تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816684370
وقتی لاست به میان ما آمد!!
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وقتي "لاست" به ميان ما آمد!!نگاهي به مجموعه لاست(گمشدگان)گمشده (يا لاست) (به انگليسي: Lost) مجموعهاي تلويزيوني است که پخش آن از شبکه ABC آمريکا و سپس تعداد زيادي از شبکه‌هاي خارجي از تاريخ 22 سپتامبر سال 2004 ميلادي آغاز شد .
شايد آن زمان که در ، هنگامي که نخستين اپيزود از سريالي به نام لاست از شبکه تلويزيوني ABC آمريکا پخش شد، چندان قابل پيش بيني نبود که "لاست" به پديده اي بزرگ در صنعت سريال سازي و با تاثيري عميق و فراگير، روبرو شود. هرچند که مي توان اينطور بيان کرد که توليد کنندگان اين متن تلويزيوني از همان ابتدا نسبت به ويژگيها و بازخورد محصول خود، آگاه بوده اند و دز اين رابطه با برنامه ريزي دقيق و ظريف، عمل کرده اند.اين مجموعه تلويزيوني داستان گروهي از بازماندگان سقوط پرواز ??? اقيانوسيه بر فراز جزيره‌اي ناشناس در اقيانوس آرام است و داستان 47 نفر از بازماندگان يك هواپيما را نشان مي‌دهد كه از سيدني استراليا به مقصد لس آنجلس در حال حركت بوده كه بر فراز جزيره‌اي ناشناس در اقيانوس آرام سقوط مي‌كند.اين مجموعه به خاطر هنرپيشگان زياد خود و هزينه سنگين فيلمبرداري در هاوايي يکي از پرهزينه ترين مجموعه‌هاي تلويزيوني است.سوال اينجاست که چرا پرواز سيدني به لس آنجلس بايد دربر گيرنده افرادي از مليت هاي متفاوت بوده باشد؟افراد مختلف اين مجموعه هر كدام به عنوان نماينده يك تمدن به شمار مي‌روند كه قطعا چنين چينشي براي شخصيت هاي يک داستان، نشان از حکايتي پيچيده و موثر دارد و به ارائه نگرش خاصي به مخاطب خويش مي پردازد. بدين ترتيب مي توان گفت که چندان بعيد نيست که مخاطب بعد از ديدن اين مجموعه تحت تأثير القائات فراواني درباره تمدن‌هاي مختلف قرار گيرد.به غير از محتوا، روش هاي به کار رفته در اين مجموعه به گونه اي طراحي شده که هر چه بيشتر، بر جذابيت اين اثر بيفزايد. استفاده از سبکي معما گونه و به وجود آمدن سوالات پي در پي در ذهن مخاطب، از جمله اين روش هاست. همچنين استفاده از روش بازگشت به گذشته يا همان فلاش بک، نيز بر جذابيت داستان مي افزايد.سکانس هاي مربوط به گذشته زندگي هر يک از شخصيت ها تا هنگام سوار شدن به هواپيما، داستاني جذاب را خلق کرده تا مخاطب را به پيگيري قضايا تشويق کند.
فيلمنامه 14 شخصيت نقش اول دارد و هيچ شخصيت نقش دومي در آن وجود ندارد.اما اين 14 شخصيت به گونه اي در کنار يکديگر قرار گرفته اند که اجتماعي چند فرهنگي را تشکيل داده اند.. سوال اينجاست که چرا پرواز سيدني به لس آنجلس بايد دربر گيرنده افرادي از مليت هاي متفاوت بوده باشد؟ احتمالا سازندگان هوشمند اين مجموعه، بيشترين تلاش براي ساختن سريالي براي جهانيان _و نه آمريکاييان_ را کرده اند. و اتفاقا همين هم باعث شد تا لاست موفق ترين سريال آمريکايي در خارج از آمريکا باشد. حضور يک زوج کره اي، يک عراقي، يک استراليايي، يک انگليسي، يک اسکاتلندي، يک کانادايي، يک نيجريه اي و البته يک فرانسوي، روحي جهاني از 5 قاره را در اين مجموعه حاکم ساخته است. ضمن اينکه در ميان آمريکاييها هم بيننده پدر و پسري سياهپوست و دو نفر لاتين تبار هيسپانيک (هارلي و آنالوسيا) هستيم که عملا با همه طيف ها ارتباط برقرار ميکنند. لاست و تلويزيون استراتژيکقصد ما در اين نوشتار پرداختن به جزئيات حوادث و رويدادها نيست. مسئله مهمتر اين است که توليداتي همچون لاست، نمونه هايي از قدرت تلويزيون استراتژيک است که امروزه بحثي مهم در سطح جهاني است.از همان ابتداي داستان، مخاطب با جنبه هاي مهم بصري مواجه مي شود. منظور همان مکاني است که هواپيما در آن سقوط مي کند. آنجا جزاير هاوايي است که تصوري از بهشت را براي انسان ايجاد مي کند. بدين ترتيب بهشت مورد نظر براي مخاطب ترسيم مي شود.توليد کنندگان لاست وقتي به چينش محتويات اين مجموعه مشغول بودند، قطعا مي دانستند که محصول موثر و جذابي را در برابر ديدگان جهانيان قرار مي دهد. به اين ترتيب چندان بعيد نيست که جوانان و نوجوانان ما اوقات زيادي را صرف تماشاي اين برنامه ها کنند و يک دانشجو اينطور بيان کند که به خاطر ديدن 86 قسمت از مجموعه لاست، سه شب غذا نخورده و دانش آموز دبيرستاني، شب هاي امتحان را با ديدن لاست، به صبح رساند.اين چيزي نيست جز قدرت استعماري رسانه که با سرعتي باورنکردني در حرکت است. لاست با ساختاري سيزني، وارد بازار مي شود و فاصله اي نسبتا طولاني ميان ارائه هر سيزن وجود دارد تا بتواند از بيشترين قدرت نفوذ و اثر گذاري بر ذهن مخاطب، بهره مند باشد. و مخاطب به زودي آنرا فراموش نکند.
از همان ابتداي داستان، مخاطب با جنبه هاي مهم بصري مواجه مي شود. منظور همان مکاني است که هواپيما در آن سقوط مي کند. آنجا جزاير هاوايي است که تصوري از بهشت را براي انسان ايجاد مي کند. بدين ترتيب بهشت مورد نظر براي مخاطب ترسيم مي شود.اين جزيره انگار جزيره اي جهاني است كه اينها در آن گمشده‌اند. 47 نفر باقي ماندند، كه افراد و عناصري هستند که از مكان‌هاي مختلف جمع شدند. گويا فيلمنامه اين 47 نفر را به تمدن‌هاي مختلف در كره زمين تقسيم كرده‌است.نماينده تمدن اسلام با جمعيت يک ميليارد و سيصد ميليون نفر، شخصيتي است به نام سعيد جراح. وي يک افسر سابق در رژيم صدام بوده که مسئوليت شکنجه را بر عهده داشته. جدا از شخصيت اين فرد در لاست، وي يک هنرپيشه فاسد آمريکايي است. او دو رگه است و سرگذشت چندان جالبي در زندگي اش نداشته است.در واقع مخاطبي که نکاتي درباره زندگي و گذشته اين هنرپيشه بداند، خواه ناخواه بر نگرش وي از چهره فردي مسلمان، اثر مي گذارد و ممکن است بك‌گراندي كه مخاطب از او دارد، به جامعه اسلامي انتقال يابد. يک زوج کره اي، نماينده جمعيت 2ميلياردي شرق، يعني چيني‌ها، ژاپني‌ها، ويتنامي‌ها، لائوسي‌ها و كره‌اي‌ها، هستند. براي تمدن آمريكاي لاتين كه اسپانيولي زبان هستند، زني به نام آنالوسيا (Ana Lucia Cortez) قرارداده شده كه اين زن در خود امريكا در ايالت كاليفرنيا پليس بوده است. بازيگران اصلي همه آنگلوساكسون هستند، همه انگليسي تبار هستند. يعني آمريكايي، كانادايي و استرالياييبراي تمدن آفريقايي 3، 4 سياه پوست ايفاي نقش مي کنند، که ذوب در فرهنگ امريكايي هستند. ساير افراد هم همه آنگلوساكسون (Anglo-Saxons)هستند. از روسها يك شخصيت منفي وجود دارد كه يك چشمش بسته است. از فرانسوي‌ها يك زن ايفاي نقش مي کند که به عنوان نماد فرانسه تلقي مي شود، بقيه دو قطب اصلي هستند؛يهود كه نماينده اصلي آن بنجامين (Benjamin Linus) است و بازيگر آن اصالتا فردي يهودي است، که نام و چهره اي كاملاً يهودي دارد. او از فردي به نام جكوب (Jacob) كه ما به آن يعقوب مي‌گوييم، دستور مي گيرد. يعني پشت صحنه اداره جزيره جهاني، يهود است. بازيگران اصلي همه آنگلوساكسون هستند، همه انگليسي تبار هستند. يعني آمريكايي، كانادايي و استراليايي.نقش اول فيلم يك آمريكايي است به نام "جك شفرد" (Jack Shephard) يعني چوپان. مسيحي‌ها معتقدند كه هركسي مسئوليت دارد، چوپان گله است. يعني از اول صحنه كه هواپيما سقوط كرده، چوپاني گله را شروع مي‌كند. اسم پدرش "كريستين شفرد" است. كريسيتين (Christian) يعني مسيحي. او انساني است که ظاهرا ليبراليسم است. انسان باكلاس ليبرالها. در برابر او انسان منفي ليبرالها را معرفي مي كند. يعني ساوير (Sawyer). از داستان "تام ساوير" اين عنوان را گرفته است. ساوير، انسان تراز پايين است، بر خلاف کريستين که تراز بالاست.اين مطلب را در مقالات بعدي ادامه خواهيم داد...تهيه و تنظيم: فاطمه ناظم زاده گروه جامعه و سياست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]
-
گوناگون
پربازدیدترینها