واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آفرين بر مقاومت نويسنده: عبدالعزيز رنتيسي اين اولين بار در تاريخ بشريت نيست که مفسدان به کاري جاهلانه دست مي زنند و صالحان را به فساد متهم مي کنند. پيش از صهيونيستهاي يهودي، فرعون نيز موساي پيامبر را به فساد متهم کرد "و قال فرعون ذروني أقتل موسي و ليدع ربه إني أخاف أن يبدل دينکم أو يظهر في الأرض الفساد"( غافر 26 ) {فرعون گفت که مرا واگذاريد تا موسي را به قتل برسانم و هم او پروردگار خود را به کمک بطلبد. من از آن مي ترسم که او دين شما را تغيير دهد يا در روي زمين فساد کند} و حال آنکه پروردگار مهربان مي فرمايد که فرعون يکي از بزرگ ترين مظاهر فساد در روي زمين بوده است،" إن فرعون علا في الأرض و جعل أهلها شيعاً يستضعف طائفة منهم يذبح أبناءهم و يستحيي نساءهم إنه کان من المفسدين" (قصص/ 4) {فرعون در سرزمين استکبار و سلطه گري کرد و مردمان آنجا را به گروهها و دسته هاي مختلفي تبديل کرد گروهي از ايشان را ضعيف و ناتوان مي کرد. پسرانشان را سر مي بريد و دخترانشان را زنده نگه مي داشت. او مسلماً از زمره تباهکاران و جنايتکاران تاريخ بود}.امروز هم يک صهيونيست جاني از همان کساني که دستشان به خون مسلمانان بيگناه آلوده است و خودشان شخصاً در قتل عامهاي بي شماري شرکت داشته اند و همه تلاششان سير کردن غريزه وحشي و خونخوار و تلمودي شان است و مي کوشند ملتي را به صورت کامل از سرزمينش آواره کنند و سرزمينش را از دستش بيرون آورده و اشغال کنند و هويت اين ملت را از آن بزدايند و تاريخ آن را محو کنند و دولتي يهودي، نژادپرست، وحشي و بر اساس آنچه در تلمود آمده در اين سرزمين تشکيل دهند، بلند مي شود و از گروههاي تبليغي مسيحي آمريکايي مي خواهد که مسلمانان را به کيش خويش درآورند. او به اين گروهها که با او ملاقات کرده اند مي گويد که "شما بايد مسجد به مسجد بگرديد و مسلمانان را با نور آشنا کنيد!! و به مسلمانان قاتل بگوييد که آنان فراموش کرده اند که خداوند قتل و کشتار را تحريم کرده است!!! بيني آلون صهيونيست که از وزراي گروهک شارون تروريست و يکي از اعضاي گروهک تروريستي موليدت است که نژادپرست صهيونيست و وحشي معروف يعني رحبعام زئيفي آن را تشکيل داد به مبلغان نصراني مي گويد که مسلمانان را به مسيحيان مؤمن و انسانهايي برگزيده تبديل کنيد!! او به اين مبلغان يادآور مي شود که تبليغ کيش نصراني در ميان يهوديان ممنوع است. اين صهيونيست جاني اول مي بايست درباره اسلام تحقيق مي کرد تا آنکه خود را از فساد اعتقادي نجات مي داد تا کينه سياهش را از سينه اش مي زدود. ما اميدواريم که واقعاً چنين چيزي رخ دهد، اما شايد خداوند متعال بر قلب اين کينه توز مهر زده باشد و چشمان او که پرده کينه و حسد بر ضد اسلام بر آن کشيده شده است، نتواند نور اسلام را ببيند.اگر مقاومت قهرمانانه فلسطين نبود اين افعي کوچک اين گونه زهري را که از کينه قلب کدرش مي تراود، بيرون نمي ريخت و باور، روش و ارزش اسلام را متهم نمي ساخت. ضربات کوبنده اي که مقاومت فلسطين بر اين جنايتکاران وارد مي آورد موجب شده است که آنان آنچه را که در دل بر ضد اسلام و مسلمانان دارند نمايان سازند. اين جنايتکار هم که امروز زهر خود را بيرون ريخته است عضو همان گروهک تروريستي صهيونيستي "موليدت " است که اولين و آخرين هدفش کندن ريشه فلسطينيان از سرزمينشان است. اعضاي اين گروهک تروريستي براي تحقق اين هدفشان به جنايتهايي دست زده اند که انسان از گفتن آنها هم شرم مي کند و با شنيدن آن عرق خجلت بر پيشناني مي نشيند. نيروهاي همين گروهک تروريست صهيونيست بودند که خون هزاران کودک و زن و سالخورده بيگناه فلسطينيان مسلمان را بر زمين ريختند.اگر مقاومت قهرمانانه رزمندگان فلسطيني نبود، اروپاييها از جنايتهاي رژيم منحوس صهيونيستي آگاه نمي شدند. همين اروپاييها که مدتهاي طولاني با تبليغات دروغين صهيونيستها در خواب بودند با آگاهي از اين جنايتها نظر خود را درباره صهيونيسم تغيير دادند و ماهيت حقيقي اين رژيم وحشي را شناختند و در نظرسنجيها اعلام کردند که اين رژيم را در صدر کشورهايي مي دانند که صلح جهاني را تهديد مي کنند. مقاومت فلسطين با توفيق الهي موفق شد چهره کريه و زشت رژيم صهيونيستي را به همگان بنماياند " فإذا جاء وعد الآخرة ليسوءوا وجوهکم و ليدخلوا المسجد کما دخلوه أول مرة و ليتبروا ما علوا تتبيراً" (اسرا / 7 ) {و هنگامي که وعده دوم (مجازات و عقاب فسادتان) فرا مي رسد (دشمنانتان را نيرو بخشيده و بر شما مسلط مي گردانيم) تا شما را بدحال و پريشان روزگار سازند و (گرد غم و اندوه بر چهره هايتان بپاشند) و داخل مسجد (الاقصي) گردند همانگونه که در دفعه اول بدان داخل شدند( و بار ديگر به تخريب بيت المقدس دست يازند) و بر هر که و هر چه دست يابند بکشند و در هم بکوبند}مقاومت فلسطين همچنين موفق شده است درگيري را به داخل محافل صهيونيستها بکشاند. اختلاف بر سر ديوار و لزوم ساخت و هزينه آن و تأثيرات منفي که در عرصه جهاني براي رژيم صهيونيستي به همراه دارد و نيز اختلافات و مجادلات مربوط به عملياتهاي تروريستي که هيچ سودي بجز مرگ ناگهاني براي آنان در بر نداشته است و درگيري بر سر ضرورت ساخت شهرکهاي جديد صهيونيست نشين و هزينه هاي سنگين ايجاد امنيت براي آنها همزمان با ادامه مقاومت فلسطينيان، همه و همه به سبب جانفشانيهاي قهرمانان مجاهد فلسطيني به وجود آمده است تا آنجا که رهبر تروريستهاي جهان و بزرگ ترين نظريه پرداز و تئوريسين شهرک سازي يعني شارون درخواست تخليه شهرکهاي صهيونيست نشين از نوار غزه را مطرح مي کند. چه اين درخواست حقيقي باشد يا نه و چه آنکه تلاشي باشد براي حفظ دستاوردهاي اشغالگران در کرانه باختري يا هر علت ديگري که داشته باشد يقيناً شارون بر اثر فشارهاي مقاومت قهرمانانه مجاهدان فلسطيني مجبور به اتخاذ چنين موضعي شده است. اگر موشکهاي قسام و گلوله هاي خمپاره رزمندگان فلسطيني که مناديان شکست مدتها آنها را به تمسخر مي گرفتند، نبودند، شارون حتي يک لحظه هم به تخليه شهرکهاي صهيونيست نشين از نوار غزه نمي انديشيد. شارون مي داند که فرار از غزه و تخليه شهرکهاي يهودي نشين اين منطقه، فرار از کرانه باختري را در پي خواهد داشت و اين کار نيز دير يا زود عملي مي شود. اگر مقاومت قهرمانانه لبنان نبود صهيونيستها از جنوب اين کشور خارج نمي شدند و اسيران از زندانهاي اشغالگران رها نمي گشتند. مقاومت لبنان چيزي به دست آورد که مذاکره کنندگان با رژيم صهيونيستي حتي از دستيابي به بخش کوچکي از آن ناتوان ماندند. مذاکره با رژيم صهيونيستي جز ضايع شدن حقوق و شرف و مال و وقت و تلاش فلسطينيان چيزي به همراه نداشت. آن مذاکرات فرصتي براي اشغالگران پديد آورد که جايگاه خود را در کرانه باختري و نوار غزه تثبيت کنند، يهودي سازي مقدسات را تسريع بخشند و ساخت شهرکهاي اشغالي و جاده هاي منتهي به اين شهرکها و انزوا و محاصره فلسطينيان در "کانتونها"ي دور از هم را کامل کنند.اگر مقاومت قهرمانانه در عراق نبود بوش دستپاچه نمي شد و اگر مسئله در عراق به تصاوير استقبال دروغين از تجاوز آمريکا به اين کشور که بوش و صهيونيستها در کاخ سفيد نيز مشتاق ديدن آن بودند، ختم مي شد اين درگيري و جدال درباره انگيزه هاي حقيقي تجاوز به عراق ديگر معنا نداشت. اگر حوادثي مانند تلاش براي مجازات بوش شنيده مي شود و محبوبيت او به کمترين حد در جامعه آمريکا مي رسد، يقيناً ارزشهاي اخلاقي نيست که ملت آمريکا را به مجازات بوش وادار کرده است، زيرا آناني که در حمايت از جنگ شعار مي دادند و براي بوش کف مي زدند يقيناً مي دانستند که عراق امنيت آمريکا را تهديد نمي کند، آنان نسبت به صحت گزارشهاي تيم بازرسان بين المللي درباره نبود سلاحهاي کشتار جمعي در عراق يقين داشتند، اما اين مقاومت عراق است که آمريکاييها را به وحشت انداخته و آنان را سردرگم کرده است. آنان هر روز تعداد زيادي از کشته هاي خود را تشييع مي کنند و بيمارستانهايشان از هزاران زخمي مالامال است. اينهاست که وجدان در خواب فرو رفته آمريکاييها را بيدار کرده است. آنان اکنون احساس مي کنند که به آنان اهانت شده و مورد تحقير قرار گرفته اند، به ويژه که لذت غرور برتري جويي نظامي انگيزه اصلي حمايت ملت آمريکا از تيم صهيونيستي بود که بر مسند قدرت در کاخ سفيد نشسته است و طراح جنگ عراق محسوب مي شود. اين ديوانگي خود بزرگ بيني است. اين نژادپرستي زهراگيني است که احساس برتري نژادي را در ميان آمريکاييها تقويت کرده است. اين تفکر "کابويي" است، لذا توده آمريکاييها هيچ اعتراضي به استفاده از سلاحهاي کشتار جمعي که عراق را ويران کرد، نشان ندادند. ما هيچ گاه نشنيديم که توده آمريکاييها نسبت به ريخته شدن خون پاک مسلمانان در عراق که به دست نيروهاي آمريکايي صورت مي گرفت خشمگين شوند و به خيابانها بريزند و تظاهرات کنند. اين مردم فقط زماني که نظاميان آمريکايي با مقاومت روبرو و خوار و زبون شدند و روحيه آنان در برابر مقاومت قهرمانانه عراقيها در هم شکست، از خود واکنش نشان دادند.به همين سبب مي گوييم که مرحبا به مقاومت، زيرا مقاومت تنها راه پيش روي ملتهاي ستمديده ايست که ابرقدرتها و مفسدان روي زمين که هيچ ارزشي براي عقيده و خون مسلمانان قائل نيستند، آنان را مقهور و در بند گرفتار کرده اند، پس مرحبا به مقاومت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 625]