تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):توكّل كردن (به خدا) بعد از به كار بردن عقل، خود موعظه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815381005




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رضازاده دروغ مي گويد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: رضازاده دروغ مي گويد حسين توكلي قهرمان المپيك سيدني

حسين رضازاده اين روزها به ورزشكاري به شدت نامحبوب درجامعه ايران تبديل شده است. او كه زماني در قلب يكايك ايرانيان جاي داشت، امروز ديگر از سوي دوستان جاني اش نيز به عنوان ورزشكار و يا حتي انساني اخلاقي شناخته نمي شود. رضازاده اخيراً براي توجيه اخراج حسين توكلي از كادرفني تيم هاي ملي، گفته بود كه "بازي كردن او با بازيهاي كامپيوتري در اردوي تيم ملي" دليل كنار گذاشته شدن توكلي از تيم هاي ملي بوده است. حسين توكلي، دارنده طلاي المپيك 2000 سيدني و نخستين وزنه بردار طلاآور ايران در بازيهاي المپيك در دوران پس از انقلاب، در واكنش به اظهارات رضازاده، سخنان مهمي را به خبرنگار خبرگزاري ايسنا گفته است كه با توجه به اهميت حرفهاي توكلي، متن اين گفتگو به طور كامل منتشر مي شود. ***حسين زير سايه حسيــــــن به طور حتم پس از بازي‌هاي سيدني در حق من تبعيض شد. آن تبعيضي كه بعد از بازي‌هاي المپيك سيدني برايم به وجود آمد، خوب نبود. من هم طلاي المپيك را گرفته بودم و با توجه به آن داستان‌هايي كه در المپيك سيدني داشتيم و كسب مدال اول در بازي‌ها مشكل شده بود، من نخستين مدال را كه آن هم طلا بود گرفتم. نمي‌خواهم بگويم كه مدال من ارزشمند‌تر از بقيه بود، ولي نمي‌دانم چرا با من اين طور رفتار شد. اين مساله تاثير زيادي بر روند ورزش قهرماني من داشت. يك مقدار تمركز كاري‌ام كمتر شد. جواني كه هيچ موقع مشكل حاشيه‌اي نداشت، هميشه سر موقع در تمرين بود و برنامه‌ها را دقيق انجام مي‌داد، انگيزه و تمركزش كمتر شد. از آن پس نيز مسائل حاشيه‌اي ديگري به صورت پياپي براي من به وجود مي‌آمد. مشكل نه از مربي بود نه از وضعيت اردو و نه از رضازاده؛ اما آن تبعيض‌ها كه يا از سيستم ورزش و يا از هر جاي ديگر بود، تاثير زيادي بر من داشت. فكر مي‌كردم مدال من كه طلسم شكن كاروان ايران در بازي‌هاي المپيك سيدني بود، آنقدر ارزش داشته باشد كه توجه بيشتري به من شود؛ اما با اين حال هيچ موقع اعتراض نكردم. همان تاثيرات بود كه نتوانم در رقابت‌هاي سال بعد در آنتاليا خوب شركت كنم و با وضعيت بدي در رقابت‌ها شركت كردم و پس از آن هيچ موقع ديگر نتوانستم خود را جمع‌وجور كنم. من توقع بهتر و بيشتري از خودم داشتم و مي‌توانستم نتايج بيشتري را كسب كنم. پس از سيدني توقع رسيدگي مالي نداشتم؛ اما بزرگ‌ترين دغدغه‌ من در مورد اهداي نشان شجاعت بود. آن موقع به هر سه مدال‌آور ديگر بازي‌هاي المپيك سيدني (كه دو مدال طلا و يك مدال برنز بود)، نشان شجاعت دادند؛ اما نفهميدم كه چرا اين نشان تنها به من تعلق نگرفت تا روحيه مضاعفي بگيرم. آيا عيار مدال‌ آنها بالا بود و عيار مدال من پايين‌تر؟ آيا نشان شجاعت در بين اين چهار نفر فقط حق من نبود؟ اين نخستين حق من بود كه به من نرسيد. فكر مي‌كنم مديراني كه آن زمان در فدراسيون بودند، به هيچ عنوان مساله من را پيگيري نكردند. من دنبال هيچ مساله حاشيه‌اي نبودم و براي موفقيت كشورم همه تلاشم را كرده بودم. آيا من بايد حرف‌هاي خيلي جالب‌تر مي‌زدم تا مورد توجه مديران قرار بگيرم؟ وقتي من مدال گرفتم، آن هم طلايي كه نشان داد من از همه بالاتر بودم، آخرش چه شد؟ بيشتر مانورها بر روي رضازاده شد. جوايز براي او بود و او همه جا دعوت مي‌شد؛ اما باز هم براي من مهم نبود. حال آن دوران گذشته و اكنون مي‌خواهم در مورد حال سخن بگوييم. حسين، مربي خوب و موفق مربي‌گري از ابتدا براي من جالب بود. حتي زماني هم كه ورزش مي‌كردم، در استان‌ها اين كار را انجام مي‌دادم. پس از ورزش هم پيشنهادهاي مربي‌گري‌ به من شد، حتي از داخل و يا خارج از ايران؛ اما من با تيم ملي جوانان و نوجوانان شروع كردم و فكر مي‌كنم در آن دوران موفقيت‌هايي را كسب كردم. اين‌ها هم برگرفته از همان تجربياتي بود كه در دوران قهرماني كسب كرده بودم. با توجه به اينكه خودم در سطح بالا ورزش كرده بودم، به خوبي شرايط ورزشكاران را درك مي‌كردم. به ويژه از لحاظ روانشناسي و از لحاظ روحي ـ رواني. ابتدا بر روي روحيات شاگردانم كار مي‌كردم. من درك مي‌كردم كه ورزشكاري كه در اين سن و سال از خانواده‌اش فاصله گرفته و در آن محيط حاضر شده، بايد شرايط را برايش فراهم مي‌كرديم تا با محيط جديد سازگار شود و بتواند استعدادهايش را بروز دهد. در چند ماه اول اين مسائل با ورزشكاران كار مي‌كردم تا به او اعتماد به نفس بدهم كه بتواند در وزنه‌برداري خوب نتيجه بگيرد. اين رويه خيلي براي من نتيجه‌ بخش بود. چرا كه ما ايراني‌ها عاطفي هستيم و كار كردن روي مسائل عاطفي نتيجه‌بخش است. من شاگرداني از خانواده‌هاي طبقه پايين داشتم و بايد روي مسائل روحي ـ رواني آنها كار مي‌كردم. اين يكي از عامل‌هاي اصلي موفقيت من در تيم‌هاي ملي نوجوانان و جوانان بود. ما در رقابت‌هاي نوجوانان و جوانان آسيا اول شديم. در نوجوانان جهان اول شديم و در جوانان جهان هم سوم. همه چيز به نام حسيــــــن من احساس مي‌كنم همان روندي كه در المپيك (سيدني) وجود داشت، حتي در دوران مربي‌گري من هم ادامه پيدا كرد. رضازاده قهرمان بزرگي بود. آدم بزرگي هم بود. چيزي كه من استنباط مي‌كنم اين است كه او حداقل آدم بزرگي بود.اين اتفاقي كه در رسانه‌ها مي‌افتاد و همه موفقيت‌هاي تيم‌هاي پايه به نام رضازاده درج مي‌شد، به نوعي ضعف رسانه‌هاي ماست كه به خوبي واقعيت يك ماجرا را بررسي نمي‌كنند. اما حسين توكلي حداقل فعاليت‌هايي كه كرده مشخص است و ادعاهايي كه افراد مي‌كردند، به خودشان مربوط است. من يك بار به عنوان مربي در رقابت‌هاي قهرماني آسيا شركت ‌كردم كه به جرات مي‌توانم بگويم عملا به عنوان سرمربي كار مي‌كردم. اما از افشارزاده تشكر مي‌كنم كه در همين دوران كه من فاصله زيادي از ورزش گرفته بودم، دوباره به وزنه‌برداري دعوتم كرد. امثال من هم باز بودند كساني كه از قهرمانان وزنه‌برداري و از آن تيم طلايي بودند كه همگي به تيم ملي دعوت شدند. ما در اردن با قدرت اول شديم. آن تيم به ركوردهاي خيلي خوبي رسيده بود. هم در جوانان و هم در نوجوانان با قدرت قهرمان شده بود.پس از آن من سرمربي تيم جوانان شدم و زالاي و قاسمي هم كنار من بودند. تيم در كلمبيا در رقابت‌هاي جوانان جهان در حالي كه دو نفر اوتي داشت، با 6 نفر عنوان سوم را كسب كرد و در چهار وزن مدال گرفتيم و همه وزنه‌برداران ما در گروه A وزنه‌زدند. من آنجا شاهكار نكردم اما به هر حال همه تيم خوب كار كرديم. اين‌ها افتخارات من بود و خيلي از كارهاي ديگر هم انجام دادم كه حتي در شرح وظايفم نبود، اما بنا به علاقه‌اي كه داشتم اين كارها را كردم. هيچ موقع هم در پي نمايش دادن افتخاراتم نبودم. كارهايم را به نمايش نمي‌گذاشتم. شايد يكي از مشكلات من اين بود. همين هم بود كه همه چيز به نام رضازاده رقم مي‌خورد. كاسه صبر لبريز حسين من هميشه آدم صبوري بوده‌ام و در مورد مشكلاتي كه به وجود مي‌آمد، چيزي نمي‌گفتم؛ اما امروز پس از اتفاقاتي كه در فدراسيون افتاده و صحبت‌هايي كه عليه من كرده‌اند، كاسه صبر من را هم لبريز كرده‌اند و آمده‌ام كه از حيثيت خودم دفاع كنم. من هميشه به دوستان خودم اين فرصت راداده‌ام كه در مسير درست باقي بمانند؛ اما انگار در مورد برخي‌ها اشتباه مي‌كردم و آنها با من خوب برخورد نمي‌كنند. من در كنار رضازاده بودم و علاقه‌اي به رسانه‌اي شدن خيلي از مسائل نداشتم، چرا كه آن موقع خودم را هم عضو خانواده مي‌دانستم؛ اما امروز كه مسائل خصوصي ما در رسانه‌ها مطرح مي شود، مي‌فهمم كه اين آخر داستان است. من قبول دارم كه در تيم ملي‌اي كه من هم به عنوان يك مربي آن بودم از سوي كادر فني كارهاي اشتباه‌هايي رخ مي‌داده؛ اما مي‌دانم كه باصحبت‌هاي من و حتي با افشاگري‌ها هم اتفاق خاصي رخ نمي‌دهد. علاقه‌مند هم نيستم كه اكنون چيزي از آن مسائل را مطرح كنم. چرخش 180 درجه‌اي حسيـــــــن من احساس مي‌كنم همين كه در شرايط كنوني يك عامل موفقيت را از تيم ملي كنار مي‌گذاريم، يك كار اشتباه است و اين نشانگر اين است كه ما رويه‌هاي غلط را مي‌خواهيم ادامه ‌دهيم. خيلي‌هايي كه امروز به اين ميز و صندلي‌ها چسبيده‌اند و اين كارها را انجام مي‌دهند، خودشان وقتي ورزشكار بودند اين رويه را قبول نداشتند؛ اما امروز يك چرخش 180 درجه داشته‌اند. يك سري دوست قديمي كه مي‌توانستند در وزنه‌برداري نتايج خوبي كسب كنند، همه پراكنده شده‌اند. اگر قرار بود هر كدام از تيم ايوانف، امروز يك گوشه‌اي از كار را بگيرند، مشكلات زيادي حل مي‌شد. ما بايد مشكلات خودمان رادر خودمان حل مي‌كرديم، نه اينكه افشاگري مي‌كرديم. اما فكر مي‌كنم فدراسيون اكنون جنبه اين كار را ندارد. حتي امروز من را كه اهل شكايت نبودم، صدايم را درآوردند، چه برسد به بقيه. من به دنبال پايداري و موفقيت اين خانواده بوده‌ام؛ اما آنها رفتار خوبي با من نداشتند. امروز هم من ادعاي زيادي نداشتم، اما موقعي كه كسي كه علمش كمتر و ضعيف‌تر از من است، در راس تيم ملي قرار مي‌گيرد، برايم تاسف‌آور است. يا مي‌بينم كه درباره من در روزنامه‌ها حرف‌هاي كوچكي را مطرح مي‌كنند. با اين حال من دوست داشتم به تيم ملي كمك كنم؛ اما وقتي رضازاده عنوان مي‌كند كه توكلي در اردو بازي‌هاي كامپيوتري انجام مي‌داد، برايم خيلي كودكانه است. اين براي من بد است كه او درمورد من اين گونه صحبت كند. من فكر مي‌كنم اين صحبت را رضازاده از آن جهت مي‌كند كه هيچ دليل محكمي براي كنار گذاشتن من از كادر فني تيم ملي نداشت. اگر دليل محكم‌تري داشت آنها را مطرح مي‌كرد، نه اينكه به اين مسائل كوچك دست بيندازد. اگر ما بخواهيم مسائل خصوصي كه در اردو اتفاق افتاده را مطرح كنيم، با توجه به اينكه ساليان سال با هم بوديم و از جزئيات يكديگر باخبريم، فكر نمي‌كنم كه كار درستي باشد خيلي از مسايل بازگو شود و به نفع كسي نيست. من از رضازاده مي‌خواستم كه به دنبال اين داستان‌هاي كوچك نباشد. من مي‌دانم كه در اردو در اين سال‌ها اتفاق‌هايي مي‌افتاد كه گفتن آنها شرم‌آور است؛ اما نيازي به مطرح كردن آنها نيست. حتي اگر من بازي كامپيوتري هم كرده باشم، مگر خلاف كرده‌ام. حالا چه فرقي مي‌كند كه من با شاگردانم پينگ پنگ بازي كنم يا پلي استيشن؟ اين چه نقطه منفي براي من است؟ آقاي رضازاده مي‌گويد كه شب و ديروقت اين حالت را ديده؛ اما مي‌خواهم بگويم كه آقاي رضازاده كجا من را ديروقت ديده كه اين كار را انجام داده‌ام؟ آقاي رضازاده كه هميشه ساعت 8 از اردو مي‌رفت. كجا نيمه شب به اردو بازمي‌گشت كه اين صحنه را ببيند؟ چرا دروغ مي‌گويد؟ من تا آخر شب كنار شاگردانم مي‌ماندم تا حتي براي آنها لالايي بگويم تا بخوابند. خيلي‌ها مشكل داشتند و با صحبت‌هاي من به خواب مي‌رفتند. رضازاده كجا اين‌ها را مي‌ديد؟ آيا اين صحبتي كه رضازاده در مورد من كرده انصاف است؟ من از آن روز به بعد كه رضازاده اين جمله را گفته هميشه به خودم مي‌گويم خدا را شكر كه رضازاده براي گذشتن از تو به چه دليل پوچي توسل كرده است. او اگر بهانه‌ي بزرگتري داشت، چه كار مي‌كرد؟ تاييد وجود دوپينگ از سوي حسين بحث دوپينگ، بحث پيچيده‌اي است كه بخشي از آن علمي و بخشي فني است كه تنها من مي‌توانم در مورد بخشي از آن اظهار نظر كنم. در دنيا همه چسبيده‌اند به وزنه‌برداري كه اين‌ها دوپينگ مي‌كنند. چون در ميان رشته‌هاي قدرتي، تنها ما هستيم كه حرفه‌اي كار مي‌كنيم و حرفه‌اي آزمايش مي‌دهيم. خيلي‌ها مي‌گويند كه همه داروهايي كه اكنون دوپينگ است از وزنه‌برداري خارج مي‌شود؛ اما اكنون در خيلي از رشته‌هاي ورزشي همچون دوچرخه‌سواري، ‌دووميداني و يا رشته‌هاي ديگر دوپينگ مي‌كنند. وزنه‌برداري چون بيشتر از همه جلوي چشم بوده، اين وضعيت را دارد. شما مطمئن باشيد اگر دوپينگ وجود نداشت اين همه تشكيلات براي مبارزه با دوپينگ به وجود نمي‌آمد. پس دوپينگ وجود دارد. من اعتقاد دارم دارو بخش كوچكي از ورزش حرفه‌اي است. حسيــــــن و ادامه چرخه غلط اميدوارم اتفاق‌هايي كه در وزنه‌برداري ما افتاد و تعداد زيادي دوپينگي شدند، مغرضانه نباشد. صحبت‌هايي كه پس از آن مطرح شد، چندان جالب نبود. اينكه همه بار گناه خود را دوش ديگري مي‌انداختند.من احساس مي‌كنم دست‌هايي هم در دوپينگ‌ها وجود دارد. چرا قزاقستان كه براي المپيك يا پس از آن به خاطر دوپينگ محروم مي‌شود، به زودي بخشيده مي‌شوند و در رقابت‌هاي جهاني هم مدال طلا مي‌گيرد؟ ولي ما يك وزنه‌بردار كه شانس يك مدال را دارد، هزار مشكل برايش به وجود مي‌آوريم.من هم در مورد علي‌حسيني با توجه به اينكه خيلي نزديك به ماجرا بودم، به يك نتيجه قطعي نرسيدم كه مشكل كجاست و چرا موضوع علي‌حسيني حل نمي‌شود و آيا او دوپينگ كرده يا نه؟ اما نكته جالب‌تر براي من آن است كه خيلي‌ها هم جرات بيان كردن واقعيت را ندارند. آن واقعيت‌هايي كه در اردو بوده. برخي بار گناه خود را قبول نمي‌كنند. موقعي كه يك دروغ گفته مي‌شود، متاسفانه بعد از آن هم بايد دروغ بگوييم و اين دروغ‌ها همچنان در وزنه‌برداري وجود دارد. احتمال دارد كه اين دروغ‌ها در روزهاي آينده گريبانگير وزنه‌برداران ديگر شود. من حتي احساس مي‌كنم ديگر وزنه‌برداري با شرايطي كه در آن به وجود آمده، از بين خواهد رفت. فدراسيون با رويه‌اي كه در پيش گرفته شانسي براي موفقيت ندارد. چرا كه كسي نمانده باعث موفقيت تيم ملي شود. مسوولان بايد بدانند كه همه وزنه‌برداري ما رضازاده نيست و يك تيم خوب در سال‌هاي گذشته بوده كه به غير از رضازاده توانسته‌اند افتخارهايي را براي رضازاده كسب كنند. رضازاده اعتبار وزنه‌برداري ما بوده؛ اما نبايد ما به راحتي همه قهرمان‌هاي ديگر را فراموش كنيم. به طور حتم اكنون نيز كساني هستند كه بتوانند موفقيت‌هاي رضازاده را تكرار كنند. من و رضازاده كه از آسمان نيامده‌ايم. ما هم زميني بوديم و به اين نتايج رسيديم. كساني ديگر هم مي‌توانند حتي به نتايج بهتر برسند. اگر قرار است همه كارها را رضازاده انجام دهد و همه جا بنويسند رضازاده، پس بقيه چه كار كرده‌اند؟. خب بقيه را بريزند بيرون ديگر . همين كاري كه مي‌بينيد الان كرده‌اند. با روشي كه ما پيش مي‌رويم، باز هم بايد در انتظار اتفاق‌هاي بد در وزنه‌برداري بود. اين داستان‌هايي كه اين روزها به وجود آمده و كنار گذاشتن نيروهاي اصيل وزنه‌برداري،‌ چنين نتيجه‌اي هم در بر خواهد داشت. به جاي اينكه شعار بدهيم كه من دست همه را مي‌فشارم، بايد در عمل اين كار را بكنيم، نه اينكه فقط شعار بدهيم. تسليت حسين به علي‌حسيني من پيش از رقابت‌هاي باشگاه‌هاي آسيا كه علي‌حسيني در آن ركورد زد، به او گفته بودم كه در اين مسابقه‌ها شركت نكن و يا اگر شركت مي‌كني، دنبال ركورد زني نباش. رفت و آن مسائل پيش آمد و ركوردهاي دنيا را هم زد. وقتي برگشت همه به او تبريك مي‌گفتند؛ اما من به او تسليت گفتم.گفتم كه همين ركوردشكني‌ها باعث مي‌شود برايت مشكلات زيادي به وجود بيايد. من به او گفتم كه ركوردشكني در باشگاه‌هاي آسيا جز اينكه روي تو حساس شوند، هيچ نتيجه‌ي ديگري ندارد.هيچ دليلي نداشت كه او چنين ركوردشكني‌هايي در باشگاه‌هاي آسيا داشته باشد. چرخه غلط در وزنه‌برداري ما ادامه دارد. ما كارهاي ايوانف را اكنون داريم به صورت وارونه انجام مي‌دهيم. من نيامدم بگويم كه در وزنه‌برداري چرخه غلط ادامه دارد. من فقط با اين مصاحبه مي‌خواستم ذهن‌ها را بيدار كنم كه وقتي در مورد من صحبت مي‌كنند، حواس‌شان جمع باشد و مواظب حرف‌زدن‌شان باشند. وقتي كسي كاري به آنها ندارد، پا روي دم من نگذارند. من در دوران مربي‌گري نتايج خوبي كسب كردم و لزومي ندارد كه با اين گونه مصاحبه‌هاي كوچك، شخصيت من را زير سوال ببرند و با اذهان عمومي بازي كنند و اين حرف‌هاي بچگانه را بزنند. حسيــــــن، گزينه‌اي نامناسب براي وزنه‌برداري عملكرد رضازاده اين را نشان مي‌دهد. اگر شخصي برخورد نكنم و نگويم كه به خاطر من و رفتاري كه با من داشته‌، به طور كلي مي‌توانم بگويم تمام دوستاني كه مي‌توانستند به او كمك كنند، از كنارش دور شده‌اند. مانند برخواه، باقري، فلاحتي نژاد و من. همه اين‌ها مي‌توانستند كمك شاياني به تيم‌هاي ملي كنند و بتوانند يك قسمتي از كار را براي فدراسيون و كمك به رضازاده بگيرند. اما طوري با اين‌ها رفتار كرده كه ديگر نمي‌شود جبران كرد. من كه تاكنون در هيچ مصاحبه‌اي از رضازاده انتقاد نكرده بودم، طوري با من برخورد كرده كه اين‌جا آمدم و لب به سخن مي‌گشايم. اوايل فكر مي‌كردم كه رضازاده گزينه مناسبي براي فدراسيون خواهد بود؛ اما وقتي رفتار او را در اين مدت ديدم، تصميمم را عوض كردم. او شعارهايش را عوض كرده و حتي اخلاق و روحياتش نيز عوض شده است. حسين ديگر باز نمي‌گردد من سعي مي‌كنم جايگاهم را حفظ كنم و ديگر به وزنه‌برداري باز نگردم. سعي مي‌كنم خاطرات خوبي را كه در ورزش داشته و مردم از من دارند حفظ كنم. گفتگو: محمدرضا آخوندي، خبرنگار ايسنا





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن