واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مهدوی کیا:حسرت حقمان است
2 روز دیگر جام جهانی در ژوهانسبورگ آغاز می شود. بزرگترین تورنمنت ورزشی جهان. مسابقاتی که برای ایرانیان با حسرتی بزرگ همراه است. غم تلخ حذف تیم ما از جام جهانی که دست پخت مشترکی بود از مسئولان وقت سازمان ورزش ، فدراسیون فوتبال و کادرهای فنی مختلف تیم ملی که در سه سال گذشته در بدترین شرایط ممکن ، فوتبال ایران را پیش بردند و درنهایت بازی 26 خرداد با کره در سئول پایانی تلخ شد برای ایرانیان .مهدی مهدوی کیا کاپیتان تیم ملی در آن بازی تلخ ، آخرین بار پیراهن تیم ملی را بر تن کرد . مسابقه ای که سبب شد او نتواند نامی جاودانه برای فوتبال ایران شود. اینکه او تنها فوتبالیست ایرانی باشد که سومین حضور در جام جهانی را می توانست تجربه کند.یکسال پس از آن اتفاق تلخ او از پایان غم انگیز فوتبال ملی خود می گوید. مهدی مهدوی کیا چه حسی دارد وقتی جام جهانی آغاز شود؟ مهدی اگر به این جام می رسید ، اولین ایرانی می شد که در سه جام هانی بازی کرده است.مهمتر از رکورد من ،شوری بود که با رسیدن به جام جهانی برای همه مردم ایجاد می شد. خیلی به اینکه رکورد بزنم فکر نمی کردم . فقط دوست داشتم فوتبال ملی ام تلخ تمام نشود و شرمنده نباشم. ولی این یک فرصت بزرگ بود که ساده از دست دادیم.واقعا هیچ چیزی در فوتبال برای یک بازیکن سخت تر از این نیست که بعد از مدت ها تلاش و سختی نتواند به جام جهانی برسد. اینکه یک ملت ، غمگین می شوند و قبل از همه هم بازیکنان متهم می شوند. اما خب حالا یک سال از آن روز افتاده. ما باید قبل از اینکه حذف شویم به فکر می افتادیم. روند فوتبال مان این قدر نوسان داشت که نباید انتظار بیشتر از این هم می داشتیم. حالا هم حق مان است که بنشینیم و غصه بخوریم که چرا باید کره شمالی جای ما باشد و با برزیل بازی کند.با همه این مشکلات ما فقط چند دقیقه تا صعود فاصله داشتیم. ما یکسری امتیاز از دست دادیم که بعدا برای مان دردسر ساز شد. خودمان مسیر را سخت کردیم. هنوز هم باورش برایم سخت است که چقدر ساده جای مان را به کره شمالی دادیم. واقعا هیچ کس باور نمی کرد ما یا عربستان از صعود باز بمانیم و کره شمالی صعود کند.
ولی به همین سادگی یک نسل از فوتبال ما شانس حضور جوانانش در اروپا را از دست داد.این را دیگر باید کسانی بدانند که متولی فوتبال هستند. ما شانس معرفی جوانان مان را از دست دادیم. شانس اینکه با رفتن به جام جهانی ارتباط مان را با فوتبال روز دنیا حفظ کنیم. شک نکن اگر به جام جهانی می رسیدیم چند تا از این بچه های جوان تیم ملی که الان در بهترین حالت به لیگ های عربی می روند سر از بهترین تیم های اروپایی در می آوردند چون چشم همه تیم های دنیا الان به جام جهانی است و از آنجا بازیکن انتخاب می کنند. من که دیگر به پایان بازی ام نزدیک می شوم. اما حذف مان یکسری جوان را از بختی بزرگ محروم کرد و سبب شد تا مردم هم نتوانند از دیدن بچه های شان در تیم های خوب اروپایی لذت ببرند.خیلی ها معتقدند کار شما در روز بازی آخر نگذاشت تیم ملی به جام جهانی برسد. همان ماجرایی که بعدها در نامه خداحافظی ات هم اشاره ای درباره اش داشتی.دوست ندارم نبش قبر کنم. در این باره قبلا حرف هایم را زدم . ما به جام جهانی نرفتیم چون مسیر فوتبال مان اشتباه بود. در این چند ساله مدام بد آورده ایم و این یعنی مسیرمان اشتباه است. داریم سقوط می کنیم.همین؟ببین نرفتن به جامجهانی برای فوتبال یک کشور خیلی گران تمام میشود. ما تا سالها چوب این نرسیدن مان به جام جهانی را می خوریم. هم ضرر مالی خوردیم هم این ناکامی روی روحیه مردم اثر گذاشته است . این ها واقعیت های تلخ سقوط ماست. حالا چه فرقی دارد که در یک بازی چه اتفاقی افتاده. ما در 8 بازی نتوانستیم به اندازه کافی امتیاز بگیریم اما همه بچه ها با همه مشکلات شان از تمام وجود شان مایه گذاشتند . کسی کم فروشی نکرد اما همه ما هم در یک روند اشتباه نتوانستیم به نتیجه مثبت برسیم.ما باکدام برنامه می خواستیم به موفقیت برسیم؟ چشم انداز مان برای تیم ملی چه بود؟این بخش از گفته هایت به شدت تحت تاثیر سالهایی است که آلمان بازی می کردی. برنامه ، چشم انداز و موفقیت. واژه هایی که معمولا در ایران خیلی استفاده ای ندارند!برای همین هم هست که آنها موفق می شوند. در آلمان همه چیز هدفی دارد. برنامهریزی، امکانات و نظم از تیمهای پایه و برگزاری لیگهای مختلف در کنار پشتکار و تداوم، موجب شده ساختارسازی فوتبال آلمان واقعا بینظیر باشد؛ موضوعی که باید در فوتبال ما هم به عنوان یک الگو در برنامه کاریمان قرار بگیرد.چرا ما نباید به جایی برسیم که این اتفاق بیفتد؟چرا فکر میکنی فوتبال ما نمیتواند در مراحل حساس به موفقیت برسد؟به هر حال فوتبال ما ساختار خاصی ندارد، در کنار این موضوع نداشتن نظم و سایر معضلات دیگر باعث شده برخی مواقع شاهد سراشیبی و افت فوتبال کشورمان باشیم.
واقعا؟ فکر می کنی شدنی است؟فکر می کنی کره شمالی اتفاقی به جام جهانی رسید؟ شک نکن آنها برنامه داشتند. ما این را باور نمی کردیم اما آنها هدف داشتند و به هدف شان رسیدند. آنها چند سال برای راه یافتن به جامجهانی زحمت کشیدند. اردوهای مختلف ترتیب و فوتبالیستهای خوبی را پرورش دادند.ولی می توانی به من بگویی در فوتبال ما در این سه ، چهار سال شرایط چطور بوده است. طوری صحبت می کنی که از ابتدا هم امیدی به صعود نداشتی. همان روزهایی که بازی می کردید؟ما تا لحظه آخر امیدوار بودیم که به جامجهانی راه پیدا کنیم مثلا با مساوی در کرهجنوبی تا آخرین لحظات امیدوار به صعود بودیم.ولی در بازی آخر اینکه بتوانیم کره را در سئول ببریم ، این رویا کمی دور از ذهن بود!دقیقا . ما دوره قبل از همه بازی های خانگی مان امتیاز گرفتیم و حاصلش شد صعود بی دردسر اما این بار دو بازی بزرگ خانگی مان که دوئل صعود بود برای مان فقط یک امتیاز داشت. در واقع امتیازات حساس را برخلاف دور قبلی در خانه از دست دادیم. بازی ما با عربستان و کرهجنوبی، نمونه بارز این مسابقات بود. ما در راه جامجهانی 2006 همه حریفان را در خانه شکست دادیم و در خارج از خانه هم عملکرد مثبتی داشتیم. اما اینبار برخلاف جامجهانی قبلی ضعیف عمل کردیم.بخشی از این مشکلات بر می گشت به اختلافات درون تیمی. مثلا مشکلات شما با دایی؟بارها که گفتم من مشکلی با علی دایی ندارم. حتی عید هم رفتم به تمرین تیمش.ولی با همه این دوستی و روابط خوب ، مهدوی کیا در پرسپولیس دایی جایی ندارد!این دیگر نظر مربی تیم پرسپولیس است. وقتی کسی به من نگفت بیا ، من که نمی توانستم بروم و التماس کنم .این همان اتفاقی بود که در تیم ملی هم می افتاد آنجا نکات مهمتری بود. ساختارمان بود که مشکل ساخت.همیشه در فوتبالمان تصمیمگیریهای عجولانه داریم. به غیر از این موضوع عجولانه برنامهریزی ما هیچگاه برای موفقیت در کاری درازمدت نیست؛ کاری که ژاپن، کره و سایر تیمهای بزرگ جهان خصوصا تیمهای اروپایی انجام میدهند اما ما همیشه از این معضل رنج بردیم. تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]