واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در تحلیل جریان انحرافی رخنه كرده در دولت صورت گرفت؛خطر نفوذی های دولت دهم در تحلیل زاکانی!آنان با ادعای اصولگرایی و عدم سنخیت در عمل، بیان و رفتارشان با ارزشهای اسلام ناب، ضمن حضور در جبهه انقلاب با بدعتگذاریهای ناصواب در آن، شرایطی را رقم خواهند زد که با فروکش کردن غبارشان - در صورت غفلت ما - تلی از خاکستر بهجا خواهند گذاشت.
مصاحبه اخیر ریاست محترم جمهوری علیرغم داشتن نکات تحسینبرانگیز مهمی در راستای استیفای حقوق ملت ایران، بهویژه در حوزه انرژی هستهای و تقابل با زیادهخواهیهای نظام سلطه، حاوی اشارات تلویحی و یا صریحی در دیگر حوزههاست که درخور دقت و تأملاند؛ نکاتی که طرح آنها، حساسیتهایی را برانگیخت و اعلام مواضعی را نیز در پی داشت.نقطهنظرات بیان شده توسط دکتر احمدینژاد را از زوایای متفاوت میتوان نقد کرد و پیرامون آن سخن گفت؛ اما آنچه در این میان مهم مینماید، توجه به سلسله اظهارات و رفتارهای برخی افراد ذینفوذ دولت است که با اثرگذاری طی جریانی پیوسته، زمینه بیان چنین مطالبی را فراهم میآورند. با این بیان، توجه همگان را به واقعیتی تلخ جلب میکنم؛ جریانی که در پس زحمات دولتمردان و تلاش بیوقفه آنان، بهسرعت در حال گسترش و نفوذ است و البته هر از چندگاه به طرق مختلف رخ مینماید.باید کوشید دولت دهم در تمامی عرصههای خدمتگزاری موفق شده و کارنامه درخشانی از ثمرات تلاش خود را برای کشور به یادگار بگذارد و در مقابل باید کوشید عوامل پیدا و پنهان جریان رخنه کرده در دولت را بازشناخت و نسبت به عقیم گذاشتن برنامههای آنها، محدودسازی و در صورت مقاومت، رسوا کردن ایشان، اقدام کرد؛ هیچ منصفی نمیتواند جهتگیریهای کلان درست و پافشاری به ارزشهای انقلاب اسلامی و کار و کوشش بخشهای زیادی از دستگاه اجرایی را در دولت نهم و دهم کتمان کند، اما با اندک توجهی به اقدامات، رفتارها و گفتار برخی عناصر مؤثر دولت، از جمله رئیس دفتر ریاست محترم جمهوری، فاصله بلند آنها از آرمانها و ارزشهای اسلام ناب محمدی(ص) - که اساسا ملت قهرمان ایران بهخاطر آن قیام کرده است - را میتوان بهروشنی دید.از اینرو، معتقدم که باید حساب دولت را از جریان سیاسی خاصی که در آن رخنه کرده، جدا کرد و نسبت به هرکدام موضعی شفاف و اقدامی مناسب داشت. باید کوشید دولت دهم در تمامی عرصههای خدمتگزاری موفق شده و کارنامه درخشانی از ثمرات تلاش خود را برای کشور به یادگار بگذارد و در مقابل باید کوشید عوامل پیدا و پنهان جریان رخنه کرده در دولت را بازشناخت و نسبت به عقیم گذاشتن برنامههای آنها، محدودسازی و در صورت مقاومت، رسوا کردن ایشان، اقدام کرد؛ چراکه انحراف و یا عدول از شعارها و وعدههای عدالتخواهانه، مبارزه با فساد و احیای ارزشهای انقلاب، خسارتی صدچندان خواهد داشت.
البته عدم دقت به این مهم و بیتوجهی به لوازم مواجهه صحیح با جریان یاد شده، آینده سختی را فراروی معتقدان به آرمان امام و شهداء و پیروان رهبر معظم انقلاب نمایان میسازد؛ آیندهای که اگر نسبت به آن غفلت ورزیم و بیمسئولیتی را پیشه خود سازیم، چهبسا افقی تاریکتر از تجربه تلخ دوم خرداد و سختیای بالاتر از ایستادگی در برابر کژیهای آن دوره را پیشرو خواهیم داشت.ممکن است افرادی خرده گیرند که چرا بر این نکته تأکید میکنم و یا بیان دارند که چرا این عناصر را پرخطرتر میشمارم. نزد بنده جهتگیریهای غلط و بیبنیان صحنهگردانان دوم خرداد و دوری آنان از اندیشههای نورانی حضرت امام خمینی(ره) و جفای آنها در حق انقلاب و رهبر فرزانه آن و ملت ایران و همه حقجویان جهان، معلوم و مشخص است و بیشک عناصر افراطی آنان را خطر دائمی برای نظام اسلامی میدانم، اما بهدلایل مختلف که سرفصلهای برخی از آنها را در زیر ذکر میکنم و در صورت ضرورت، سایر موارد و یا مصادیق متعدد آن را بیان خواهم کرد، خطر عوامل نفوذکرده در دولت دهم را بسیار میدانم، چراکه:1 - این افراد با استفاده ابزاری از دین و شعارهای اصیل انقلاب و نداشتن درک درست و پایبندی به آنها با تفسیر غلط و سطحی از دین و عملکرد دوگانه خویش، ثمری جز بدبینی بهویژه در نسل جوان ندارند و حاصلی جز دینگریزی را رقم نخواهند زد.2 - آنان با ادعای اصولگرایی و عدم سنخیت در عمل، بیان و رفتارشان با ارزشهای اسلام ناب، ضمن حضور در جبهه انقلاب با بدعتگذاریهای ناصواب در آن، شرایطی را رقم خواهند زد که با فروکش کردن غبارشان - در صورت غفلت ما - تلی از خاکستر بهجا خواهند گذاشت.معتقدم که باید حساب دولت را از جریان سیاسی خاصی که در آن رخنه کرده، جدا کرد و نسبت به هرکدام موضعی شفاف و اقدامی مناسب داشت3 - این جریان با منزوی کردن علاقهمندان به انقلاب در عرصههای کار و تلاش کشور و کمک به بازگشت عناصر تابلودار دوم خردادی به جایگاههای مدیریتی و تأثیرگذاری بر روند اجرایی کشور - که از افتخارات دولت نهم به حاشیه راندن آنان بود - حرکت خزندهای را آغاز کردهاند.4 - عوامل آنان با مهرهچینی و حرکت دقیق به سوی ارکان پولساز کشور بهویژه در حوزه صنعت و نفت و پیوستگی با جریانات بدنامی که سابقه خوبی در اداره کشور ندارند، به احیاء شبکههای اختاپوسی سرمایهسالار پرداخته و زمینه سوءاستفاده و نفی صریح شعارهای دولت نهم و دهم را فراهم کردهاند.5 - این عناصر با ارتباط گسترده با برخی عناصر بدنام خارج کشور و صرف هزینههای کلان بیتالمال درمسیر ناصواب از پیش طراحی شده - برخلاف نیازهای واقعی ایرانیان خارج کشور - بهدنبال جذب آنان برای مقاصد خود هستند.6 - ثمره تلاش آنها برای مخدوش کردن وحدت و پیگیری ایجاد جبههبندی کاذب در کشور و دامنزدن به تنشهای بیحاصل، دستاوردی جز سرگرم کردن ذهن جامعه و ظرفیتسوزی سرمایههای کشور و انقلاب نخواهد داشت.7 - معتقدم وظیفه خادمان دولت دهم بهویژه شخص رییسجمهور، طرد این افراد از دولت و تکلیف دستگاههای اطلاعاتی کشور، شناسایی دقیق این جریان و پیگیری خشکاندن ریشههای آن است؛ علاوهبر آنکه دستگاههایی که دسترسی به افکار عمومی دارند، وظیفهای جز روشنگری نداشته و صدالبته جریانات سیاسی معتقد به انقلاب نیز راهی جز همگرایی و وحدت نخواهند داشت؛ چراکه هم نباید از خطر عناصر ضدانقلاب غفلت کرد و هم نباید نسبت به عوامل جریان پیشگفته، بیتفاوت بود. منبع: پنجرهتنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]