تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830973824




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ناگفته‌هاي جنگ‌از زبان دکتر محسن رضايي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ناگفته‌هاي جنگ‌از زبان دکتر محسن رضايي
ناگفته‌هاي جنگ‌از زبان دکتر محسن رضايي دکتر رضايي ماجراي مك فارلين، ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و پذيرش قطعنامه را مقاطعي از جنگ مي‌داند كه تاكنون در مورد آنها كمتر از جزييات گفته شده است. او به خبرنگار ايسنا مي‌گويد: « بسياري از مسائل ناگفته جنگ وجود دارد كه براي بيان آنها بايد صبر كرد تا شرايط تغيير كند. ممكن است با گفتن اين مسائل سوء برداشت‌هايي به وجود آيد كه در وضعيت فعلي كشور اثرات نامطلوبي داشته باشد.» رضايي در خصوص ناگفته‌هايش از ماجراي مك فارلين مي‌گويد:« در مساله مك فارلين وقتي متوجه شديم سياسيون در پشت صحنه كار مي‌كنند،‌ گفتيم اگر ما (نظامي‌ها) مديريت كار را در دست نگيريم ممكن است اين مذاكرات براي پيروزي ما در جنگ نتيجه‌اي نداشته باشد؛ با اين انگيزه مديريت ماجراي مك فارلين را از وسط راه در اختيار گرفتيم كه نتيجه مذاكرات را به تجهيزات نظامي و دستاوردهايي براي ادامه جنگ بكشانيم. تاكنون اين مساله را با اين صراحت نگفته‌ام.» ايسنا: عمده دلايل و عوامل جنگ را در چه زمينه‌هايي بايد جست‌وجو كرد؟ رضايي: به نظر من رابطه جنگ تحميلي و انقلاب ايران يك رابطه علي و معلولي است. يعني دليل اصلي آغاز جنگ در سال 1359 را بايد در انقلاب مردم ايران در سال 1357 جست‌وجو كرد، جنگ پاسخ قدرتهاي بين‌المللي به انقلاب مردم ايران بود. در تعبير نظامي‌ها جنگ پاتك به انقلاب بود. كشورهاي ديگر هم كه در جنگ عليه ايران با صدام متحد شدند انگيزه‌ مشتركشان بحث رويارويي و كنترل انقلاب بود. كشورهاي عربي از جمله كويت، عربستان و اردن از اين قبيل بودند. ايسنا: چرا انقلاب اسلامي انگيزه‌ مشترك كشورهاي عربي با آمريكا و شوروي شده بود؟ رضايي: در اتحاد دشمنان ايران 4 انگيزه مهم به چشم مي‌خورد. همانطور كه گفتم عامل مشترك همه آنان كنترل انقلاب اسلامي است. كشورهاي عربي و كشورهاي منطقه ترس داشتند كه با به ثمر رسيدن انقلاب آرامش منطقه از بين برود و امنيت آنان از جانب ايران مورد تهديد قرار گيرد. در مورد عراق بايد گفت صدام به دنبال تسلط بر شمال خليج فارس از طريق اشغال جزيره آبادان و اروندرود بود تا بتواند بر اين منطقه اعمال قدرت كند؛ اما انگيزه آمريكايي‌ها چيز ديگري بود، آنها مي‌خواستند با يك فشار نظامي عليه ايران نظم قديم از دست رفته را بازگردانند و شوروي‌ها نيز به دليل حضور در افغانستان مي‌خواستند از مزاحمت آمريكا راحت باشند و لذا بر سر ايران و افغانستان با آمريكا تباني كرده بودند. * آيا مي‌شد با ديپلماسي درست وقوع جنگ را به تاخير انداخت؟ ايسنا: آيا با در نظر گرفتن شرايط وقت و اتخاذ يك ديپلماسي متفاوت امكان جلوگيري از بروز جنگ وجود داشت؟ رضايي: در عالم ديپلماسي مي‌توان از وقوع حوادث جلوگيري كرد و يا آنكه آنها را به تعويق انداخت. در مورد جنگ ايران و عراق فكر مي‌كنم مي‌شد با اتخاذ يك ديپلماسي متفاوت و قوي‌تر، جنگ را به تأخير انداخت؛ اما نمي‌شد بطور مطلق از وقوع آن جلوگيري كرد، چراكه عراق مدتها بود كه رفتار خود را نسبت به انقلاب تغيير داده بود و از شروع انقلاب تا آغاز جنگ يعني مدت 2 سال و نيم بد رفتاري داشت. در سالهاي 1358 و 1359 به سفارتخانه‌هاي ايران، شهرها و پاسگاههاي مرزي حمله ‌كرد. در حقيقت همزمان با اوج‌گيري انقلاب يك چرخش در تصميمات و مواضع صدام به وجود آمده بود كه بدون گرفتن امتيازاتي از انقلابيون كوتاه نمي‌آمد كه مسلما ايران نيز حاضر به اعطاي امتيازات واهي به صدام نبود. اگر ديپلماسي ايران در سالهاي ابتدايي جنگ، ديپلماسي درستي بود شايد مي‌شد جنگ را يك يا دو سال به تاخير انداخت. ولي بطور مطلق نمي‌شد از وقوع جنگ جلوگيري كرد. به همين دليل است كه با توجه به شرايط فوق و تحريك آمريكا بروز جنگ قطعي بود. ايسنا: آن موقع چند تن از سران رژيم بعثي براي مذاكره قصد ورود به ايران را داشتند. چرا با ورود آنها به ايران موافقت نشد؟ رضايي: سطح روابط ديپلماتيك ما با عراق از سفارتخانه به كنسولگري تنزل پيدا كرده بود. البته نگاه دولت بني‌صدر به عراق مثبت نبود. ايسنا: زمان حمله عراق به ايران كجا بوديد؟ هنگامي كه خبر حمله هوايي عراق را شنيديد چه واكنشي داشتيد؟ رضايي: من قبل از آغاز جنگ مسؤول اداره اطلاعات سپاه بودم. وقتي جنگ شروع شد در تهران بودم كه صداي انفجارهاي مهيبي را شنيدم و چون پيش‌زمينه ذهني داشتم حدس زدم كه بايد حمله موشك‌هاي عراقي باشد. بلافاصله تيم‌هايي را به محل انفجارها از جمله فرودگاه مهرآباد كه بمباران شده بود ارسال كرديم تا اطلاع دقيق‌تري پيدا كنيم. بعد از مدتي متوجه شديم كه جنگ سراسري و گسترده است و در حد حمله ساده‌اي به تهران نيست. ايسنا: آن زمان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي چه كسي بود؟ رضايي: آقاي مرتضي رضايي. ايسنا: با توجه به تازه تاسيس بودن سپاه، نحوه سازماندهي نيروها براي مقابله با عراقي‌ها و اعزام به جبهه‌ها چگونه بود؟ رضايي: در سال اول جنگ سپاه سازمان رزمي و نظامي نداشت و همه اعضاي سپاه به صورت داوطلبانه و انفرادي شركت مي‌كردند. در 9 ماه اول جنگ دوستان ارتش چهار عمليات بزرگ انجام دادند كه شكست خوردند و پاسداران هم به صورت كاملا خودجوش و مردمي عمليات محدود انجام مي‌دادند. سپاه پاسداران در آن زمان هيچ گردان و تيپ و لشكري نداشت. به عنوان مثال عده‌اي در پاوه به فرماندهي شهيد همت، عده‌اي در كردستان به فرماندهي احمد متوسليان يا در قصر شيرين برادر پيچك و عده‌اي ديگر از رزمندگان مشغول بودند و جبهه جنوب نيز به چند محور تقسيم شده بود. مثلا محور سوسنگرد، محور آبادان و يا محور خرمشهر. رزمندگان به اين محورها اعزام و در خطوط دفاعي مستقر مي‌شدند و ارتباطي بين محورها با هم نداشتند. بيشتر كارهاي شناسايي عمليات بود و اگر عملياتي بود در حد كارهاي ايذايي، در مجموع همان‌طور كه گفتم سپاه در آغاز جنگ آن نظام لازم را نداشت. مرحله دوم سازماندهي نيروهاي سپاه از زماني آغاز شد كه من فرمانده كل سپاه شدم. ايسنا: نحوه انتخابتان به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي چگونه بود؟ رضايي: بنده در نيمه اول شهريور سال 1360 به عنوان فرمانده سپاه حكم را از حضرت امام (ره) دريافت كردم. يك روز حاج احمد آقا مرا خواستند و گفتند امام با شما كار دارد. به جماران رفتم و با امام ملاقات كردم. ايشان به من گفتند:«چند سال داري؟» گفتم: «27 سال». امام فرمود:«من فردا حكم فرماندهي سپاه را به تو مي‌دهم و تو نيروهاي انقلابي را جمع كن و با همكاري آنان سپاه را سر و سامان دهيد.» ما در ابتدا در محوري يك تيپ ايجاد كرديم، تيپ‌هاي رزمي كه فرماندهي آنها را شهيد باكري، شهيد كاظمي، شهيد همت، شهيد متوسليان و ... به عهده داشتند به طوري كه در طريق‌القدس ما 3 تيپ داشتيم و در بيت‌المقدس 12 تيپ. يعني در عرض يك سال 12 تيپ رزمي تشكيل داده بوديم كه بطور جدي و اصولي با ساز و برگ و شاكله نظامي وارد كارزار جنگ شده بودند. ايسنا: رابطه‌تان با دولت بني‌صدر چطور بود؟ رضايي: وقتي بني‌صدر فرار كرده بود فرمانده سپاه شدم. ايسنا: قبل از آن چطور؟ رضايي: معمولا با هم اختلاف داشتيم. بني‌صدر با حزب جمهوري و نيروهاي انقلاب اختلاف داشت. در رابطه با برخورد با ضد انقلاب و نحوه جنگيدن با نيروهاي انقلاب اختلاف داشت. اين دو اختلاف مجزا از هم بودند. يعني نيروهاي انقلاب جزء حزب جمهوري نبودند وليكن به دليل نحوه عملكرد بني‌صدر در آزادسازي استانهاي ايران، با نيروهاي انقلاب اختلاف داشت. ايسنا: همانطور كه مي‌دانيم ارتش در سال اول جنگ تحت نظر بني‌صدر عمل مي‌كرد. در آن زمان بين فرماندهان ارتش و سپاه اختلاف وجود داشت و بدون شك اين اختلاف مي‌توانست توان نظامي ما را كاهش دهد. شما به عنوان فرمانده سپاه چطور اين اختلافات را حل مي‌كرديد؟ رضايي: تا قبل از آنكه من فرمانده سپاه شوم كم و بيش اختلافات جدي بود اما بعد از آنكه من فرمانده سپاه شدم و نيز بعد از مدت كوتاهي كه برادر عزيزم شهيد صياد شيرازي فرمانده نيروي زميني ارتش شد يگانگي و دوستي جاي اختلاف را گرفت تا جايي كه قرارگاههاي مشترك تأسيس كرديم و در شب‌هاي عمليات در يك قرارگاه حضور داشتيم. در حقيقت زندگي مشترك قرارگاهي در نبرد شبانه‌روزي با دشمن به روش جاري تبديل شده بود. مثلا قرارگاه‌هاي مشترك كربلا متشكل از قرارگاه كربلاي ارتش به فرماندهي حسني سعدي و قرارگاه كربلاي سپاه به فرماندهي شهيد باقري بود كه در عمليات فتح‌المبين با هم يگانها را اداره مي‌كردند و روابط بسيار صميمي و دوستانه‌اي بين هر دو بوجود آمده بود .





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 516]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن