تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):از ما نیست آن که دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترک گوید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804835450




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تولید اندیشه، زمینه ها، آسیب ها


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تولید اندیشه، زمینه ها، آسیب ها
تولید اندیشه، زمینه ها، آسیب ها نويسنده:محمد رضا زيبايى‏نژاد سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامى «دام ظله‏» درباره‏ى «جنبش نرم‏افزارى‏»، لزوم بازنگرى در سياست‏ها وتدوين دوباره‏ى جهت‏گيرى‏هاى اساسى حوزه به سوى تحقق تمدن نوين اسلامى رابيش ازگذشته ضرورى نمود.درعين حال برداشت‏هاى سطحى وبرنامه‏هاى كليشه‏اى و قلمداد كردن يك تشكيلات ياگروه خاص به عنوان مخاطب اين سخنان ازآفت‏هاى اين منشور مهم به شمار مى‏آيد و مى‏تواند مخاطبان اصلى پيام يعنى جامعه‏ى فرهيختگان حوزه را مايوس سازد، اما عزم و تصميم دانش آموختگان و پيوند آنان با سياست‏گذاران حوزه اين مسير پرنشيب و صعب را هموار خواهد كرد. با اين پيام توليد انديشه و نهضت نظريه‏پردازى نقطه‏ى توجه صاحب‏نظران قرار گرفته است. در اين مجال، عوامل و زمينه‏هاى تحقق توليد انديشه، با نگاهى آسيب‏شناسانه به وضعيت كنونى حوزه بازبينى مى‏شود.عوامل و زمينه‏هاى توليد انديشهعوامل و زمينه‏هايى كه اگر به شايستگى تحقق يابد، زمينه‏هاى نهضت نرم‏افزارى شكل خواهد گرفت، عبارتند از:مديريت توليد انگيزهبه گفته‏ى امام امت (ره) «رزمندگان ما در جبهه‏ها در سلوك معنوى و عرفانى خويش ره صد ساله را يك شبه طى مى‏كردند.» سبب چه بود؟ در حالى كه مبانى معرفتى و مباحث فلسفه‏ى اخلاقى در قم تبيين و تدريس مى‏شد و دروس اخلاق مصطلح در حوزه‏ى قم رايج و داير بود و توصيه به اخلاق از اولين روزهاى آغاز زندگى طلبگى در دروس رسمى و در جلسات مختلف تكرار مى‏شد و على‏الاصول در فضاى معنوى حوزه زمينه‏هاى رشد اخلاقى و عرفانى فراهم‏تر مى‏نمود، پس علت اين رشد اخلاقى عظيم در آن محيط چه بود؟علت آن بود كه حضور در ميدان جنگ حق عليه باطل، به عنوان متن و نه در حاشيه، زمينه و بسترى در وجود رزمندگان ايجاد كرده بود كه كوچك‏ترين جرقه‏هامى‏توانست، استعداد متراكم انسانى و معنوى آنان را به كمال رساند. چنين زمينه و بسترى در جلسات درس و بحث رسمى و دور از هياهوها و حوادث هيچ‏گاه به دست نمى‏آمد.اگر مى‏بينيم در مقاطعى از زمان، گروهى از نخبگان حوزه به قله‏ى معنويت و فضايل اخلاقى نزديك شده‏اند، به دليل مديريت انگيزه‏هاى آنان از سوى مربيان است. هنراستاد اخلاق آن است كه شاگرد خود را در متن مبارزه عينى با شياطين قرار دهد و چنين احساسى را ايجاد نمايد كه در اين جنگ ميان نيستى و حيات طيبه تنها طريق نجات، مبارزه و ميدان‏دارى است.به همين دليل، اصرار مى‏ورزيم كه توليد دانش در حوزه، نيازمند ايجاد يك «حس مشترك‏» است. به عبارت ديگر فرهنگ و روحيه‏ى حاكم برحوزه بايد روحيه‏ى علم‏طلبى و حركت آفرينى فرهنگى باشد.در گذشته‏ى حوزه‏هاى علميه، سربازى امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف - آرمان صنفى روحانيت محسوب و ترويج مى‏شد و آن‏گاه كه طلبه به اين آرمان اعتقاد مى‏يافت، حركت آفرين مى‏شد. مهم‏ترين آثار مكتوب تشيع نيز توسط عالمانى كه خود را در صحنه‏ى نبرد حق و باطل و در كسوت سربازى احساس مى‏كردند، نگاشته شده است.حال چگونه مى‏توان اين آرمان مقدس را منشا تحرك آفرينى در راستاى توليد دانش و دستيابى به تمدن نوين اسلامى قرار داد؟به نظرنگارنده طرح برخى موضوعات قابليت اين را دارند كه منشايى براى ايجاد انگيزه و تحرك براى توليد دانش شوند. به عنوان مثال:- موضوع جهانى‏سازى اگر به معناى آرايش تماميت كفر در مقابل تماميت ايمان تفسير شود و ابعاد مختلف آن از توليد دانش و مفاهيم در خدمت اهداف نظام سرمايه‏دارى و سريان يافتن پيش انگاره‏هاى ماترياليستى در علوم انسانى، از جمله اخلاق، هنر، حقوق، جامعه‏شناسى، سياست و اقتصاد باشد؛- توزيع مفاهيم مادى به منظور تغيير قدر متيقن‏ها و ايجاد عرف‏هاى جديد باشد؛- استفاده از سازمان‏هاى بين‏المللى به مثابه ابزار فشار و سلطه باشد؛- ايجاد ادبيات جديد متناسب با فرهنگ ليبراليستى براى مفاهمه با جامعه جهانى باشد؛- طرح‏هاى خاص نظام استكبارى براى تضعيف روحانيت‏شيعه و مقابله با اصولگرايى اسلامى باشد؛- اين همه، آن‏چنان ملموس ترسيم و تبيين شود، كه حوزه خود را در متن نبردى سهمگين بر سرتمامى هويت‏خويش احساس كند و چنين حسى در تمامى پيكره‏ى اين نهاد مقدس خودنمايى كند، زمينه‏اى فراهم شده است كه با مديريت صحيح مى‏توان به راحتى انگيزه‏هاى ايجاد شده را در مسير توليد مفاهيم جديد و ايجاد پايه‏هاى تمدن نوين اسلامى به كار گرفت و حوزه را از پرداختن به منازعات جزئى و امور خرد به موضوعات محورى و كلان معطوف كرد و جهانى انديشيد و حوزه را در جايگاه هدايت تحولات جهانى تعريف كرد.اصلاح نظام آموزشى و پژوهشىمشكلات موجود در سيستم حوزه‏ها، مديريت‏حوزه را بر آن داشته است كه با اصلاح ساختار آموزشى و جايگزينى متون جديد و ايجاد رشته‏هاى تخصصى، گامى به سوى پيوند ميان نظام آموزشى و نيازهاى نظام اسلامى بردارد، اما متاسفانه اين اصلاحات، ناكافى و گاه در خلاف مسير مورد انتظار بوده است. بايد اذعان كرد كه نظام آموزشى كنونى حوزه به ويژه با حاكميت نظام «ترمى - واحدى‏» نمى‏تواند به شايستگى در مسير توليد دانش و نظريه‏پردازى قرار گيرد.دو معضل مهم «ضعف پايه‏هاى علمى‏» و «عدم پيوند با موضوعات پيچيده و نو به نو» كارآمدى حوزه را در عصر جديد با مشكل مواجه كرده است.تاسيس برخى دانشگاه‏ها و مراكز تخصصى در حوزه كه در اصل به منظور پيوند ميان حوزه و علوم جديد تحقق يافت، نيز به دليل ضعف نگاه كارشناسانه و فقدان نگاهى جامع به علوم جديد، در عمل بيش از آنكه به كارآمدى حوزه بينجامد به تاثيرپذيرى از ادبيات فلسفى غرب و ايجاد جريان روشنفكرى سطحى و بحران هويت در قشرى از فارغ‏التحصيلان منجر شده است!تنظيم چرخه‏ى توليد و توزيع انديشهنظريه‏هاى علمى از زمانى كه به شكل يك جرقه‏ى علمى ضعيف متولد و تا هنگامى كه مبناى عمل و اصل مورد وفاق مى‏شوند، چه مراحلى را بايد طى كنند؟ آيا توليد دانش نيازمند مديريت در اين مراحل نيست؟به نظر مى‏رسد به دليل آنكه چرخه‏ى علمى تعريف شده‏اى براى تقويت، نقد و تكميل احتمالات و نظريات علمى ترسيم نشده است، گاهى نظريات مورد اعتنا واقع نمى‏شوند، به ثبت نمى‏رسند و حتى ذهن شخص انديشمند هم - به دليل حس خود كم‏بينى ناشى از عدم حمايت‏سازمان - به آن نظريات اهتمام نمى‏ورزد. گاهى هم نظريات بدون طى كردن مسير مورد نياز و طرح در جامعه‏ى علمى حوزه، به فضاى عمومى جامعه راه مى‏يابند، موافقت و مخالفت گروهى ناآشنا به مبانى و ابزارهاى علمى را برمى‏انگيزند و حتى مستند دستگاه‏هاى برنامه‏ريزى و قانون‏گذارى كشور واقع مى‏شود.متاسفانه افكار عمومى حوزه‏ى ما آن‏قدر كه نسبت‏به ژورناليستى شدن فقه و ورود يك احتمال بدون پشتوانه به عرصه‏ى افكار عمومى حساس است، به زندانى شدن و جمود برآنچه هست، واكنش نشان نمى‏دهد.چه بسا توسعه‏ى فقه ژورناليستى و نظريه‏پردازى عوامانه نيز گاه ناشى از بسته بودن فضاى بحث و بررسى در حوزه و عدم ترسيم همان چرخه‏ى علمى است. با ترسيم اين چرخه‏ى علمى است كه پس از طى مراحلى، يك نظريه مى‏تواند ديدگاهى تثبيت‏شده در جامعه‏ى علمى شود و آن‏گاه است كه «يكى ازنظريه‏هاى مطرح در حوزه‏هاى علوم دينى‏» فراتر از يك نظر شخصى اعتبار مى‏يابد و پس از طى مراحلى مى‏تواند در موضع عمل، مستند دستگاه برنامه‏ريزى و سياست‏گذارى قرار گيرد.البته در اين صورت ميزان اتقان نظريه‏ها در موضع عمل نيز مطلبى ديگر است كه بايد در اين چرخه لحاظ شود.ضرورت حمايت از توليد انديشه و آفات آنيك انديشمند، هم در مرحله‏ى توليد انديشه و هم نشر و توزيع آن، نيازمند حمايت است.متاسفانه امروزه چنانكه شايسته است، كار توليدى ارزشمند به شمار نمى‏آيد.- وقتى ارزش‏گذارى و ارزيابى مؤسسات و پژوهشگران براساس تعداد آثار منتشره است نه كيفيت آن؛- وقتى پژوهش‏هاى توليدى هم تراز پژوهش‏هاى تاليفى و تتبعى حمايت مالى و اعتبارى مى‏شوند؛- وقتى در مؤسسات علمى كسانى كه تقريركننده‏ى مباحث اساتيد بزرگ‏اند، جايگاهى مطمئن‏تر از مستشكلان و نوآوران دارند؛- در شرايطى كه آثار علمى ارزشمند به خوبى در جامعه‏ى فرهيختگان توزيع نمى‏شود؛- در شرايطى كه انديشمندان را دغدغه‏ى معاش به خود مشغول داشته است؛- و بالاخره در زمانى كه فرهنگ مادى، سطح انتظارات فرهيختگان حوزه را دستخوش تغيير كرده و رسالت صنفى روحانيت‏به حاشيه رانده مى‏شود و پژوهشگر زندگى خود را با ديگران مقايسه و احساس كمبود مى‏كند، نمى‏توان به نوآورى براساس يك سازمان‏دهى علمى اميد بست!از سوى ديگر گاهى فرهنگ مريدپرورى در مجامع علمى و پژوهشگاه‏ها برفعاليت علمى سايه مى‏گسترد. در اين صورت پژوهشگران در رتبه‏ى اول، مريد استادند و براساس همين رابطه در جلسه‏ى بحث‏شركت كرده‏اند و در نتيجه نمى‏توانند ناقدان مؤثر و مفيدى باشند.حريم‏سازى‏ها و تقدس‏هاى بى‏مورد نيز شخصيت‏هاى والا را چنان در هاله‏اى از قدسيت قرار مى‏دهد كه كم‏تر كسى جرات نقد جدى آراى چنين اشخاصى را - به ويژه اگر در قيد حيات باشند - دارد.حمايت از نخبگان نيز گاه كليشه‏اى و مدرك‏گرايانه است و عناوينى چون عضويت در هيات علمى گاهى اوقات به منظور تامين معاش افرادى است كه يا زمان نشاط علمى را سپرى كرده‏اند و يا پس از برطرف شدن دغدغه‏ى مالى، فعاليت علمى خود را براى مؤسسات ديگر يا به طور شخصى دنبال مى‏كنند.گاهى نيز احساس مى‏شود كه به نام حمايت از نخبگان چنان سفره‏اى گسترده مى‏شود كه مصداق توسعه در مفهوم «نخبه‏» است.در كنار همه‏ى اين‏ها، حمايت از توليد انديشه، نيازمند اصلاحاتى در فرهنگ عمومى حوزه است - كه بيان شد - و هم نيازمند بازنگرى در حمايت‏ها است.در اين‏باره علاوه بر آنكه نيازمند مراكزى براى شناسايى استعدادهاى درخشان هستيم، بايد در سطوح مختلف و متناسب با شرايط هر شخص و هر سطح علمى حمايت‏هارامتنوع كرد.تاسيس مدارس ويژه، افزايش حمايت‏ها در قالب حمايت از فعاليت علمى (نه حمايت از اشخاص)، اصلاح روش‏هاى سازمانى به منظور حمايت اعتبارى از استعدادهاى درخشان و سرمايه‏گذارى بر توزيع انديشه در سطح دانشوران و عموم مردم از راهكارهاى حمايتى است.نظارت بر عملكرد مؤسسات پژوهشىاگر نظارت را به معناى ارزيابى توانمندى‏ها و مشكلات نهادها، كمك به بازسازى و بازپرورى و كمك به ارتقاى كارآمدى و نشاط علمى مؤسسات بدانيم، ضرورت نظارت مسلم است.سازمان ناظر بايد به منظور يافتن آسيب‏ها و ارائه‏ى پيشنهادات اصلاحى، پيوسته رفتارهاى هر سازمان علمى و آموزشى را مطالعه و نقاط كور و بحران‏زا را به منظور اصلاح، شناسايى و نهاد مورد نظر را به سمت جريان توليد دانش هدايت كند.هدايت كلى جريان توليد دانشبرخلاف گذشته، در دوران حاضر نمى‏توان جريان توليد انديشه را جريانى اتفاقى و براساس جرقه‏هاى غير منتظره و براساس انگيزه‏هاى صرفاشخصى دانست‏بلكه تابعى از سياست‏گذارى‏هاى مراكز اصلى و راهبردى هر نظام و تابع تخصيص امكانات، اعلام نيازها و هدايت‏هاى سازمان‏يافته و ناشى از دغدغه‏هاى بنيان‏گذاران و مراكز قدرت است.تاكيد بر نيازمندى نظام اسلامى به جريان توليد دانش حكيمانه، اما ناكافى است.بايد به روشنى سهم هر يك از رشته‏هاى علمى، ميزان ارزشمندى توليد نظريه در هر يك از عرصه‏ها و حوزه‏ها مشخص و جريان توليد دانش به سمت نقاط حساس و مهم هدايت‏شود. به طور مثال:- بايد مشخص كرد كه از ميان وظايف اساسى حوزه در حل مسايل نظام اسلامى؛- تدوين شاخصه‏هاى رشد اقتصادى و فرهنگى و سياسى براساس موازين اسلامى؛- تدوين الگوى جامع شخصيت فرد مسلمان در ابعاد اخلاقى و اعتقادى و عملى؛- پاسخ به پرسش‏ها و شبهات؛- بالندگى و ترميم فقه، متناسب با تمدن‏سازى اسلامى؛- بازنگرى در اصول موضوعه و پيش انگارهاى علوم انسانى و تدوين علوم انسانى جديد؛- و ده‏ها محور ديگر، كداميك داراى اولويت اساسى و نيازمند اهتمام ويژه است و ميزان تخصيص امكانات به هريك از بخش‏ها، متناسب با اولويت‏ها و اهميت‏ها چقدر است؟از اين رو، ايجاد مركز مطالعات استراتژيك حوزه كه از يك سو مهم‏ترين نيازهاى عالم بشرى و جامعه اسلامى را تحليل و طبقه‏بندى و از سوى ديگر به تدوين سياست‏هاى اصلى حوزه و جهت‏گيرى توليد اهتمام كند، لازم به نظر مى‏رسد.تدوين سياست ارتباطى حوزهدرون‏گرايى و عدم ارتباط سازمان يافته با دنياى بيرون، آفت مهم نهادى است كه خود را عهده‏دار توليد مى‏داند.نهادهاى درون‏گرا عموما با معضل غرور تشكيلاتى و صنفى به يافته‏هاى خود و تحقير ديگران و هم‏چنين ناكارآمدى و بيگانگى از فرهنگ عمومى و عدم تسلط بر تحليل موضوعات مواجه‏اند و هميشه در انتظار آن هستند كه ديگران آنان را كشف و توانمندى‏هاى آنان را درك كنند.تدوين سياست ارتباطى حوزه با نظام اسلامى، دانشگاه‏ها و مراكز توليد انديشه، رسانه‏ها و مراكز تبليغى، اديان توحيدى و غيرتوحيدى، نظام بين‏الملل و ده‏ها مورد ديگر و تدوين برنامه‏ى اجرايى در اين موارد مى‏تواند جريان توليد دانش را بانشاط و جهت‏مند سازد و جريان تبادل انديشه را پويا نمايد.از زاويه‏اى ديگر نيز مى‏توان بر اهميت ارتباط سازمان يافته تاكيد كرد. امروزه شكاف ميان نظريه و عمل از معضلات اساسى نظام اسلامى است.حوزه متصدى پژوهش و ارائه‏ى ديدگاه‏هاى دينى است، امادستگاه‏هايى كه مسئول برنامه‏ريزى و تبليغ‏اند و به ترويج الگوهاى عملى مى‏پردازند، بدون ارتباطى تعريف شده با جامعه‏ى علمى حوزه، ساز خود را مى‏نوازند كه نتيجه‏ى آن شكاف ميان روحانيت و فرهنگ عمومى است.اطلاع‏رسانى سازمان يافتهامروزه مشكل حوزه‏ها، تنها عدم پاسخگويى به پرسش نيست، بلكه علاوه بر آن عدم شناخت موضوعات، پرسش‏ها و مسائل نوين جامعه و عدم پاسخگويى به روز و متناسب با فرهنگ و ادبيات مخاطبان نيز از مشكلاتى است كه با آن دست‏به گريبان است.بسيارند فضلايى كه با وجود علاقمندى به حل معضلات و پاسخگويى به پرسش‏ها از تحليل صحيح موضوعات عاجزند و اين آسيب، ناشى از عدم حضور حوزويان در متن تحركات اجتماعى و عدم آشنايى با ادبيات مفاهمه با نسل جديد است. از اين رو، اطلاع‏رسانى مستمر و سازمان يافته كه طلاب را از بدو ورود به حوزه با موضوعات، ضرورت‏ها و تحولات آشنا و روحانيت را براى انجام عمليات فرهنگى پيوسته مهيا نگاه دارد، ضرورى به نظر مى‏رسد.پرورش مديران فرهنگىمدير شخصى است كه سياست‏هاى كلان را به برنامه تبديل و جريان يافتن سياست‏ها را در عمل هدايت و كنترل مى‏كند. متاسفانه به مقوله‏ى مديريت در نظام كنونى حوزه چندان اهتمام نمى‏شود و آن‏چنان كه بايد شناخته شده نيست و به حق مى‏توان يكى از مهم‏ترين معضلات حوزه را ضعف در ناحيه‏ى مديريت و عدم اهتمام به پرورش مديران فرهنگى دانست.به همين دليل است كه امروزه مديريت، فعاليتى اجرايى تلقى مى‏شود و در ارزش‏گذارى بهايى كم‏تر از پژوهشگرى دارد، حال آنكه مدير، قواى محركه هر مجموعه است.پيامد اين نگرش آن است كه بسيارى از مديران مدارس، مؤسسات علمى و نهادهاى حوزوى از نظرعلمى و فرهنگى و يا از نظر تسلط بر فنون مديريت ضعيف و آسيب‏پذيرند و در چنين شرايطى نمى‏توان محصولات پژوهشى توليدى و پرورش فرهيختگان و نخبگان را از اين مراكز انتظار داشت.حضور افرادى در مناصب مديريتى كه به مقوله‏ى پژوهش نگاهى كميت‏گرا دارند، سطح محصولات پژوهشى را به شدت تنزل داده است.اصلاحات سازمانىتناسب ساختار و محتوا، اصلى پذيرفته شده در نظام مديريت است. به اين معنا كه بخش‏هاى هر سازمان، روش‏ها و سياست‏هاى سازمانى و اجرايى حاكم بر آن، در محصولات و نتايج كار مؤثر است.از اين‏جا مى‏توان دريافت كه تقويت جريان توليد انديشه در حوزه نيز سازمانى متناسب با خود را مى‏طلبد. به عنوان مثال: بايد در بازنگرى عميق وضعيت‏سازمانى مديريت‏حوزه، وضع موجود را كه مبتنى بر تفكيك مديريت آموزش، پژوهش، فرهنگى و شهرستان‏ها است، با سازمانى كه براساس تفكيك ميان معاونت تحصيلات مقدماتى، معاونت‏سطوح متوسطه، معاونت‏سطح عالى و معاونت رشته‏هاى تخصصى و نيمه تخصصى استوار است، مقايسه كرد و تاثير هر يك از دو ساختار را بر جريان توليد انديشه مطالعه نمود.به علاوه بايد براساس نيازمندى‏هاى نظام اسلامى بخش‏هايى را به سازمان افزود و يا حذف كرد.بنابر آنچه گفته شد:ضعف‏هاى موجود يا به ضعف افراد باز مى‏گردد، يا به ضعف سياست‏ها و برنامه‏ها و يا به ضعف ساختارها و روش‏ها.در برنامه‏ى اصلاحى حوزه به سمت توليد دانش، بايد به سهم هر يك از عوامل به طور دقيق توجه نمود.منبع: فصل نامه - پيام حوزه - شماره 37





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 593]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن