بنام "رودریگو" با افسر پرچمدار "اتلو" که "یاگو" نام دارد هردو در راه خانهٔ "برابانسیو" هستند. رودریگو "دسدمونا" را و یاگو معاونت را باخته‌اند. هردو کینه‌دارند و انتقام جو. از چشم‌هایشان خون می‌بارد. رودریگو عاشق بود. عاشق چهره بلورین و بهشتی رنگ دسدمونا، اشراف زاده و دردانهٔ برابانسیو. یاگو نیز که در رکاب اتلو خدمتگذار بود، از اینکه سرورش "کاسیو" نامی را به معاونت خویش برگزیده و او را که به فکر خویش، برازنده این مقام بوده را دست خالی رها کرده، بسیار آتشین است. در همین احوال، اتلو و دسدمونا در یک کشتی که در ساحل است درحال عشق‌ورزی هستند و کام دنیا که به رویشان به شیرینی شهد شده‌است. برابانسیو به غفلت در خواب است و از هیچ ماجرا بی‌خبر. دختر نازنینش او را با چشمان نافضش فریب داده‌است و اکنون که در خدمت سرور جدید خویش، اتلو است. اتلو، جنگاوری دلیر و شجاع‌دل که از بزرگان مغرب بود و در خدمت دولت ونیز. گرد سالمندی بر چهرهٔ او نشسته و سال‌های عمرش که به نشیب گذاشته است. مورد اعتماد همگی ونیز بود و شاه و سناتورها. دسدمونا، دوشیزه‌ای اشراف زاده از تبار ونیز بود. دختر برابانسیو‌ی قدرتمند که همچون حوریان زیبا بود و دلبرنده از همه. خاستگاران فراوان داشت و اما دل در گروی سردار مغربی نهاد و با او زناشویی کرد. چگونه شد که سردار مغربی در دام عشق اوفتاد یا اینکه چگونه دام عشق را برای زیباروی ونیزی گسترانید؟ همه از دوستی سردار و بزرگ شهر آغاز شد. برابانسیو و اتلو گاه و بی‌گاه می‌نشستند و از تجربیات و جنگاوری‌های اتلو سخن بر زبان می‌راندند؛ از رزم‌ها و بزم‌ها، از نبردهای سخت و خونین و از مرگ دوستان عزیز، از اسارت‌ها و ریاست‌ها؛ و دخترک که به این داستان‌ها علاقه‌مند شده بود. به اتلو هم علاقمند شده بود. ماجراهای پر ماجرای اتلو، دسدمونا را به چنگ آورد و دختر شاه‌پریان که دل در گروی سردار داد. خاستگاران همه شکست خوردند و اتلو که پیروزمندانه کام‌های طلایی رنگ عشق را از دسدمونا گرفت و شادمانه‌ای که در دل‌هایشان زبانه‌کشیدن را آغاز نمود. عشق، مهرورزی و مهربانی. یاگو روباه مکارهٔ داستان همه را حتی زن خویش "امیلیا" را به بازی می‌نهد تا به اندیشه‌های شوم و پلید خویش برسد. به هر طریق ممکن که شده باید همه را، حتی زن زیبای اتلو را از سر راه برداشت و شادکامی را در کام همه به تلخی شرنگ کرد. باید هرگونه که شده به همگان نشان دهم که من لایق معاونت مغربی هستم. داستان با مطلع کردن پدر دسدمونا ادامه می‌یابد و بلوایی که در انتها با اعترافات خود دسدمونا پایان می‌پذیرد و پدر تازه می‌فهمد که دردانه‌اش عاشق این دلاور است. عشق واقعی دخترک همه را مجاب می‌کند که آن عشق یک عشق پاک است. یک حقیقت شیرین که باید به شیرینی‌اش شاد بود و شادمانی کرد. جنگی به پیش می‌آید و همین خطیر همه را به بندری در قبرس می‌کشاند. قوای ترک‌های عثمانی در آستانه جنگ، گرفتار طوفان دریا و خشم آسمان می‌گردند و نابود می‌شوند. جنگ آغاز ناشده، پایان می‌یابد. از اینجاست که یاگو با فریبکاری دست به کار می‌شود و همگان را به جان هم می‌اندازد. خوبان را بدان را، همگان را. بانوی خوش‌دل و مهربان ونیزی، در مظان اتهامی بزرگ قرار می‌گیرد. اتهامی بس گران و ناباورانه، اتهامی که بر هر زن پاک دل معصوم وفاداری، بزرگ‌ترین اتهام‌هاست. اتهامی که اتلوی بی‌خرد بر پاک بانوی خویش زد و احمقانه همهٔ خوبی‌ها و مهربانی‌های او را نادیده گرفت. اتلو‌ی ساده‌دل و دهن‌بین، فریب دغلبازی‌های روباه‌گون یاگو را می‌خورد و فقط به استناد یک دستمال که خود به دسدمونا، به عشق خویش، بخشیده بود و یاگو با زیرکی و همدستی زن بی‌خبر خود آن را از قصر به اتاق خواب کاسیو برده بود، به زن وفادار خود شک می‌کند، به یقین می‌رسد و دستور قتل هردو را به یاگو می‌دهد. یاگو دوست شکست‌خوردی خویش را می‌شوراند و به جان کاسیو می‌اندازد. رودریگو هم که با بازی‌های مکارانهٔ افسر پرچمدار دلاور مغربی، یاگو، به جان کاسیو افتاده است، در کشاکش نبردی در تاریکی شب‌های کوچه‌های قبرس که به تاریکی درون یاگوها و رودریگوهاست، گرفتار آمد و معاون سردار را به شدت مجروح می‌کند و کاسیو هم که شمشیرباز قابلی است ضربات او را پاسخ می‌گوید و هردو زخمی بر زمین می‌افتند. ناله می‌کنند و طلب کمک دارند از دیگران. اتلو نیز که با نادانی تمام به عشق واقعی همسر زیبایش شک کرده‌است و به یقین رسیده، در نبردی ناجوانمردانه با وجدانش، یک طرفه به قاضی می‌رود و دسدمونای معصوم را به هرزگی با کاسیو متهم می‌کند و محکوم. او، آن فرشته زمینی را با دستان زمخت خویش در بستر خفه می‌کند. در بستری که به تازگی با هم درآمیخته بودند و شادمانه کام‌های عشق را از لبان یکدیگر می‌گرفتند. بستری که به ملافه‌های شب عروسی مزین شده بود. آخرین بوسه را از لبان دسدمونا می‌گیرد و دستش را تاوقتی که دخترک جان در بدن دارد بر گرداگرد گلوی کوچکش حلقه می‌کند و او را می‌کشد. نه چندان بعد همه چیز روشن می‌شود. همچون روز وقتی که از پس شب می‌آید. زن نادان یاگو و خدمتگذار دسدمونا، تازه می‌فهمد که دستمالی که در قصر یافته بود و به همسرش داده‌بود باعث مرگ بانویش شده‌است، شوهر نامردش که همه را به بازی داده‌است، متهم اصلی است و باید که مجازات گردد. او بوقلمون‌وار دوستی می‌کرد با همه در حالی که دشمنترین دشمنانشان بود. اما یاگو از این هم بدتر بود. زن خویش را با شمشیر از نیام درآمده می‌کشد و می‌گریزد. ولی نمی‌داند که هیچ کس نمی‌تواند که از شمشیر بران عدالت فرار کند. عاقبت به دام ماموران می‌افتد و در محضر اربابش، اتلو، لب به سخن می‌گشاید و همه را غافلگیر می‌کند. همه که تا آن زمان او را به خوبی و دانایی می‌شناختند، تازه پی به وجود اهریمنی‌اش می‌برند و شیطان درونش که دیر بر همگان نماین می‌گردد. اتلو اکنون تازه بر ناروایی اعمالش پی‌می‌برد، اما دیگر خیلی دیر شده بود. فرشتهٔ ونیزی زیبا چهره را با همین دستان خودش کشته بود و دیگر هیچ چیز نمی‌توانست او را التیام بخشد؛ پس خویشتن را با کاردی که در لباسش پنهان نموده می‌کشد. در آخرین لحظه‌های حیات نعشش بر روی جنازه دخترک معصوم می‌افتد. از لبان او برای آخرین بار کامی می‌گیرد و بدرود حیاط می‌کند. یاگو نیز به دست عدالت سپرده می‌شود تا اینکه در زیر شکنجه‌های ناتمام به ملعونی رفتارهای خویش واقف گردد. زن جوان خوش‌دل، قربانی هوس‌رانی‌های قدرت و نادانی و دهن‌بینی شوهرش می‌گردد. عشق شیرینش به باد می‌رود. معشوقه‌اش به او، به او که او را می‌پرستید، عشقش را می‌پرستید، به او بهتان می‌زند و ناجوانمردانه‌تر او را در بستر خویش غرقه می‌کند. غرقه به امواج خروشان اندیشه‌های ناپختهٔ ناپاک و آتش افکار خصمانه‌ای که دیگران در درونش روشن کرده‌بودند و او نتوانسته بود که آنها را خاموش کند.  منبع:http://marjan33.blogfa.com/post-6.aspx




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5886]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن