تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):ایمان به صرف ادعا و آرزو نیست، بلکه ایمان آن است که خالصانه در جان و دل قرار گیرد و ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826109009




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خواص گياهان دارويي حروف(ک)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
خواص گياهان دارويي حروف(ک)
خواص گياهان دارويي حروف(ک) نويسنده: فرشته کريمي «ک » کاکنه قوتش به فوت تاجريزي نزديک است و به ويژه قوت برگ آن . مزاج :سرد و خشک زخم و قرحه :افشره آن در معالجه زخم و از ميان بردن چرک و ريم گوش و نرم کردن سختي هاي کهنه شده ناصور سودمند است . اندام هاي تنفسي :در علاج برونشيت و ضعف نفس و تنگ نفسي مفيد است . اندام هاي غذا :در علاج يرقان مفيد است . زخم مجراي بول را مداوا مي کند . کافور کافور چند گونه است .قنصوري ، رياحي ، آزاد ، اسفرک کبود . کافور به چوب چسبيده و از چوب برآمده است . کساني مي گويند کافور بسيار بزرگ است ، بسياري از جانوران را در سايه خود پناه مي دهد و ببرها سايه اش را دوست دارند و در مدت سال مگر در وقتي معين کسي نمي تواند به درخت کافور برسد . چنان که مي گويند کافور در دامنه کوههاي کنار دريا مي رويد . مزاج :سرد و خشک آرايش :به کار بردنش پيري زودرس به دنبال دارد .مو را سفيد مي گرداند . ورم و جوش :ورم گرم را فرو مي نشاند . سر :کافور مخلوط با سرکه يا افشره خرماي نارسيده ، يا آب آس ، يا آب ريحان ، درد سر ناشي از تب گرم را از بين مي برد . بي خوابي آورد ، تقويت حاسه گرمي داران است . بهترين داروي زخم هاي دهان است . اندام هاي دفعي :شهوت جنسي را از بين مي برد . سنگ کليه و مثانه به وجود مي آورد .بي اشتهايي ناشي از صفرا را بند مي آورد . کاهو کاهوي بياباني در قوت با خشخاش سياه برابر است . مزاج :سرد است . خاصيت :زدايندگي ، گيرندگي ، شکم روان کردن و غيره در کاهو نيست . خوني که از کاهو بدست مي آيد از خوني که از ساير سبزي ها بدست مي آيد بهتر و کاهوي پخته از ناپخته غذايي تر است . ورم :اگر ورم گرم و باد سرخ بسيار بزرگ نباشند ماليدن کاهو در علاج آنها مفيد است . مفاصل :ضمادش درد استخوان را دوا مي کند . سر :کاهوي کال و در آب جوشيده خواب آور و علاج بي خوابي است . چشم :شير کاهوي بياباني در علاج (غرب )مفيد است و زخم را از قرنيه مي زدايد . اندام هاي غذا :درتشنگي و گرمي و التهاب معده خوب است . کاهوي کاشتني با معده سازگار است . کاهو با سرکه اشتهاآور و در يرقان مفيد است . اندام هاي راننده :تخم کاهو آب پشت را خشک مي گردانند ، آرزوي جماع را فرو مي نشاند و خواب هاي جنسي را از بين مي برد . زهرها :شير کاهوي بياباني را بخورند پادزهر رتيل و کژدم است . کاسني کاسني بياباني و کاشتني است .نوعي از کاسني برگش پهن و برخي باريک است . کاسني کنش کاهو را دارد ، ولي مي گويند همه خاصيت هاي کاهو را در بر ندارد . در سود رساندن به کبد هر چه تلخ تر بهتر است . مزاج :سرد و خشک و کاسني سبز ،تر است . کاسني کاشتني سرد و مرطوب تر از بياباني آن است .کاسني در تابستان بيشتر تلخ مزه مي شود و گرايش به نوعي حرارت پيدا مي کند که کنش خود را از دست مي دهد . کاسني بياباني که همان «طرخشقوق »است از کاسني کاشتني کمتر رطوبت دارد . خاصيت :انسدادهاي دروني و رگ ها را باز مي کند . قبض است اما نه بسيار شديد اگر آب کاسني با سفيداب و سرکه را براي سرد گردانيدن جايي که نياز به سردي داشته باشد بر آن بمالند تأثيري شگفت آور دارد . مفاصل :ضمادش در بيماري نقرس مفيد است . چشم :رمد گرم را درمان مي کند .شيره کاسني بياباني سفيدي چشم را مي زدايد . سينه :با آرد جو ضماد کنند تپش را علاج مي کند و قلب را نيرو مي بخشد . خيار چنبر را در آب کاسني حل کنند و غرغره کنند ورم گلو را از بينمي برد . اندام هاي غذا :دل بهم آمدن و هيجان صفرا را درمان مي کند .تقويت معده مي کند .براي مداواي معده که سوء مزاج گرم داشته باشد داروي بسيار خوبي است .کاسني بياباني براي معده از کاشتني آن بهتر است . مي گويند در همه حالات با مزاج کبد سازگار است .براي فروکش نمودن گرمي کاري تر است .براي مزاج سرد به اندازه ي ساير سبزي هاي سرد زيان دربر ندارد . اندام هاي دفعي :کاسني را با سرکه بخورند شکم بند مي آيد و به ويژه کاسني بياباني که قبض تر است . تب ها :علاج تب سه اندر ميان (ربع )و تب هاي سرد است . زهرها :کاسني را اگر با بيخ کاسني يا با قاوت ضماد سازند پادزهر کژدم و حشرات موذي و زنبور و مار و وزغ بياباني است . کاسني بياباني نوعي از هندباي مشهور است . مزاج :سرد و تر است . خاصيت :سردي بخش و باز کننده است . چشم :شير آن سفيدي چشم را مي زدايد . اندام هاي غذا :افشره اش بهترين علاج استسقاء و راه بندان هاي کبد را باز مي کند . زهرها : با زهرها مبارزه مي کند .ضمادش را بر جاي نيش و به ويژه کژدم مي گذارند . کاجيره کاشتني و بياباني دارد .بيخ آن ارزش دارويي ندارد .اما سائيده برگ و برش مفيد است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :روغنش تقريباً حکم روغن گزنه دارد و از آن ناتوان تر است . اندام هاي غذا :براي معده خوب نيست ، شير را در معده پنير مي کند . سينه :سينه را مي پالايد و صدا را صاف مي کند . اندام هاي راننده :با انجير يا عسل بخورند بلغم سوخته را بيرون مي آورد . علاج قولنج است شهوت برانگيزد .روغنش شکم را روان مي سازد . زهرها :برگ يا ثمر کاجيره بياباني را با هم بخورند پادزهر نيش کژدم است . ديسقوريدوس گويد :اين گياه برگش دراز و خم شده و زبر و خاردار است . ساقه اش تقريباً به بلندي دو ذرع و بي خار است . بر سر ساق ها تاج هايي شبيه دانه زيتون هاي بزرگ است .گلش زعفراني و سفيد و قسمتي به سرخ رنگي مايل است و در خوراک مصرف مي شود . مزاج :گرم و خشک است . خاصيت :رساننده است و قبوضيتي معتدل دارد . آرايش: لکه هاي سياه و لک و پيس را مي زدايد . زخم :با سرکه بر (قوبا )بمالند مفيد است . سر :کاجيره بياباني را با عسل مخلوط کنند و به دهان بچه بمالند زخم دهان را شفا مي دهد . کبر دو نوع ثمر دارد يکي خرنوب شامي و ديگري که به خيار شبيه است . بيخ آن تلخ و تند است . نوعي کبر هست که آن را کبر قلز مي گويند و به حدي تند است که تاول در دهان پديد مي آورد و لثه را آماس مي دهد . براي استفاده دارويي پوست بيخش از همه نافع تر است . مزاج :همه انواعش گرم و خشک است . خاصيت :تحليل برنده ، زداينده ، بازکننده ، بيخش تکه کننده ، لطافت بخش ، پاک کننده و باز کن است .پوستش تلخ و تند و گيرنده است . ورم و جوش :بيخ و برگش خنازير را مي گدازد و سخت ها را نرم مي کند . زخم و قرحه :پوست بيخش را بر زخم هاي پليد و چرکين بگذارند بهترين علاج است . مفاصل :پوست بيخش در علاج بيماري اعصاب و درد سرين مفيد است و آبش را حقنه کنند در اين زمينه مفيد است . براي دفع فلج و تخدير خوب است .چون گيرندگي دارد ، اندام ها را محکم مي کند و گسستگي سر و وسط ماهيچه ها را بهم جوش مي دهد . سر:پوست بيخش را بجوند رطوبت هاي سر را جذب مي کند و سر درد سرد تسکين مي يابد . آب آن را در گوش بچکانند کرم گوش را مي کشد .با دندان دردمند پوست بيخش را گاز بگيرند و به ويژه اگر پوست شاداب باشد درد بر طرفمي شود . سينه :نمک سودش داروي برنشيت است . اندام هاي غذا :خوردنش همراه آب ، ضمادش که با آرد جو و غيره باشد ، و به ويژه پوست بيخ آن بهترين علاج طحال است . اندام هاي دفعي :خلط نارسيده و غليظ را بيرون دهد . حيض را راه مي اندازد .کرم هاي ريز و درشت را از روده بيرون مي راند .داروي بواسير است . شهوت انگيز است .نمک سودش قبل از غذا ملين است . کبابه ره آورد چين و قوتش به قوت روناس (فوه )شبيه است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :باز کننده است و لطيف اما تا آن اندازه نيست که کار دارچين را انجام دهد .زخم و قرحه :در علاج زخم گنديده که در اندام نرم باشد بسيار مفيد است.سر:در مداواي زخم و جوش هاس گنديده دهان سودمند است.سينه:در دهان گيرند صدا را صفا مي دهد.اندام هاي غذا :راه بندان هاي کبد را به خوبي باز مي کند.اندام هاي دفعي:مجراي بول را تنقيه مي نمايد.بول ريگي را بيرون مي ريزد .سنگ کليه و مثانه را از بين مي برد.کبيکه ديسقوريدوس گويد چهار نوع است : 1 ـ برگش به برگ گشنيز شبيه و از آن پهن تر است . 2 ـ از نوع اولي بزرگتر و ريشه هايش ژرفا روتر است . 3 ـ بسيار کوچک و طلايي رنگ است . 4 ـ به نوع سوم شبيه ولي گلش سفيد شيري است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :هر چهار نوعش گرم ، تند ، زخم آور ، زداينده ، پوست کن ، پوست گز و گدازنده است . آرايش:برگ و شاخه اش قبل از آنکه خشک مي شوند در زدودن برص و سفيدي ناخن ، کم مويي بسيار مؤثرند و اثر مثبت دارند . ورم و جوش :در برانداختن گري ، برکندن زگيل هاي ميخي ، و غده هاي آويزه اي ناشي از سرما بسيار داروي خوبي است . زخم و قرحه :آب پز نيمه گرمش بر لکه هاي سياه مايل به سرخي (سعفه )مالند مفيد است . سر :بيخ خشکيده اش از عطسه آورهاي قوي است . گرد آن را بر دندان التهابي بمالند مفيد است . کچوله گونه اي از کف دريا است که جامد شده و به ني چسبيده است .چنان تند مزه است که به کار خوردن نمي آيد ، بعد از آنکه از تندي آن مي کاهند آنرا چون مرهم ماليدني به کار مي برند . مزاج :بسيار گرم است . خاصيت :مزاج سرد و تباه را به حالت طبيعي بر مي گرداند و استعمال آن تنها بايد از راه ماليدن خارجي باشد . آرايش :لکه ها را از بين مي برد . دمل و جوش :جوش هاي شري را درمان مي کند . زخم و قرحه :در مداواي گري تر و اگزما مفيد است . مفاصل :ضمادش در علاج بيماري اعصاب سودمند است . کدو مزاج :سرد و تر است . خاصيت :در آب جوشيده اش بسيار کم غذا است . زود راهي مي شود . افشره اش درد گرم گوش را آرام مي کند و به ويژه اگر با روغن گل باشد بهتر است . در علاج ورم مغزي و سرسام و تسکين درد گلو مفيد است . نفس کش :قاوت کدو علاج سرفه و سينه دردي است که ناشي از گرما باشد .اندام هاي غذا :آب پزش زائده هاي گرم را از معده مي لغزاند و مي راند . افشره اش را در بيني کشند درد دندان تسکين مي يابد .کدو رفع تشنگي مي کند . تب ها :در تب هاي بسيار شديد مفيد است . کرفس چند نوع است :کوهي ، بياباني و کاشتني قوي ترين کرفس رومي کوهي است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :بادبر ، بازکننده ، بندآمدني ها ، عرق آور و مسکن درد است . آرايش :کرفس بياباني از کم مويي ، ترک ناخن ها ، زگيل ها و ترک پوست ناشي از سرما داروي خوبي است .کرفس کاشتني دهان را خوشبو مي کند. ورم و جوش :هرنوع از کرفس و به ويژه کرفسيي که نامش (سمرنيون )است ورم هاي بلغمي تازه بر آمده و ورم هاي سخت و گرم را تحليل مي برد . زخم و قرحه : کرفس بياباني و به ويژه سمرنيون نامش چون ضماد شود پوست مي کند و از اين رو در علاج گري ، بيماري ويروسي و ساير زخم ها خوب است که آنها را بهبودي مي بخشد . مفاصل :کليه اجزاء سمرنيون داروي بيماري اعصاب مي باشد . سر :براي صرع خوب نيست صرع را بر مي انگيزاند ، مي گويند ريشه کرفس را بر گردن ببندند درد دندان آرام مي يابد ولي دندان شکن است . سينه :کرفس و به ويژه سمرنيون در علاج سرفه ، برنشيت ، تنگ نفسي و دشواري نفس سودمند است .ضماد کرفس ورم گرم پستان را فرو مي نشاند.چشم :در معالجه چشم درد کرفس کاشتني ضماد مي شود . اندام هاي غذا :براي کبد و طحال مفيد است .باد گلو را تحريک مي کند زيرا تحليل برنده است زود هضم نيست .زودگذر نيست . تخم کرفس در علاج استسقاء مفيد است .کبد را مي پالايد و گرم مي نمايد . بول و حيض را راه مي اندازد ، براي زن باردار خوب نيست .همه نوع هاي کرفس و همه اجزاء کرفس از تخم تا برگ و غيره براي پالايش کليه و مثانه و زهدان سودمند است . تخم و برگش مسهل نيستند .ولي بيخش شکم را نرم مي کند .کرفس کوهي سنگ را خرد مي کند هر نوع کرفس و به ويژه سمرنيون بياباني از عسر بول رهايي مي دهد ، بچه دان را بيرون مي آورد .اگر هميشه کرفس بخورند و عادت هميشگي شود رطوبت سوزناک در زهدان پديد مي آيد .بعضي گفته اند : کرفس شهوت انگيز است و نبايد زن شيرده کرفس بخورد زيرا شهوت جنسي بر او غالب مي آيد و شيرش به تباهي مي گرايد . کرفس رومي در علاج قولون و مثانه و کليه مفيد است و بادکردگي مقعد را فرو مي نشاند . خوردن آبش براي استسقاء مفيد است . تب ها :در تب هاي هر روزي مفيد است . زهرها :بيخ سمرنيون بياباني بخورند پادزهر حشرات است . کرفس کاشتني را با بيخش بپزند و بخورند پادزهر سم است و گزند حشرات را دفع مي نمايد .گزند مردار سنگ را از بين مي برد .اين دارو را با داروهاي ترکيبي پادزهر مخلوط مي کنند . کسي که سم خورده اگر آش کرفس و عدس بخورد قي مي کند و سم را بيرون مي دهد .کسي که کرفس خورده اگر به نيش عقرب گرفتار آيد کارش دشوار است . کرويا درختش در ارمنستان و مملکت (قماعينا )بسيار است و در عربستان و هندوستان و غيره نيز يافت مي شود .کرويا ثمر اين رستني است . آنچه ره آورد هندوستان و ارمنستان است و در کوبيدن سرسخت ، پر و متراکم است خوب است و در غير اين صورت ارزش ندارد . قسم خوب کرويا بوي خون مي پراکند و مزه اش تند مايل به تلخي است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :گرمي بخش ، خون به سوي پوست مي آورد ، گدازنده است و اندام هاي دروني را توان مي بخشد . زخم و قرحه :با سرکه بر پوست بمالند علاج گري و بيماري ويروسي است . مفاصل :در علاج درد عصب ، درد سرين ،دربيرون راندن بلغم ، در مداواي فلج و گرفتگي ماهيچه مفيد است . سر :با آب بخورند علاج صرع است . سينه :سرفه را آرام مي کند و سينه را مي پالايد . اندام هاي راننده :علاج درد و پيچ روده و ضد کرم و کرم کدو است . زهرها :پادزهر نيش کژدم و حشرات ديگر است . کرم سرخ ، کرم خاکي اندام هاي دفعي :اگر با روغن زيتون و موم و زرده تخم مرغ مخلوط شود و از ماده گدازنده گيش بکاهد و سخت نشود در مداواي درد زهدان ، کليه ، ادرار بول و حيض مفيد است . اگر با زيره سياه قرد مانا باشد داروي بواسير است . تب ها :علاج تب و لرز است . زهرها :پادزهر حشرات موذي است . کره مزاج :گرم و تر و رطوبتش بيشتر است . خاصيت :رساننده ، تحليل برنده و سست کننده است . آرايش: اگر بدن را با کره آغشته کنند غذا مي دهد و فربه مي گرداند . زخم و قرحه :در علاج زخم هاي پي مفيد است . زخم را پر و پاک مي نمايد . سر :کره را با داروهاي زخم هاي پرده مغز ،ورم هاي بيخ گوش ، پره بيني ، دهان و لثه و جوش هاي زبان مخلوط مي کنند .لثه کودکان را کره بمالند دندان آسان تر بر مي آيد . اندام هاي نفس :کره و اگر به ويژه با بادام و شکر باشد در علاج سرفه سرد و خشک ، ذات الجنب و ذات الريه مفيد است . خون بر آوردن را سهل مي کند و مي رساند اگر با بادام و شکر باشد رسانندگي آن بيشتر است .کره به تنهايي در تنقيه کمتر اثر دارد و رسانندگي آن بيشتر است .اما اگر با شکر باشد تنقيه آن بيشتر از پخته آن است . اندام هاي دفعي :کره ملين است و زيادش مسهل .براي علاج ورم هاي گرم و سخت روده ،زهدان و رگهاي بيضه حقنه کره سودمند است . کره را با داروي خراج دهانه مثانه مخلوط مي کنند . زهرها :بر مار گزيده بمالند سودمند است . کرچک خاصيت :تحليل برنده و ملين و روغنش از روغن زيتون ساده لطيف تر و لطافت بخش تر است . آرايش:کوبيده کرچک زگيل را بر مي کند و لکه هاي سياه را مي زدايد . ورم :برگ کرچک را بکوبند و با آرد جو مخلوط کنند ورم بلغمي را فرو مي نشاند . زخم :روغن کرچک داروي زخم تر و گري است . اندام هاي غذا :اگر سي دانه کرچک را بسايند و بخورند معده را بسيار سست مي گرداند . سينه :تنها با سرکه بر پستان بگذارند ورم پستان فرو نشيند . اندام هاي راننده :کرچک دانه را بکوبند و بسايند و بخورند بلغم و مراره و کرم را بيرون مي راند . کسيلي چوبک هايي است مانند (فوه )روناس و سياهي بر آن چيره است . مزاج :گرم و تر است . خاصيت :چسبنده است و در شکستن نيروهاي داروهاي گرم کار صمغ عربي را انجام مي دهد . آرايش :فربهي بخش است و رنگ رخساره و پوست را زيبا مي کند . کشوث به شکل الياف و به ليف مکي مي ماند و بر خارها و درخت ها مي پيچد . آبي برگ است و گلهاي کوچک و سفيد دارد .مزه اش تلخ گس است و تلخي چيره است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :تنقيه مي کند .ريختني هاي لطيف را از رگ ها خارج مي نمايد . بر معده سنگيني مي کند ، زيرا قبض است .رگ ها را مي پالايد و هز زائده اي باشد بيرون مي آورد .افزاينده و لطيف است . اندام هاي غذا :کشوث و به ويژه در روغن جوشيده اش معده را تقويت مي کند . اگر همراه سرکه بخورند سکسکه را تسکين مي دهد ،راه بندان هاي کبد و معده را باز مي نمايد و معده و کبد را تقويت مي نمايد . آب آن در بيماري يرقان بسيار مفيد است . افشره کشوث بياباني را اگر بسايند و در آب انگور کهنه ريزند معده ناتوان را توان مي بخشد . اندام هاي دفعي :پليدي هاي شکم بچه را در زهدان تنقيه مي کند ، زيرا تنقيه کننده رگ ها است .بول و حيض را راه مي اندازد .در تسکين پيچ و درد شکم و روده مفيد است . آن را بردارند و خونريزي را بند مي آورد . در روغن جوشيده اش قبوضيت مي دهد و رطوبت هاي زهدان را پاک مي کند . تب ها :آزمايش شده است که تخم و آبش بهترين علاج تب هاي کهنه است . کشنيز جالينوس فرمايد قوتي که در تر و خشک گشنيز است قوتي مرکب است چيرگي با خاکي تلخ و آبي نيم گرم است و کمي گسي دارد که کمي گيرنده شده است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :گيرندگي و تخدير دارد . افشره آن با شير هر ضرباتي را تسکين مي دهد . ورم و جوش :علاج ورم گرم است . گشنيز با آبگوشت ساده ، سرکه ، روغن گل ، عسل و روغن زيتون علاج (شري ) و آتش فارسي است . گشنيز همراه با آرد باقلا ، يا قاوت ، آرد نخود خنازير را تحليل مي برد . اگر بجاي گشنيز افشره اش باشد همين تأثير را دارد . سر :سرگيجه يا صرع که از بخار مراره اي يا بلغمي منشاء گرفته باشند چاره اش با گشنيز است .زيرا گشنيز بخار سر را دفع مي نمايد و به همين سبب است که اگر کسي صرعش ناشي از بخار معده است گشنيز در خوراکش مي ريزند و زياد به وي مي خورانند .گشنيز تر يا خشک ذهن را مشوشمي نمايد .گشنيز تر خواب آور است و خون دماغ را بند مي آورد .پاشيدن گرد خشکيده اش يا مزمزه کردن با افشره اش زخم داخل دهان را علاج مي کند . چشم :تيرگي چشم پديد مي آورد .افشره اش را در چشم بچکانند و به ويژه اگر همراه با شير پستان زن باشد پرش و ضربان چشم را تسکينمي دهد. ضماد برگش بر چشم ، چشم را از مواد سيلاني محفوظ مي دارد . نفس کش :علاج حفقان گرم است . گشنيز با آب بارهنگ بخورند خون برآوردن را قطع مي کند . اندام هاي غذا :دير هضم است . معده گرمي دار را توان مي بخشد . در روغن جوشيده اش مانع استفراغ است . تخمش در روغن بجوشد قبض است .گويند تخمش باسيکي کرم هاي دراز را بيرون مي آورد گشنيز تر با عسل و روغن زيتون ورم گرم رگ هاي بيضه را فرو مي نشاند . تر و خشک گشنيز قوت جماع را کاهش مي دهد . زهرها :زياد آن کشنده است . آدمي را به چنان غمي دچار مي سازد که غش مي کند و دق مرگ مي شود . کف مريم شکل آن به کف دست مي ماند .قسمي با دو رنگ زرد و سفيد ، قسمي ديگر زردرنگ و گرد رنگ و بدون سپيدي مي باشد .سخت و کمي شيرين است . در آب کردن زوائد سخت ، بسيار مؤثر است . مفاصل :در علاج بيماريهاي مربوط به اندام هاي عصبي سودمند است . اندام هاي سر :مخصوصاً درمان ديوانگي است . کف دريا کف دريا پنج نوع است : 1 ـ ابري شکل و تندبو و بويش به بوي مشک ساييده مي ماند که اين نوع پرمايه است و در کنار آب پيدا مي شود . 2 ـ ابري شکل و سبک و دراز و نرم است و بوي جل وزغ را مي دهد . 3 ـ گلرنگ 4 ـ بنفش رنگ که اين دو نوع سبک و کم مايه و به پشم چرکين شباهت دارند . 5 ـ به شکل قارچ است و رويه اش صاف و طرف اندروني زبر و هيچ بويي ندارد . مزاج : گرم و خشک خاصيت : پليدي ها را پاک مي کند ، زداينده وسوزنده است . کف درياي گلرنگ از ساير انواع آن لطيف تر است . آرايش :سوخته کف دريا و به ويژه سوخته گلرنگ آن داروي کم مويي است . گويند کف درياي قارچي را براي ستردن مو و درمان لکه هاي سياه استعمال مي کنند . سر :کف دريا عموماً دندان ها را استوار مي کند و صاف آن در جلا دادن دندان ها کاري تر است . دمل و جوش :کف درياي صاف ورم هاي ميخي را علاج کند و گلرنگش داروي خنازير است . زخم و قرحه :کف دريا عموماً و به ويژه دو نوع ابري آن در علاج گري چرکين و انواع بيماري ويروسي مفيد هستند . مفاصل : اگر کف گلرنگ را با موم و روغن گل مخلوط کنند داروي نقرس است . اندام هاي غذا : گلرنگش براي طحال و استسقاء سودمند است . اندام هاي دفعي : کف گلرنگ علاج دشواري بول و درد گرده است و سنگ مثانه را بيرون مي آورد . کلم يکي از سبزيجات مشهور است . مزاج :بيخ کلم از برگش تر مزاج تر و کلم وحشي از کاشتني گرم و خشک تر است . خاصيت :رساننده و نرمي بخش است و اگر پخته شود و آب اولش را بريزند ملين است . خاکستر شاخه هايش بسيار خشکاننده است و براي تسکين دردها مفيد است . ماده غذائيش کم و از عدس مرطوب تر است . نم برگ هايش هم خوب نيست .ورم و جوش : کلم بياباني و دريايي و کاشتني سخت ها را نرم مي کنند . اگر برگ کلم بياباني با کاشتني را خوب بکوبند و تنها با قاوت ضماد کنند علاج ورم گرم بلغمي و باد سرخ و شري است . زخم و قرحه :زخم را بهم مي آورد .سرايت زخم پليد را باز مي دارد .با سفيده تخم مرغ در بريدگي بگذارند مفيد است . با نمک مخلوط شود آتش فارسي را بر مي کند و در مداواي گري چرکين سودمند است . مفاصل :داروي لرزش است . با شنبليله ضماد نقرس است . آب پزش را بر مفاصل بمالند درد از بين مي رود . با آرد شنبليله و روغن کنجد ضماد نقرس باشد مفيد است . سر : داروي سپوسه و شوره است . افشره اش را به بيني کشند سر را مي پالايد .زبان را خشک مي گرداند ، خواب آور است . رنگ و رو را صفا مي دهد . چشم :با اينکه در داروهاي سرمه اي وارد است ولي خود به خود تم چشم مي آورد . سينه :افشره يا آب پزش را با سرکه غرغره کنند علاج خفگي است . کلم خوردن صدا را صاف مي نمايد .کلم را بجوند و آبش را بمکند صدابريدگي از بين مي رود . اندام هاي غذا : براي معده بد است . افشره اش همراه آب انگور کهنه براي طحال و يرقان سودمند است .جزء تمام سفيدش دير هضم است . برگ خام کلم را با سرکه بخورند براي بيماران طحال مفيد است . اندام هاي دفعي :بول و حيض را ريزش مي دهد . تخم کلم با آب لوبيا گرگي داروي کرم است .شکوفه اش حيض را به راه مي اندازد . خاکستر بيخش سنگ را خرد مي کند . کلم بحري که شوري و تلخي دارد ملين است و اگر با گوشت چرب باشد مسهل است . برگش را بر جاي درد گرم روده بمالند مفيد است . ديسقوريدوس گويد :اگر کمي در آب بجوشد و بخورند مسهل است . اگر دوباره آن را در آب بجوشانند و بخورند قبوضيت مي آورد . افشره کلم را با بيخ زنبق و نطرون مخلوط کنند اسهال آور است . تخم کلمي که تنها در مصر مي رويد داروي کرم است . زهرها : افشره کلم همراه آب انگور کهنه پادزهر نيش مار است و براي سگ هار گزيده هم خوب است . تخم کلم مصري را يکي از پادزهرها شمرده اند. کمات ديسقوريدوس گويد : بيخي است گرد و بي ساقه و بي برگ ، به رنگ خاکي پنبه آسا . آنچه از زمين هاي ريگ زار است و بوي بد ندارد خوب و تر آن بهتر از خشک است . خاصيت :بسيار غليظ است . مفاصل : براي فلج خطر دارد . سر :بيم سکته در بر دارد . چشم :آبش ديده را جلا مي دهد . اندام هاي غذا :دير هضم و آزار دهنده و بر معده سنگين است . اندام هاي دفعي :سبب قولنج و بي اختياري ادرار مي شود . کنجد از هرتخمي چرب تر است و همين است که زود تغييرمي يابد و فاسد مي شود.بعضي گويند روغن کنجد تنها براي بيماران سودايي مفيد است چون گرمي و تري مي افزايد . جرمش از روغنش قوي تر است . خاصيت :گرمي اش معتدل ، چسبنده ، نرم کننده ، سستي بخش و در روغنش غلظتي هست .کنجد روغن جوشيده کم زيان تر از کنجد عادي است .آرايش :خوردن کنجد و روغن کنجد ، ماليدن روغن کنجد و به ويژه افشره ساقه و برگش مو را دراز مي کند و سوزني (نازک )را از بين مي برد .آس را در روغن کنجد بجوشانند مو را از ريزش نگاه دارد و ريشه مو را تقويت مي کند و سخت مي گرداند . ورم :ورم گرم را نرم مي کند . زخم و قرحه :علاج سوختگي است . روغن کنجد را با آب آلو و آب مويز مي خورند ، خارش بلغمي و خوني از بين مي رود . مفاصل :ضماد کنجد ستبري عصب را سرحال مي آورد . سر :روغن کنجد مخلوط با عطر گل سردرد بسيار گرم و سوزان را تسکين مي دهد . افشره بوته کنجد داروي (ابريه )سوزني است . چشم :ضماد کنجد التهاب و آماس چشم را فرو نشاند . سينه :در علاج تنگ نفسي و برنشيت مفيد است . اندام هاي غذا :دل بهم آور است . براي معده بد است ، زود سير گرداند و اشتهاي خوراک از بين ببرد .دير هضم است و اندام هاي دروني را سستي مي دهد . تشنگي آور است .غذايي بسيار چرب مي دهد . کنجد پوست کنده دير سرازير مي شود ، اگر با پوست باشد زودتر از پوست کنده به معده مي رسد . براي قولون مفيد است .کنجد خيس شده در آب در ريزش دادن حيض بسيار قوي است .اگر کنجد را در آب خيس کنند و با تخم خشخاش و تخم کتان بخورند آب پشت را فزوني مي دهد و شهوت انگيز است . زهرها :پادزهر مار شاخدار است . کنجده صمغ گياه خارداري است که در ايران مي رويد . نوعي از آن تلخ و نوع ديگر آن کمي تلخ است . بهترين نوع انزروت نوعي است که رنگش مايل به زرد است و به کندر شبيه است . مزاج :برخي گفته اند که اين گياه گرم و خشک است . ابن جريج گويد :«انزروت در ايران و (لوردجان )مي رويد و بسيار گرم است » . خاصيت درماني :اين گياه خاصيت ترميم کنندگي دارد و بدون سوزش است .از اين رو لبه زخم را بهم مي آورد و جوش مي دهد . در مرهم ها نيزبکار مي رود . انزروت ، تنگ شده ، سد کننده ، رساننده و تحليل برنده است . آرايش :خوردن زياد و مداوم انزروت براي همه به ويژه براي پيران موجب ايجاد طاسي سر مي گردد . دمل و جوش :ضماد انزروت تمام دمل ها را تسکين مي دهد . زخم و قرحه ها :انزروت گوشت تباه زخم را تحليل مي برد . زخمهاي آبدار را بهبود مي بخشد و شکستگي در «زبرده »را التيام مي دهد . براي اين منظور نيروي تحليل برنده انزروت و نيروي تحليلي که در ريشه آن است مورد استفاده قرار مي گيرد که خشکاننده است . اندام هاي سر :اگر فتيله آغشته به عسل را در انزروت کوبيده بگذارند و بعد آن را در گوش دردناک فرو کنند درد گوش در مدت چند روز قطع مي شود . چشم :اگر انزروت را به ويژه با شير خر پرورش دهند در معالجه رمد ، ژفک چشم ،ريزش اشک و بيرون آوردن خاشاک از چشم مفيد است . اندام هاي دفعي :انزورت بلغم خام و غليظ را به ويژه بلغمي که در سرين و مفاصل وجود دارد دفع مي کند . کنگر به خارخسک مي ماند ، ليکن از آن سفيدتر است و خار بلندتر دارد .برگ آن به برگ هل شبيه است ليکن نازک تر و سفيد تر است . ساقه اش به دو گز مي رسد .گلش ارغواني رنگ و دانه اش به دانه کاجيره شبيه و از آن مدورتر است . تخم آن گرم و لطيف است و بعضي گفته اند بسيار گرم است . خاصيت درماني :در کنگر بطور عموم و به ويژه در تخم آن قوتي تحليل برنده و بازکننده موجود است .نزيف را بند مي آورد و در گيرندگي معتدل است . دمل و جوش :از خاصيت گيرندگي و گدازندگي که در آن هست در علاج ورم هاي بلغمي مفيد است و بيخ و ساير اجزاء آن را بر ورم مي گذارند . بيخش بسيار مؤثر است . مفاصل :از گيرندگي معتدل که با تحليل بردن همراه است در علاج ترنجيدگي سودمند است . هرگاه جنبش ماهيچه هاي کودک بر وفق مراد نباشد تخم کنگر مي خورند . اندام هاي سر :با افشره آن مزمزه کنند درد دندان تسکين مي يابد . سينه :کنگر و به ويژه بيخ آن در علاج خون آمدن از سينه مفيد است . اندام هاي غذا :ناتواني معده را بر طرف مي نمايد و انسداد را باز مي کند . کنگر و به ويژه بيخ آن در علاج اسهال مزمن و اسهال واگير مفيد است و ضمناً مدر است . تب ها :در مداواي تب هاي بلغمي دراز مدت ، تب هايي که ناشي از ضعف معده باشند و کليه تب هاي کهنه سودمند است . زهرها :کنگر را بجوند و بر جاي نيش عقرب گذارند سم را بر مي کشد . خوردم تخم آن درمان گزند حشرات موذي است . کنگر فرنگي بياباني دارويي است کرماني و از ايران است . مزاجش گرم است و لطيف . کنيلا تخم هايش ريگ مانند و سرخ است که از سرخي ورس کمتر است . مزاج :گرم و خشک خاصيت :بسيار گيرنده است . اندام هاي راننده :مي گويند چه بخورند يا بمالند کرم و کرم کدو را بيرون مي آورد . کندر صمغي است از شهري که يونانيان آن شهر را کندر مي خوانند . گاهي کندر را از شهري مي آورند که نامش (مرباط ) است . بهترين نوع کندر قسم نر و سفيد رنگ و مدور شده اش است که اگر بشکند ميانش زرد طلايي رنگ چسبيده است . مزاج :خود صمغ کندر گرم و خشکاننده است . پوست صمغ کمي از صمغ سردتر و خشکاننده تر است . خاصيت :در کندر قبضي بسيار کم است .رساننده است و سوزشي براي گوشت در بر ندارد .نزيف خون را بند مي آورد و اگر زياد از لازم به کار رود خون را مي سوزاند . دود کندر در قبضي و خشکيدن از همه قوي تر است . آرايش :کندر با عسل مخلوط شود و بر کژدمه بگذارند خوب مي شود . پوست کندر علاج آثار زخم است . کندر مخلوط با سرکه و روغن زيتون را بر جايي که درد مرکب دارد بمالند سودمند است .درد مرکب دردي را مي گويند که برجستگي هاي زگيل مانند از پوست برآيد و احساسي مثل جاي پاي مورچه بر بدن حس مي شود . ورم و جوش :مخلوط با قيموليا و روغن گل علاج ورم گرم پستان است . کندر در ضمادهاي تحليل برنده ورم دروني مفيد است . زخم و قرحه :بهترين خوب کننده زخم هاي تازه است . زخم هاي ساري را از سرايت باز مي دارد . کندر باپيه اردک داروي بيماري ويروسي است .کندر و پيه خوک علاج زخم هاي لبه اي و ترک هاي ناشي از سرماست .زخم هاي سوختگي را بهبود مي بخشد . سر :هوش و فکر را تقويت مي کند .بعضي مردم را نصيحت مي کنند که هميشه ناشتا آب خيسانيده آن را بخورند . اما زياد خوردنش سر درد مي آورد .کندر با نطرون مخلوط باشد و سر را با آن بشويند سپوسه و شوره را از بين مي برد .اگر کندر را با آب انگور کهنه در گوش بچکانند درد گوش تسکين مي يابد . کندر با زفت مخلوط باشد يا همراه روغن زيتون يا آميزه شير شود و بر صدفه ي گوش بمالند ترک ها را بهبودي مي بخشد . خون دماغ حجاب مغزي را قطع مي کند . در دردهاي گوش ناشي از کوبيدگي بسيار سودمند است . چشم :زخم هاي چشم را پر مي کند و خوب مي نمايد . ورم مزمن چشم را مي رساند . دود کندر ورم گرم چشم را بهبود مي بخشد .جريان رطوبت هاي چشم را بند مي آورد . زخم هاي پليد چشم را درمان مي کند .چرک و خون زير قرنيه را پاک مي کند . کندر يکي از داروهاي بسيار با ارزش براي ناخته سرخ کهنه شده چشم است . در علاج جوش سرطاني چشم مفيد است . نفس کش و سينه :کندر مخلوط با قيموليا و روغن گل ورم گرم پستان تازه زاييده را خوب مي کند . يکي از داروهاي قصبت الريه بشمار مي آيد . اندام هاي غذا :کندر استفراغ را بند مي آورد .پوست کندر معده را قوي مي گرداند ، از سستي باز مي دارد و از هر قسم ديگر کندر براي معده گرمي رسان تر است و در گوارش مفيدتر . پوست کندر براي بهم آوردن معده سست از هر چيز بهتر است . اندام هاي دفعي :از بي اشتهايي و فساد معده جلوگيري مي کند . خونريزي زهدان و مقعد را بند مي آورد . زخم هاي پليد مقعد را از سرايت کردن باز مي دارد .بشرطي که از کندر فتيله سازنده و در مقعد داخل کنند . تب ها :در مداواي تب هاي بلغمي مفيد است . زهر :اگر کندر زياد با آب انگور يا با سرکه بخورند سم است . کور گندم گلي است سبک وزن و به چوبک اشنان شبيه است . بهترينش آن است که از سرزمين بربر مي آورند و هر آنچه ره آورد رقه است خوب نيست . مزاج :تر و سرد است . خاصيت :خشکاننده است و رطوبتي هم دارد . گويند خونريزي را بند مي آورد . آرايش:بسيار چاقي مي دهد . کوشنه ديسقوريدوس گويد :سه نوع کوشنه هست : يکي عربي که سفيد ، سبک ، خوشبوي و مايل به زردي است . دومي از هند است که سياه و به شکل خيار چنبر است . سومي از سوريه آيد که سم است و رنگ چوبش به رنگ چوبي شبيه است که آن را (تند بو )گويند . قسم خوبش کوشنه عربي سفيد ،تازه ، پرمايه ، درشت و رنگ نباخته است که زبان را بگزد و بتراشد . مزاج :گرم و خشک خاصيت :آنقدر تلخي و تندي و حرارت دارد که زخم مي آورد . آرايش :با آب و عسل بر پوست بمالند لکه هاي سياه را بر مي دارد . زخم و قرحه :زخم مي آورد . آنچه تلخ است زخم ترشح دار را مي خشکاند . سر :در علاج بيماري (ليثرغس )مفيد است . سينه :داروي سينه درد است . اندام هاي راننده :خوردنش يا بوسيله ي قيف دود بر کشيدنش بول و حيض را ريزش مي دهد . کرم کدو و کرم هاي ديگر را بيرون مي آورد . غريزه جنسي را تقويت مي کند .آن را بردارند يا بخورند يا در آب پزش بنشينند درد زهدان را درمان مي کند و با آب انگور کهنه بخورند شکم را روان مي سازد . از آنجا که داراي رطوبتي زائد و بادآور است در تقويت جنسي مؤثر است . تب ها :با روغن زيتون مخلوط کنند و بر تن بمالند در تب لرز مفيد است . زهرها :کوشنه را با خاراگوش همراه آب انگور کهنه بنوشند پادزهر نيش مار و ساير حشرات موذي است . کهربا صمغي است همانند سندروس .در شکستن نازک و شکسته اش به رنگ مايل به زردي و سفيدي است و بعضي نوع آن به مايل به سرخرنگي است . کاه و خشکه گياه را بسوي خود مي کشاند و از اينرو آن را کهربا يعني رباينده کاه ناميده اند . مزاج :گرم و خشک خاصيت :خونريزي را از هر کجا باشد بند مي آورد . ورم و جوش :گويند کهربا را بر ورم گرم ببندند سودمند است . سر :خون دماغ را بند مي آورد . ماده آبکي که از سر به سوي ريه سرازير مي شود با کهربا قطع مي شود . چشم :از داروهاي چشم است . سينه :نيم مثقال کهربا را با آب سرد بخورند تپش قلب را آرام مي بخشد و بهترين علاج خون برآوردن است . اندام هاي غذا :بندآورنده استفراغ است . مواد بد را از معده دور مي سازد .با مصطکي مخلوط باشد معده را تقويت مي کند . اندام هاي دفعي :خونريزي زهدان و مقعد را قطع مي کند .بي اشتهايي را از بين مي برد .منبع: کتاب گياه درماني/س





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 940]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن