واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: طالبی: سینمای ایران تحت حکمرانی موساد است درفیلم آژانس شیشهای یک سکانس بود که یک نفر نامهای از جایی آورده و حاجی و عباس را برای درمان به خارج میفرستد. شما احساس میکنید سیستم ولایت دارد مدیریت میکند. جهان: ابوالقاسم طالبی طی گفتگویی ضمن انتقاد از فضای حاکم بر سینمای ایران،عملکرد بخش بین الملل بنیاد سینمایی فارابی به عنوان وزارت خارجه سینمای ایران در 30 سال پس از انقلاب،عملکرد خاتمی در دوران وزارت ارشاد و ....فضای فعلی حاکم بر سینما را امنیتی و سیاست زده خواند.ابوالقاسم طالبی در این گفتگو عنوان کرده که سینما نه، از طرف سرویسهای امنیتی ایران، بلکه از طرف رایزنهای فرهنگی سفارتخانهها موضوع را سیاستزده و سپس امنیتی کردهاند.وی در پاسخ به این پرسش که یعنی آنها فضای امنیتی در سینمای ما ایجاد کردند، مثلاً سازمان موساد و اینتليجنت سرویس؛گفته است که :بله سینمای ما تحت سیطره و حکمرانی برنامههای این سازمانهای جاسوسی است. صحبت من این است که ای مسؤولین نظام اسلامی ما را از دست عوامل این سازمانها رها کنید، کمک کنید ما نفس بکشیم در فضای انقلاب اسلامی کمک کنید. ما اگر گفتیم طرفدار انقلاب و حکومت اسلامی هستیم اینطور مطرود هژمونی مک کارتی سینما ایجاد شده توسط عوامل سازمانهای جاسوسی نشویم، باید فریاد بزنیم یاللمسلمین به داد ما برسید اینجا اگر کسی بخواهد سخت طرفدار ارزشهای انقلاب اسلامی باشد هنرمندش نمیخوانند حتی اگر از هر پنجهاش هنر ببارد، ریاکارش می خوانند، تخطئهاش میکنند. مزدورش میدانند چنان فضاسازی میکنند که شخص بترسد و عقب بکشد اما اگر مثل یک گربه زیر دست و پای انگلیس، فرانسه و کانادا میومیو کند مردمش و وطنش را بفروشد افتخارات ملیاش را به سخره بگیرد و دین مردم مظلوم را وارونه جلوه کند هنرمندش میخوانند.کارگردان سریال "به کجا چنین شتابان در ادامه این گفتگو که با روزنامه وطن امروز انجام گرفته،در پاسخ به این پرسش که یعنی نوریزاد الان از نظر عدهای هنرمند شده می گوید: بله، خیلی خوب مثالی زدید آنها نوری زاد را به حساب نمیآوردند این را خود نوری زادهم فهمیده بود. او فهمید تا گذشتهاش را نفی نکند قبولش نمیکنند. وی در ادامه عنوان می کند: مثل 90 درصد کسانی که تازه وارد سینما میشوند و ادعای انقلابی بودن میکنند بعد از یک فیلم میفهمند که باید حرفی نزنند که بوی انقلاب اسلامی بدهد وگر نه نقره داغ میشوند اگر کسی میخواهد بدون هنر هنرمند شود باید برود زیر چتر فرهنگی تعریف شده سفارتخانهها.کارگردان فیلم سینمایی "نغمه" در پاسخ به این پرسش که این افراد آیا فقط با تطمیع کار میکنند یا تهدید، می گوید:با هر دو، میتوانید از افراد سوال کنید که چند بار از صنف با آنها تماس گرفته شده تا مطلبی را امضا کنند یا در جلسهای شرکت نکنند و اگر هم کسی میگفت من با جناح فلان و بهمان کاری ندارم به او میگفتند مگر نمیخواهی در سینما به کارت ادامه بدهی. واقعاً هم این کار را میکردند چرا که آنها در اغلب شوراها و مراکز تصمیمگیری نفوذ دارند و میتوانند براحتی از ادامه فعالیتهای یک نفر جلوگیری کنند. لذا وقتی یک منشی صحنه، دستیار فیلمبردار و یا کارگردان از طرف این تفکر تحت فشار قرار میگیرد در حالیکه در بعضی مواقع برای حذف یک پلان میگویند زیر بار ارشاد و نظارت نمیرویم.وقتی رئیسجمهور ایران جلسهای با هنرمندان میگذارد چه کسی سینماگران را تحت فشار قرار میدهد که در این جلسه حاضر نشوید، مشخص میشود که این یک موضوع کاملا امنیتی از جانب سازمانهای جاسوسی مستقیم یا غیرمستقیم هدایت و مدیریت میشود و هیچ ربطی به فرهنگ ندارد. متاسفانه نیروهای مسؤول هم برای اینکه ژست فرهنگی بگیرند برخورد مطلوبی با خطاکاران این عرصه نکردند و نمیکنند. فضا را دست سفارتخانههای ویزا دهنده و دعوت کننده به مراسم فرهنگی و جشنوارهها دادهاند، البته اکثریت حال دعوا ندارند نه اینکه همه وابسته باشند بلکه میخواهند کار کنند. کارگردان فیلم سینمایی "آقای رئیس جمهور"در پاسخ به این پرسش که خیلیها میگویند نگاه امنیتی از طرف دولت و نظام به سینماست اما شما به این معتقد نیستید،عنوان می کند:البته که معتقد نیستم، چون نیست اگر بود که قبادی نمیتوانست فیلم بسازد بدون پروانه ساخت با افرادی که همگی عضو صنوف رسمی خانه سینما هستند واقعیت این است که ما تحت تور سفارتخانهها و دستگاههای امنیتی خارجی هستیم. چطور میشود که در میهمانی سفارت فرانسه 200 هنرمند شرکت میکنند.کارگردان فیلم سینمایی "دست های خالی" در پاسخ به این پرسش که آیا میتوانید چند نفر از كساني که تفکر سفارتخانهها را نمایندگی میکنند نام ببرید،می گوید:کار من نیست. عده خیلی کمی در این وادی بازیچه سیاستبازان و آدمهایی که در دست آنها هستند و به الاف و الوف رسیدند،شدهاند و نام هنرمندهم مدال سینهشان. ما سینماگریم، نباید درگیر این مسائل شویم. اگر 4- 3 دفعه ماها را به دادگاه ببرند دیگر نمیتوانیم کار هنری انجام بدهیم. هنرمند وقتی کار نکند از صحنه حذف میشود.کارگردان فیلم سینمایی "جنگ کودکانه" همچنین در پاسخ به این پرسش که مگر اینها جز اینکه مثلاً کار به بچههای سالم ندهند کار دیگري هم میتوانند بکنند،می گوید: خشنترین برخورد با هنرمند نادیده گرفتن او است. دوره ریاست آقای خاتمی بر وزارت ارشاد، بچههایی که مشخصا اعلام کردند ما ولایتفقیه را قبول داریم و پای انقلاب ایستادهایم و خواستند ولایتفقیه را در یک فیلم نشان دهند یعنی قصهای بسازند که در آن مدیریت ولی مشخص شود، همانگونه که سینمای آمریکا صدها فیلم ساخته و اقتدار حکومت و کانون اصلی قدرت را در برخورد با فساد داخل بدنه حکومت از پلیس تا کنگره و وزیر نشان داده. هنرمند مسلمان ولایتی هم میتوانست این کار را بکند اما تحت هجوم و فشار جریانی قرارشان دادند که هرگز چنین اتفاقی رخ نداد و حتی الان که من میگویم هم عدهای میگویند چه حرفها میزنند. مدیریت ولایت فقیه را چه به سینما؟ابوالقاسم طالبی در پاسخ به این پرسش که اگر یک مثال بزنید برای ما و خوانندگان مفید است که سینما و مدیریت ولایت فقیه چطور جمع میشوند،عنوان می کند: درفیلم آژانس شیشهای یک سکانس بود که یک نفر نامهای از جایی آورده و حاجی و عباس را برای درمان به خارج میفرستد. شما احساس میکنید سیستم ولایت دارد مدیریت میکند. کارگردان سریال "به کجا چنین شتابان" در مقابل این سئوال که شما می گویید اگر از پاپ، کلیسا، فمینیسم، غرب و تکنولوژی فیلم بسازید کار روشنفکرانه و هنری محسوب میشود اما اگر از ولایت فقیه در فیلمتان دفاع کنید دیگر جایی در سینما ندارید ولی حاتمیکیا که الان هست،بیان می کند:سازنده آژانس هم بعد موج مرده را ساخت که مبارزان حزب الله با آمریکا مثل دون کیشوتهستند شما فکر نمیکنید هژمونی که از آن یاد میکنم مستقیم و غیرمستقیم او را واداشت که آنگونه بگوید البته ممکن است خودش منکر باشد ولی تحلیل حقیر همین است که عرض میکنم.کارگردان مجموعه "بازگشت پرستوها"همچنین در پاسخ به این سئوال که پس شما معتقدید ضعف سینمای ما از ضعف فنی کارگردانهای ما نیست،بیان داشت: اتفاقا ما کارگردانهای بسیار خوش ذوقی داریم. اما تحت تور امنیتی سفارتخانهها هستیم و آنها فعالیتهای سینمایی ما را بشدت محدود کردهاند. من وقتی به خارج از کشور سفر میکنم به سختی باید خودم محلی را برای زندگی و کارم بیابم ولی اگر جزو جریان ولایی نباشم، رایزن فرهنگی و سفیر به استقبال من میآیند، بهترین محل را برایم مهیا میکنند و به ميهمانیهای مخصوص دعوت میشوم. برویدتحقیق کنید ببینید چقدر تفکر ولایی مظلوم است در سینمای ایران. طبیعتا ظرفیت افراد هم تا مدتی است و ناامید میشوند. میبرند و این بریدگی اول در کارهایشان بروز و ظهور پیدا میکند بعد در گرایشهای جناحی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]