واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آفرینش بی خطاستدرس سحر

مجموعه " درس سحر" شامل گفتارهایی در شرح ابیات و غزلیات حافظ است که توسط آیت الله حائری شیرازی و در جوار آرامگاه حافظ تقریر شده و به همت محمدرضا رنجبر جمع آوری شده است و به مرور بر روی سایت تبیان قرار خواهد گرفت تا مشتاقان تفسیر و تاویل عارفانه غزل های لسان الغیب از آن بهره مند شوند. هم چنان که پیش از این یاد کردیم ما به حافظ نه به چشم یک معصوم بلکه به عنوان یک انسان- که احتمال هرگونه خطا و لغزش در باب او محتمل است- نگاه میکنیم ، و بر همین اساس تمام سخنان او را صحه نمیگذاریم و معصومانه نمیپنداریم.پس این که او میگوید:پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرود / آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد اگر گمانش این باشد که در صفحه آفرینش- که املای خداوندی است- نقص و نارسایی، و یا خطا و لغزشی دیده، اما پیر او از کنار آن کریمانه عبور نموده و نادیده انگاشته و خطاپوشی کرده است سخنی گزاف و ناصواب خواهد بود و اگر کسی به چنین چیزی نیم اعتقادی هم داشته باشد از دایره دین دور، و از حلقه اسلام خروج کرده است. زیرا چنین سخنی با صریح آیات کتاب خدا ناهمگون و ناهماهنگ است. این کتاب و کلام خداست که میفرماید:فارجع البصر هل تری من فطور ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئاً و هو حسیر .و بدین وسیله پیغام میدهد که اگر جهان را از هر زاویه و به هر صورت- و حتی ذرهبین وار- بارها و بارها زیر نظر بگیرید حتی غلطی ناچیز از این املای تمام صحیح نمیتوانید یافت، و آرزوی یافتن آن به دلهاتان میماند.

بر این اساس، اگر کسی در جهان هستی چیزی را خطا و خدشه انگارد به نوعی نابینایی متهم است، هم چنان که وجود مبارک امام صادق (ع) به مفضل فرمود: «کسانی که جهان را مخدوش میدانند و چیزهایی را ناصواب و نادرست و نابجا میپندارند مثل نابینایی باشند که به باغستانی رفته باشد و به جویی از آبی برخورد نموده و داد و فریاد برآورد که چرا و از چه روی آن جوی در آنجا جای گرفته است؟! در حالی که اگر قادر بود که چشمان خود را بگشاید درمییافت که هر چیزی مثال خط و خال و ابروست که درجای خود قرار دارد و نیز نیکوست.» بنابراین، هر کس که جهان را نیکو نبیند و هر چیز را در جایگاه خود مشاهده نکند در نگاه ما که نگاه قرآنی است متهم است، و باید پیش از هر چیز چشمان خود را مداوا کند . ولی البته، از آنجا که چشمان حافظ چشمانی نافذ و بیناست و آنچه او می گوید همان چیزهایی است که طوطی صفتانه از استاد ازل آموخته است ، از این رو ای بسا وجود چنین بیت هایی که گاه در لابلای ابیات دیوان وی به چشم میخورند از تحریفات و تغییراتی باشد که بعدها صورت پذیرفته است . به هر حال، اگر بپذیریم که حافظ طوطی صفتی نموده، و خود را از میان برداشته و تنها تکرار کلام دوست کرده است، و از سویی تحریفات دخیل در آن را نیز از مجموعه دیوان وی منها کنیم، باید بپذیریم که دیوان حافظ ترجمهای رسا و گویا از کلام خدا- قرآن کریم- است. از این رو، ما هرگز حافظ را از متن خود- یعنی قرآن کریم- جدا نمیدانیم و همواره ابیات آن را با آیات آن کتاب به مقایسه مینشینیم و آنچه مطابق است بر آن بوسه زده و بر دیده منت نهاده و بر آفریننده آن آفرین می گوییم، و آنچه با آیات کتاب حق ناهماهنگ و ناموافق است به کناری زده و برای وی نیز از درگاه خداوند غفور، مغفرت را مسئلت میداریم.

از کلام خدا که بگذریم ملاک دیگری هم در این میان وجود دارد و آن عقل است که در سایه آن می توان سخنان به نظم کشیده حافظ را سنجش نموده و صحیح از ناصحیح و سره از ناسره را تمیز داده و سخنان ممتاز او را همچون نگین در انگشتر جان خود بنشانیم. بنابراین، ما با دو معیار به سوی حافظ میرویم یکی نقل- که همان آیات است- و دیگری عقل- که همان خرد آدمی است- و شاید در همین جا برای پاره ای سؤال انگیز باشد که چگونه میتوان با معیار خرد، سخن و نظم حافظ را سنجش نمود حال آن که او خود بارها زیراب عقل و خرد را کشیده، و بر آن هیچ وقعی نمی نهد؟ چنان که می گوید: خرد هر چند نقد کاینات است / چه سنجد پیش عشق کیمیاکار و یا:نهادم عقل را ره توشه از می / ز شهر هستی اش کردم روانه البته این سخنی است که پس از این پیرامون آن گفت و گو خواهیم کرد و در همان جا به صورت آشکارا میشکافیم که مقصود و مراد حافظ از خرد و عقل چیست و چرا آن را این گونه مزاحم میداند.ادامه دارد ... استاد محی الدین حائری شیرازیتهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]