واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: واکنش علی مطهری به حملات "کاسه های داغ تر از آَش": مرگ را بر بصیرت افرادی مانند روانبخش و رسایی ترجیح می دهم اما این که اعتراض به نحو «رو کم کنی» انجام شود و آنقدر اعتراض را ادامه دهند تا سخنران تریبون را ترك كند و بعد سوت و كف بزنند و سپس پيامك پيروزي براي هم بفرستند، این قطعا برنامه ریزی شده است. یک حزب اللهی واقعي عاشق امام حداکثر به چند شعار قناعت می کند و قطعا به مستأصل کردن نوه امام در مقابل صدها خبرنگار خارجی و در جایی که روح امام حاضر است راضی نمی شود مخصوصا با توجه به اینکه این اولین اعتراضی بود که در یک جمع عمومی نسبت به نوه امام(ره) صورت می گرفت. البته سخنران قبلی هم از چند راه به افزایش التهاب کمک کرد. تابناک - دكتر علي مطهري نسبت به برخی انتقادها و برخی برداشت ها از یادداشت قبلی اش درباره ممانعت از سخنرانی سید حسن خمینی واکنش نشان داد.متن کامل یادداشت ارسالی ایشان بدون هیچ گونه تغییری به شرح زیر است:نظر به اينكه برخي افراد از روي حسن نيت و برخي از روي شيطنت، قسمت پاياني يادداشت مورخ 15/3/89 اينجانب در پايگاه اطلاع رساني "تابناك" را تعريض به مقام معظم رهبري تلقي نمودند لازم است توضيحي ارائه كنم.در پايان آن يادداشت آمده بود: «آقاياني كه اصرار به شبيه سازي حوادث امروز با حوادث صدر اسلام دارند آيا صحيح مي دانند كه آنها و دار و دسته شان را به سپاه عمر سعد و ابن زياد تشبيه كنيم كه در روز عاشورا با ايجاد سر و صدا اجازه نمي دادند نوه پيامبر(ص) سخن بگويد؟».منظور من از كلمه «آقايان» كساني است كه در یک سال گذشته از اصل كلي بيان شده توسط رهبر گرانقدر انقلاب سوء استفاده کرده و مي كنند و با فرصت طلبي و تطبيق آن اصل كلي بر مصاديق دلخواه خود، در صدد حذف همه رقبا و مخالفان خود از صحنه انقلاب هستند. آن اصل كلي مورد نظر رهبر انقلاب اسلامي اين است: همان طور كه در صدر اسلام افرادي مانند طلحه و زبير با سوابق درخشان خدمت به اسلام، از صراط مستقيم خارج شدند و رو در روي امام بر حق قرار گرفتند امروز نيز امكان چنين چيزي وجود دارد. اين مطلب را شهيد آيت الله مطهري به بيان ديگري چهل سال پيش در كتاب جاذبه و دافعه علي عليه السلام ذكر كرده اند و آن اين است كه يكي از مشخصات شيعه اصول گرايي آن است و صحابي پيغمبر بودن، ملاك بر حق بودن نيست. شخصيت ها را بايد با حق ارزيابي كرد و شناخت نه حق را با شخصيت ها. و اساسا این منطق بیش از هزار سال در بحث معروف «عدالت صحابه» در کلام شیعه بیان شده است.اين اصل كلي حرف درستي است و كسي نمي تواند منكر آن باشد و البته صرف مطرح شدن بحث توسط ایشان در این زمان نشان می دهد که برای آن در زمان ما مصداق یا مصداق هایی وجود دارد. اما شاهد بوده ايم كه در يك سال گذشته يك باند قدرت پرست با تمسك به اين اصل كلي بر آن بوده است كه افراد صالحي را كه نقش موثري در فتنه اخير نداشته اند به صرف اينكه منتقد آنها بوده اند از صحنه انقلاب خارج كند و البته به خاطر آگاهي بخشي و روشنگري هاي امثال اين بنده هنوز نتوانسته است و به فضل الهی نخواهد توانست. به تعبير استاد مطهري انقلاب فرزند خور نيست، غفلت ماست كه باعث مي شود انقلابيون راستين به حاشيه رانده شوند. پس روشن است كه مقصود تعريض به رهبري نبوده است.اين گروه كه در صدد مصادره انقلاب براي خود و حذف فرزندان راستين انقلاب اسلامي است و ميانگين سني آنها هم از 30 سال تجاوز نمي كند بايد آرزوي قطع پيوند ميان ما خانواده شهيد آيت الله مطهري با رهبر انقلاب را به گور ببرد. رهبر عزيز انقلاب، ما را از دوران كودكي مي شناسند و يك بار جمله اي به اين مضمون فرمودند كه «يكي از بخت هاي آقاي مطهري اين است كه فرزندان ايشان در جمع آوري و حفظ اصالت و نشر آثار ايشان اين قدر جدي هستند».گرچه سخن من اساسا متوجه ایشان نبود اما اين كاسه هاي داغتر از آش بايد بدانند كه خود رهبر گرانقدرمان از انتقاد استقبال مي كنند و از افراد متملق و چاپلوس بيزارند و افراد حر و آزاده را قدر مي شناسند. گواه آن، گذشته از سيره و رفتار ايشان در جلسات خصوصي، برخوردي است كه در سال گذشته با يك دانشجوي منتقد داشتند. اين همان سيره مولاي ايشان اميرالمومنين علي عليه السلام است كه خطاب به مردم مي فرمايد: وظيفه شماست كه از من در خفا و آشكار انتقاد كنيد.در اینجا ذکر چند نکته دیگر در مورد یادداشت اخیر لازم است:1. آنچه در حرم امام رخ داد قطعا ضد انقلاب را خوشحال کرد و از جمله سازمان منافقین با خوشحالی وصف ناشدنی این اتفاق را «نشان دهندۀ اختلاف عمیق میان باندهای حکومتی» خواند. کسانی که خود را «بصیر» می نامند چگونه همراه با دشمن ترین دشمنان انقلاب چنین به وجد آمده و این بار شادی دشمن را دلیل نادرستی عمل خود نمی دانند؟2. من با حجة الاسلام سید حسن خمینی در گرایشات سیاسی و فکری اختلافات بسیاری دارم ولی در عین حال با برخوردی که با او صورت گرفت سخت مخالفم. اینکه جمعیتی از نیروهای حزب الله به عملکرد سید حسن به دلیل اموری مانند شرکت در محافل خصوصی سران معترضان اعتراض داشته باشند طبیعی و به حق است اما اگر بنا بود این اعتراض به طور طبیعی صورت گیرد، با توجه به حرمت مکان و حضور دویست خبرنگار خارجی، این عمل حداکثر در دو سه دقیقه در ابتدا یا انتهای صحبت تمام می شد و یا با نمایش پلاکارد انجام می گرديد.اما این که اعتراض به نحو «رو کم کنی» انجام شود و آنقدر اعتراض را ادامه دهند تا سخنران تریبون را ترك كند و بعد سوت و كف بزنند و سپس پيامك پيروزي براي هم بفرستند، این قطعا برنامه ریزی شده است. یک حزب اللهی واقعي عاشق امام حداکثر به چند شعار قناعت می کند و قطعا به مستأصل کردن نوه امام در مقابل صدها خبرنگار خارجی و در جایی که روح امام حاضر است راضی نمی شود مخصوصا با توجه به اینکه این اولین اعتراضی بود که در یک جمع عمومی نسبت به نوه امام(ره) صورت می گرفت. البته سخنران قبلی هم از چند راه به افزایش التهاب کمک کرد.3. دم خروس میزان اطاعت از رهبری را در همین یکی دو روز می توان در برخي رسانه هایی که خود را «رسانه های افشاگر فتنه» می نامند دید. هنوز 48 ساعت از توصیه اکید رهبر بزرگوار بر رعایت اخلاق و انصاف در برخورد با منتقدان نگذشته بود که به جای نقد سخن، صدها ناسزا و تمسخر را نثار منتقدان کردند. این رسانه های بصیر! که اخیرا جایزه هم گرفتند سزاوار بود جایزه آنها به جای «جایزه به افشاگران فتنه»، «جایزۀ مرگ اخلاق در رسانه» نام می گرفت.آری، اگر بصیرت آن چيزي است که امثال آیات الهی چون حضرات صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، جوادی آملی، امینی، استادی، مظاهری و ری شهری ندارند ولی امثال رسایی و روانبخش و كوچك زاده دارند من از نظر بصیرت کور مادرزاد به دنیا آمده ام و شفا یافتنی هم نیستم و مرگ را بر چنین بصیرتی ترجیح می دهم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]