واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روحانی شهید ابوالفضل خراسانی
جبهه دانشگاه عظیم انسان سازی بود و او قدم در این وادی سراسر نور و حماسه نهاد ، قیل و قال مدرسه را رها کرد تا با جهاد اصغر در میدان نبرد و جهاد اکبر با نفس خویش ، خود را به خیمه گاه پاکان عالم ، نزدیکتر کند در دل کویر تف دیده و بادهای سوزان ، مردی از مردان خدا در یکی از روستاهای دامغان به نام «خورزان»، چشم به جهان گشود. او را ابوالفضل نامیدند تا در آن کویر خشک ،یادآور سقای تشنه لبان کودکان حسین (ع) باشد و از ساربان کاروان عشق، معرفت به ارث ببرد. روحانی شهید ابوالفضل خراسانی به سال 1348 غنچة وجودش شکفته شد و در دامن باغبانی مهربان، کام عطشناک را با مهر حسین (ع) سیراب کرد. سختیهای کویر از او رادمردی استوار ساخته بود و تند باد حوادث و مشکلات قامت همچو سروش را به لرزه در نمیآورد. تحصیلات ابتدایی را با شوق کودکانه به پایان رساند و با شور و شوق نوجوانی، در دوران راهنمایی به تحصیل ادامه داد . سپس ردپای سوار سبز پوش عشق، جادهای تا افق بیانتهای عشق بازی با حضرت دوست را برایش نشان داد و او را به وادی حوزه کشاند . او طلبه شد تا رایحة حضور مولایش را بیشتر استشمام کند. بعد از چند سال وارد حوزة علمیة قم شد و در مدارس علمیه رضویه و علی بن ابیطالب (علیه السلام) جان خویش را از سبوی معرفت اهل بیت (ع) سیراب ساخت. شوق وشور وصف ناپذیری درزندگی طلبگی داشت. اخلاق نیکش دیگران را مشتاق میکرد تا در زمرة سربازان امام زمان (عج) قرار گیرند. اهل مزاح و شوخی بود، به طوری که در هر مجلسی مینشست، مجلس را سرشار از سرور میکرد. جبهه دانشگاه عظیم انسان سازی بود و او قدم در این وادی سراسر نور و حماسه نهاد ، قیل و قال مدرسه را رها کرد تا با جهاد اصغر در میدان نبرد و جهاد اکبر با نفس خویش ، خود را به خیمه گاه پاکان عالم ، نزدیکتر کند . با این که سنش کم بود، اما روحی به وسعت افلاک داشت. او در قالب عالم خاکی نمیگنجید، لذا با زیرکی خاصی توانست با وجود مخالفتهای زیاد ، بر قلبها چیره شود و آنها را راضی کند تا در صف راهیان نور در تاریخ 22 / 4 / 64 در تیپ امام رضا، گردان موسی بن جعفر (ع) قریب به سه ماه مستقر شود . آخرین باری که به جبهه رفت ، در تیپ 12 قائم و در گردان روح الله و گروهان شهید بهشتی بود. در عملیات کربلای 4 شرکت کرد و آن هنگام که عملیات لو رفت و آنها را به عقب کشاندند، غم و حزن عجیبی در دل او نشست. بعد از آن عملیات، حالات شهید تغییر کرد. تمام دغدغهاش این بود که چه زمانی شهید میشود؟ و به راستی حسینیة انصار الحسین ، شاهد راز و نیازها و گریههای این شهید عزیز بود و برای همیشة تاریخ در سینهاش به یادگار خواهد داشت. سرانجام درعملیات ظفرمند کربلای 5 توفیق رفیقش شد و بارقة الهی به جانش نشست و درشب عملیات به تاریخ 22 / 10 / 65 در سرزمین گرم شلمچه با اصابت ترکشی شهد شیرین شهادت را نوشید . جان به جانان سپرد و تن را یادگاری سبز برای ما نهاد تا در هر عصر پنج شنبه به مزارش در روستای «خورزان» دامغان رویم و کویر وجودمان را از باران حضورش و نسیم پرمهرش سیراب کنیم . « یاد و نامش در باغ سینههای عاشق همواره سبز باد » ******************وصیت نامه شهید را حتما در اینجا بخوانید *************************************** فرآوری حسن رضایی گروه حوزه علمیهبا اقتباس از پرونده شهید در کنگره شهدای روحانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 585]