تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804290646
زنان کوچک در زندگي هاي بزرگ
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اين گزارش نقدي حرفه اي از منتقدي صاحب نام نيست بلکه نظري است از يک بيننده که از قضا بانويي از بانوان جامعه ايران است. در سريال تاوان مرجان زني است که از بد روزگار شوهر اولش الکلي و قمارباز از آب در آمده و او با فرزند پسري که دارد مجبور شده طلاق بگيرد. مادري ثروتمند که تنها وقتي به فکر پسرش مي افتد که بايد به او پول دهد. او آنقدر از فرزندش و محبت مادري دور است که نتوانسته متوجه معتاد بودن فرزندش شود.در همين حال فقط بخاطر عشق راستين ! با پويان که سال ها از خودش کوچکتر است ازدواج مي کند و البته مرتب در گير و دار زنده يا مرده بودن دست و پا مي زند. بيتا ديگر شخصيت زن کليدي سريال هم سال ها پيش عاشق پويان بوده و او را بخاطر بي پوليش رها کرده اما حالا که بوي پول ارثيه به مشامش خورده براي انجام هيچ کاري براي پويان کوتاهي نمي کند و تا آخرين لحظه هاي سريال به دنبال جذب پويا به خود است. در سريال زير هشت منيژه دختر سرکش حاجي کارخانه است که در شرايطي بخاطر حفظ آبرو و پشيمان از خطايي که کرده توبه مي کند اما زندگي امروز او در سايه گذشته اش دچار تنش هايي است. خواهر عطا با اينکه به مادرش عشق مي ورزد با تصميم شوهر بخاطر حفظ زندگي زناشويي ترک ديار مي کند، آنچه از خواهر عطا ديده مي شود زني غصه خور، در جبر عاطفي حرف شنوي از همسر و نوعي ماشين نفرين کني برادر است! مادر عطا زن مظلومي است که پس از 60 سال زندگي که معلوم است در آن از ياد خدا غافل نبوده در لحظه مرگ چشم به در منتظر فرزندانش است و با پاکي بدون اينکه به آخرين آرزويش برسد از دنيا مي رود. همسر عيوضي هم دست کمي از مادر عطا ندارد اما آنچه از داستان زير هشت به نظر مي رسد کارگردان خواب هاي خوبي براي آينده او نديده و اين مادر پير با مشکلات خانوادگي و قضايي مواجه خواهد شد. دختر عيوضي، دختر محجوبي است که بخاطر پدر، خواستگار خوبش را از دست داده و تنها کاري که از دستش بر مي آيد شيرين زباني براي پدر، ماست مالي کردن خطاهاي برادر است، اين اواخر وارد ماجراي عشقي انتقامي عطا شده است. در سريال فاصله ها بيتا که کارش دزدي هاي کوچک و بزرگ، گول زدن پسر ها و پيرمردها و سرکيسه کردن آنها، موتور سواري، تفريحات آنچناني و ... است همان فرشته او يک فرشته بود است با اين تفاوت که بيتا دختري زميني است نه شيطاني از دنياي ديگر. عمه خانواده ميان برادرها و همسرش سردر گم است و با اينکه به حساسيت هاي شوهر به برادرانش واقف است، با بي سياستي در هر مورد کوچک و بزرگي به جاي نظر خواهي از همسر دست به دامان برادرانش مي شود. او معلم بازخريد شده اي است که کاري به جز پخت و پز و رفت و روب ندارد. زهره عروس عمه هم دست کمي از مادر شوهرش ندارد. او که بي سياستي را به منتهاي درجه خود رسانده انگار قصد قبلي دارد که مرتب زندان رفتن، بي پول شدن و عقب ماندن هاي پدر شوهرش را به او گوشزد کند و البته کار خاصي به جز گريه کردن هاي وقت و بي وقت ندارد. ليلا همان بيتاي تاوان است با اين تفاوت که قصد او از نزديک شدن به عشق گذشته مالي نيست، اما نه آن قدر که از همان لحظه ديدار اول حياي بانوي ايراني را کنار بگذارد و بگويد: زودتر از اينها منتظرتون بودم آقا محسن! دختر عموي سعيد بهترين موقعيت زن اين سريال را دارد. پدر و مادرش فهميده هستند، خودش شغل مناسبي دارد، کسي که به خواستگاريش آمده پسر خوبي است و تنها دغدغه او اين است که آن پسر قبلا خواستگار فرد ديگري بوده است. اين چند خط همه آن چيزهايي است که اين روزها در تلويزيون درباره زن و دختر ايراني مي بينيم حالا سوال اينجاست: آيا آنچه در رسانه ملي در حال نمايش است چهره واقعي از بانوي ايراني است؟ شايد سنت شکني يکي از عوامل جذب مخاطب باشد اما آيا اين عامل جذب بايد تا آنجا پيش برود که براي جذابيت يک مجموعه، مادر يک پسر 16 يا 17 ساله عروس خانه مردي شود که 12 سال از خودش کوچکتر است؟ يا اينکه دختري زيبارو به صراحت به مرد ميان سالي که او را به گردش برده بگويد: فکر مي کردم زنت چند روز نيست و مي توانستيم کمي در خانه ات استراحت کنيم يا همان دختر برود و يک ساعت در خيابان ها موتور سواري کند؟ چشم ماموران نيروي انتظامي روشن! آيا صحيح است که در حاليکه بانوان را به حفظ عفت کلام و نگاه فرا مي خوانيم و برنامه هاي متعددي نيز در اين زمينه مي سازيم دو شخصيت زن دو سريال پر بيننده کساني باشند که با نگاه و کلام اغوا کننده و عشوه آميز در صدد جلب حمايت و محبت عشق هاي دوران جواني خود هستند؟ نکته ديگر در مورد زنان اين سريال هاي تلويزيوني وضع حجاب آنهاست. در سريال زير هشت، منيژه پس از دوران سرکشي، به خواست همسر و البته با رضايت خاطر خودش چادر به سر شده است و از وقتي که اين حجاب را براي خود انتخاب کرد زندگي بسيار خوبي داشت تا آنجا که حتي موقع بدرقه خانواده شوهرش در خيابان چادر مشکي از سرش نمي افتاد. اما در مقابل خواهر عطا و عمه سعيد زناني رنج کشيده اند و البته هر دو چادري هستند. بيتاي فاصله ها، دختر عيوضي در زير هشت، عروس عمه و دختر عموي سعيد در فاصله ها ، دختراني هستند که در مقابل هم قرار دارند، آيا به مقايسه ها توجه مي کنيد؟ نتيجه منطقي ذهن يک بيننده از حجاب بانوان اين سريال ها يک سوال است: ببين چادر را چه کساني انتخاب کرده اند؟ يک زن که ترس از ريختن آبرو و بر هم خوردن آرامش زندگي اش را دارد، يک زن که از موقعيت بسيار خوب مالي به زير افتاده و شوهرش زندان کشيده است، يک زن که با اخلاق نامناسب شوهرش مي سازد، يک دختر عقد کرده که با مخالفت هايي براي ازدواج مواجه شده است ، يک دختر جوان که موقعيت مناسب ازدواج را از دست داده و نگران بيماري پدر و ناخلفي برادر است. متاسفانه نقش دختر عموي سعيد که کمي اميدوارکننده تر است آنقدر پر رنگ و تاثير گذار نيست که بشود گفت مي توان در جامعه با داشتن حجاب کامل زندگي موفق مالي و معنوي داشت. نامادري و مادر همسر منيژه زناني چادري هستند اما آنها با توجه به سن و موقعيت نقششان بيشتر کارکردي مادرانه دارند تا زني فعال در اجتماع، اما از آنطرف با اينکه نقش بيتا در هر دو سريال فاصله ها و تاوان آنقدر منفور است که براي دختران و زنان الگو نشود اما ليلاي فاصله ها چيزي غير از اينها است، ليلا زني است مصمم و داراي استقلال مالي. مادري که دخترش بخاطر خجالت کارهاي شوهرش از او دوري مي کند، او کسي است که آنقدر شانس دارد که عشق دوران گذشته اش را حالا با هر ترفندي پيدا کند و البته حجاب او غير از چادر است. ليلا تنها زن اين سه سريال بود که اگر چادر به سر داشت نمي شد بي توجهي و سهل انگاري در تعيين حجاب بانوان سريال ها را مطرح کرد. اما ... بگذريم. حضور و نقش زنان در سريال هاي تاوان، فاصله ها و زير هشت جاي نقد و بررسي زيادي دارند و البته اين امر در حيطه معلومات نگارنده اين گزارش نيست اما مي توان گفت: نقش زنان در اين سه سريال تا حدي سطحي و دور از ذهن است، متاسفانه پيام هاي اخلاقي در اين سريال ها بيشتر به ضرر بانوان است تا به نفع آنها، آيا پيام تاوان اين است: مادر خوبي براي فرزندت باش ؟، آيا پيام زير هشت اين است: به هيچ دختري اعتماد نکن ؟ يا زن بايد پس از ازدواج بين خانواده پدري و همسرش يکي را انتخاب کند؟ آيا پيام فاصله ها اين است: دخترها پسرها را سر کار مي گذارند و در نهايت احترام عشق آنها را نگه نمي دارند؟ جواب اين سوال ها هر چه باشد فاصله بين شعارزدگي تا عمل گرايي در اين مجموعه هاي تلويزيوني را پر نمي کند. فاصله اي به وسعت شعار احترام به زنان و اهميت توجه به حفظ حريم آنها تا آنچه در رسانه مي بينيم.ک/4 7340/599/608
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]
-
گوناگون
پربازدیدترینها