واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تكامل حركت در خزندگان خزندگان در جريان تكامل تاريخي خود به روشهاي گوناگوني حركت ميكردهاند و بيشتر انواع حركتي كه در ساير مهرهداران ديده ميشود در خزندگان نيز به كار ميرفته است. امروزه خزندگان در درياها يا آبهاي شيرين زندگي ميكنند و برحسب زندگي درون آب شنا ميكنند. انواعي ديگر ميتوانند بر روي خشكي بدوند. برخي نيز درون خاك نقب ميزنند. گروهي از خزندگان از درختان و صخرهها بالا ميروند و يا حتي برخي ديگر از طريق سُريدن در هوا حركت ميكنند كه شبيه پرواز كردن است. خزندگان قديمي نيز داراي حركات متنوع بودند. پتروسورها كه در دوران مزوزوئيك (دوراني از تاريخ زمينشناسي) زندگي ميكردند داراي قدرت پرواز در هوا بودند. انواعي ديگر كه ايكتيوسور ناميده ميشوند و در درياها زندگي ميكردند داراي دست و پايي به شكل بالههاي ماهي بودند كه به كمك آنها شنا ميكردند. همچنين گروهي از خزندگان وجود داشتند به نام پلزيوسورها كه داراي اندامهاي حركتي پارو مانند براي شنا در درياها بودند. بهترين نمونه از اندامهاي حركتي در خزندگان امروزي در بيشتر مارمولكها ديده ميشود. اغلب مارمولكها داراي اعضاء حركتي به صورت زوج كه يك جفت در ناحية سينه و يك جفت هم در ناحية لگني وجود دارد. معمولاً هر عضو حركتي شامل دستها و پاها داراي پنج انگشت است كه هريك از آنها داراي ناخن و يا چنگال است. بسياري از مارمولكها قادر هستند تا با سرعت زياد روي زمين بدوند. برخي از مارمولكها نيز هستند در هنگام دويدن تنها از اندامهاي حركتي عقبي خود استفاده ميكنند. مانند دراگون استراليايي كه بر روي دو پا ميدود. اين نوع از مارمولكها ناحية پيشين بدن خود را از زمين بالا نگه ميدارند و بر روي دو پاي خود ميدوند. از اين نوع حركت دوپايي در گروهي از دايناسورهاي ابتدايي وجود داشت كه پرندگان نيز از اين گروه از خزندگان مشتق شدهاند. بسياري از مارمولكها علاوه بر حركت سريع بر روي زمين ميتوانند از سطوح عمودي نيز به آساني بالا روند. وجود چنگالهاي تيز به آنها در بالا رفتن كمك ميكنند. البته مارمولكهايي كه بر روي تنة درختان و يا ديوارة صخرهها ديده ميشوند داراي چنگالهاي تيز و تخصصي هستند. مارمولكهايي كه در سطوح صاف صخرهها و بر روي سقف غارها و يا زير صخرههاي برآمده حركت ميكنند پاهايي با انگشتان تغيير شكل يافته دارند كه در زير انگشتان بادكشها و بالشتكهاي فراوان ديده ميشود كه به كمك آنها به سطوح صاف ميچسبند. اين ويژگي در مارمولكهاي خانگي به نام جكو نيز وجود دارد كه به راحتي ميتوانند از شيشههاي پنجرهها و بر روي سقفها حركت كنند. البته نوعي از مارمولكهاي خانگي از همان انواع جكو وجود دارد كه انگشتان پاهاي آنها داراي ناخن است و به كمك آنها ميتوانند بر روي ديوارهاي صاف حركت كنند. مارمولكها يا سوسمارهاي پرنده از جالبترين مارمولكهايي هستند كه در هندوستان و مالايا زندگي ميكنند. اين مارمولكها با نام علمي دراكو يا Draco هستند كه پوست گستردة پرده مانند بزرگي دارند و از طريق بدن به طرف خارج كشيده شده است. اما به اندامهاي حركتي متصل نيست. اين اندام شبه بال به وسيله گسترش دندهها نگهداري ميشود و اين نوع از مارمولكها به كمك اين نوع پوست ميتوانند مسافتهاي كوتاهي را در هوا پرواز كنند. آن هم از درختان بزرگتري به درخت كوچكتر صورت ميگيرد. معمولاً همه مارمولكها داراي دو جفت اندام حركتي شامل دست و پا نيستند و همة آنها داراي پنج انگشت در دست و پا نيستند. در بعضي از آنها ممكن است يك يا دو جفت از اندامهاي حركتي وجود داشته باشد و يا برخي از آنها فاقد دست هستند و اغلب آنها را مارهاي شيشهاي مينامند.تيرهاي از اين مارمولكهاي بدون دست و پا به نام Anguidae وجود دارد كه اينها خزندگاني هستند كه در ظاهر شبيه به مار و فاقد اندامهاي حركتي خارجي هستند. چنين انواعي از مارمولكها اغلب در زيرزمين زندگي ميكنند. دو گونه از خانواده Anguidae نيز در ايران در شمال كشور يافت ميشود. تمساحها يا كروكوديلها قادر به حركت بر روي زمين و نيز شنا در آب هستند. گرچه انگشتان بعضي از آنها پردهدار است اما جابجايي سريع جانور در آب توسط حركت نوساني بدن و دم صورت ميگيرد. از خزندگان كنوني لاكپشتهاي دريايي با زندگي در آب سازش بيشتري يافتهاند. اندامهاي حركتي لاكپشتهاي دريايي به صورت پاروهاي شنا تغيير شكل يافتهاند و چنگالهاي آنها نيز كوچك شده و يا از بين رفتهاند. از طرف ديگر لاكپشتهاي خشكيزي داراي دست و پاهايي بسيار قوي هستند و جانور قادر است به كمك آنها بدن نسبتاً سنگين خود را حركت دهد. لاكپشت مردابي ميتواند در سطح آب شناور بماند يا اينكه در كف مرداب يا استخر جا به جا شود، احتمالاً اين تغيير وزن بدن به كمك تغيير حجم هواي ششها و افزايش يا كاهش مقدار آب موجود در كلوآك (حفره انتهايي رودهها) انجام ميگيرد.مارها فاقد اندامهاي حركتي هستند و بنابراين به صورت خزيدن جا به جا ميشوند. به طور كلي مارها به چهار طريق بر روي زمين ميخزند كه اين چهار نوع حركت به نامهاي موجي افقي، خطي مستقيم، مارپيچي و پيشروي از پهلو توصيف شدهاند. ردپاي ماري كه با حركت موجي افقي به جلو ميرود به صورت خطي موجي است. زيرا بدن جانور در طول يك سري از امواج ميلغزد و هر بخش از بدن از همان رد پا كه بخش قبلي بر جاي گذاشته است عبور مينمايد. در اين نوع حركت ردپاي جانور در خاك نرم يا ماسه به صورت ميلهاي نوك تيز كه از بلندشدن يا فشرده شدن خاك يا ماسه به بالا و در جهت عكس محور حركت به وجود آمده است برجاي ميماند. در موقع پيشروي از طريق حركت به خط مستقيم، محور بدن مستقيم است و جابجايي به وسيلة حركات متناوب پلاكهاي شكمي و خود بدن انجام ميگيرد. در اين حالت حركتي موجي، پلاكهاي پوستي شكم را بلند ميكند و آنها را به جلو ميراند و به زمين ميچسباند. در دنبالة اين عمل بدن ظاهراً تا اندازهاي به جلو ميخزد تا آنكه دوباره در امتداد پلاكهاي پوستي شكم قرار گيرد. حركت مارپيچي عبارت از جمع شدن و بازشدن متناوب بدن است. اين نوع حركت سريعتر از حركت به خط مستقيم است و گاهي اوقات هنگامي كه جانور به آرامي در تعقيب طعمه است از آن استفاده ميكند.پيشروي يا حركت از پهلو بيشتر در مارهاي بياباني به ويژه افعيها ديده ميشود. مارهاي زنگي، افعيهاي شاخدار ايراني از پهلو حركت ميكنند. نوعي مار زنگي در آمريكاي شمالي و نوعي افعي شاخدار در جنوب غربي ايران يافت ميشود كه نام علمي سراستس (Cerastes) را به علت همين شيوة حركتي بر آنها گذاشتهاند. اين لغت لاتين به معني پهلورو است. اين حركت اصولاً شامل يك سري حركات مارپيچي پهلويي كه در آن تنها نيرويي عمودي به كار برده ميشود و در يك زمان تنها دو نقطه از بدن مار با زمين در تماس است. رد حركت اين نوع مارها با اين شيوة حركتي مانند يك سري علامات موازي، مورب شكل است.غير از افعيهاي پهلورو، ممكن است كه يك گونه مار از روشهاي ذكر شده بسته به شرايط و موقعيتهاي زيستي خود استفاده كند. ولي برخي از گونهها تنها يك شيوة حركتي دارند.منبع: روزنامه اطلاعات/خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2438]