واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اگر بخوابم ،مي ميرم!درباره مرگ به کودکان دروغ نگوييد
يک روانشناس خانواده با بيان اينکه والدين در پاسخ به پرسشهاي کودکان در مورد مرگ دروغ نگويند گفت:لازم نيست که همه واقعيت را بگوييم اما بايد حتما واقعيت را بگوييم و هميشه با کودکان روراست باشيم.دکتر هانيه رضايي روانشناس خانواده گفت : پرسيدن سوالهايي همچون مرده يعني چه؟، من کي مي ميرم؟، يکي به من بگه کسي که مي ميره کجا مي ره ؟ کاملا طبيعي است و نيازي به دروغ گفتن يا جواب سربالا دادن ندارد چرا که با دروغ گفتن به کودکان، فقط باعث سردرگمي آنها مي شويم و شايد حتي کودک را مجبور کنيم براي رفع عطش کنجکاويش به ديگران متوسل شود. اين روانشناس خانواده افزود: البته با اين که هرگز نبايد به فرزندانمان دروغ بگوييم، اما اين اصلا به اين معنا نيست که هميشه راستگو بودن سهل و آسان است، بي ترديد لحظاتي پيش مي آيد که يافتن واژه مناسب ، درست و قابل فهم براي کودک بسيار دشوار است. توجه داشته باشيد که بايد در مورد موضوعي مثل مرگ، صريح و شفاف صحبت کنيد. هرگز از تعابير استعاري مثل "پدر بزرگ فقط به خواب رفته است" استفاده نکنيد. اين حرف که به طور شايع توسط والدين بکار مي رود باعث مي شود که کودک از خوابيدن بترسد يا دچار کابوس شبانه شود. همچنين نبايد بگوييد که "پدر بزرگ به مسافرت رفته است". چون اگر پدر بزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. بهترين کار اين است که بر اساس اعتقاداتتان از توضيحات مذهبي استفاده کنيد.هميشه راستگو بودن در مقابل سوالات کودکان سهل و آسان نيست، بي ترديد لحظاتي پيش مي آيد که يافتن واژه مناسب ، درست و قابل فهم براي کودک بسيار دشوار است. ساده صحبت کنيد و از گيج کردن او بپرهيزيد. هنگام پاسخ دادن، سن و ميزان و درک او را در نظر داشته باشيد مثلا به يک کودک دو تا چهار ساله کافي است بگوييد: وقتي انسان يا حيواني نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت کند مرده است. اما به کودک چهار تا 6 ساله لازم است علاوه بر آن توضيح دهيد که کسي که مرده، قلبش نمي زند و چيزهايي که مي ميرند ديگر هرگز بر نمي گردند. سعي کنيد هنگام صحبت کردن با کودک احساساتتان را کنترل کنيد، زيرا ممکن است که کودک بترسد، البته اين بدان معنا نيست که غم و اندوه خود را کاملا از کودک پنهان کنيد.
مي توانيد از مثال هايي که کودک تجربه کرده است براي توضيح مرگ استفاده کنيد. مثلا در مورد ماهي اي که از تنگ آب بيرون افتاده بود يا مرگ حيوان خانگي همسايه تان صحبت کنيد. همچنين مي توانيد از مرگ برگ هاي درختان در زمستان بگوييد تا مفهوم مرگ برايش قابل درک تر شود و به اين نتيجه برسد که اين موضوع يک اتفاق طبيعي است نه يک مسئله ترسناک. اگر فرزندتان بالاي 6 سال دارد، لازم است براي او توضيح بدهيد که "هيچ کس به طور دقيق نمي داند که چه زماني مي ميرد ، اما مرگ براي همه اتفاق مي افتد و موضوعي کاملا طبيعي است. ممکن است کودک از تصور اين که شما نيز ممکن است روزي بميريد نگران شود و در اين مورد سئوالاتي بپرسد. متاسفانه اغلب والدين فکر مي کنند اگر در مورد موضوعي که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سئوالات کودک را نشنيده بگيرند، به کاهش اضطراب او کمک کرده اند در صورتي که اين فکر اشتباه است، زيرا اين کار به جاي از بين بردن اضطراب، به ترس و اضطراب بيشتر کودک دامن مي زند. بهتر است به جاي اين کار به او بگوييد که "خيلي بعيد است که من قبل از پير شدن بميرم پس لازم نيست که در مورد اين موضوع نگران باشي زيرا تا آن زمان تو ديگر بزرگ شده اي." منبع : مهرگروه خانواده و زندگي تبيان - تهيه و تغيير :نداداودي :مامانبزرگ به آسمون رفت آيا من هم مي ميرم؟ مرگ در نگاه کودکان آموزه هايي درباره مرگ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]