واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - تمام گستاخیهای «ویکیلیکس» کار آسانژ است که به صورت مفرط به افشای اطلاعات خصوصی دیگران به خصوص زنان علاقه مالیخولیایی دارد. برای سازمانی که بیشتر وقت خود را به فاش کردن رازهای دیگران اختصاص داده است؛ «ویکی لیکس» به ریاست جولیان آسانژ نیز اطلاعات محرمانه ای دارد که حالا گویی جنجالها سراغ خود ویکی لیکس آمده و اطلاعات محرمانهاش در شرف برملا شدن است. یکی از اعضای ارشد ویکی لیکس که در اصل سخنگوی آسانژ محسوب می شود در کتاب خاطرات خود پرده ها را از روی اطلاعات محرمانه ویکی لیکس کنار زده است و درباره خود این سازمان اقدام به افشاگری کرده است. «دانیل دومشتبرگ» در ابتدای تاسیس ویکی لیکس به عنوان یکی از اعضای فعال این سازمان در امور سیاستگذاری توسط آسانژ استخدام شد ولی بعداً به گفته خودش به خاطر شفافیت های بیش از حد ویکی لیکس و اموری مثل بی طرفی سایت در جهت گیری های سیاسی سرخورده شد و تصمیم گرفت از آن جدا شود. او اعتقاد داشت آسانژ بسیار خودرای است و به این مسئله اعتیاد دارد که دوست دارد همه امور در دست خودش باشد و هیچ اعتقادی به همفکری و مشاوره با اطرافیان ندارد. دومشتبرگ آلمانی طراح سیستم های امنیت شبکه در سال 2007 آسانژ را در برلین ملاقات کرد و به سرعت به صمیمی ترین همکار وی در یک سازمان کوچک به نام ویکی لیکس تبدیل شد. در اوایل کار با اشتیاق برنامه های جمع آوری اسناد را طراحی می کرد که از کارهای اولیه آن جمع آوری صدها سند از سیستم بانکداری جولیوس بار سوئیس در سال 2008 بود که به طور غیر قانونی مالیاتهای ثروتمندان را نادیده می گرفت. از همان شروع کار ویکی لیکس، آنها نمی توانستند دقت منابع غیر رسمی را تخمین بزنند و به خاطر همین به گفته نویسنده کتاب دچار اشتباهاتی شدند که نمونه آن تعیین اطلاعات درباره مالیات دهندگان آلمانی بود. او از افشای اطلاعات و ایمیل های شخصی سارا پالین در کتابش اظهار پشیمانی می کند زیرا در آن ایمیل ها عکس هایی از بچه های پالین بود که برای هر شخصی حفظ آنها حیاتی محسوب می شود و انتشار آنها به دور از انسانیت است. وی تمام گستاخی های ویکی لیکس نسبت به اشخاص دیگر را به آسانژ نسبت می دهد که به صورت مفرط به افشای اطلاعات خصوصی دیگران به خصوص زنان علاقه مالیخولیایی دارد. به گزارش خبرآنلاین، دومشتبرگ در کتاب خاطراتش با عنوان «درون ویکی لیکس: اوقات من با آسانژ» مینویسد: «البته آسانژ دارای خصوصیات شایسته ای مثل فعالیت و اشتیاق فراوان برای فاش کردن اطلاعات خصوصی درباره قراردهای دولتی توسط سیاستمداران فاسد نیز هست ولی باید بگویم که آسانژ دارای خصوصیتی است که هر کسی را در طول تاریخ نابود کرده است و آن هم تشنه قدرت بودن است. در اصل مبارزه با آدمهای فاسد حوزه های اقتصادی و سیاسی از روحیه قدرت طلبی آسانژ در رقابت با این آدمها برمی خیزد و این قدرت طلبی حتی بعضی مواقع باعث می شد از حامیان خود مثل مایکل مور و نائومی ولف آمریکایی نیز فاصله بگیرد. به عنوان یک آنارشیست که اعتقاد دارد تمام سیاستمدارانی که بالانشین هستند باید به زیر آورده شوند آسانژ دوست داشت که همیشه مردم در یک هرج و مرج اطلاعاتی غرق شوند و او به خواسته هایش برسد و وقتی من شروع کردم او را نصیحت کنم رابطه دوستی ما به هم خورد و مجبور شدم از ویکی لیکس خارج شوم و حتی در این اواخر آسانژ خیانت و بی وفایی را به من نسبت داده بود.» دومشتبرگ کتابش را با سوالاتی برای آسانژ تمام می کند که شاید در هیچ رسانه ای درباره این مسائل سوالی مطرح نشده است؛ «آیا آسانژ از معامله های رسانه ای خود سودی نصیبش می شود؟ در انتشار اطلاعات مربوط به احساسات ضد یهودی، پدرخوانده کیست و در اصل چه کسی دستور انتشار این اطلاعات را می دهد. آیا واقعاً کسانی این اطلاعات را منتشر می کنند که ضد یهودی هستند یا اینکه خود یهودیان اقدام به این کار می کنند؟ و...» به هر حال ویکی لیکس هرچه باشد باید آن را آئینه ای از قدرت طلبی صاحبان سیاست دانست که اقدام به افشاکردن اطلاعات یکدیگر می کنند و در این میان سوالات زیادی مطرح است که تاکنون درباره آن در رسانه ها پاسخی ارائه نشده است. واشنگتن پست/ 15 آوریل 2011/ ترجمه محمد حسنلو 60
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 686]