واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: لطافت روح
اراد شیخ به خاندان وحی رسیدگی به امور طلاب عشق به مردم توکل و ایمان قوی توسعه مسجد مقدس جمکران نقل کرده اند که امام خمینی رحمه الله در درس اخلاق خود که روزهای چهارشنبه و پنج شنبه در مدرسه فیضیه تشکیل می شد، هر گاه می خواست مردی مجاهد و یک مؤمن حقیقی و انسان نمونه و پرهیزکار را معرفی کند، مرحوم بافقی را مثال می زد و می فرمود: «هر کس بخواهد در این عصر مؤمنی را زیارت و دیدار کند که شیاطین تسلیم او می شوند و به دست او ایمان می آورند، مجاهد بافقی را ببیند». ارادت شیخ به خاندان وحیمرحوم حاج شیخ محمدتقی بافقی، در طول مدت اقامت خود در نجف، شب های پنجشنبه به مسجد سهله می رفت و در آن جا، شب زنده داری می کرد. صبح پیاده عازم کربلا می شد، چهارده فرسخ راه را پیاده می پیمود تا شب را در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام ، گذرانده، به عرض ادب بپردازد. صبح نیز پس از زیارت حضرت عباس علیه السلام ، به نجف باز می گشت تا به موقع برای تحصیل و تدریس آماده باشد. مرحوم بافقی افزون بر برنامه های یاد شده که یک بار هم در طول اقامت ایشان در نجف ترک نشد، دوبار پیاده از نجف به مکه و مدینه مسافرت کرد و هفت بار نیز پیاده از نجف به مشهد مقدس مشرف شده، دوباره به نجف بازگشت. چنین مسافرت هایی با پای پیاده، آن هم در عصری که هواپیما و ماشین، مرکب راهوار مردمان است، شکوه ارادت و سخت کوشی شیخ را به نمایش می گذارد. رسیدگی به امور طلابیکی از دغدغه های مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی یزدی، رسیدگی به امور محصلان علوم دینی بود. ایشان هر ماه به طور مرتب و با ترتیب خاصی، به طلبه های حوزه علمیه قم شهریه می داد. بدین ترتیب که شهریه هر یک از آن ها را در پاکت می گذاشت و خود شخصا به حجره یا منزل آنان می برد تا هم احوالی از ایشان بپرسد و از نزدیک در جریان مشکلاتشان قرار بگیرد، و هم کمک مالی بکند و اندکی از اشتغال های بی مورد آنان بکاهد، تا با خیال راحت درس بخوانند. عشق به مردمدر نوزدهم تیرماه سال 1314ش، واقعه مسجد گوهرشاد پیش آمد. به دنبال اعمال فشار مأموران دولتی برای کشف حجاب، عده زیادی از مردم در حرم امام رضا علیه السلام و مسجد گوهرشاد متحصن شدند و اعلام کردند تا مسأله حجاب زنان حل نشود، از آن جا خارج نمی شود. رضاخان برای پایان دادن به این قضیه، دستور داد چنان چه مردم با تهدید از مسجد خارج نشوند، به آنان تیراندازی کنند. بدین ترتیب، بیش از دوهزار نفر از زائران حرم رضوی و مردم به قتل رسیدند. حکومت، جنازه کشته شدگان رابدون رعایت موازین شرعی دفن کرد و تمام شهر مشهد از این واقعه عزادار شد. مرحوم بافقی پس از شنیدن این خبر، از فرط ناراحتی سکته کرد و مدتی بستری شد. وی پس از این که اندکی بهبودی یافت، با وجود این که از سوی دولت ممنوع الخروج بود، تاب نیاورد و به مشهد رفت تا تسلایی بر دل داغدیده مردم آن دیار باشد. توكل و ايمان قوي مرحوم رازي در ادامه ميفرمايد:"فقيه بافقي" هم قدم به قدم با "آيت الله حائري" همگام شد و در استحكام اين بنا كوشيد و همواره حامي آيت الله حائري در نگهداري حوزه و رسيدگي به وضع طلاب بود. به عنوان مثال آيت الله حائري ميفرمود: اول ماه اگر پول نرسيد چه بايد كرد؟ آقاي بافقي ميفرمود: آن به عهده من، اگر در هنگام پرداخت نرسيد مرا خبر كنيد تا از "رزاق ذوالقوه المتين"، روزي نوكران وليش، صاحب الامرعجلالله تعالي فرجه الشريف را دريافت كنم. از قضا بعضي اوقات كه دير ميشد به ايشان خبر ميدادند و مرحوم حائري ميگفت: حالا تو جواب طلاب را بده. و شيخ بدون تأمل ميگفت: اگر تا عصر از خداوند شهريه نگيرم، بنده خدا نيستم.هنوز برخي افراد آن زمان هستند كه ديدهاند و ميدانند كه آيت الله بافقي، در چنين شرايطي به مدرسه فيضيه ميرفت و طلاب را جمع ميكرد و ميگفت: با من به مسجد بالاي سر حضرت معصومه سلام الله عليها بياييد كه با خدا كار دارم. ايشان هم در جلوي آنها مشغول دعا و صلوات بر پيامبر و آلش ميشد و ميگفت: خدايا اينها نوكران و لشكريان ولي و حجت تواند؛ و زياد صلوات ميفرستاد، اتفاقاً استغاثه و دعا ناتمام بود كه باب فرج به روي آنها گشوده ميشد و پول ميرسيد و اين قضيه مكرراً رخ داد. توسعه مسجد مقدس جمكران تا قبل از ورود مرحوم بافقي اين مسجد، متروك بود و چندان به آن توجهي نميشد تا اينكه آن بزرگوار با روح با عظمت و همت مردانه قصد رفتن به آن مسجد و دعوت و تشويق مردم به آن مكان شريف را كرد ، در هر هفته يك مرتبه يا بيشتر، خصوصاًً در شبهاي پنجشنبه و جمعه كه با تحصيل طلاب مزاحمتي نداشت، به آنجا مشرف ميشد و همراه با جمعي از طلاب متدين و پرهيزكار شب را تا صبح بيتوته ميكرد . سپس اقدام به تعمير آنجا و ساختن آب انبار كرد. حتي خود نيز با شوق زيادي كار ميكرد و به قدري در احياء مسجد كوشيد كه تا كنون مردم مرهون اقدام و همت ايشان هستند.منبع: پایگاه حوزه - پایگاه صالحینتهیه و فرآوری: محمد حسین امین - گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 438]