تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):كار خير و صدقه، فقر را مى‏بَرند، بر عمر مى‏افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816862603




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پدر پیامبر که بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پدر پیامبر که بود؟
حضرت محمد
حادثه بزرگ جامه آغشته به خون حضرت یحیى علیه السلام و تولد پدر پیامبر( صلى الله علیه و آله و سلم)هنگامی كه عبدالله پدر پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در مكه دیده به جهان گشود همه كشیشان یهود كه در شام بودند اطلاع یافتند، به این ترتیب كه:در نزد آنها جامه پشمى سفید رنگى بود كه به خون حضرت یحیى (علیه‌السلام) آغشته بود و آنها در كتاب‌هاى دینى خود خوانده بودند كه هرگاه آن جامه را به رنگ سفید یافتند و دیدند كه از آن قطره‌هاى خون مى‌چكد بدانند كه در همان ساعت پدر حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) متولد شده است .آنها همین موضوع را در آن جامه دیدند، همه آنها به مكه مسافرت نمودند و تصمیم داشتند كه با نیرنگ به عبدالله آسیب برسانند، خداوند عبدالله را از گزند آنها حفظ كرد و آنها به هدف شوم خود دست نیافتند.آنها در مكه از هر كس در مورد عبدالله سئوال مى‌كردند، جواب مى‌شنیدند كه عبدالله نورى است كه در خاندان قریش مى‌درخشد.1نوشته‌اند: روزى عبدالله در مكه به شكار رفت در آن مكان 90 نفر از كشیشان یهود كه به شمشیرهاى زهرآلود مسلح بودند به سوى او رفتند تا او را غافلگیر كرده و بكشند.وهب، پدر حضرت آمنه "مادر پیامبر(صلى الله علیه و آله)" صاحب آن شكارگاه بود در آنجا حضور داشت وقتى كشیشان را در آنجا دید دریافت كه در كمین عبدالله هستند تا به او آسیب برسانند با این كه تنها بود براى كمك به سوى عبدالله شتافت.وهب مى‌گوید: نزدیك عبدالله رفتم ناگاه مردانى را كه شباهت به مردان دنیا نداشتند و سوار بر اسب‌هاى شهاب بودند دیدم كه بر آنها حمله كردند و آنها را سركوب نمودند و عبدالله را از گزند آنها نجات دادند.هنگامى كه وهب این منظره زیبا را دید شیفته مقام عبدالله شد و گفت: براى دخترم آمنه همسرى مناسب‌ تر و شایسته ‌تر از عبدالله نیست، با توجه كه اشراف و ثروتمندان قریش از آمنه خواستگارى كرده بودند ولى آمنه آنها را نمى‌پذیرفت و به پدر مى‌گفت هنوز وقت ازدواج من نرسیده است .وهب به خانه بازگشت و جریان مقام با شكوه عبدالله را براى همسرش تعریف كرد و افزود كه عبدالله زیباترین مردان قریش است و داراى نسب شایسته‌اى است و من براى دخترم شوهرى را غیر از او نمى‌پسندم نزد او برو و آمادگى دخترم را براى همسرى با او اعلام كن .عبدالمطلب گفت: هیچ دخترى براى پسرم عبدالله پیشنهاد نشده كه مناسب‌تر و شایسته‌تر از آمنه باشد. آنگاه عبدالله با آمنه ازدواج كرد وقتى زن‌هاى قریش از جریان آگاه شدند از حسرت این كه این افتخار نصیب آنها نشده بیمار گشتند.مادر آمنه به حضور عبدالمطلب «پدر عبدالله» آمد و عرض كرد: دخترى دارم، آماده‌ایم كه او را همسر عبدالله نمائیم .عبدالمطلب گفت: هیچ دخترى براى پسرم عبدالله پیشنهاد نشده كه مناسب‌تر و شایسته‌تر از آمنه باشد.آنگاه عبدالله با آمنه ازدواج كرد وقتى زن‌هاى قریش از جریان آگاه شدند از حسرت این كه این افتخار نصیب آنها نشده بیمار گشتند.گفته‌اند در شب عروسی آمنه، دویست زن از طایفه‌هاى گوناگون بر اثر محروم شدن از افتخار همسرى با عبدالله مردند. "والله اعلم"2 مرگ عبدالله در یثرب
حضرت محمد(ص)
عبدالله از طریق ازدواج فصل نوینى از زندگى به روى خود گشود و شبستان زندگى خود را با داشتن همسرى مانند آمنه روشن ساخت و پس از چندى براى تجارت راه شام را همراه كاروانى كه از مكه حركت مى‌كرد، در پیش گرفت .زنگ حركت نواخته شد و كاروان به راه افتاد و صدها دل را نیز همراه خود برد، در این وقت آمنه دوران بارداری خود را مى‌گذرانید، پس از چند ماه طالع كاروان آشكار گشت، و عده‌اى به منظور استقبال از خویشان خود تا بیرون شهر رفتند.پدر عبدالله نیز در انتظار پسر بود، دیدگان كنجكاو عروسش هم عبدالله را در میان كاروان جستجو مى‌كرد، متاسفانه اثرى از او در میان كاروان نبود و پس از تحقیق مطلع شدند كه عبدالله موقع مراجعت در یثرب "مدینه" بیمار شده و براى استراحت و رفع خستگى، میان خویشان توقف كرده است، استماع این خبر آثار اندوه و پریشانى در چهره هر دو پدید آورد و سیلاب اشكى از دیدگان پدر و عروس فرو ریخت.عبدالمطلب بزرگترین فرزند خود به نام حارث را مامور كرد كه به یثرب برود و عبدالله را همراه خود بیاورد، ولی وقتى وی وارد مدینه شد اطلاع یافت كه عبدالله یك ماه پس از حركت كاروان با همان بیمارى چشم از جهان بربسته است .حارث پس از مراجعت جریان را به عبدالمطلب رساند و همسرش را نیز از سرگذشت شوهرش مطلع ساخت و آنچه از او باقى مانده بود پنج شتر و یك گله گوسفند و یك كنیز بنام "ام ایمن" بود كه بعدا پرستار پیامبر(صلى الله علیه و آله) شد.3 گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی1- كحل بصره ، ص 12.2- همان مدرك ، ص 13.3- از تاریخ پیامبر اسلام، ص 54/ تاریخ طبرى، ج 2، ص 7 و 8.قصص الرسول یا داستان‌هایى از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، قاسم میرخلف زاده 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن