واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ورّاج ها به جهنم می روند
کلینیک اینترنتی رایگان (17) هو الشافیبه کلینیک اینترنتی " نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم. پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید. نام بیماری: پرگوییبا توجه به اینكه این سرای خاكی، بازار و سوداخانه دیار بقا و جایگاه همیشگی بشر است و هر چه را در این بازار عرضه كنیم ثمره آن را به صورت مختصر در اینجا و میوه رسیده اش را در آخرت می چینیم دیگر ما را مجال آن نیست كه عمر، این متاع ارزشمند را به آسانی در بوته نیستی از كف دهیم. تضییع عمر علل و عواملی دارد که پرگویی و بیش از اندازه گفتن از جمله آن عوامل است.امام علی(ع): كسی كه زیاد سخن بگوید زیاد هم اشتباه میكند و هركسی كه بسیار اشتباه كند، شرم و حیای او اندك میشود و آنكه شرم او اندك، پرهیزگاری او نیز ناچیز خواهد بود و كسیكه پرهیزگاری او اندك باشد دلش مرده و آنكه دلش مرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد كردتعریف پرگوییسخن بیهوده گفتن یعنى تكلّم درباره چیزى كه نه فایده دنیوى دارد و نه سود اخروى و پرگوئى و هرزه گوئى اعمّ از آن است. یعنی پرگویی هم شامل سخن بىفایده میشود و هم سخن بیش از مقدار نیاز را دربر میگیرد. كسى كه مىتواند با یك كلمه مقصود خود را برساند، اگر دو كلمه بگوید كلمه دوم زیادى است. یعنى زیاده بر نیاز است و شكّى نیست كه سخنان بىفایده گفتن مذموم است اگر چه گناه و حرام نباشد1 چراکه:«دو چیز تیره عقل است گفتن به وقت خاموشی و خاموشی به وقت گفتن» منشأ پرگوییپر گویی دارای اسبابی است که به صورت خلاصه به آنها اشاره میشود :1ـ طمع در شناخت چیزهاى بىفایدهسبب پر حرفى و هرزه گوئى گاهی حرص و طمع در شناختن امور بی ثمر است كه نه دردی از دنیای او را دوا میكند و نه سودی به حال آخرتش دارد بر فرض که ضرری نداشته نباشد. علاوه بر اینکه می بینیم ضرر معمولاً یار و رفیق اوست.22ـ خوش مشربی کردنگاهی نیز دلیل آن بذلهگوئى و یا خوش مشربى نمودن است تا مردم به مصاحبت و همراهی با او علاقمند شده به او رو كنند.3 مردمی كه به قول امام خمینی (ره) قلبشان به اندازهای كوچك و ناچیز است كه اگر گنجشكی آن را بخورد سیر نمی شود.43ـ گذران وقتعده ای نیز به وسیله نقل و حكایت حالات و داستانهاى بىفایده در صدد وقت گذرانى و اتلاف عمر هستند.كاشكی قیمت انفاس بدانستندی تا دمی چند كه ماندستی غنیمت شمرندبا اندك توجّهی فهمیده میشود كه اینها همه از پستى و زبونى قوه حیوانی شهوانی است. زیرا انگیزه آن جز مجرّد میل و هواى نفس نیست.5 آثار فردی پرگویی1ـ سقوط در آتش جهنم
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در سخنی پرمغز كه فقط همچو اویی یارای بیان آن را دارد ثمره و نتیجه این صفت زشت را به تصویر کشیده میفرماید:«كسی كه زیاد سخن بگوید زیاد هم اشتباه میكند و هركسی كه بسیار اشتباه كند، شرم و حیای او اندك میشود و آنكه شرم او اندك، پرهیزگاری او نیز ناچیز خواهد بود و كسیكه پرهیزگاری او اندك باشد دلش مرده و آنكه دلش مرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد كرد».6 به این خاطر است که می بینیم فردی مثل ربیع پسر خثیم، روشش آن بوده كه در اوّل هر روز، پارچه كاغذى پیش خود مىگذاشت و هر چه مىگفت، مىنوشت و در شب نوشتهها را مىخواند و با نفس خود محاسبه مىكرد و مىگفت: آه كه نجات یافتند خاموشان و كم گویان و ما بسیارگو، ماندهایم در عین تقصیر و گناه.72ـ دوری از اهل بیتپیامبر اکرم(ص) فرمود:«دشمنترین شما نزد ما و دورترین شما از ما در آخرت پرگویان استهزاء كننده متكبّرند».83ـ افتادن در انواع گناهان و خطایایكى از بزرگان گوید: «هركه پرگوئى كند دروغش بسیار است»9 و دروغ هم که طبق روایات کلید تمام ناپاکیها و زشتیهاست.104ـ همراهی با خواهشهای نفسانیكه نفس آدمى ذاتاً، میل به شنیدن سخنان لغو و بیهوده دارد و رها و یله گذاشتن زبان، پیروی و همراهی با این خواهش نفسانی است. علاج این خوى ناپسند معجونی مرکب از علم و عمل است. اما از حیث علم این است كه مذمّت آن را چنانكه گذشت به خاطر آورد و ستودگى ضد آن، یعنى خاموشى را متذکر شود و به یاد آورد كه مرگ در پیش روى آدمى است و در مورد هر كلمهاى كه مىگوید مسئول است5ـ قساوت قلبدر برخی از خطابات قدسی ـ آنگونه که در کتاب جواهر السنیه نقل شده ـ آمده است: «اگر در دلت قساوت و در بدنت بیماری و در دارائیت کمبود و در روزیت محرومیتی یافتی بدان که آنچه را مربوط به تو نبوده بر زبان رانده ای» یعنی گفتاری بیفایده گفته است چه برسد به گفتاری که حرام باشد.116ـ فرو رفتن در باطل
فرو رفتن در باطل، ذكر و نقل گناهانى است كه در گذشته واقع شده، فقط براى میل و خواهش نفس، بىآنكه نیازى به گفتن آنها باشد. مثل حكایت احوال زنان بدكار و مجالس شراب و رفتار اهل فسق و عیّاشى و اسراف ثروتمندان و تكبّر و گردنكشى پادشاهان و عادات و مراسم زشت و ناپسندشان و احوال مذموم و ناشایست آنان.127ـ تباهی سرمایه عمر زیاده گویی ناپسند است و راز مذموم بودن آن این است كه موجب تباه شدن وقت و مانع ذكر و فكر مىگردد و بسا كه از گفتن «لا اله الا اللّه» یا «سبحان اللّه» كاخى در بهشت بنا شود یا از «فكرى» نسیمى از نفحات رحمت الهى بر دل آدمى بوزد. پس كسى كه مىتواند گنجى به دست آورد اگر آن را رها كرده به جاى آن كلوخى بردارد كه هیچ سودى از آن حاصل نمىشود زیانكار است و هر كه ذكر خدا و تفكّر درباره شگفتیهاى قدرت او را ترك كند و مشغول مباح بىفایده شود اگر چه گناهى نكرده سودى بزرگ را از دست داده است. 138ـ نشانه غفلت و هلاکت صاحبشو یكى دیگر از بزرگان گفته است: «مردم درباره دو خصلت هلاك مىشوند: «زیادى مال و زیادى گفتار».14 9ـ سخن چینی و افشاء رازگاهى انگیزه سخن چینی و افشاء راز، تفریح و سرگرمى و وقت گذرانى و پرگوئى است. چرا که در حین پرحرفی رازی از کسی برملا شده، پرده سری از اسرار پنهانی او دریده میشود.15 صمت و کم حرفیضد بیهودهگوئى و زیاده و هرزه گوئى یا خاموشى است و یا سخنان سودمند گفتن. خواه مربوط به دین باشد یا دنیا. فوائد خاموشى و ستایش آن نیز بیرون از حد و شمارش است. از پیغمبر اكرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است:«از نیكوئى اسلام مرد، این است كه چیزهاى بىفایده را ترك كند».16«خوشا آنكه زیادى زبانش را نگاه دارد و زیادى مالش را انفاق كند»17 درمان پرگوییعلاج این خوى ناپسند معجونی مرکب از علم و عمل است. اما از حیث علم این است كه مذمّت آن را چنانكه گذشت به خاطر آورد و ستودگى ضد آن، یعنى خاموشى را متذکر شود و به یاد آورد كه مرگ در پیش روى آدمى است و در مورد هر كلمهاى كه مىگوید مسئول است و این كه نَفسهاى انسان سرمایه كسب سعادت است و زبان دامى است كه به آن مىتوان حوران بهشتى را به دام آورد و از دست دادن و تباه ساختن آن زیانكارى است.از حیث عمل این است كه تا حدّ امكان از مردم گوشهگیرى اختیار كند و خود را به سكوت و خاموشى حتّى نسبت به چیزهائى كه اندك فایدهاى دارد وادار سازد تا زبانش به ترك سخنان بیهوده عادت كند و درباره هر سخنى كه مىخواهد بگوید نخست نیك بیندیشد، اگر فایدهاى دینى یا دنیوى دارد بگوید وگرنه خاموش باشد.18نتیجه اینکه پرگویی، زبان گشودن است به سخنان بی فایده و همچنین کلامی که بیش از مقدار نیاز باشد که هم? اینها حکایت از ضعف نفس و زبونی آن دارد.نویسنده : اصغر صفرزادهفرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان[1] ـ مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش ،ج3،ص246[2] ـ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش ،ص453[3] ـ همان[4] ـ امام خمینی،روح الله؛چهل حدیث، چاپ دفترتنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،چاپ بیستم،1378ش[5] ـ مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی(جامع السعادات)،انتشارات حکمت،چاپ چهارم،1377ش[6] ـ سید رضی؛نهج البلاغة،تصحیح صبحی صالح،انتشارات،چاپ،حكمت 349[7] ـ گیلانی،عبد الرزاق؛شرح مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه،تصحیح رضا مرندی،انتشارات پیام حق، چاپ اول،1377ش،ص199[8] ـ مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش ،ج2،ص423[9] ـ همان،ج2،ص247[10] ـ « جعلت الخبائث فی بیت و جعل مفتاحه الكذب»عطاردی،عزیز الله؛ مسند امام حسن عسگری،نشر مؤتمر العالی للإمام الرضا(ع)،1410ق،،ص288؛ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالأنوار،المکتبه الإسلامیه،1389ق،ج78،ص377[11] ـ علامه بحرانی؛ره توشه ،ص36[12] ـ مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش ،ج3،ص243[13] ـ همان،ص245[14] ـ همان،ص : 248[15] ـ همان، ص : 368[16] ـ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالأنوار،المکتبة الإسلامیة،چاپ دوم،1405ق، ،ج71،ص277،ذیل ح10[17] ـ همان،ص283،ح34[18] ـ مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش ،ج : 3 ص : 250؛ گیلانى،عبد الرزاق؛ شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، تصحیح رضا مرندى، انتشارات پیام حق، چاپ : اول،1377 ش ،ص 198
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 179]