تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826106862




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مارادونا، حاج کاظم، یواخیم لو و ما


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مارادونا، حاج کاظم، يواخيم لو و ما 
ماهنامه فيلم
 چهارصد و سيزدهمين شماره ماهنامه فيلم هم منتشر شد. شماره مرداد ماه اين ماهنامه تخصصي و قديمي در حوزه سينما، شامل مطالب زير است: ملودي نوشتن، هنر استشهرداد روحاني با اين‌که ايراني است، اما به دليل همکاري با يک غيرايراني معروف شد. او که سال‌ها پيش از کنسرت آکروپوليس ياني در زمينه‌ي موسيقي و حتي موسيقي فيلم فعاليت کرده بود، ناگاه با انتشار ويدئوهاي کنسرت آکروپوليس ياني در ايران به شهرت رسيد. اما پس از آن هم به واسطه‌ رهبري‌ ارکستر سمفونيک تهران، در ايران شناخته شد. علاقه‌ شخصي روحاني به موسيقي فيلم به سال‌ها قبل برمي‌گردد؛ زماني که در دانشگاه يوسي‌ال‌اي به عنوان اولين ايراني در اين رشته تحصيل كرد و با آهنگ‌سازان بزرگي چون جان ويليامز، هنري منسيني و خيلي‌هاي ديگر آشنا مي‌شود و دوره‌هايي را زير نظر آن‌ها مي‌گذراند. اين اولين گفت‌وگويي ا‌ست که با او درباره‌ي موسيقي فيلم انجام شده است.شهرداد روحاني: من اصلاً موسيقي فيلم خوانده‌ام. پس از پايان دوره‌‌ فوق ليسانسم در وين و تحصيل در رشته‌هاي آهنگ‌سازي و رهبري ارکستر، با هدف تحصيل در رشته‌ موسيقي فيلم به دانشگاه يوسي‌ال‌اي رفتم. رهبري موسيقي فيلم خودش رشته‌ ويژه‌اي است. بايد با سينما هم آشنايي داشته باشيد تا زماني که صحنه‌ خاصي از فيلم پخش مي‌شود بتوانيد هماهنگي ميان تصوير و موسيقي را برقرار کنيد. اتفاقاً اجراي موسيقي فيلم در ديگر کشورها خيلي هم طرفدار دارد. کاري که ما در زمينه‌ اجراي موسيقي فيلم در ايران مي‌کنيم بيش‌تر به اين شکل است که صرفاً ارکستر قطعاتي را از يک موسيقي فيلم مي‌نوازد در حالي که در آن طرف در اکثر مواقع همراه با نمايش بخش‌هايي از فيلم است و کنسرت حالت نمايشي دارد. بايد همراه با فريم‌ها، موسيقي را اجرا کنيد که کار آساني نيست. من كارگاه‌هايي را در همان دوره تحصيلي‌ام با هنري منسيني و جان ويليامز  داشتم که واقعاً از اين استادان موسيقي فيلم آموختم. براي دروغ گفتن هم بايد صداقت داشت!
خسرو شکيبايي
 دعوا بر سرِ اين‌كه چه‌كسي مسئول تميز كردن اتاق گريم اتوبوس شب است، به درازا كشيده بود. چهره‌پردازان زيرِ بار نمي‌رفتند؛ بچه‌هاي خدمات هم همين‌طور. لج‌بازي ادامه داشت. روزي قبل از شروع كار، خسرو شكيبايي جارو به دست گرفت و آن‌جا را تميز كرد. همه با ديدن اين صحنه به سمت او رفتند كه «آقا مگر ما مُرديم كه شما جارو بزنيد؟» و از اين دست تعارف‌هاي رايج. خلاصه لج‌بازي پايان گرفت. آبدارچي كه يك جوان ساده‌ شهرستاني بود، برايش سوءتفاهم به‌وجود آمده بود كه شكيبايي مخصوصاً اين كار را كرده تا به گوش تهيه‌كننده برسد و آن‌ها را ادب كند. به همين علت با شكيبايي قهر كرده بود و حتي به‌زور، چاي به او تعارف مي‌كرد. شب، هنگام فيلم‌برداري همه چيز آماده‌ ضبط بود كه شكيبايي چند لحظه از پوراحمد وقت خواست تا كاري انجام دهد. به طرف ميني‌بوس خدمات رفت كه چندصد متري با محل فيلم‌برداري فاصله داشت. نق‌ونو‌ق‌ها شروع شد كه «اين چه وقت چاي خوردنه؟» و يكي ديگر مي‌گفت «رفت اون پشت.» ديگري گفت كه «ديرش شده.» همه جور حرفي شنيديم... او برگشت، زمين را بوسيد و جلوي دوربين رفت. فردا از آبدارچي جوان پرسيديم و او گفت شكيبايي ديشب پيش او رفته بود و از او خواسته كه او را ببخشد. حتي به او گفته كه اگر من را نبخشي جلوي دوربين نمي‌روم؛ كه ديگر جوان آبدارچي به‌ناچار اعلام بخشش كرده بود. فهميديم كه براي بزرگ بودن مي‌توان كوچك بود. بهار بي‌رونق و ستارگان بي‌فروغ داريوش مهرجويي از معدود فيلم‌سازان ايراني است كه در استفاده از ستاره‌ها تيزهوشي زيادي از خود نشان مي‌دهد. فروزان با همان پرسوناي معروف خود در فيلم دايره‌ مينا ايفاي نقش مي‌كند، اما فيلم از جنس سينماي كاباره‌اي نيست و فقط از پرسوناي آشناي اين بازيگر در خدمت مقبوليت تجاري فيلم استفاده مي‌كند. نيكي كريمي با همان سيماي عروسكي فيلم عروس، در فيلم سارا حضور پيدا مي‌كند. با اين تفاوت كه او در اين‌جا عروسكي است كه بندها را مي‌گسلد و در راه كسب هويت مستقل تلاش مي‌كند. امين تارخ در زمان خود به خاطر بازي در مجموعه‌هاي حماسي و تاريخي چون سربداران و ابن‌سينا، موقعيتي ستاره‌وار پيدا كرده بود و مهرجويي با همان چهره‌ آشنا، از او در فيلم سارا استفاده مي‌كند. با اين تفاوت كه در اين فيلم نقاب از چهره برمي‌گيرد و در فراسوي ظاهر حماسي، استبداد دروني‌اش را هويدا مي‌كند. هشت پرده از غناي بصري تصاوير تلويزيوني جام جهانيتوپ همين نزديکي استحميدرضا صدر: نمايي از بالاي ميدان. دوربين از آن بالا آرام به سوي توپ روي نقطه‌ پنالتي در آستانه‌ي دروازه رفت. توپي آماده‌ شليک شدن. توپي براي ضربه خوردن. کسي از بيرون قاب، از آن پشت جلو مي‌آمد تا ضربه بزند. ضربه را بزند تا ملتي را شاد کند و در جايي ديگر ميليون‌ها نفر را  به گريه بيندازد. آساموا ژيان غنايي در دقيقه‌ 120 پشت توپ ايستاد تا ضربه‌ آخر را بزند. ضربه‌ آخر را بزند و اروگوئه را حذف کند... دوربين از پشت به او نزديک شد و سپس صورتش را با يک کات از جلو در نمايي بسيار نزديک ديديم. حرکت دوربين با  بسياري از حرکات سوبژکتيو تاريخ سينما برابري مي‌کرد. هم دراماتيک بود و هم اجرايي فاخر داشت. ولي او ضربه‌ آخر را از کف داد. توپ را به تير دروازه افقي کوفت. او غنايي‌ها و خيلي‌ها را در سراسر نقاط جهان به گريه انداخت.تجربه‌ي مهم و جذاب تماشاي مسابقه‌ي آلمان و آرژانتين در پرديس ملت: مارادونا، حاج کاظم، يواخيم لو و ما
جام جهاني
 امير قادري: آلماني‌ها خيلي زود گل اول‌شان را مي‌زنند. فريادها در سينما اوج مي‌گيرد. مردم بلند مي‌شوند و اگر مثل ما فرصت حضور در رديف‌هاي جلو را داشته باشند، امکان در آغوش گرفتن همديگر را پيدا مي‌کنند. مارادونايي‌ها هنوز آن‌قدر فرصت دارند تا جبران کنند. پس سايه‌ سنگين و جذاب تعليق هنوز بر سالن حکم‌فرماست. هر چند وقت شعارهايي بر ضد فوتبال آلمان و اين‌که ديِگو بايد تيمش را بردارد و ببرد! در سالن طنين‌انداز مي‌شود. اما آرژانتين در همه‌ زمينه‌ها مسابقه را باخته است. ديگر آن تقسيم‌بندي قديمي درباره‌ اين‌که زيبايي با دل و قهرمان چپ‌گراي تنهاي معترض است و بي‌روحي و ماشينيسم افسارگسيخته براي سفيدپوست استعمارگر، جواب نمي‌دهد. سيستم آلمان نه تنها نتيجه مي‌گيرد، که زيبا هم بازي مي‌کند. ديگر مارادونا نمي‌تواند درباره‌ ارزش آزادي ستاره‌هايش در برابر سيستم يکسان‌ساز حرف بزند. آگاهي با شور و حال ترکيب شده و به نتيجه هم رسيده است. آلمان اين دوره، تناقض‌ها را با هم آشتي مي‌دهد. اما ناداني مارادونا به عنوان يک سرمربي را ديگر قرار نيست بالا و پريدن‌ها و افشا کردن‌ها و در آغوش کشيدن‌هايش بپوشاند. توماس مولر آلماني، به شادماني در زمين جولان مي‌دهد و مسي، اسير چنگال مدافعان حريف، حسرت فضايي را مي‌خورد که يک سيستم درست بايد در اختيارش مي‌گذاشت و حالا در اين آشفتگي مطلق، از او سلب شده است.  رونق سالن‌ها بدون فيلم  زماني که بحث حضور خانم‌ها در ورزشگاه‌ها مطرح شد مخالفان اين طرح چنان موضع‌گيري تندي داشتند که اميدواري براي اجرايي شدن آن ساده‌لوحانه به نظر مي‌رسيد. اکنون با نمايش فوتبال در سالن‌هاي سينما، اين امکان فراهم شده که خانواده‌ها در کنار هم و در فضايي مشابه ورزشگاه‌هاي خارجي به تماشاي سرگرمي محبوب‌شان بنشينند. به اين ترتيب فضاي عمومي تماشاي فوتبال براي مدت كوتاهي از حال‌وهواي مردانه و مجردي (که هميشه در ورزشگاه‌هاي داخلي وجود دارد) خارج و به يک تفريح عمومي پرهيجان تبديل شد. اين گردهمايي زن و مرد و خانواده‌ها براي تماشاي فوتبال در يك محيط جمعي، معيار خوبي است براي كساني كه از حضور زنان در ورزشگاه‌ها نگراني دارند و مي‌تواند طرحي آزمايشي باشد براي سنجش مشكلات و حواشي، و اميدواريم نمايش فوتبال در سينماها براي مردم مقدمه‌ و زمينه‌اي باشد براي حضور خانواده‌ها در استاديوم‌هاي فوتبال.  در شرايطي که به تعبير دوستي، «خنده‌هاي دندان‌نما»ي جواد رضويان تخته‌هاي محل نصب پلاکاردها و پرده‌هاي سپيد سالن‌هاي سينما را پُر کرده و برخي از تماشاگران به بداهه‌هاي گاه بي‌لطف و بي‌نمک و گاه کاملاً بي‌معناي احمد پورمخبر مي‌خندند، ساخته شدن و - اميدوارم - خوب ديده شدن کمدي‌رمانتيک پرفرازونشيبي چون پسر آدم، دختر حوا با تمامي خام‌دستي‌هايي که دارد، غنيمتي خواهد بود و زنگ استراحت کوتاهي ميان اين يکي شدن‌هاي تأسف‌انگيز دو تعبير «کمدي» و «سخافت» در سينماي اين روزهاي ما؛ که البته در ماهيت به هيچ روي چنين يگانگي و مجاورتي وجود ندارد.پخش تلويزيوني جام‌جهاني و عملكرد گزارشگران: پرگويي ندانستن را نمي‌پوشاندسعيد قطبي‌زاده: از علي پروين نقل مي‌كنند كه پس از پايان ديدار آرژانتين و آلمان، گفته كه «دلم براي اين بچه سوخت.» و منظورش از «بچه» ديگو مارادونا بوده است! از طرف ديگر دوستان كارشناس (به‌استثناي حميدرضا صدر، امير حاج‌رضايي و مرتضي محصص) در اظهارات «كارشناسي‌»شان، مثلاً ديديه دروگبا را «آقاي دروگبا» خطاب مي‌كنند. با جمله‌هايي نظير اين‌كه «آقاي دروگبا به خاطر مصدوميت‌شان قبل از جام، از توانايي هميشگي‌شان برخوردار نبودند.» تركيب غلط، عذاب‌آور و متأسفانه تكرارشونده‌ «برخوردار بودن» را كه در ادبيات گزارشگري فوتبال ايران، جز در معناي خودش، همواره و همه جا به‌كار مي‌رود؛ هيچ كاري‌اش نمي‌شود كرد. هم‌چنان كه پُرگويي و گزافه‌گويي و «شيرين»كاري‌هاي نابه‌هنگام گزارشگران را پاياني نيست. آن‌قدر كه مثلاً جواد خياباني در گزارش خود آن‌قدر حرف مي‌زند و قصه سر هم مي‌كند كه گاهي يادش مي‌رود بهانه‌ي اين حرف‌ها چيست. «آشپزباشي»: از نفس افتاده عنوان‌بندي سريال آشپزباشي با حضور آن‌همه نام آشنا در فهرست بازيگران و تأکيدي که روي اسم محمدرضا هنرمند در مقام کارگردان صورت مي‌گيرد براي مخاطبان کمي سخت‌گيرتر تلويزيون كه ميانه‌اي با سريال‌هاي عامه‌پسند آبکي ندارند وسوسه‌برانگيز است. پس از موفقيت زير تيغ سريال قبلي اين کارگردان در زمان پخش، توقع عمومي اين بود که آشپزباشي يکي از پرمخاطب‌ترين سريال‌هاي امسال باشد. به‌خصوص که اين سريال لحن کمدي داشت و تجربه‌ي هنرمند در کارگرداني کمدي‌هاي موفق، توقع مخاطبان را بالا مي‌برد. اما در عمل آشپزباشي آن اندازه که پيش‌بيني مي‌شد موفق از کار درنيامد و در رده‌ سريال‌هاي خوش‌ساخت ولي متوسط سال‌هاي گذشته قرار گرفت.  چهل‌سالگي: سرد و گرم مهرزاد دانش: چهل‌سالگي تا اين‌جا بهترين فيلم رييسيان است كه اين، جدا از برخي امتيازهاي اجرايي كار مانند بازي ليلا حاتمي يا موسيقي كريستف رضاعي و فيلم‌برداري محمود كلاري، تا حد خيلي زيادي، مديون ايده‌ مركزي داستان آن است: زن متأهلي كه آرامش ذهني‌اش، با ورود مرد محبوب دوران جواني‌اش به‌هم مي‌ريزد و در دغدغه‌هايي مبهم و حسرت‌هايي ناپيدا سرگردان مي‌شود. طباطبايي در داستانش مسير اين تكانه‌هاي حسي و عاطفي را موزون و منسجم ترسيم كرده، ولي آيا همين روند در فيلم هم جاري است؟ از آن‌جا كه فيلم يك اقتباس وفادارانه به متن نيست و در عنوان‌بندي هم با عبارت «برداشت آزاد» از آن ياد شده، نبايد انتظار داشت كه داستان و فيلم، نعل‌به‌نعل هم‌پاي هم پيش بروند، بلكه مسأله‌ي اصلي اين‌جا است كه آيا تغييراتي كه رييسيان و نويسنده‌ي فيلم‌نامه در متن داده‌اند، تأثير مثبت داشته يا برعكس؟ از نگاه نويسنده‌ «چهل سالگي»: اقتباس، كپي برابر اصل نيست تا قبل از فيلم چهل‌سالگي چند تجربه از اين دست داشته‌ام كه هر يك خود فيلمي بود. داستانم را انتخاب مي‌كردند، براي نوشتن فيلم‌نامه، يك فيلم‌نامه‌نويس حرفه‌اي با تحصيلاتي در رشته‌ رياضي كنارم مي‌گذاشتند و پس از اين‌كه از نظرها و ايده‌هايم آگاه مي‌شدند، مرا دور مي‌زدند يا ديگر به جلسه‌هاي هفتگي خود دعوتم نمي‌كردند. تا جايي كه دم‌ودستگاه سينماي ايران، به نظرم شبيه باندهاي مافيايي آمد. اما خوش‌بختانه آقاي رييسيان مرا از اين تصور بيرون آوردند و باعث شدند كه دل‌بستگي دوباره‌ام به ادبيات سينمايي را به دست بياورم. پسر آدم، دختر حوا: داستان به جاي لودگي امير پوريا: در شرايطي که به تعبير دوستي، «خنده‌هاي دندان‌نما»ي جواد رضويان تخته‌هاي محل نصب پلاکاردها و پرده‌هاي سپيد سالن‌هاي سينما را پُر کرده و برخي از تماشاگران به بداهه‌هاي گاه بي‌لطف و بي‌نمک و گاه کاملاً بي‌معناي احمد پورمخبر مي‌خندند، ساخته شدن و - اميدوارم - خوب ديده شدن کمدي‌رمانتيک پرفرازونشيبي چون پسر آدم، دختر حوا با تمامي خام‌دستي‌هايي که دارد، غنيمتي خواهد بود و زنگ استراحت کوتاهي ميان اين يکي شدن‌هاي تأسف‌انگيز دو تعبير «کمدي» و «سخافت» در سينماي اين روزهاي ما؛ که البته در ماهيت به هيچ روي چنين يگانگي و مجاورتي وجود ندارد. ماهنامه فيلم، همچنين مطالبي هم درباره فيلم ها و سينماي جهان دارد که توسط منتقدان و نويسندگان نام آشناي سينمايي، به نگارش درآمده است.منبع: سايت ماهنامه فيلمگروه هنر تبيان.  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 568]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن