تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بر خداوند است كه هيچ گرفتارى به زيارت من نيايد مگر آن كه او را شادمان بازگردانم و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798535462




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بررسی سبکهای هنری -


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: بررسی سبکهای هنری GFX Master 11 خرداد 1387, 02:09بنظرم اومد جای این تاپیک یکمی خالی باشه. البته این رو بگم که این بحث یکمی تخصصی هست و شاید حوصله ی خیلیا نگیره ولی مطمئنم که طرفدارای خاص خودش رو داره و البته بنظر من هر کسی که در زمینه ی هنر (فرقی نمیکنه کدوم یکی از هنرهای هفتگانه باشه) فعالیت میکنه باید با این سبکها آشنا باشه. بقیۀ بچه ها هم اگر احساس کردن درباره ی این مطالب نظری دارن یا میخوان بحثی کنن تو همین تاپیک میتونن مطرح کنن. ----------------------------------------------------------------------------- تاریخ هنر را گر چه براساس دوره های تاریخی می توان رده بندی کرد، اما قطعاً مرزبندی سبکها و گرایش های هنری کاری غیر منطقی است . در این قسمت سعی شده است تقسیم بندی عناوین بر اساس دوره های تاریخی باشد تا حد امکان معنای هر یک از عنوان ها را مختصر و مفید ارائه دهیم. چون نشانه های هنر (اکسپرسیونیست) را حتی در برخی از آثار دوران کلاسیک یونان و روم نیز می یابیم . وکیفیت های (امپرسیونیست) را در شیوه قلم زنی (رامبراند) مشاهده می کنیم کوشش کرده ایم تعاریف سبک ها در عین اختصار ، گویا و قابل فهم همگان باشد. کلاسیسیسم - Classicism عبارت است از اصول و قواعد ، یا کیفیت های جمال شناختی ای که در هنر یونان و روم باستان یافت می شود . از حیث لغوی کلاسیسیسم یعنی پیروی کردن از اصول کلاسیک و کلمه کلاسیک علاوه بر معنای تحت اللفظی اش ( عالی و نمونه ) در زمینه هنر و ادبیات یعنی تبعیت از اصول و روش های هنری و ادبی یونان و روم باستان . میدانیم که نزد یونانیان انسان معیار همه چیز است ، زیرا به واسطه قدرت تفکر خود قادر به شناخت طبیعت است و از این لحاظ بر همه موجودات دیگر برتری دارد . به اعتقاد یونانیان آنچه که انسان می شناسد همان نظم طبیعت است که با نظم عقل یکی است . یونانیان این هردو نظم را ساده و زیبا میدانستند و بگمان آنها انسان می توانست از طریق خودشناسی به روح زیبایی دست بیابد. با این مقدمه خیلی طبیعی بنظر میرسد که موضوع اصلی آثار هنری کلاسیک یونانی و رومی انسان بوده است .آنها براساس این اعتقادات اصول و روش هایی ابداع کرده بودند که بر محور زیبایی و سادگی می چرخید . این اصول و قواعد ، در تاریخ هنر بارها احیاء گردید. یکی در عهد رنسانس و نیز در نیمه قرن هیجدهم .اما بهتر است کلاسیسیسم قرن هیجدهم را نئوکلاسیسیسم بنامیم. در باره این مطلب زمان خودش توضیح خواهیم داد از جمله آثار کلاسیک یونانی و رومی (دیسک انداز) اثر میرون و (منظره چوپانی) است. در عهد رنسانس بر مبنای الگوهای کلاسیک یونان و روم بخصوص در مرحله اوج (رنسانس) هنرمندان نام آوری مانند (لئوناردو داوینچی) و (میکل آنژ) آثار هنری ارزشمندی بوجود آوردند که بخصوص در زمینه نقاشی بدعت گذار بودند. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- منریسم - Mannerism منریسم که معنای آن مترادف با شیوه گراییست ، در زمینه هنر و ادب ، استفاده افراطی از یک شیوه یا اسلوب اختصاصی وشخصی می باشد . این اصطلاح معمولا به گرایشهای هنری اواخر رنسانس، یعنی از زمان مرگ رافائل (1520) تا پایان قرن شانزدهم ، اشاره می نماید . منریست ها آثار خود را نه برپایه دریافتهای بصری بلکه براساس باورهای ذهنی بوجود می آوردند. و مدل های خود را نه در طبیعت بلکه در استادان (اوج رنسانس) بخصوص میکل آنژ و پیکره سازهای رومی جستجو می کردند. بعبارت دیگر به عوض آنکه طبیعت استاد آنها باشد ، هنر این وظیفه را بعهده می گرفت . به گمان منریست ها نوعی خشونت در طبیعت وجود داشت که می باید ملایم می شد ، بنابراین نقطه رجوع آنها همان جایی بود که خشونت در آن ملایم شده بود و این نبود مگر در هنر (اوج رنسانس و هنر کلاسیک) . اما از سوی دیگر آنها به تبعیت از میکل آنژ ، این حق را برای هنرمند قائل بودند که قوانین و قواعد را به شیوه شخصی خود تفسیر کند . بر این مبنا ، هنرمندان منریست هریک درحد توانایی و استعداد خود ، از هنر کلاسیک و هنر رنسانس شکلهایی اقتباس میکردند و به آنها صورتی شاعرانه تر میدادند از آنجا که (منریسم) تقریبا فقط به فیگور انسانی می پرداخت ، متداول ترین بیان آن به صورت نقاشی هایی است که در آنها چند فیگور حالتی از رقص یا پانتومیم پیچیده و بغرنج رابه بیننده القاء می کنند، و ترکیب بندی ها و همچنین حالت ها و ژست های غیر واقعی ، تعمدا پیچیده و در هم هستند . از جمله نقاشان این شیوه ( برونزینو ) و از پیکره سازان (جیووانی بولونیا) را می توان نام برد. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- باروک - Baroque باروک در زمینه معماری و هنر ، به شیوهای گفته میشود که در آن بجای خطوط مستقیم ، از قوس ها ، منحنی ها وآرایش های پیچیده استفاده شده باشد و به تعبیری شاید بتوان گفت که معنای تحت اللفظی باروک عبارت است از (پیرایه بندی شده و پر تکلف) این واژه را گاهی در گفتگو از مجموعه هنر قرن هفدهم بکار می برند. اما باید دانست که قرن هفدهم شاهد ظهور هنرمندان بزرگی چون (رامبراند ، روبنس ، کارا واجو و پوس) بود که به هیچ وجه نمی توانیم آثار آنها را در یک قالب سبک شناختی واحد (باروک) قرار دهیم .خالص ترین شکل این اسلوب هنری را که از آن با اصطلاح (اوج باروک) یاد می کنند ، میتوانیم در آثار هنرمندان ایتالیایی سالهای (1630 تا 1680) و در راس آنها (برنینی) مشاهده کنیم . این شیوه هنری در مرحله اوج خود هنرهای معماری ، نقاشی و پیکره سازی را برای برانگیختن عواطف بیننده بکار میگیرد و با تلفیق توهم گرایی ، رنگ ، نور و حرکت می خواهد که بیننده را از طریق کشش عاطفی مستقیم احاطه کند. با همه اینها هنرمند سبک باروک در پی آرمانگرایی نیست و به سوژه های خود، حتی اگر مذهبی هم باشند ، رنگ و بوی این جهانی می دهد. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- روکوکو - Rococo روکوکو ، که معنای تحت اللفظی آن (سنگ ریزه) است ، بخصوص به سنگها و صدف های کوچکی گفته می شود که در تزئینات داخلی بعضی از خانه های ییلاقی که به شکل غار ساخته می شدند بکار میرفت اما در اینجا منظور از (روکوکو) شیوه هنری است که بعد از مرگ لوئی چهاردهم سال ( 1715) در فرانسه به وجود آمد ، در واقع واکنشی بود بر علیه شکوه و جلال و تجمل افراطی کاخ ورسای و اصولاً بر ضد زندگی شاهانه . یکی از اولین نتایج این واکنش ساختن خانه های شهری بود که هم کوچکتر و هم راحت تر از کاخهای (باروک) بود . در تزئینات داخل این خانه ها از شکلهایی شبیه صدف یا روکوکو استفاده می شد وبه همین دلیل شیوه مذکور نام روکوکو را به خود گرفت . نقاشی و پیکره سازی روکوکو علاوه بر بهره گیری منحنی های کوچک صدف ، از عناصری طراوت و سرزندگی و شوخ طبعی برخوردار است و با هنر درباری و خشک باروک تضاد دارد . بطور کلی روکوکو هنری است تزئینی که ظرافت و حساسیت را بجای ابهت و واقعگرایی باروک قرار می دهد . اما روکوکو به جنبه های تجملی و افراط کارانه باروک می تازد اما خود با احساساتیگری افراطی به هنر اجتماعات مفه تمایل پیدا میکند . از جمله نقاشان شناخته شده این سبک (آنتوان واتو) که گرچه صحنه هایی از زندگی روستائی را به تصویر کشیده اما شخصیت هایش همگی اشراف زاده های خوش گذرانی هستند که محیط روستائی را تفرجگاه خود قرار داده اند نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- نئوکلاسیسیسم - Neoclassicism نئوکلاسیسیسم (کلاسیسیسم نو) عنوان گرایشی است که در نیمه قرن هیجدهم از ( رم ) آغاز شد و به سرعت در نقاط دیگر گسترش یافت . این گرایش از برخی جهات نتیجه واکنش بر ضد افراط کاری های (باروک و روکوکو) بود و از بعضی نظرها نیز حاصل اشتیاق به باز آفرینی هنر یونان و روم . از سال ( 1748 ) با کشفیات باستانشناسی در شهرهای پمپئی ، هرکولانیوم به تحکیم گرایش نئوکلاسیسیسم کمک کرد و آثار و شواهد به دست آمده از این دو شهرخصوصیت ها و ویژگیهای واقعی هنر کلا سیک را برهنرمندان نئوکلاسیسیسم آشکار نمود . تفاوت عمده این شیوه با گرایش های کلاسیک قبل ازآن در آنست که هنرمندان نئوکلاسیسیسم برای نخستین بار بطور آگاهانه خود رابه هنر باستانی محدود کردند و در همه حال متوجه بودند که کار آنها هم از نظر اسلوب و هم از جهت مضمون یک کار تقلیدی است . این گونه تقلید از مضامین باستانی را در مشخص ترین شکل آن میتوانیم در آثار ( ژاک لوئی داوید) در تابلوی سوکند هوراتی مشاهده کنیم . از دیگر چهره های سرشناس این مکتب ( باری ، کانووا ، فلا کسمان ، هامیلتون ، منگز و پیرانزی) را میتوان نام برد. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- رومانتیسیسم - Romantism رومانتیسیسم یعنی گرایش به مسائل رومانتیک (خیالی و غیر واقعی) و مراد از آن شیوه ایست که ضدیت با مبانی فلسفی ، سیاسی وهنری نئوکلاسیسیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوائل قرن نوزدهم در اروپا بوجود آمد .اصطلاح رومانتیسیسم معرف تفکری است که در آن احساس و عاطفه نقش عمده را داشت . شیوه رومانتیک، بواسطه همین مقید بودن به احساس و عاطفه، مبتنی بر شناختی بود که از هرگونه نفوذ سنت برکنار بود . هنرمند رومانتیک در پی یافتن واقعیتی ژرفتر از سنت و قاعده بود و می خواست آن انسان ( طبیعی ) را که پشت نقاب انسان جامعه ساخته سنتی ، پنهان مانده بود ، بازبشناسد . قرن هیجدهم که قرن نقد و تحلیل بود با مجال دادن به بحث و جدلهای داغ درباره خوب و بد زمینه فکری رومانتیسیسم را فراهم ساخت . خوب از نظر هنرمند رومانتیک ، آن اثری نبود که تناسبات و اجزاء هماهنگ و موزون داشت ، بلکه اثری بود که عواطف خوشایند در بیننده ایجاد می کرد . او از هنر بعنوان یک نوع وسیله تحریک احساسات استفاده می کرد . دلاکروا و ژریکو دوتن از مشهورترین هنرمندان رومانتیسیسم هستند. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- رئالیسم - Realism رئالیسم یا واقعیت گرایی تفکری است مبنی بر این اعتقاد که وجود و هستی اشیاء و پدیده ها مستقل از ادراک و حواس بشر است . در زمینه هنر و ادبیات ، رئالیسم (واقعگرایی) شیوه ایست که به تجسم حقایق و واقعیت ها می پردازد . وجه تمایز عمده رئالیسم (دقیقاً رئالیسم قرن نوزدهم) که در اینجا مورد گفتگوی ماست رئالیسم نیمه قرن نوزدهم و نماینده اصلی آن ( کوربه ) از هرگونه خوشایند کردن مضامین می پرهیزد ، شعارپردازی نمی کند و وعده های شیرین نمی دهد ، واقعیت را همان گونه که هست می نمایاند . رئالیسم اجتماعی که به گفتگو از مسائل اجتماعی و سیاسی می پردازد ، مهم ترین شاخه رئالیسم قرن نوزدهم است. همچنانکه در بالا اشاره کردیم نماینده اصلی رئالیسم (گوستاو کوربه) نقاش بزرگ فرانسوی و ( ایلیارپین ) نقاش روسی است. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- امپرسیونیسم - Impressionism امپرسیونیسم عنوانی بود که با تمسخر به مهمترین پدیده هنری قرن نوزدهم و نخستین حرکت نوین هنری داده شد . این عنوان از تابلوی نقاشی (مونه) به نام (امپرسیون طلوع آفتاب) که بازی نور را در روی آب نشان می داد ، اقتباس شده بود . عنوان مذکور نخستین بار در نمایشگاهی از آثار ( مونه ، رنوار ، سیسلی ، پیسارو ، سزان ، دگا) وچند تن دیگر بکار رفت هدف اصلی امپرسیونیسم دست یافتن به یک طبیعت گرائی تازه بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق رنگها و والورهای سایه روشن بود. امپرسیونیست ها می خواستند بازی نور برروی اشیاء را نشان دهند، البته در این کار بر نتایج تحقیقات علمی دانشمندانی چون (شورول) تکیه می کردند هنرمندان امپرسیونیست برای اولین بار رنگهای تاریک نظیر سیاه را از روی پالت های رنگ خود برداشتند و سایه ها را از ترکیب رنگ شی با رنگ مکمل آن به دست آوردند (مثلاً وقتی رنگ یک شی زرد بود ، آنها سایه آنرا از ترکیب بنفش با زرد درست می کردند). همچنین برای آنکه بتوانند بازیهای نور را نشان دهند مجبور بودند با سرعت بیشتری کار کنند، به همین جهت معمولا سطح تابلوهای آنان بافتی خشن و لکه لکه پیدا می کرد. بعدها شیوه امپرسیونیسم تقریبا بصورت علمی درآمد (نئوامپرسیونیسم) که در آن رنگها با روش علمی بکار میرفتند. اعتقاد نقاشان (نئوامپرسیونیسم) آن بود که با این روش ، صداقت بصری نسبت به طبیعت به کمال خود می رسید. اما این افراط در طبیعت گرائی (طبیعت گرائی علمی) طبیعتا زمینه را برای واکنشی ضد طبیعت گرایانه و کلا هنری، شیوه (پست امپرسیونیسم) را هموار کرد. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- سمبولیسم و آرنوو - Symbolism سمبولیسم، به معنای نمادگرایی ، شیوه ایست که در آن هنرمند، واقعیت ها را نه بطور مستقیم، بلکه به صورت نمادها (سمبول هایی) ارائه می کند. واین نمادها متضمن چیزی جز شناخت ذهنی هنرمند از واقعیت ها نیستند. ذهنیت در کار سمبولیست ها شکل افراط به خود میگیرد و به همین دلیل مضامین هنر، سمبولیک و معماگونه است. هنرمندان سمبولیست آثار خود را با الهام از آثار هنری اوائل رنسانس و نیز آثار هنری شرقی به وجود می آوردند، لذا شیوه نمایش اشیاء در آنها با شیوه های واقعگرایانه سنتی مغایرت داشت. براساس همین شیوه نمایش غیرسنتی و نیز با استفاده از برخی نمونه های هنری کشورهای شرقی شیوه تزئینی بوجود آمد که به (آرنوو) موسوم شد این شیوه که درسال (1890) درسرتاسر اروپا گسترش یافته بود و در اصل یک شیوه معماری و تزئینات داخلی بود. از جمله هنرمندان مشهور سمبولیست (گوستاوکلیمت) واز سردمداران آرنوو (ویلیام موریس) را میتوان نام برد. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- اکسپرسیونیسم - Expressionism اکسپرسیونیسم، عبارت است از شیوه ای که در آن برای بهتر بیان کردن حالت های درونی ، از اغراق در رنگها وشکل ها استفاده میشود. به عبارت دیگر اکسپرسیونیسم شیوه ای عاری از طبیعت گراییست و میخواهد حالات عاطفی را هر چه روشن تر بنمایاند. این شیوه در این معنای خود از گذشته های دور وجود داشته و نقاشان و گراورسازان آلمانی بانیان این شیوه بوده اند. اما در معنای محدودتر واژه اکسپرسیونیسم، می توانیم بگوییم که این شیوه با ( ون گوگ) به وجود آمد. اکسپرسیونیسم در فرانسه قرابت های آشکاری با( فوویسم)* داشت، اما نمایند گان اصلی اکسپرسیونیسم بغیر از (لوترک) اکثراً آلمانی بودند. (امیل نولد، ماکس بکمن) دوتن از مشهورترین نقاشان اکپرسیونیست بودند. گروه های (پل) و (سوار آبی) نیز از نقاشانی تشکیل شده بود که به همین شیوه کار میکردند. * فوویسم از ترکیب کلمه فوو به معنای جانور وحشی و پسوند (ایسم) به معنای (گرایش) درست شده است و منظور از آن مجموعه آثار هنرمندانی نظیر (ماتیس، مارکه، درن و ولامینک) است که با سطوح ساده رنگی (معمولا رنگهای تند) و شکلهای اغراق آمیز تحریف شده همراه هستند. نمونه های این سبک: .jpg ----------------------------------------------------------------------------- کوبیسم - Cubism کوبیسم، این منشاء تمام هنرهای آبستره را به سادگی نمیتوان تعریف کرد، زیرا کوبیسم نه از فلسفه خاصی الهام گرفته بود و نه بر نظریه جمال شناختی معینی تکیه میکرد. این شیوه بر اساس این اعتقاد بوجود آمده بود که روشها و قراردادهای مرسوم هنری و بخصوص (نقاشی) نادرست و کهنه شده اند، و لذا نسل هنرمندان جوان می باید وسیله بیان تصویری تازه ای کشف یا ابداع کند. یکی از هدف های عمده کوبیسم این بود که واقعیت ملموس هر چیز را بدون توسل به تدابیر چشم و فریب ارائه نماید. نقاش کوبیسم می خواست از هر تابلویی یک واقعیت ملموس تازه و نه یک تصویر وهم انگیز از ادراک بصری واقعیت بوجود بیآورد. کوبیست ها نظام (پرسپکتیو) خطی سنتی را که از (رنسانس) به بعد بر نقاشی اروپایی تحکیم می کرد، در هم ریختند و به هنرمند حق دادند که در یک زمان از نقاط مختلفی بر یک شی نظر بیفکند. (پیکاسو، براک) دو تن از مشهورترین نقاشان این سبک بودند. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- فوتوریسم - Futurism فوتوریسم، گرایش هنری بود که اندکی پیش از جنگ جهانی اول بوسیله برخی از نقاشان ایتالیایی پایه گذاری شد این نقاشان به مخالفت با سنت گرایی رایج زمان خود برخاسته بودند و خواستند با کنار گذاشتن فرم قرار دادی و با تاکید بر سرعت، شتاب و خشونت عصر ماشین، حرکت و جنبش را تصویر کنند. البته نخستین بیانیه فوتوریستی مقاله ای از (مارینه لی) شاعر و نمایشنامه نویس بود که در نشریه فیگارو به چاپ رسید. بعد از آن در سال (1910) ابتدا یک بیانیه نقاشی فوتوریست و سپس یک بیانیه فنی صادر شد که کلید جمال شناسی فوتوریسم را بدست می دهد. آنها می خواستند حرکت واقعی بدن یا ماشین را ارائه کنند، و می گفتند که دینامیسم (حرکت) کلی را میباید به صورت احساس دینامیک (حرکتی) نشان داد، به اعتقاد آنها حرکت و نور، جوهر اشیاء را می ریخت . بیانیه فوتوریسم بوسیله (بوچیوتی، کارا، روسولو و سوریتی) امضاء شده بود. نمونه های این سبک: ----------------------------------------------------------------------------- دادا و سوررئالیسم - Dada & Surrealism (دادا) حرکت پوچ گرایانه ای بود که طی جنگ جهانی اول در زوریخ شکل گرفت. این حرکت ضد هنر و بی معنا، حاصل نوعی هیجان و شوک عصبی ناشی از جنگ بود که از سال (1915 تا 1922) دوام آورد. مشهورترین نمونه آثار (دادائیست) تصویری از (مونالیزا) بود که (دوشان) نقاش فرانسوی برای آن سبیل گذاشته بود. حرکت (دادا) را میتوان یکی از مبانی سبک سوررئالیسم دانست. سوررئالیسم که از اتحاد بعضی جنبه های کوبیسم نظیر (کلاژ و پوچ گرائی دادا) بوجود آمد. در تاریخ هنر سابقه ای دیرینه دارد بعد از زوال (دادائیسم) در (1922 آندره بروتون) بقیه دادائیست ها را تحت نام سوررئالیست گرد هم آورد. هدف این گروه تازه تشکیل شده این بود که هنرمند از دایره معمول ایده های تصویری و همچنین از تمام طریقه های پذیرفته شده دور کنند تا بتواند برحسب تلقین های ضمیر ناخودآگاه خویش دست به آفرینش بزند. بنابراین میتوان گفت که سوررئالیسم رویا و واقعیت را باهم تلفیق میکرد. شیوه سوررئالیسم در دو مسیر رشد کرد. یکی فانتزی و دیگری بازسازی آگاهانه جهان رویا. (شیریکو، ماگریت و سالوادور دالی) از جمله چهره های مشهور سوررئالیست هستند. نمونه های این سبک: [فقط کاربران عضو شده میتوانن�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4673]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن