واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کلینیک اینترنتی رایگان (8)رازهای مگو
هو الشافیبه کلینیک اینترنتی "نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم. پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید. نوع بیماری: افشای رازمسلماً برای هر فرد و یا گروهی اسرار و امور پنهانی وجود دارد كه آشكار شدن آنها می تواند ضربات سهمگینی بر پیكرۀ آبرو و حیثیتشان وارد كند حتی مشكلات جانی و مالی فراوانی سر راه آنها ایجاد كند. به این خاطر برای داشتن جامعه و زندگی آسوده باید از صفت زشت افشای راز بركنار بود. در ذیل به مطالبی در این زمینه اشاره می شود. تعریف بیماریراز و سرّ در لغت بمعنی پنهان و پوشیده است1 و افشاء چیزی یعنی اظهار كردن آن در میان مردم؛2در بیان اندیشمندان اسلامی برملا ساختن راز اعمّ از كشف و آشكار ساختن عیب است. زیرا راز گاهى از جملۀ عیوب است و گاهى نیست ولی افشاء آن موجب اذیت و اهانت به حق دوستان یا دیگر مسلمانان است؛ خواه آشكار ساختن به گفتار باشد یا به نوشتن یا به رمز و اشاره و خواه آنچه نقل شده از اعمال باشد یا از اقوال و خواه بر كسى كه از او نقل مىشود عیب و نقصى باشد یا نباشد و این عمل (افشاء راز) در شرع، مذموم و صاحب آن در نزد عقل، مورد سرزنش واقع شده است.3 افشای راز از منظر قرآن در آیات قرآن تعبیراتى دیده مىشود كه (نه به دلالت صریح بلكه به دلالت التزامى) از فضیلت رازدارى و زشتى افشاء سرّ خبر مى دهد، از جمله:در سوره توبه مىخوانیم: «آیا گمان كردید كه (به حال خود) رها مى شوید در حالى كه هنوز آنها كه از شما جهاد كردند و غیر از خدا و رسولش را محرم اسرار خویش انتخاب ننمودند (از دیگران) مشخص نشدهاند (باید آزمون شوید و صفوف از هم جدا شود) و خداوند به آنچه عمل مى كنید آگاه است».4این آیه میفرماید مسلمانان اسرار خود را به كسانى بگویند كه مطمئن به حفظ آن باشند نه به افراد نامطمئنّى كه افشاء سرّ مى كنند. مفهوم این سخن آن است كه رازدارى فضیلت است و افشاء سرّ از رذائل محسوب مىشود.در سوره آل عمران نیز آمده است: «اى كسانى كه ایمان آورده اید محرم اسرارى از غیر خودتان انتخاب نكنید، آنها از هرگونه شرّ و فسادى درباره شما كوتاهى نمى كنند...».5در این آیه خداوند همه مؤمنان را مخاطب ساخته و با فرمان دادن اینكه غیر مسلمانان (مخلص و مؤمن) را محرم سرّ خود ندانید در واقع اشارهاى به لزوم حفظ اسرار و نكوهش از افشاء سرّ دارد. منتها این آیه و آیۀ قبل، ناظر به اسرار شخصى نیست بلكه نظر به اسرار جامعه اسلامى دارد كه افشاى آن ضربهاى به مسلمین وارد مىكند.البته در قرآن مجید در مورد خصوص رازدارى همسران در سوره تحریم بحث مشروحى آمده است و خداوند نسبت به بعضى از همسران پیامبر كه در رازدارى كوتاهى كرده و اسرار بیت رسالت را افشا كرده بودند سرزنش شدیدى نموده است. در این كه این راز چه بود بحث هاى مفصلى در میان مسلمانان است و چون شرح آن به درازا مىكشد مىتوانید به تفسیر نمونه ذیل آیۀ 3 و 4 سوره تحریم مراجعه فرمایید.6در بیان اندیشمندان اسلامی برملا ساختن راز اعمّ از كشف و آشكار ساختن عیب است. زیرا راز گاهى از جملۀ عیـوب است و گـاهى نیست ولی افشـاء آن موجـب اذیت و اهانت به حق دوستـان یا دیگــر مسلمـانان است؛ خواه آشكـار ساختن به گفتار باشد یا به نوشتن یا به رمز و اشاره و خواه آنچه نقل شده از اعمال باشد یا از اقوال و خواه بر كسى كه از او نقل مىشود عیب و نقصى باشد یا نباشد و این عمـل (افشاء راز) در شرع، مذموم و صاحب آن در نزد عقل، مورد سرزنش واقع شده استرازدارى و برملا ساختن راز در روایات اسلامىدر احادیث اسلامى دربارۀ رازدارى و ترك افشاى سرّ تعبیرات گوناگونى دیده مىشود كه نشان دهنده اهتمام اسلام به این موضوع است تا آنجا كه اسرار دیگران به منزله امانتهاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خیانت در امانت است.در حدیثى از رسول خدا(ص) مى خوانیم: «هنگامى كه شخصى سخنى با دیگرى مىگوید سپس به اطراف خود نگاه مىكند (كه دیگرى آن را نشنود) آن بمنزلۀ امانت است. (افشاء این سرّ همچون خیانت در امانت است)7 در نتیجه تمام روایاتی كه در نكوهش خیانت آمده شامل آن هم میشود. تشخیص ریشه های این بیماری
این صفت رذیله از ضعف هاى مختلفى كه در بعضى انسان ها موجود است سرچشمه مى گیرد از جمله:1ـ حسد: افراد حسود براى ضربه زدن به كسى كه مورد حسدشان است سعى در افشاى اسرار آنها دارند تا از این طریق، آنها در افكار عمومى بى اعتبار شوند یا منافعشان به خطر بیفتد.2ـ كینه: افراد كینهتوز براى إعمال كینههاى خود از افشاى اسرار دیگران خوددارى نمىكنند تا از آنها انتقام بگیرند.3ـ كم ظرفیتی و نادانی: كسانى كه گرفتار این حالاتند هرگز راز نگهدار نخواهند بود.در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) آمده است: «سرّ خود را نزد جاهل نگذار كه توان كتمان آن را ندارد».84ـ جلب نظر دیگران: اصولا افشاء سرّ و به طور كلى نشر خبرهاى پنهانى و تازه و احیاناً شگفت انگیز براى گروهى از مردم جاذبه دارد، و آمادگى زیادى براى شنیدن آن دارند. همین معنى بعضى از مردم را وسوسه مىكند كه به افشاء سرّ دیگران بپردازند و نظر شنوندگان منحرف را به خود جلب كنند.5ـ اشتباه و لغزش: لغزشها و اشتباهات و عدم توجه به سرّى بودن بعضى از مسائل نیز عامل مهم دیگرى در افشاى اسرار است و به همین دلیل هر چه افراد رازدار بیشتر باشد احتمال افشاى سرّ، فزونى مىیابد، تا آنجا كه امام صادق(ع) از قول شاعر میفرماید: «هر رازى كه از دو نفر بگذرد فاش مى شود».96ـ پرحرفى: از لابهلاى پرحرفیهاى انسان، بسیارى از «اسرار مگو» از زبان مىپرد. درمانش نیز كمحرفى است.7ـ دوستى: آنان كه روى رفاقت و صمیمیت، اسرار محرمانه را مىگویند و به عواقب آن بىتوجهند گاهى دوستانه دشمنى مىكنند.10البتـه در قـرآن مجیـد در مــورد خصـوص رازدارى همـسران در سـوره تحـریـم بحث مشروحى آمده است و خداوند نسبت به بعضى از همسران پیامبـر كه در رازدارى كوتاهى كرده و اسرار بیت رسالت را افشا كرده بودند سرزنش شدیدى نموده استعواقب افشای رازاز جمله عواقبی كه می توان برای افشای راز برشمرد عبارتنداز:1ـ آشكار شدن اسرار خود شخص بر ملا كننده: در حدیثی از امیر المؤمنین(ع) مىخوانیم: «كسى كه پرده از روى اسرار برادر مسلمانش بردارد خداوند عیوب اسرار او را بر ملا مىكند».112ـ حاكمیت روح بیاعتمادی در جامعه3ـ بر باد رفتن مال و جان و آبروی شخص یا معتقدان مكتبی اگر افشاى اسرار مربوط به جامعه و مكتب و مذهب باشد گاه كشورى را به خطر مىاندازد و پیروان مذهبى را گرفتار مىسازد، خون هاى بىگناهان ریخته مىشود و اموال آنها به دست متعصبان غارتگر بر باد مىرود. درمان افشای راز
برای درمان این رذیله راهكارهایی بیان شده است. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره كرد:1ـ توجه به عواقب دردناك افشاى اسرار یكى از عوامل بازدارنده درباره این رذیله اخلاقى است. همانگونه كه دقت در پیامدهاى هر یك از صفات رذیله، عامل بازدارندهاى در برابر آن است.2ـ خشكانیدن ریشههاى این رذیله اخلاقى یعنى جهل و حسد و كینه توزى و مانند آن راه مهم دیگرى براى درمان است.3ـ افزایش ظرفیت انسان و گنجایش روح او مىتواند كمك به رازدارى و حفظ اسرار دیگران كند.4ـ اندیشه در كیفرهاى سنگین الهى كه افشاى اسرار فرد و جامعه دارد عامل بازدارنده امور دیگرى است.5ـ توجه به این نكته كه اگر افشاى اسرار دیگران سبب ضرر و زیانهایى به آنها بشود - فاش كننده سرّ به عنوان مسبب آن زیانها، در بسیارى از موارد ضامن آن ضرر و زیانها است- نیز عامل بازدارنده دیگرى است.6ـ هرگاه كسى در صدد آن باشد كه ملكه كتمان اسرار، برای او حاصل شود باید از اظهار و خبر دادن اموری كه چندان اعتنائى به آنها نیست خود را نگاه دارد و نفس خویش را به این عادت دهد تا براى او ملكه حاصل گردد.12باید توجه داشت كه راز، همچون شریان حیاتى تو و جامعه توست. پاسدارى از آن هم بر عهده تو است. چه ژرف وزیباست این كلام حضرت صادق(ع): «راز تو از خون تو است. پس نباید جز در رگهاى خودت جارىشود»13 و مگر «خون»، عامل بقاى انسان نیست؟ و اگر خون از بدن برود جان هم پر مىكشد اسرار هم همین حكم را دارد. نویسنده: اصغر صفرزادهفرآوری: گروه دین و اندیشه تبیان - شکوری[1] ـ جوهری، اسماعیلبن حماد؛الصحاح اللغه،بیروت: امیری، م۱۹۸۵ – ۱۳۶8ش،واژه«سرّ»[2] ـ طریحی،فخرالدین؛مجمع البحرین،تحقیق سید احمد حسینی،المکتبه المرتضویه واژه«سر»،[3] ـ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش ،ص :542 ؛ مجتبوى، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش،،ج3،ص367[4] ـ توبه:16[5] ـ آل عمران:118[6] ـ مكارم شیرازى، ناصر؛ تفسیر نمونه، دار الكتب الإسلامیة،1374 ش، چاپ: اول،ج24،ص271[7] ـ فیض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البیضاء، تصحیح و تعلیق، على اكبر غفارى، چاپ : دفتر انتشارات اسلامى، چاپ : چهارم،1417ق ، ج5، ص 237[8] ـ عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 ش،ص321،ح7428،فصل هشتم فی كتمان السر.[9] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص224،ح9[10] ـ محدثی؛جواد، اخلاق معاشرت، نشر دفتر تبلیغات اسلامی،[11] ـ عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی؛شرح غررالحكم و دررالحكم جمال الدین محمد خوانساری،تصحیح میر جلال الدین حسینی ارموی،نشر دانشگاه تهران،1342ش ، جلد 5، صفحه 371، حدیث 8802.[12] ـ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش،ص544[13] ـ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق،ج72،ص71،ح15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]