واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: منشأهای خطا از نظر قرآن
از جمله منشأهایی که قرآن برای خطا ذکر میکند، یکی این است که انسان گمان را به جای یقین بگیرد.1 اگر بشر خود را مقید کند که در مسائل تابع یقین باشد و گمان را به عوض یقین نپذیرد، به خطا نخواهد افتاد.2 قرآن روی این مسئله بسیار تاکید نموده است و حتی در یک جا تصریح دارد که بزرگترین لغزشگاه فکری بشر همین پیروی از گمان است و یا در جای دیگر خطاب به پیامبر میفرماید: وَ إِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوكَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ .3 اکثر مردم زمین چنیناند که از گمان پیروی میکنند. تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی کنی، تو را نیز گمراه میکنند چون مردم تابع گمانند نه یقین و به همین دلیل خطا میکنند. و یا در آیه دیگری میفرماید: وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ 4 آنچه را که بدان علم نداری پیروی مکن. این تذکری است که در طول تاریخ اندیشه بشر اول بار قرآن به بشر داده است و او را از اینگونه خطا نهی کرده است. دومین منشا خطا در ماده استدلال که بالاخص در مسائل اجتماعی مطرح میشود مسئله تقلید است. بسیاری از مردم این گونهاند که چیزهای مورد باور اجتماع، باورشان میشود. یعنی چیزی که در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و یا نسلهای گذشته آن را پذیرفتهاند صرفا به دلیل این که نسلهای گذشته آن را قبول کردهاند میپذیرند.5 قرآن میفرماید هر مسئلهای را با معیار عقل بسنجید نه اینکه هر چه نیاکان شما انجام دادند آن را سند بدانید، یا آنکه آن را به کلی طرد کنید. بسا مسائل هست که در گذشته مطرح شده و در همان موقع هم غلط بوده اما مردم آن را پذیرفتهاند و بسا مسائل درست که در زمانهای دور عرضه شده اما مردم به دلیل نادانی از قبول آن خوداری کردهاند. در پذیرش این مسائل باید از عقل و اندیشه مدد گرفت نه اینکه کورکورانه به تقلید پرداخت. قرآن اغلب پیروی از آباء و اجداد را در مقابل عقل و فکر قرار میدهد: وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ.6به ایشان گفته میشود از دستورات الهی پیروی کنید. میگویند آیا از روشهای پدرانمان دست برداریم؟ آیا اگر پدران و مادران شما شعور نداشتند، شما باید جریمه بیشعوری آنها را بدهید. قرآن تاکید میکند که قدمت یک اندیشه نه دلیل کهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب درستی آن، کهنگی در امور مادی راه مییابد اما حقایق هستی هر قدر که زمان بر آنها گذشته باشد کهنه و فرسوده نمیشوند. حقیقتی مثل «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» تا دنیا دنیاست، پابرجا و استوار و صادق است. قرآن میگوید باید با سلاح عقل و اندیشه با مسائل روبرو شد. نباید عقیدهای درست را به دلیل آنکه دیگران برچسب به انسان میزنند رها کرد و نباید عقیدهای را به صرف تعلق داشتن به این یا آن شخصیت بزرگ و معروف پذیرفت. در هر زمینهای باید خود به تحقیق و بررسی در مورد مسائل پرداخت.7 عامل موثر دیگر در ایجاد خطا، که قرآن از آن یاد میکند، پیروی از هوای نفس و تمایلات نفسانی و داشتن غرض و مرض است. به قول مولوی: چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل بسوی دیده شد اکثر مردم زمین چنیناند که از گمان پیروی میکنند. تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی کنی، ته را نیز گمراه میکنند چون مردم تابع گمانند نه یقین و به همین دلیل خطا میکنند. (سوره انعام آیه 116)
در هر مسئلهای تا انسان خود را از شر اغراض بیطرف نکند نمیتواند صحیح فکر کند یعنی عقل در محیطی میتواند درست عمل بکند که هوای نفس در کار نباشد. داستان معروفی از علامه حلی نقل میکنند که شاهد مثالی خوبی است. برای علامه حلی این مسئله فقهی مطرح شده بود که اگر حیوانی در چاه بمیرد و باعث شود که میته نجس در چاه باقی بماند، با آب چاه چه باید کرد؟ اتفاقا در این هنگام حیوانی در چاه آب خانه علامه حلی افتاد و او ناگزیر بود برای خود نیز استنباط حکم بکند. در این مورد به دو طریق امکان حکم کردن وجود داشت; اول اینکه چاه را به کلی پر کنند و از چاه دیگری استفاده نمایند و دیگر اینکه مقدار معینی از آب چاه را خالی کنند و از بقیه آب بلا اشکال استفاده کنند. علامه حلی متوجه شد که در مورد این مسئله نمیتواند بدون غرض حکم کند زیرا که نفع خود او هم در قضیه مطرح بود. این بود که دستور داد ابتدا چاه را پر کنند و بعد با خیال راحت و بدون فشار وسوسه نفس به صدور حکم و ارائه فتوا پرداخت. قرآن در زمینه تبعیت از هوای نفس اشارات زیادی دارد که به ذکر یک مورد اکتفا میکنیم قرآن میفرماید: إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ 8 چیزی غیر از گمان باطل و هوای نفس خود را پیروی نمیکنند. تنظیم : گروه دین و اندیشه سایت تبیانآشنایی با قرآن، ج1 ، استاد شهید آیت الله مطهری1- قاعده اول دکارت هم همین است. او میگوید پس از این هیچ مطلبی را قبول نمیکنم مگر اینکه قبلا وارسی و بررسی نمایم و اگر در صد احتمال، یک احتمال خلاف وجود داشت از آن استفاده نمیکنم و آن را کنار میگذرام معنای صحیح یقین هم همین است. 2- البته باید توجه داشت که در مسائل ظنی و احتمالی و در مواردی که نمیتوان یقین حاصل نمود، میباید همان ظن و احتمال را در نظر گرفت. اما ظن را بجای ظن و احتمال را بجای احتمال باید پذیرفت نه آنکه ظن و احتمال را بجای یقین در نظر گرفت. این دومی است که ایجاد خطا میکند. 3- سوره انعام آیه 1164- سوره اسری آیه 365- این مطلب در یکی از سخنان بیکن هست. و آنجا که یکی از بتهای مورد نظرش را بت عرفی مینامد، منظورش همین تقلیدهای کورکورانه است. 6- سوره بقره آیه 1707- مسئله تقلید از نیاکان یا بزرگان یا مد زمانه و یا رنگ اجتماع که قرآن بشدت از آن نهی میکند نباید با مسئله تقلید از مجتهد اعلم و اعدل که در فقه مطرح میشود و امری واجب است که مبتنی بر رعایت تخصص و استفاده از دانش تخصصی است اشتباه و خلط شود.8- سوره نجم آیه 23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 403]