واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بیهوده نیست عشق!
در دویست و هشتادمین نشست هفته کانون ادبیات ایران که در دوشنبه 10 خرداد صورت گرفت به بررسی کتاب «شعر آیینه اندیشه» ( بازخوانی شعرهای ضیاء موحد ) اثر علیرضا پورمسلمی پرداخته شد.دکتر ضیاء موحد برای ادب دوستان به ایراد سخنرانی درباره نقد شعر پرداختند : خیلی عجیبه! نزدیک پنجاه سال معاشرت با شاعران، شعر خوانی، شعر گویی و مطالعه بر روی شعر راجع به شعر معلوم نیست چی می خوام بگم ! چطوری باید گفت؟باید با موسیقی کلام شروع کرد، کسی که موسیقی را درک نکند شاعر خوبی نمی تواند باشد. تنها صحبت از وزن عروضی و یا وزن نیمایی نیست؛ موسیقی به معنا اضافه می کند، اما این معنا یک معنایمعمولی نیست. معنا پا به پای کلام و موسیقی حرکت می کند. شعر باید موسیقی خالص داشته باشد.چه رمزی درکلمه نهفته است؟ آن گاه که شاعرانی از فرط اضطراب درون و شعله ی درون خود را نیست می کنند! در انجیل یوحنا آمده ، در آغاز کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود.در قرآن کریم آیاتی از کلام و کلمه داریم ، آنگاه که کلمات بر پیامبر (ص) نازل می شد و حالتی به ایشان دست می داد که می گفتند: محمد(ص) جن زده شده! بار و وزن کلمات چنین حالتی را ایجاد می کرد.این کلام، کلامی است که در شعر می آید .راجع به شعر حرف زدن، دشوار است!همه گونه حرفی می توان زد!دعوای وزن و بی وزنی، دعوای نحوگریزی، معنا و بی معنایی، صراحت و ابهام، مسئله ی اندیشه و عاطفه و ....هشدار / این آرامش آبی / با رنگ در رنگ پرندگانش / ماهیانش/ فریب ات ندهد / دریا / تنها وقتی طوفانی است راست می گوید .و اما رابطه ی بین فلسفه و شعر؟در فلسفه ما از کل به جز می رسیم و در شعر برعکس از جز به کل ! به عنوان مثال ما در داستان برای خلق یک شخصیت از جز جز یک آدم شروع می کنیم و به کلیت او می رسیم . بر عکس یک فیلسوف.می بایست حد بین عاطفه و اندیشه را نگه داشت. علی رضا پورمسلمی نیز در ادامه سخنان ایشان درباره ی اثرش گفت : باید ابتدا از این بگم که چی شد تصمیم گرفتم این کتاب و شروع کنم . با یک شعر شروع شد. « شعری برای دیدن » . مدتها بود نتوانسته بودم با این شعر ارتباط برقرار کنم ! در جلسه ای در دانشگاه شهید بهشتی ، اولین سمینار فلسفه ی ریاضیات شرکت کرده بودم، شعر رو زیر لب با خودم زمزمه می کردم : بیهوده نیست عشق ... ناگهان شعر را حس کردم ، زبان شعر منطق بود . جان کلام شعر را در آن زمان گرفتم. آن جا بود که از نزدیک با دکتر موحد آشنا شدم.ابتدا تصمیم گرفتیم برای چاپ به یکی از مجلات پیشنهاد بدهیم ، اما کدام مجله؟ به مجله ی ادبیات و فلسفه پیشنهاد دادیم اما چاپ نشد. شاید به علت استفاده از ریاضی و منطق بود. مقاله رو ساده تر کردم و دادم به روزنامه شرق.تصمیم گرفتم با همین منطق شعرهای دکتر موحد را بررسی کنم ، اما از ترس چاپ نکردن دوباره ی مقاله هایم تصمیم به چاپ کتابی مستقل در این زمینه گرفتم. کتاب به چند بخش مجزا تقسیم می شود. بخش اول راجع به زمان است .عمری که بر ما می گذرد. سعی کردم از تمام شعرها ی دکتر استفاده کنم و رویکرد دکتر را در این زمینه ارائه بدهم.در بخشهای دیگر به بررسی طبیعت و تصویر در شعر و خوانش چهار شعر به صورت مجزا و ... می پردازم.در کل سعی کردم مفاهیمی از ریاضیات را برای انتقال به ادبیات پیشنهاد بدهم. دکتر موحد دکترای فلسفه از یونیورسیتی کالج لندن و کارشناسی ارشد فیزیک دانشگاه تهران را دارا هستند .آثار ایشان در زمینه ادبیات بدین قرار است:دفترهای شعر: «مشتی نور سرد» انتشارات اکنون 1380 / «غرابهای سفید» انتشارات نیلوفر 1369 / « برآبهای مرده مروارید» نشر آگاه 1354پژوهشهای ادبی ایشان: «شعر و شناخت » مجموعه مقاله های ادبی انتشارات مروارید 1377 / «سعدی» انتشارات طرح نو 1372 ترجمه های ایشان به فارسی: «منتقدان فرهنگ» اثر «ماتیلو آرنولد تالزلی جانسون» انتشارات طرح نو 1378 / «نظریه ادبیات » رنه ولک و استین وارن (با همکاری پرویز مهاجر) انتشارات علمی و فرهنگی 1373 / به اضافه تعداد زیادی مقاله در زمینه ادبیات و همچنین تالیفات بسیار دیگر در زمینه فلسفهجوایز: جایزه تقدیری کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای مجموعه شعر« مشتی نور سرد» 1381 / جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای ترجمه کتاب «نظریه ادبیات» اثر رنه ولک و اوستین وارن 1374 / تقدیر به عنوان استاد نمونه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی1376 علی رضاپور مسلمی، متولد 1358 / شاعر و منتقد / کارشناسی ارشد ریاضیاتآثار وی: «شعر آیینه اندیشه » (باز خوانی شعرهای ضیاء موحد) نشر نیلوفر ، اسفند 1388فعالیتهای ادبی او: ارائه مقالات مختلف در حوزه های ادبی و روزنامه ها و مجلات از جمله :کارنامه، نافه و ... زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 268]