واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طلبه شهید محسن جعفری
چه خوش است عمری سر نهادن به دیار آشنایی و همراه با فرشتگان در حلقة عشاق ذکر «یاهو» سرودن و با خوش نشینان آسمان قهقهة مستانه زدن. روحانی شهید محسن جعفری، حدیث عاشقی و دلدادگی را در خانوادهای آموخت که چلچراغ جانشان به محبّت اهل بیت(ع) روشن بود. او به سال 1350 در رهگذر نسیم حیاتبخش آفرینش در« علی آباد کتول» پا به عرصة گیتی نهاد. الفبای نیک زیستن را در دبستان مادر آموخت و تحصیلات کلاسیک را در زادگاهش گذراند. تربیت الهی در درونش شور عشق ایجاد کرد و او در خانة دوست خیمهگاه معرفت به پا کرد. در ابتدا ، حوزة علمیة شیروان را برای تحصیلات حوزوی برگزید و بعد از گذراندن دروس مقدماتی، به حوزة علمیة مشهد عزیمت نمود.مدّتـی غبار آستان امام هشتم (ع) ، را توتیای چشمش نمود تا توانست تاج کرامت و دلدادگی را بر سر نهد و ملبس به لباس روحانیت گردد. موسی صفتان در دیرعشق،حجاب ظلمت دریده بودندودر شبستان دلبه تماشای جمال دوست نشستند.مرغان تشنه، بـر لب جویبار هستی نشستند و خویش را از حقیقت هستی کـه شراب یـاد دوست است سیراب کردند. شهید محسن جعفری ،آخرین بار با بدرقة مادر به جبهه اعزام شده، در جمع دلاور مردان نصر خراسان، حضور یافت.او به همراه بسیجیان جان بر کف، در عملیات کربلای 10 شرکت کرد که ستارة سعادت بر طالع او در آمد و در تاریـخ 1 / 2/ 66 در منطقة بانه بـه شهادت رسید. پیکر پاکش ، امانتی است آسمانی که در گلزار علیآباد کتول به خاک سپرده شد . «روحش شاد و راهش پر رهرو بادوصیت نامه انگیزه رفتنم به جبهه این است که احساس میکنم لحظات مهم است و جبهه احتیاج به نیرو دارد و دیگر درس را باید سوی دیگر خواند نه در اینجا و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیا عند ربهم یرزقون.» (سورة آل عمران، آیة168) (گمان مبرید آنانکه در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خدای خویش روزی میخورند.) با درود و سلام بر سیدالشهدا و درود و سلام بر امام مهدی(عج) و خمینی بت شکن و با سلام بر شهدا. ابتدا، خداوند را سپاس میگذارم که به من عنایت فرموده در چنین راهی قدم بر میدارم و به یاری حسین زمان میشتابم. انگیزه رفتنم به جبهه این است که احساس میکنم لحظات مهم است و جبهه احتیاج به نیرو دارد و دیگر درس را باید سوی دیگر خواند نه در اینجا، میروم به سوی دشمن که یا او را بکشم یا کشته شوم. با شما پدرم! خواهران و برادران عزیزم و دوستان گرامی! برای من گریه نکنید برای حسین زهرا(س) و اهلبیت و برای آن که یتیمان حسین(ع) که پدرشان سر در بدن ندارد و عمویشان دست در بدن ندارد، گریه کنید. جوانها! به جبهه ها بروید و اگر به ندای حسین زمان لبیک نگویید در آن دنیا در برابر شهدا خجالت زده میشوید و بدانید «الدنیا مزرعةالاخرة» دنیا مزرعه آخرت است. پس در این مزرعه خوب کشت کنید.و شما مردم سعی کنید از روحانیت جدا نشوید که روحانی، روح شما را تقویت میکند و رهبری روحانیت بود که انقلاب را تا به اینجا رسانیده است سخنی با اغنیا دارم! اگر به فکر مستمندان نباشند، گناهان فقیران و مستمندان بر گردن آنها است. و نباشد عدهای از آنها داشته باشند که ندانند چطور استفاده کنند و بعضی هم نان شب را نداشته باشند. و شما مردم، از مرگ نترسید که مردن در راه خدا آغاز زندگی جاودانه و همیشگی است. پس به جبهه بروید که اگر به جبهه نروید، امام از ما ناراضی است و اگر امام از ما ناراضی باشد قلب امام زمان(عج) از ما خشنود نخواهد گشت. و شما مردم سعی کنید از روحانیت جدا نشوید که روحانی، روح شما را تقویت میکند و رهبری روحانیت بود که انقلاب را تا به اینجا رسانیده است. شما خواهران مسلمان! حجابتان را نگه دارید که حفظ حجاب شما تیری است بر قلب دشمن. کد: 1673 شما مردم! اگر کسی از این حقیر رنجشی دیده است مرا عفو کند. آخر از شما میخواهم که تقوا را پیشه کنید و حجاب اسلامی را نگه دارید. به امید آزادی کربلای حسین(ع) و آزادی قدس عزیز از چنگال مزدوران اسرائیلی و در واقع نابودی سران نالایق کشورهای اسلامی که اسرائیل را آنها نگه میدارند، اگر نقشه فلسطین را از روی کتابها حذف کنند دیگر اسرائیل جرات نمیکند که برود فلسطینیهای آواره را در سودان بمبباران کند. الهی! امام عزیز را تا ظهور مهدی نگه دار
نوشته حسن رضایی برگرفته از پرونده شهید در ستاد کنگره شهدای روحانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]