تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هر كس به خدا توكل كند، مغلوب نشود و هر كس به خدا توسل جويد، شكست نخورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803585536




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تحولات دانشگاه ها از ابتداي سال 1359 تا اعلام انقلاب فرهنگي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تحولات دانشگاه ها از ابتداي سال 1359 تا اعلام انقلاب فرهنگي
تحولات دانشگاه ها از ابتداي سال 1359 تا اعلام انقلاب فرهنگي با فرا رسيدن سال جديد - 1359 - شوراي انقلابي تزکيه ي دانشگاه تهران، تصميمات تازه اي بدين مضمون اتخاذ کرد که: کليه ي استادان، دانشجويان و کارکناني که قبلاً عضو ساواک بودند، همچنين حقوق بگيران و افرادي که مورد حمايت اين سازمان بودند و نيز وزرا و وکلاي مجلسين، صاحبان مشاغل مشابه بعد از بهمن 1345 بايد از کار برکنار شوند.در ضمن کليه ي کساني که با عنوان نماينده، سخنگو يا مسئول در سازمان ها و احزاب فرمايشي شرکت داشته يا به دليل روابط خاص خود با دربار سلطنتي مقام هايي را غصب نموده يا مواضع ضد دانشجويي و ضد دانشگاهي داشتند از احراز هر گونه پست مديريت در دانشگاه محروم ماندند. (1)در اين ايام، سه وزير دولت موقت - وزير مشاور در سازمان برنامه، وزير فرهنگ و آموزش عالي و رئيس سازمان برنامه و بودجه - وظايف هيأت امناي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي را بر عهده گرفتند. لازم به ذکر است که بعد از تأسيس وزارت علوم و آموزش عالي در سال 1346 و رشد انديشه ي استقلال دانشگاه ها، سرانجام قانون «هيأت هاي امناي مؤسسات عالي علمي دولتي» در اسفندماه 1350 به تصويب رسيد، اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به موجب ماده ي واحده ي شوراي انقلاب، تمامي هيأت هاي امناي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي، اعم از دولتي و غير دولتي منحل شدند و وظيفه ي آن به عهده ي سه وزير ياد شده قرار گرفت. «اين هيأت بعدها، عنوان « هيأت سه نفري جانشين هيأت هاي امنا» را به خود گرفت و تا سال 1369 باقي ماند تا آن که قانون تشکيل هيأت هاي امناي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي و پژوهشي، طي جلسات 181 و 183 مورخ 9 و 1367/12/23 شوراي عالي انقلاب فرهنگي به تصويب رسيد و نهال نورسته ي هيأت امنا تقويت گرديد». (2)به هر صورت، انتصاب اين سه تن به جاي هيأت امنا در آن برهه از زمان براي رفع مضيقه ي مالي اين دانشگاه ها و به تعويق نيفتادن کار آنها بوده است. در نيمه ي دوم فروردين 1359 به دنبال تعطيلات نوروزي و آغاز کار دانشگاه ها و مطبوعات، حمايت بيشتر گروه ها و شخصيت ها و توده هاي مردم از قطع رابطه با آمريکا به دنبال گروگان گيري، در روزنامه ها منعکس مي شد؛ اما وزارت کشور طي بخشنامه اي به مسئولان دانشگاه مقرر کرد که از اجازه دادن به گروه هاي سياسي به هر عنوان جهت برگزاري مراسم سخنراني و تبليغات سياسي خوداري کنند. (3)لازم به ذکر است که به دنبال وقايع دانشگاه ها در سال 1358، امام خميني (ره) در پيام نوروزي خود اعلام فرمودند: «بايد انقلابي اساسي در تمام دانشگاه هاي ايران به وجود آيد تا اساتيدي که در ارتباط با شرق و يا غرب هستند، تصفيه گردند و دانشگاه محيط سالمي شود براي تدريس علوم عالي اسلامي.» (4) به اين ترتيب حرکت هايي در قبال اين سخنان در دانشگاه ها به وقوع پيوست. در همين اوان، آقاي هاشمي رفسنجاني - عضو شوراي انقلاب و عضو شوراي مرکزي حزب جمهوري اسلامي - در روز 26 فروردين 1359 در تالار اجتماعات دانشکده ي پزشکي تبريز سخنراني کرد که با سؤالات دانشجويان و پاسخ ايشان، اجتماع دانشجويان به تشنج کشيده شد. سپس بر اثر اعتراض گروه هاي مخالف، جلسه شکلي آشفته به خود گرفت و آقاي هاشمي رفسنجاني بدون شرکت در جلسه ي سخنراني بعدي، دانشگاه تبريز را ترک کرد. در پي اين واقعه، دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در تبريز، ضمن بيرون کردن مسئولان و کارکنان ساختمان مرکزي، آن جا را به تصرف خود در آورده و اعلام کردند تا تکميل انقلاب فرهنگي و پاک سازي در سطوح دانشجويي و هيأت علمي و کارمندان، مرکز مذکور را ترک نمي کنند. (5)دانشجويان مسلمان پيرو خط امام - اشغال کننده ي ساختمان مرکزي - اعلام کردند: «ما در اجراي پيام هاي پاييزي و نوروزي امام امت خميني بزرگ قدم بر مي داريم و پاک سازي دانشگاه از عوامل مضر و ضد انقلاب و انحلال سيستم فعلي دانشگاه از سيستم امپرياليستي و ايجاد سيستم اسلامي از لحاظ اداري و آموزشي از هدف هاي نخستين ماست.» (6)مسئول روابط عمومي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در اين زمينه گفت: «به دستور امام خميني قرار بود تحول اساسي در سطح فرهنگي به عمل آيد که متأسفانه اين عمل در دانشگاه تبريز عملي نگرديد و متشنج شدن جلسه ي سخنراني امروز به وسيله ي گروه هاي مخالف، انگيزه اي براي به تصرف درآوردن آن توسط ماست... ما از اول انقلاب، کارکردهاي مخالف را زير نظر داشتيم و آنها هر کاري که مي خواستند، مي کردند، اما به خاطر رعايت دموکراسي حرف نمي زديم...» (7) در هر صورت، دانشجويان مذکور به دليل عدم اقدام شوراي تزکيه دراين مورد دست به چنين اقدامي زدند. دکتر باهنر در ارتباط با اين مسأله اظهار داشت: «گزارش هاي رسيده نشان مي دهد که مردم شهر تبريز اين اقدام دانشجويان را تأييد کرده اند و خواستار عملي شدن درخواست هاي دانشجويان مسلمان - دگرگوني بنيادي دانشگاه ها و تعويض سيستم آن - هستند.» (8)با انتشار خبر تصرف دانشگاه تبريز، بسياري از دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي ديگر هم تحت تأثير اين واقعه قرار گرفت. البته در مقابل اين موج تصرف، گروه هاي ديگري از دانشجويان دست به مقاومت زده و با تحصن و حفاظت از محيط دانشگاه در مقابل تصرف دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي، مقاومت نشان دادند و در روزهاي 29 و 30 فروردين ماه، زد و خوردهاي بسياري ميان موافقان و مخالفان روي داد.انجمن هاي اسلامي و سازمان دانشجويان مسلمان، هدف خود را از ابتدا تغيير نظام آموزش عالي عنوان کردند، البته گروه هاي ديگر دانشجويي نيز با تغيير نظام آموزش عالي موافق بوده، ولي با شيوه ي تصرف دانشگاه مخالفت مي کردند.دکتر حسن حبيبي - وزير فرهنگ و آموزش عالي وقت - از اظهار نظر قطعي در مورد دانشگاه تبريز خودداري کرد و اذعان داشت: «در هر حال دانشگاه ها بايد تا آخر سال به کار خود ادامه دهند و پس از آن، چنانچه لازم باشد اقداماتي صورت مي گيرد، البته کميسيون هايي در وزارت فرهنگ و آموزش عالي کار خود را در زمينه ي تغيير بنيادي نظام آموزش عالي از چندي قبل آغاز کرده و تا کنون به نتايجي هم نايل آمده اند.» از سوي ديگر، جمعي از دانشجويان دانشگاه تهران با انتشار اطلاعيه اي در مورد توطئه براي تعطيلي دانشگاه ها هشدار دادند. آنها اعلام کرده بودند که خواسته هاي دانشجويان بايد از طريق شوراهاي دانشگاه ها پي گيري شود. در پي تصرف ساختمان مرکزي دانشگاه تبريز، رئيس دانشگاه تبريز، رؤساي دانشکده ها و نمايندگان هيأت علمي اين دانشگاه به همراه شوراي مديريت دانشگاه تهران و گروه هايي از دانشگاهيان با اقدامات اخير دانشجويان در تصرف دانشگاه تبريز و به تعطيل کشانيدن آن ابراز مخالفت کردند. آنها معتقد بودند که عمل دانشجويان پيرو خط امام در تبريز، مغاير با اوامر امام (ره) مبني بر خودداري از اغتشاش، تحصن، اعتصاب و کم کاري است. در واقع آنها تأکيد کردند که اين گونه امور بايد از طريق شوراي دانشگاه به صورت منظم و قانوني پيگيري شود. (9)پس از درگيري ها و برخوردهاي بسياري که در دانشگاه ها روي داد، شوراي انقلاب تصميمات مهمي را درباره ي دانشگاه ها - در خلال بيانيه ي 1359/1/29 - بدين مضمون اعلام کرد: امتحانات دانشگاه ها و مدارس عالي بايد تا 14 خرداد پايان يابد و از 15 خرداد دانشگاه ها تعطيل شود. همچنين به گروه ها، براي برچيدن ستادهاي عملياتي و دفترهاي فعاليتي در دانشگاه ها سه روز مهلت داد و درخواست دانشگاهيان و دانشجويان مسلمان مبني بر تغيير بنيادي نظام آموزشي را تأييد کرد. (10)به طور کلي در آن ايام، اختلاف نظرهايي پيرامون تعطيلي دانشگاه ها وجود داشت؛ البته در اين مورد اطلاع رسمي در دست نبود، اما زمزمه هايي مبني بر اين که گروه هاي اسلامي دانشگاه ها معتقدند اين مکان بايد با نيازهاي انقلاب اسلامي تغيير کند، وجود داشت؛ زيرا در اين مدت تغيير چشمگيري درسيستم دانشگاه ها داده نشده بود. لازم به ذکر است که در زمينه ي تغيير نظام دانشگاه ها نيز دو نظريه وجود داشت؛ يکي اين که دانشگاه ها همچنان به راه خود ادامه بدهند و برنامه ريزي هاي تازه به تدريج انجام شود و کادرهاي مناسب انتخاب گردند. در واقع اين روش نوعي رفورم دانشگاهي محسوب مي شد و نياز به زماني طولاني داشت، اما طبق نظريه ي دوم، دانشگاه ها براي مدتي تعطيل مي شد و دانشجويان به فعاليت هاي انقلابي از جمله شرکت در نهضت سوادآموزي، جهاد سازندگي و... مي پرداختند. در فاصله اي که حدود يکسال به طول مي انجاميد، فراغي به وجود مي آمد تا دست اندرکاران بتوانند برنامه ي دقيقي براي تغييرات اساسي در دانشگاه ها پياده کنند. (11)در 29 فروردين، اعلاميه اي از سوي شوراي انقلاب منتشر شد که در آن بر مسأله ي خروج ستادهاي عملياتي گوناگون از دانشگاه ها و دگرگوني بنيادي در نظام آموزش عالي تأکيد شده بود. (12)به دنبال صدور اعلاميه ي فوق الذکر، شوراي انقلاب، برنامه اي را که به تصويب رهبر معظم انقلاب نيز رسيده بود، به مرحله ي عمل درآورد. متن اعلاميه به طور خلاصه به شرح زير است: 1- ستادهاي عملياتي گروه هاي گوناگون، دفتر فعاليت و نظاير اين ها که در دانشگاه ها و دانشکده ها و مؤسسات آموزش عالي مستقر شده اند، در ظرف سه روز برچيده شود. چنانچه تأسيسات مذکور تا پايان اين مهلت برچيده نشوند، شوراي انقلاب قسم مي خورد که همه با هم - رئيس جمهوري و اعضاي شورا - مردم را فراخوانده و همراه با آنان در دانشگاه ها حاضر شوند و اين کانون هاي اختلاف را برچينند. 2- دانشگاه ها و مدارس عالي بايد ترتيبي بدهند که امتحانات تا 14 خرداد پايان يابد، چون از 15 خرداد سال 1359 دانشگاه ها تعطيل خواهد شد تا فرصت کافي براي تهيه ي برنامه و نظام آموزشي بر پايه ي معيارهاي انقلابي وجود داشته باشد. در ضمن، پذيرش دانشجو در سال آتي براساس موازين جديد انجام خواهد يافت.3- هرگونه استخدام در دانشگاه ها بايد هم اکنون متوقف شود و... (13)البته بني صدر در يک مصاحبه ي راديو و تلويزيوني اعلام کرد که گروه هاي سياسي، بيرون از محيط دانشگاه مي توانند ستاد تشکيل دهند. همچنين بر اين امر تأکيد نمود که: «ما نمي خواهيم آزادي هيچ گروهي را در دانشگاه سلب کنيم، اما دانشگاه نمي تواند در حکم ستاد باشد، دانشگاه جاي بحث آزاد است.» (14) اين در حالي بود که در درگيري هاي دانشگاه تربيت معلم يک دانشجو کشته، 25 دانشجو زخمي و در دانشگاه شيراز نيز 30 نفر مجروح شدند. در همين ايام، شوراي سرپرستان دانشکده هاي دانشگاه تهران نيز ضمن تصديق اصلاح برنامه هاي دانشگاه ها و هماهنگ ساختن آن با انقلاب اسلامي، اعلام کردند که شيوه و زمان تحقق اين آرمان نبايد به گونه اي باشد که الان صورت مي گيرد. اشغال دانشگاه ها و ورود قواي انتظامي و رو به روي هم قرار دادن جوانان انقلابي، به صلاح نظام آموزشي و شايسته ي آرمان هاي اسلامي و انساني نيست و ضرب و شتم دانشجويان محکوم است. آنان همچنين از رئيس جمهور و شوراي انقلاب خواستند که غير دانشگاهيان، محيط دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي را ترک کنند و کارها از مجاري رسمي صورت بگيرد و تقويم دانشگاه و درس ها و انتخابات به شکل معمول ادامه يابد، زيرا دانشگاه نهادي مردمي است. البته روز بعد، يعني 31 فروردين 1359، اشغال دانشگاه ها و زد و خورد بين دانشجويان بر سر اختلاف عقايد، همچنان ادامه داشت و وسيع تر مي شد. در واقع اين طور، به نظر مي رسيد که انتشار اعلاميه ي شوراي انقلاب، تأثيري بر عملکرد دانشجويان مخالف نداشته و آنان قصد پايين آمدن از مواضع خود را نداشتند. به اين ترتيب، رئيس و دو معاون دانشگاه تبريز از سمت هاي خود استعفا کردند و رئيس دانشگاه تبريز، علت اصلي استعفاي خود را ناهماهنگي مسئولان دانشگاه تبريز با رئيس و بي توجهي وزارت آموزش عالي که سبب گرفتاري هاي موجود در دانشگاه ها گرديده است، عنوان کرد. (15)در همين روز شوراي انقلاب دستور تخليه ي دانشگاه ها را صادر کرد و دکتر حسن حبيبي - سخنگوي اين شورا و وزير فرهنگ و آموزش عالي وقت - بيانيه ي شوراي انقلاب را پيرامون حوادث دانشگاه ها اعلام کرد و تأکيد نمود: «چون سرعت مورد نظر در اجراي تصميمات اعلاميه 1359/1/29 وجود نداشته است، بر امر تخليه ي هر چه سريع تر دانشگاه ها اقدام مي شود. در غير اين صورت شورا و شخص رئيس جمهور براي آماده کردن فوري تمهيدات لازم براي اجراي تصميمات شورا به دانشگاه خواهند آمد.» همچنين در اين اعلاميه مقرر گشته بود که دانشگاه ها روز دوم ارديبشهت ماه - يعني سه روز بعد - افتتاح شوند. (16)در جلسه ي شوراي انقلاب بر سه اصل تغيير بنياد آموزش، محتواي برنامه ها و جهت گيري نظام آموزشي تأکيد شده بود و مسايل ديگر فرعي بودند. البته براي دستيابي به اين تغييرات ابتدا لازم بود تشنج از بين رفته و محيط تفاهم ايجاد شود. بدين منظور شوراي انقلاب بر تخليه ي دانشگاه ها اصرار ورزيد و دانشجويان نيز روش اشغال دانشگاه ها را در پيش گرفته بودند.به هر صورت براي تغيير نظام آموزشي مقرر شد که در آن برهه از زمان، آن مسايل و حوادث رخ بنمايد؛ البته ماجراي اشغال دانشگاه ها باعث شد تا رسيدگي و توجه به تغيير نظام آموزشي که شايد دليلي بر کوتاهي وزارت آموزش عالي بود، ترسيع شود. در نتيجه براي تعيين تکليف دانشگاه ها و دفع درگيري هاي نامعقول دانشجويان، در روز اول ارديبهشت 1359، به دعوت انجمن هاي اسلامي دانشگاه ها، ده ها هزار تن از طبقات مختلف مردم و هزاران تن از دانش آموزان و دانشجويان از مقابل حسينيه ي ارشاد، به طرف اقامتگاه امام خميني (ره) حرکت کردند و در آن جا توقف نمودند. (17)رهبر انقلاب در اين اجتماع، عبارت مشهور خود را مبني بر اين که «دانشگاه بايد تغيير بنيادي کند و از نو ساخته شود» بيان داشتند. در طول مدتي که مسأله ي تغيير بنيادي دانشگاه ها سر زبان ها بود، نظرات متفاوتي درباره ي اصلاح مؤسسات آموزش عالي در محافل گوناگون فکري ابراز مي شد. در اين ميان، برداشت بسياري از افراد از صحبت هاي امام مبني بر اسلامي کردن دانشگاه ها اين بود که ايشان تمام علوم را به دو قسمت اسلامي و غير اسلامي تقسيم کرده اند و اين که در دانشگاه ها علم فقه، تفسير و اصول بايد جانشين علوم ديگر شود. در حالي که منظور ايشان از ايجاد دانشگاه اسلامي، رهانيدن اين مراکز از وابستگي به استعمار بوده که 50 سال بر کشور سايه گسترده و بهره ي چنداني براي ملت و کشور نداشته است. از نظر ايشان، چون جوانان دانش آموخته، فاقد اخلاق اسلامي بوده و دانشگاه را به ميدان جنگ تبليغاتي تبديل کرده بودند، دانشگاه ها بايد تغيير بنيادي مي کرد. (18)به موازات راه پيمايي مذکور، راه پيمايي ديگري متشکل از دانش آموزان و طبقات مختلف مردم به سمت دانشگاه تهران رو به گسترش بود. اين گروه که به نفع نظام جمهوري اسلامي شعار مي دادند تا ساعت 2 بعد از ظهر به صورت آرام به تبادل نظر پرداختند، ولي بعداً عده اي از راه پيمايان با استفاده از فرصت از روي ميله ها وارد محوطه ي دانشگاه شده و قصد داشتند دانشجوياني را که هنوز دفاتر خود را ترک نکرده بودند، بيرون کنند. اين امر موجب بروز برخوردهاي خونين سياسي در داخل محوطه ي دانشگاه تهران شد و اين درگيري در محوطه ي دانشگاه موجب شد تا گروه هاي سياسي مستقر در خيابان 16 آذر و انقلاب به جمع آوري سلاح بپردازند و به جان يکديگر بيفتند؛ اين درگيري ها تا ساعت 7 روز يکم ارديبهشت ماه که پيام امام از راديوها پخش شد، به صورت گسترده جريان داشت. البته پس از اتمام سخنان امام، برخوردها مجدداً آغاز شد و تا ساعت 8:30 دقيقه شب، تلاش پليس براي متفرق کردن اجتماع کنندگان به جايي نرسيد. در ساعت 10 شب - اول ارديبهشت ماه 1359 - حدود 150 نفر مجروح به بيمارستان امام خميني (ره) منتقل شدند که از ميان آنان دو نفر جان به جان آفرين تسليم نمودند. لازم به يادآوري است در ساعت 2 بعد از ظهر که اين درگيري ها آغاز شد، قرار بود دانشجويان با مسئولان دانشگاه تماس بگيرند و به مذاکره بپردازند، ولي به دليل حوادث مذکور، موفق به انجام اين کار نشدند. از سوي ديگر، در پي تعيين مهلت سه روزه ي - 31 فروردين تا 2 ارديبهشت 1359- شوراي انقلاب مبني بر تخليه ي دانشگاه و نزديک بودن اتمام وقت معهود - البته بيشتر گروه ها دفاتر خود را از دانشگاه برچيدند، ولي برخي از آنها مثل گروه پيشگام، سعي در مقاومت تا آخرين لحظه را داشتند - گروه هايي از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و کميته هاي منطقه ي 8، براي اجراي عمليات تخليه ي دانشگاه ها و پايان دادن به درگيري هاي خارج از دانشگاه تهران، در خيابان هاي 16 آذر و ديگر خيابان هاي اطراف حضور يافتند و در ساعت يک بامداد روز دوم ارديبهشت ماه 1359، موفق شدند غايله را خوابانده و جمعيت اطراف دانشگاه را متفرق سازند. سرانجام ماجراي تصرف، مقاومت و زد و خوردهاي دانشگاه ها تا ساعت 5 صبح روز سه شنبه با تخليه ي دانشگاه توسط سازمان دانشجويان پيشگام پايان پذيرفت.پس از اعلام موضع شوراي انقلاب، انجمن هاي دانشجويان مسلمان دانشگاه ها اعلام کردند: به دليل قبول مسئوليت اشغال دانشگاه ها از سوي شوراي انقلاب و جلوگيري از ايجاد هر گونه درگيري، دانشگاه ها را ترک مي گويند و دفاتر خود را تحويل مي دهند. به اين ترتيب سازمان دانشجويان مسلمان نيز به طور پراکنده از روز يکشنبه شروع به تخليه ي دانشگاه هاي محل تصرف کردند وآخرين گروه نيز گروه دانشجويان پيشگام بودند. (19)با صدور پيام رهبر انقلاب و تخليه ي دانشگاه ها از گروه هاي سياسي، انقلاب فرهنگي يا به تعبيري ديگر، انقلاب آموزشي يا دگرگوني در آموزش عالي از دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي شروع شد. به اين ترتيب، بي اطلاعي ها و عدم درک کارگزاران رژيم هاي گذشته از چگونگي برخورد با ورود و گسترش آموزش عالي در ايران، موجب بروز و رشد نارسايي هاي ريشه اي در اين سيستم شد. بدين جهت، اثرات اين معضل خيلي سريع در سيستم مشخص شد که وقوع انقلاب آموزشي در رژيم گذشته، حاکي از اين امر بود. به اين ترتيب، مسئولان دولتي و صاحبان فکري جامعه در پي دگرگوني هاي ريشه اي در اين سيستم برآمدند، ولي تا زمان وقوع انقلاب اسلامي در ايران، دگرگوني خاصي - به جز تغييراتي در مواد و آيين نامه ها و ظاهر امر - حاصل نشد. در هر صورت، وقوع انقلاب اسلامي فرصت بسيار مناسبي بود تا تغييراتي اساسي در جهت نيازهاي مقتضي جامعه و بازگشت به فرهنگ خويشتن روي دهد و اين موضوع، مدنظر همه ي صاحب نظران جامعه در تمامي اقشار، جناح هاي فرهنگي و سياسي بود و به همين دليل هر جناحي بر اساس ديدگاه هاي خويش، درصدد اصلاح نظام آموزشي برآمد که نتيجه ي آن، زد و خوردهاي خونين دانشگاهي و سير نزولي جايگاه فرهنگ و علم در دانشگاه و جامعه و در نهايت اعلام انقلاب آموزشي بود. در اين جا جهت روشن تر شدن موضوع، برخي از نظرات موافقان و مخالفان را پيرامون اين موضوع بيان مي کنيم. گروهي از موافقان اجراي انقلاب فرهنگي، علل خاص خود را اين گونه بيان مي کردند که پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، سيستم آموزش کشور همانند بخش هاي ديگر زندگي اجتماعي، تحت نظارت رژيم غرب زده بوده است. بدين ترتيب امپرياليسم غربي، آموزش عالي را طبق علايق سياسي، اقتصادي و فرهنگي خويش براي ايران قالب ريزي کرده و محيط دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي را از طريق دست نشانده ها و مبتکران نخبه، از ارزش هاي اسلامي دور کرده بود. بدين جهت وقوع تغييرات اساسي در روح، محيط و برنامه ي درسي آموزش عالي اجتناب ناپذير به نظر مي رسيد و اين برنامه ها بايد بر اساس ارزش هاي اسلامي قالب ريزي مي شد. (20)در هيمن راستا، گروهي ديگر از موافقان، علاوه بر بيان علل فرهنگي، عوامل سياسي را در اين امر دخيل مي دانستند. از نظر آنان پس از وقوع انقلاب اسلامي، به دليل نفوذ عوامل سياسي، احزاب و گروه ها در دانشگاه ها، از پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي و اسلامي کردن دانشگاه ها جلوگيري به عمل آمد. عواملي از قبيل تمرکز دفاتر اجتماعات و احزاب در دانشگاه ها جهت براندازي نظام، وجود برخي افراد علم زده که از محيط خارج از دانشگاه ها بي اطلاع بودند، قرار گرفتن جايگاه علم و دانش تحت الشعاع امور سياسي براي دستيابي به اغراض سياسي و مخالف جلوه دادن جمهوري اسلامي با دانش و علم موجب گشت تا انقلاب فرهنگي اعلام شود. از جانب ديگر، مخالفان برگزاري انقلاب فرهنگي که تمايلي به بسته شدن دانشگاه ها نداشتند و خواستار تغييرات تدريجي در دانشگاه ها بودند، علت اعلام اين واقعه را تحت کنترل در آوردن دانشگاه ها توسط دولت مي دانستند؛ زيرا محيط دانشگاه ها در طول انقلاب و بعد از آن مرکز اصلي فعاليت احزاب جناح چپ شده بود. (21) از نظر آنها، بسته شدن دانشگاه ها مشکلات عديده اي در آينده ي کشور ايجاد مي کرد که غير قابل جبران مي نمود. براي مثال مي توان از بلاتکليفي هيأت علمي و دانشجويان، فلج شدن کار دانشگاه ها و افزايش بي رويه ي طالبان فراگيري علم در دانشگاه ها ياد کرد. در هر حال، با بررسي نظر گاه هاي مختلف در زمان وقوع انقلاب اسلامي و سال هاي پس از آن مي توان به اين واقعيت دست يافت که عوامل سياسي و فرهنگي هر يک به نوعي در بروز انقلاب فرهنگي سهيم بوده اند. در پي توسعه ي نابساماني هاي بسيار در آموزش عالي که با وقوع انقلاب اسلامي و عليرغم سياست گذاري هاي فرهنگي مسئولان وقت، همچنان تداوم داشت، بسياري بر اين اعتقاد بودند که فعاليت هاي آموزشي دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالي تا پايان اصلاح پايه اي آن و خاتمه دادن به اوضاع نابسامان فرهنگي - سياسي و آموزشي دانشگاه ها متوقف شود؛ البته در ارتباط با اين مسأله و شيوه ي اجرايي آن هم اختلاف نظرهايي وجود داشت. برخي موضوع را در حد پاک سازي گروه هاي سياسي مخالف مي دانستند و بعضي، دگرگوني هاي وسيع تر سياسي و آموزشي و تغيير مديريت ها را در نظر داشتند؛ نظر عده اي نيز بر اين بود که انقلاب فرهنگي در سطحي فراگيرتر، بايد کل جامعه را بپوشاند. از سوي ديگر، همان طور که پيش از اين نيز اشاره شد، عده اي از افراد معتقد بودند که تحولات فرهنگي بايد بدون تعطيلي دانشگاه ها و به تدريج صورت بگيرد. در اين ميان، وجود گروه هاي سياسي در دانشگاه ها که هر يک معتقد به روش و سياست خود بودند، يکي از عللي بود که باعث اعلام انقلاب فرهنگي در دانشگاه ها و تخليه ي گروه هاي سياسي از آن شد، زيرا فعاليت هاي آموزشي دانشگاه ها تحت الشعاع مسايل سياسي قرار گرفته بود. (22)پي نوشت : 1- تصميم هاي تازه ي شوراي انقلابي تزکيه ي دانشگاه تهران، اطلاعات، 12 فروردين 1359، ص 2. 2- سيد مهدي دادمرزي، پيشين، ص 36. 3- روزنامه ي جمهوري اسلامي، 19 فروردين 1359، ص 1. 4- دانشگاه و دانشگاهيان از ديدگاه امام خميني، مؤسسه ي تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، بي جا 1376، ص 132. 5- روزنامه ي اطلاعات، 27 فروردين 1359، ص 12. 6- روزنامه ي بامداد، 30 فروردين 1359، ص 2. 7- روزنامه ي اطلاعات 27 فروردين 1359، ص 12. 8- محمد جواد باهنر، در مورد تغيير نظام دانشگاه ها دو نظر وجود دارد، روزنامه ي کيهان، 28 فروردين 1359، ص 2. 9- عمل دانشجويان تبريزي مغاير با اوامر امام است، اطلاعات، 28 فروردين 1359، ص 11. 10- روزنامه ي بامداد، 30 فروردين 1359، صص 1 و 3. 11- محمد جواد باهنر، در مورد تغيير نظام دانشگاه ها دو نظر وجود دارد، کيهان، فروردين 1359، ص 2. 12- تصميم مهم شوراي انقلاب درباره ي دانشگاه ها اعلام شد، بامداد، 30 فروردين 1359، صص 1 - 2. 13- همان.14- ابوالحسن بني صدر، گروه هاي سياسي در بيرون دانشگاه ها مي توانند ستاد تشکيل دهند، اطلاعات، 30 فروردين 1359، ص 1. 15- آخرين گزارش ها از وضع دانشگاه هاي کشور، اطلاعات، 31 فروردين 1359، ص 2. 16- شوراي انقلاب دستور تخليه ي دانشگاه ها را صادر کرد، بامداد، 31 فروردين 1359، ص 3. 17- دانشگاه بايد از بنياد تغير کند، اطلاعات، 2 ارديبهشت 1359، ص 12. 18- همان، ص 3.19- برگرفته از اخبار و مقالات مندرج در مطبوعات سال 1359 (اطلاعات، انقلاب اسلامي، کيهان و مجله ي لوح). 20- Syed Abdul Quddus Imam Khommeini:Towards Islamic Word (PVT,LTD)1994),pp.146-147 Order , (Fisco Press)21- Parvin Paridar , Women and The Political in Twentieth century Iran , university Press , 1995) , PP 312 - 314 (Cambridge).22- مطبوعات سال 1359.منبع:انقلاب فرهنگي در جمهوري اسلامي/س





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن