واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نه افراط و نه تفریط درس سحر
در باب حافظ همواره گروهی رو به افراط رفته و گروهی نیز تن به تفریط دادهاند ولی ما با دو معیار؛ یکی کتاب خدا و دیگری عقل، رو به سوی این بزرگوار داریم و میکوشیم که توصیه کتاب خدا و عقل را از یاد نبرده و در این امر راه اعتدال را پیش گیریم. ما حساب حافظ را از حساب معصوم جدا می کنیم و هرگز تن به این افراط در نمیدهیم که آنچه این بزرگوار به نظم کشیده عین صواب است و یا راه هرگونه خطا و لغزش در سخن او مسدود می باشد؛ به ویژه آن که پای
شعر و شاعری نیز در میان است که البته در این وادی تهدید خطا جدیتر خواهد بود، زیرا در سخن شعری گاهی واژه ها به جهت حفظ سجع و قافیه بر شعر و شاعر تحمیل میشوند و گاه جهت ایجاد تناسب میان واژه و وزن تناسب میان واژه و معنا تهدید خواهد شد، حال آن که در مقام نثر این جبر و محدودیت جای خود را به اختیار محض میسپارد و در نتیجه ضریب خطا کمتر خواهد بود.پس، در حقیقت حالت شعری نوعی قید و بند است که محدودیت شاعر را فراهم میکند و این محدودیت وقتی نمایان تر است که بنای شاعر بر طرح
عوالم بالا و بیان احوال عارفانه باشد. از این رو شیخ محمود شبستری در پاسخ کسی که پرسشهایی داشته و آنها را با زبان شعر به نظم کشیده و از وی نیز خواسته بود که پاسخ ها با زبان شعر باشد، می گوید: مرا از شاعری خود عار ناید چو ما از لفظ خود در تنگناییم که در صد قرن چون عطار ناید چرا قیدی دگر بر خود فزاییم بنابراین قطع نظر از این که انسان در هر شأن و شرایطی که باشد معصوم نخواهد بود، و از این رو لغزش و خطا در باب او محتمل و بلکه مسلم است،
نفس شعری بودن سخن نیز مزید بر علت خواهد شد که گاه تحمیلاً موجبات کاهش استحکام سخن را فراهم میسازد. و همین دو امر چراغی روشن و درخشان فرا راه ماست که جاده افراط را نپوییم. و البته تفریط هم نخواهیم کرد، و هرگز نمیگوییم چون در دیوان حافظ ابیاتی به ظاهر ناموافق با آیات کتاب خداست پس گمراه کننده است و باید آن را از خود دور داشت؛ زیرا نفس این که یک کتاب اگر برای کسی و یا کسانی زمینه گمراهی و انحراف را فراهم سازد باید آن را مردود و مطرود و باطل انگاشت خود سخنی ناصواب و ناصحیح است، و اگر بنا باشد چنین سخنی پیروی شود کار به جایی منتهی می شود که قرآن کریم را نیز باید از نظر دور داشت چرا که آن کتاب مبارک در باب خود میگوید: «به وسیله این کتاب کسانی هدایت و کسانی نیز گمراه میشوند ». از این گذشته سیره انبیاء و اولیای حق ما را بر آن میدارد که حتی از کافران بیاموزیم هم چنان که آن بزرگواران خود به امر خداوند حتی سخنان نصیحتگونه ابلیس را میشنیدند.بنابراین باید از همه کس و همه چیز آموخت، از این رو وجود مبارک امام علی (ع) فرمود:انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال به آن چه گفته می شود نظر کن، و نه به آن کس که میگوید. البته در اینجا نکتهای که نباید از نظر دور داشت آن است که پارهای انسانها از درک و دانش بالایی برخوردارند و بدین وسیله سخنان ناصواب را از ناصواب به خوبی تمیز داده و میشناسند. طبیعتاً به چنین کسانی همان باید گفت که علی (ع) فرمود، اما کسانی که به این درجه و مرتبت نرسیدهاند این سخن امام صادق (ع) را باید آویزه گوش خود سازند که:فلینظر الانسان الی علمه الذی عمن یأخذ آدمی باید ببیند که از چه کسی و از کجا دانش خود را برمیگیرد. به هر حال در باب حافظ نه افراط روا میدانیم و نه تفریط. بلکه اعتدال را پیش گرفته و همین را نیز بر همگان پیشنهاد میکنیم و برآنیم که دیوان حافظ ترجمهای از کتاب خداست و مثل تمام ترجمهها از خطا مأمون نمانده است ولی بر خلاف تمامی ترجمهها بسی رسا و گویا و همراه با فرم، ساختار و قالبی هنرمندانه است. ما برآنیم که حافظ حقایق والای عارفانه و معنوی را در قالب و کیفیتی بدیع و جذاب بستهبندی نموده و به بازار معرفت عرضه داشته است، هم چنان که امروزه دیگران مسائل سست و بیاساس خود را با چنین کیفیتهایی می آرایند و بدین وسیله سخنان ناصواب و ناصحیح خود را روانه دلها می سازند. کسی میگفت در بخش صادرات مواد غذایی کیفیت مواد غذایی شما بالاست ولی از آنجا که از فرم و بستهبندی جذاب و مناسبی برخوردار نیست در بازار جهانی خریداری ندارد و اگر کسانی هم خریداری میکنند تنها از آن روست که آنها را در بستهبندی های زیبا جای داده و با قیمتی گزاف به فروش رسانند، همان طور که در کارهای غیرکیفی خود چنین می کنند. این مسأله دقیقاً در امور معنوی نیز صادق است؛ و راز توفیق و ماندگاری حافظ نیز رعایت همین دقیقه و حقیقت است.ادامه دارد ...استاد محی الدین حائری شیرازیتهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2050]