تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر که بر خدا توکل کند دشواریها برایش آسان شده و اسباب برایش فراهم گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1848362526




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نامه دختر 9 ساله به رزمندگان


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نامه دختر 9 ساله به رزمندگان این جا هوا گرم است. این جمله را شما فقط، می خوانی. خرده نگیر. نگو نشان بده! حال بیشتر نوشتن را ندارم. کاغذ یا دفترچه خاطرات ندارم. این چند جمله را هم حاشیه یک کاغذ کوچک مچاله شده می نویسم، که گوشه راست بالایش هم چرب و چیلی است. یک لکه بزرگ زرد رنگ. گویا آبگوشت روی آن ریخته یا سوپ یا همچین چیزی. تازه با یک مداد کوتاه درپیت بی سر و دستخط خرچنگی. بگذریم.
نامه
 مثل لشکر شکست خورده پاهایمان را روی هم انداخته و دراز به دراز افتاده بودیم. روی علف های خشکیده. کافی بود دشمن حتی از آن بی دست و پاهاشان پیدا بشود و یک گلوله داغ تر از این هوا توی سینه های عرق کرده هر دومان خالی کند. تفنگ هایمان را جوری پرت کرده بودیم آن طرف که به زور دست به آن می رسید. کمربندها را باز کرده و انداخته بودیم پایین پا. قمقمه ها را هم تا آخرین قطره سر کشیدیم. تازه قار و قور شکممان را هم شنیدیم. هادی دست کرد توی کوله اش و یک کیسه پارچه ای سفید را درآورد. نخش را که محکم گره داده شده بود با چاقو برید. - جون، ببین عجب چیزیه! کیسه را از دستش کشیدم که گفت: ول کن ببینم این دیگه چیه؟ هادی برگه ای که چند تا شده بود از کیسه درآورد و کنجکاو شد ببیند توی کاغذ چیه؟ من هم کیسه را قاپیدم. توی کیسه مقدار زیادی مغز گردو و بادام بود. شروع کردم به خوردن مغزها. هادی تای کاغذ را باز کرده بود و محو نامه ای شده بود که می خواند. به نام خدا سرباز فداکار ایران سلام! اسم من آرزو است. کلاس سوم دبستان هستم. معلممان گفته اگر می خواهید شما هم با دشمن بجنگید و رزمنده ها را خوشحال کنید و امام خمینی (ره) را خوشحال کنید باید خوب درس بخوانید. من که نمی دانم چه جوری با درس خواندن می شود به شما کمک کرد اما درس هایم خوب است امسال معدلم هجده و نیم شد. بیست نشد چون شب امتحان برق نداشتیم و پدرم هم مجبور بود زود بخوابد. چون کارگر اوستا حسن است. همیشه خیلی خسته است.
نامه ی هفتم(چند نامه)
مادر می گوید شما هم باید زود بخوابید. درس بسه دیگه. بابات خسته است. من شما را خیلی دوست دارم و همیشه سر نمازم برای شما دعا می کنم. دلم راضی نشد و برایتان کمی مغز بادام و گردو فرستادم. داداشم می گوید همه اش غذایمان پنیر شده. به مامانم می گفت برایمان کمی گردو بخر که خنگ نشویم. من سهمم را برای شما فرستادم. گفتم شما بیشتر احتیاج دارید. من کمتر پنیر می خورم و بیشتر نان خالی می خورم. شما هم با گردو بخورید. حتماً حتماً. اگه خنگ شوید دشمن گولتان می زند، ها. گفته باشم ... اگر پولمان بیشتر بود حتماً برایتان بیشتر می فرستادم ببخشید که کم است. توی زمستان که دبستان می رفتم سهمم فقط 40 گردو شد و مغزهای بادام را هم مادربزرگم به آن اضافه کرد. نوش جان. بخورید و قوی شوید و با دشمن. خوب بجنگید.                                به امید پیروزی حق بر باطل                                      آرزو تقریباً نصف مغزها را خورده بودم. ملچ ملوچی را در گوش هادی راه انداخته بودم. دل ضعفه ام را گرفته بود. به هادی گفتم چی نوشته؟ حالا بخور که تمام میشه. ببینم چیه. هادی گفت: اگه ببینی شاید نخوری ....  راوی :مهدی کبیری تنظیم برای بیان : بخش هنر مردان خدا - سیفی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 297]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن