تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بهترين علم آن است كه مفيد باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836272343




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وقف‏هاي سلاطين عثماني در استانبول


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقف‏هاي سلاطين عثماني در استانبول
وقف‏هاي سلاطين عثماني در استانبول نويسنده: فاروق بليسي (قرن 16 ميلادي)موقوفات سلطان محمد دوم (فاتح) مقدمه دومين سلطان از سلاطين عثماني شش گانه‏ي ترکيه. محمد دوم معروف به فاتح (1481 1429 م) در سال 1453 م استانبول را فتح کردمجله «اوقاف» کويت، شماره 8، ربيع الاول 1426 ه. ق عنوان لاتينLes Waqfs Ottomans a Istanbul au XVIe Siecle:La Nahiye de Mehmed II Fatihعضو موسسه‏ي ملي زبان و تمدن شرقي در پاريسپيش از ورود به بحث وقف‏هاي دوره‏ي عثماني در شهر استانبول، ذکر برخي نکات ضروري به نظر مي‏رسد: منابع اصلي اين مطالعه، آمارهاي مربوط به وقف در استابنول است. اين آمارها به ترتيب در سال‏هاي 953 ه‏ق(1)، (1546 م) 988 - 986 ه ق(2) (1580 - 1578 م) و 1005 ه ق(3) (1596 م) ثبت شده‏اند. اولين آمارگيري در سال 1521 م (927ه ق) صورت گرفته، ولي اسناد مربوط به آن مفقود شده است. در اين مدارک و اسناد استثنايي، محدوده‏هاي جغرافيايي مشخص شده‏اند در اين جا واحد تقسيم بندي اداري شهر، نه محله، بلکه «ناحيه» است. اين گونه تقسيم‏بندي در قرن 16 م رايج بود. پس از آن نيز اين روش، مطابق تقسيم بندي اداري در امپراتوري عثماني، همچنان رواج داشت. در نظام اداري عثماني قرن 16 ميلادي ناحيه، به معناي زير مجموعه‏اي از منطقه است که از تعدادي روستا و محله تشکيل يافته است.ناحيه، به معناي که در اين مقاله به کار رفته است، شباهت زيادي به کلمه‏ي فرانسوي cantonداشت که در عرف پس از انقلاب کبير فرانسه به معناي «ناحيه» و شامل ساختار و شامل ساختار اداري مهم‏تر از منطقه است.ناحيه‏ي فاتح [مربوط به سلطان محمد دوم، معروف به فاتح] که بر روي چهارمين بلندي در شهر استانبول واقع شده است، از جنوب به دره‏ي بايرام پاشا(4)، از شمال به شاخ طلا و به حوالي مسجد سليم اول، از شرق به خطي که تا درياي مرمره و شاخ طلا امتداد دارد و از غرب به ديوارهاي گلي محدود مي‏شود.دليل انتخاب ناحيه‏ي فاتح به عنوان موضوع اين مطالعه اين است که تمام اين ناحيه در اطراف مجموعه‏ي محمد دوم (معروف به فاتح) شکل گرفته است. اين مجتمع شامل نخستين مسجد با معماري خاص در استانبول است. مي‏توان چنين استنباط کرد که اين بخش از شهر از ابتدا نسبت به بخش‏هاي ديگر شهر از موقعيت برتري برخوردار بوده است. با ساختن اين بنا، سلطان محمد دوم مي‏خواست به مقامات نظامي، غير نظامي، مذهبي و نيز به طبقه‏ي مرفه شهري پيام دهد که در آن ناحيه به منظور جذب مردم و استفاده‏ي عمومي، مسجد، نمازخانه و ساختمان‏هاي ديگر بنا کنند. در سال 1546 ميلادي بخش اعظم شهر استانبول را ناحيه‏ي فاتح(5) تشکيل مي‏داد. از ميان 13 ناحيه، ناحيه‏ي فاتح مشتمل بر 19 درصد محله‏هاي استانبول است و درسال 1596 ميلادي، بيش از 41 درصد بناها در اين محل بودند.بررسي پديده‏ي وقف درجهان اسلام به مطالعه‏ي تاريخ امور خيريه، مقابله با فقر، بررسي وضعيت اجتماعي و اقتصادي واقفان، و به طور کلي، مطالعه‏ي جمعيت شناختي محدود نمي‏شود. بلکه با مطالعه‏ي پديده‏ي وقف، تاريخ معماري، شهرسازي، مردم شناختي، آموزشي، نظام بانکي و اعتباري و نيز به همبستگي ميان افراد نيز ارتباط دارد. تمام اين جنبه‏ها در موقوفات يک منطقه‏ي شهر استانبول، موسوم به «ناحيه‏ي فاتح» همگي قابل مشاهده‏اند.البته چارچوب مقاله‏ي حاضر محدود است. پس از يک نگاه گذرا به موقوفات ناحيه‏ي فاتح، وقف سلطان محمد دوم را بررسي مي‏کنيم، وقفي که چندين محله در اطراف آن ايجاد شده است. سپس موقوفات موجود در شش محله‏ي اين ناحيه را بررسي مي‏کنيم، و در صورت امکان، شخصيت‏هايي را بررسي مي‏کنيم که نام اين محله‏ها برگرفته از نام آنها است.نگاه کلي به بناههاي ناحيه‏ي فاتحدر پايان قرن شانزدهم، 55 مسجد در ناحيه‏ي فاتح وجود داشت که در 42 محله(6) پراکنده شده بودند. مي‏بينيم که که تعداد مساجد از تعداد محله‏ها بيشتر بوده است. در بسياري از محله‏ها يک مدرسه و يک زاويه وجود داشت. «مدرسه» نهاد رايج ديگر در اين دوره است که به شکل بنا ظاهر شده است. مدرسه اغلب در داخل بناهاي بزرگ مذهبي و فرهنگي جاي گرفته است. حمام نيز عناصر اصلي تشکيل دهنده‏ي محله است. در ناحيه‏ي فاتح حدود 12 حمام وجود دارد که اغلب در محله‏هايي بنا شده‏اند. که فعاليت‏هاي مربوط به صنايع دستي و تجارت در آنها رونق دارند. گاهي نيز حمام در مسير آب بنا شده است. در اين مسيرهاي آبي به چشمه‏هايي نيز برمي‏خوريم. در امتداد دامنه‏هاي شاخ طلا و دامنه‏هاي غربي ناحيه‏ي فاتح چندين چشمه قرار دارد. در مجموع در 12 محله چشمه‏هاي وقفي وجود دارند.در 42 محله ناحيه‏ي فاتح، 825 موقفه وجود دارد. بخشي ازاين موقوفه‏ها داراي بازدهي جنسي يا نقدي درساير محله‏هاي شهر است. برعکس، برخي موقوفات ثبت شده در ساير محله‏هاي شهر، داراي درآمدها و اموالي هستند که در ناحيه‏ي فاتح به مصرف مي‏رسد.با مطالعه‏ي دفتر ثبت سال 1580 ميلادي مشاهده مي‏کنيم که از سال 1546 ميلادي، 227 موقوفه در اين ناحيه ثبت شده است، ولي از آن جا که 231 موقوفه در دفتر ثبت سال 1580 م قيد نشده است، مي‏توان نتيجه گرفت که تعداد موقوفات ثبت نشده بيشتر از ثبت شده‏ها است. بعدا به اين مطلب خواهيم پرداخت. استفان يراسيموس(7) در مقاله‏اي درباره‏ي تاريخ شهري در ناحيه‏ي فاتح، چندين فرضيه را درباره‏ي رشد بناها در اين منطقه مطرح کرده است. تعداد نسبتا زيادي از موقوفات داراي تاريخ هستند (671 مورد از مجموع 825 مورد.)مهم‏ترين دوره‏ي زماني رشد بناهاي وقفي دهه‏ي 1534 ميلادي تا 1543 ميلادي است. در اين دوره به طور متوسط سالانه 11 بنا ايجاد شده است. اين رشد از سال 950 ه ق (1543 م)، سير نزولي پيدا کرد. دليل اين تغييرات در دهه‏هاي مختلف در دوره‏ي محمد دوم، مفقود شدن قديمي‏ترين وقف نامه‏ها است؛ چرا که در زمان اين سلطان، واقفان بالقوه براي وقف اموال خود تشويق نمي‏شدند. به عبارت ديگر ملي کردن برخي بناها، طبيعتا، مالکان اموال را از وقف اين بناها مأيوس مي‏کرد. از سوي ديگر در عهد سليمان، از سلاطين عثماني، وجود زمين زياد در استانبول، و به خصوص رشد نرخ تورم در سال‏هاي پاياني حکومت اين سلطان، مانع مي‏شد که صاحبان بناها بر روي درآمدهايي که از اين بناها به دست مي‏آمد، حساب کنند در ادامه به موقوفات نقدي خواهيم پرداخت. در سال 953 ه ق در ناحيه‏ي فاتح 200 موقوفه‏ي صرفا نقدي و 63 موقوفه‏ي مختلط سرشماري مي‏شود. درحالي که دومين سند ثبت شامل 70 موقوفه‏ي مختلط است، طبق سومين سند ثبت، 19 موقوفه نقدي و 3 موقوفه‏ي مختلط وجود داشت. واضح است که در دو سند ثبت اخير، به موقوفات نقدي کمتر توجه شده است. به گفته‏ي بارکان و ايوردي(8) پديده‏ي تورم در سال 1585 و - 1586 م. تأثير منفي بر اين قبيل موقوفات داشته است.وقف محمد دوم: هسته اوليه‏ي شهر استانبول در دوره‏ي عثمانيهمان طور که اشاره شد، ناحيه‏ي فاتح در اطراف مسجد محمد دوم شکل گرفته، واقف اصلي نيز خود سلطان بوده است. اين نوع وقف، که از راه درآمدهاي دولتي شکل مي‏گرفت، در فقه اسلامي به عنوان وقف غير صحيح ناميده مي‏شود. از سوي ديگر، اصل در ثبت موقوفات اين بوده است که موقوفات بزرگ متعلق به خانواده سلطنتي، به حساب نمي‏آمدند؛ به عبارت ديگر در دفاتر ثبت موقوفات از وقف‏هاي غير صحيح نشاني نمي‏بينيم. وقف محمد دوم بايد با توجه به وقف‏نامه‏ها و مانبع حسابداري آن دوران مطالعه شود.مسجد محمد دوم و رقبات آن به گونه‏اي ساخته شده‏اند. که محلي جذاب براي ساکنان شهر و اهالي و شهرهاي ديگر باشند. انتخاب اين مکان کاملا نمادين بوده است؛ چرا که اين مجتمع بر روي ويرانه‏هاي کليساي باشکوه «حواريون مقدس» بنا شده است اين کليسا توسط کنستانتين کبير(9) باقيمانده‏ي اجساد سنت آندره(10) و سنت لوک(11)، کاتب انجيل، و سنت تيموته دفز(12) را به اين کليسا منقل و در آنجا دفن کرد. دو قرن پس از آن، کليسا در زمان ژوستينين(13) توسط معماران مشهوري بازسازي شد. اين کليسا و محل آن وجهه‏ي نمادين مهمي نزد اهالي استانبول قديم داشت.سلطان، که دغدغه‏ي فتح اماکن نمادين امپراتوري بيزانس را داشت، يقينا ميل داشت که مسجد باشکوهش را در اين محل بنا کند. به هر حال تا قرن 11 ميلادي، زماني که پايتخت بيزانس (استانبول قديم) توسط قواي صليبي در سال 1204 ميلادي غارت مي‏شد، بيشتر ظروف طلا و نقره مزين به سنگ‏هاي قيمتي، تصاوير مسيح، تاج‏هاي سلطنتي، لباس‏هاي باشکوه متعلق به کشيش‏ها و ساير اجناس باارزش کليسا، به خارج از استانبول قديم و به اروپاي غربي انتقال داده شد. اين کليسا، پس از مرمت کامل توسط امپراتور بيزانس آندرونيکوس دوم (1282 - 1238م) (14) بار ديگر به دست غارتگر زمان افتاد.در اين شرايط بود که عثماني‏ها در زمان ورودشان به استانبول، با کليسا روبه‏رو شدند. سلطان محمد دوم بناي عظيم مذهبي خود را در محل اين کليسا بنيان نهاد؛ بنايي که بعدها نام خود را بر آن نهاد.عمليات ساخت اين بناي مذهبي در فوريه‏ي 1463 م (جمادي الثاني 867 ه ق) شروع شد و در دسامبر 1470 م (رجب 875 ه ق) به پايان رسيد. ساخت قسمت قابل توجهي از بخش‏هاي مختلف موقوفه‏ي فاتح در وقف‏نامه‏ي محمد دوم پيش بيني شده بود. از جمله مي‏توان به اين موارد اشاره کرد: مسجد، مدرسه‏ي عالي، مدرسه‏ي متوسط، مدرسه‏ي ابتدايي، کتابخانه، بيمارستان، کاروانسرا، حمام و مقبره‏ي خود سلطان که بعدها به اين مجموعه اضافه شد. ساخت بناي اين مجموعه زماني شروع شد که سلطان تصميم به انتقال پايتخت عثماني گرفت؛ يعني در ابتداي سال 1460 ميلادي. از سوي ديگر شروع کارهاي ساختماني قصر توپکاپي(15) نيز در اين سال است. بدين ترتيب محور اصلي شهر با عبور از مدرسه‏هاي فاتح، خطي است که کليساي سنت سوفي(16) را به دروازه آدرينوپل(17) متصل مي‏کند. اين خط با محور مرکزي، که از درياي مرمره به شاخ طلا کشيده شده است، تلاقي دارد.نسخه‏هاي دهگانه وقف‏نامه(18) محمد دوم از دوران سلطنت وي تا سال 901 ه ق (1496 - 1495 م) را دربرمي‏گيرد. بر اساس اين وقف‏نامه‏ها و دفاتر ثبت، درآمدهاي اين اولين مجموعه‏ي بزرگ اسلامي در استانبول از دو منبع تأمين مي‏شده است: يکي کشاورزي و ديگري اجاره‏ي ساختمان‏ها. ماليات عشر و اجاره‏بهاي جمع شده در روستاها از نوع اول هستند. از ميان اين روستاها، که در غرب استانبول واقع شده‏اند. مي‏توان به چندين مورد اشاره کرد: رودوسوک(19)، شورلو(20)، کرکنيز(21)، هايرابلو(22) پنرحصاري(23)، حکام بعدي، به منظور افزايش منابع درآمد، تغييراتي در تقسيمات اين روستاها به وجود آوردند به طوري که تعداد روستاها دو برابر شد. در اسناد اوليه حدود 30 روستا ثبت شده بود، در حالي که چند سال بعد يعني درسال 895 - 894 ه ق) 1490 - 1489 م) 67 روستا و در سال 985 ه ق (1577 م)، 73 روستا ثبت شد.جز اين درآمدها از طريق کشاورزي، وقف محمد دوم براي مجتمع فاتح شامل چندين حمام است که در محله‏هاي گوناگون استانبول پراکنده‏اند. تعداد اين حمام‏ها در آن روز 14 دستگاه بوده است. همچنين به اين درآمدها بايد مالياتي را که از غير مسلمان‏ها دريافت مي‏شد (جزيه) اضافه کرد. اين غير مسلمانان‏ها در 24 روستا زندگي مي‏کردند. و شامل يونانيان، ارمني‏ها، يهودي‏ها و فرانسوي‏ها بودند. آنها همچنين در برخي محله‏هاي استانبول همچون گالاتا(24)، تکيرداگ(25)، سيليوري(26) و ارگلي(27) زندگي مي‏کردند؛ براي مثال در استانبول 2027 خانواده‏ي يهودي که از آلمان، مجارستان و ايتاليا اخراج شده بودند و امپراتور عثماني آنها را پذيرفته و در نقاط مختلف استانبول اسکان داده بود، جزيه‏ي خود را به موقوفات محمد دوم مي‏پرداختند. ضمنا برخي اروپاييان نيز، که از اهالي ژنو و ونيز بودند، از کفه(28) در شمال درياي سياه آمده بودند و در گالاتا استقرار داشتند؛ اين دسته نيز که موسوم به جمعيت «ژنوي» استانبول بودند جزيه پرداخت مي‏کردند. ميزان جزيه براي افرادي که در شهر يا روستا زندگي مي‏کردند يکسان نبود. در سال 895 - 894 ه ق (1490 - 1489 م)، شهرنشينان 50 آقچه(29) (8667 خانوار در مجموع 433698 آقچه) و روستانشينان 58 آقچه (3805 خانوار در مجموع 223542 آقچه) جزيه مي‏پرداختند.. در اوسط قرن 18 ميلادي اين نسبت دگرگون مي‏شود ولي درآمدهاي حاصل از جزيه همچنان به عنوان مهم‏ترين منبع وقفيات محمد دوم باقي مي‏ماند.شرايط جمع آوري و استفاده از درآمدها در وقف‏نامه‏هاي سلطان ذکر شده است؛ براي نمونه مي‏توان به اين موارد اشاره کرد:1. اموال را بايد به افرادي اجاره داد که معتمد و قادر به پرداخت اجاره بها باشند و در امانت خيانت نکنند.2. از مستأجران تعهد گرفته شود که در روند اداره‏ي اموال و پرداخت اجاره بها و اختلاف و نزاع به وجود نياورند و از حيف و ميل درآمدهاي وقفي بپرهيزند.3. اموال غير منقول نبايد به مدت طولاني بدون مستأجر باقي بماند و ترجيحا به کساني اجاره داده شود که بيشترين اجاره بها را مي‏پردازند.4. حداقل مدت اجاره يک سال و حداکثر آن دو سال باشد.در پايان بخش بسيار مهم مربوط به درآمدهاي موقوفه‏ي سلطان، نگاهي به برخي آمار جالب توجه است: در فاصله‏ي سال‏هاي 1490 - 1489 م، مجموع درآمدهاي سالانه به 1535536 آقچه مي‏رسيد، در حالي که در پايان قرن شانزده ميلادي (1598 - 1597 م) اين درآمدها، همان طور که ذکر شده، کمي بيش از سه ميليون آقچه بود. دليل اين اختلاف مي‏توانست پديده‏ي تورم باشد که به ويژه از سال 1580 م به بعد شايع بود. در ميانه‏ي قرن، 50 تا 55 آقچه معادل يک فلورين هلند بود، در حالي که در سال 1584 م، 120 آقچه و در سال 1598 م، 220 آقچه معادل يک فلورين مي‏شد. نقش تورم در مخارج به مراتب بارزتر بود. ابتدا به دستمزد کارکنان موقوفه، که بيشترين مقدار هزينه‏ها بود، اشاره مي‏کنيم. تعداد اين کارکنان هر سال مرتبا افزايش مي‏يافت. بر اساس وقف نامه‏ي سلطان، قرار بود تعداد افراد شاغل 350 نفر باشد، ولي در پايان قرن 16 م، 530 نفر در موقوفه‏ي سلطان به کار مشغول بودند.گفتني است دانشجويان مقاطع بالاي مدارس نيز (120 نفر) جزء اين کارکنان محسوب مي‏شدند. نکته‏ي جالب توجه اينکه دستمزد اين کارکنان متناسب با نرخ تورم افزايش نمي‏يافت در نتيجه آنان براي رفع نيازهاي خود مجبور بودند يا در خارج مجموعه‏ي فاتح به کارهاي ديگر مشغول شوند، يا از طريق قانوني از منابعي موسوم به «بهاي طعام يا بهاي گوشت» مبالغي دريافت کنند. اين منابع پرداخت، در اسناد اوليه‏ي وقف‏نامه پيش بيني نشده بود و زيان‏هايي را بر عملکرد عمومي مجموعه تحميل مي‏کرد. اين معضل و نيز اداره‏ي نامناسب درآمدها باعث شد که مجموعه‏هاي بزرگ اجتماعي - مذهبي در دوران عثماني از هدف اوليه‏ي خود دور شده، و تبديل به مساجد ساده‏اي شود که پيوسته نيازمند بودند و چشم به کمک مالي نهادهاي عمومي دوخته بودند تا شايد از اين راه به بقاي خود ادامه دهند.يک هزينه‏ي ديگر را هم به هزينه‏ي کارکنان بايد اضافه کرد: هزينه‏ي غذا. در اين مجموعه دو آشپزخانه فعال بودند: يکي در بيمارستان و ديگري آشپرخانه‏ي عمومي عمارت. آشپزخانه اول ويژه‏ي طبخ غذا براي کارکنان بيمارستان و بيماران بود. آشپزخانه‏ي عمومي مختص ساير کارکنان، دانشجويان، مسافران مهمانان، فقيران بود. بر اساس محاسبات و طبق کتابچه‏ي توزيع غذا، علاوه بر 1200 نفر (شامل کارکنان و دانشجويان) 600 مسافر و فقير در اين محل اطعام مي‏شدند.دو محل ديگر نيز براي اختصاص هزينه وجود داشت: يکي نگهداري و تعميرات و بخش‏هاي مختلف مجموعه و ديگري مساعدت مالي به مساجدي که در شهرها و روستاهايي، که درآمد وقف از آنجا تأمين مي‏شد، احداث شده بودند. براي اطلاع از تفکيک هزينه‏ها مي‏توان به آمار ذيل رجوع کرد که در دفاتر حسابداري سال‏هاي 1598 - 1597 م ثبت شده‏اند.:کارکنات: 8 / 26%غذا: 2 / 45%تعميرات و نگهداري 7 / 11%کمک به اماکن مذهبي 3 / 16%جمع 100%هزينه‏ي کل: 2648886موقوفه‏هاي موجود در شش محله‏ي فاتحبناهاي منتسب به احمد البخاري معروف به امير بخاري و مشکل وقف‏هاي مالييکي از بناهاي موجود در قرن 16 ميلادي در ناحيه‏ي فاتح، بناي احمد البخاري (1516 - 1453 م) است. محله‏اي که درست در جنوب غربي مسجد محمد دوم واقع شده است. احمد البخاري (اهل بخارا در ازبکستان فعلي) مروج اصلي محفل نقشبند در استانبول بود. وي دوست بسيار صميمي شيخ وفا بود و محله‏اي در استانبول به نام اوست. او بناهاي پردرآمدي وقف کرده و از کمک با يزيد دوم (1512 - 1481 م) بهره‏مند بوده است. احمد البخاري محفل نقشبنديه را به قوي‏ترين محفل ديني - عرفاني استانبول تبديل کرد وي مسجدي احداث کرد که در آن نزديک به 70 حجره براي مجردها بنا نهاد. آنچه مهم است اين است که افراد بسياري ساختمان‏هايي را ساختند و وقف کردند که درآمدشان به اين مسجد و به خصوص به تکيه‏اي در همان نزديکي اختصاص داشت. اين تکيه (سه تکيه‏ي ديگر به نام امير بخاري دراستانبول وجود دارد.) پيش از سال 1546 ميلادي در نزديکي مجموعه‏ي فاتح ساخته شده است. بر اساس دفتر ثبت سال 1546 م، در بيرون بناي احمد البخاري، 16 بناي ديگر براي نواده‏ي واقفان، براي نگهداري مسجد و تکيه و براي کارکنان اين مراکز احداث شده بود. هيچ يک ازاين بناها تاريخ ندارد که اين احتمالا به دو دليل است: مناسب نبودن نحوه‏ي اداره‏ي اين تأسيسات، و مفقود شدن اسناد مربوط؛ چرا که اين بناها گاه خيلي قديمي بودند و زمان ساخت آنها به ربع اول قرن 16 م برمي‏گشت؛ براي نمونه مي‏توان به مسجد و نمازخانه‏ي شيخ بخاري اشاره کرد.در محله‏ي احمد البخاري چندين موقوفه ديگر بنا شد که به مراکز مذهبي، که در همسايگي محله‏ي احمد البخاري بودند، تعلق ندارند، بلکه در خارج از حصارهاي اديرنکاپي(30) واقع شده‏اند. اين قسمت زاويه‏اي است به نام احمد البخاري که در سال 937 ه ق (1530 م) توسط داماد و جانشين او، محمود شلبي(31)، در زمان سليمان جليل القدر(32) بنياد شده است. مطابق سند سرشماري سال 1546 ميلادي سي بناي موقوفه فقط به اين مکان صوفيگري اهدا شده است. يک سوم آنها داراي تاريخ‏اند که قديمي‏ترين آنها مربوط به شوال 924 ه ق (اکتبر 1518 م) و جديدترين آنها مربوط به ربيع الاول 948 ه ق است. نکته‏ي جالب توجه اين که تقريبا تمام اين موقوفه‏ها از اين نوع کتب وقفي(33)، و پنج مورد منحصرا اموال غير منقول است.بيش از اين به موقوفه‏هاي نقدي (اوقاف النقود) نمي‏پردازيم. اين نوع موقوفه‏ها به خوبي شناخته شده‏اند و در جاي ديگري درباره‏ي آنها بحث شده است. شايان يادآوري است که اين گونه وقف‏ها در آسياي صغير و حوزه‏ي بالکان بسيار رايج‏اند. واقف در اين نوع وقف، بخشي از سرمايه‏ي نقدي خود را وقف مي‏کند. اين سرمايه، از طريق قرض دادن، به سودآوري مي‏رسد که شرايط آن منطبق بر مقررات قانوني تصويب شده توسط نهادهاي مدني از قرن 16 م است. اکثر مراکز، پول را با نرخ 10 درصد سود قرض مي‏دهند. در برخي موارد نرخ اين بهره معين نمي‏شود و تنها به عبارت «مطابق با مقررات قانوني» اکتفا مي‏شود. ولي از آن جا که واقف به روشني ميزان ارزش افزوده‏ي سالانه را، که اميدوار است از سرمايه‏ي اصلي به دست آورد، ذکر مي‏کند، مي‏توان به راحتي نرخ اين بهره را محاسبه کرد. ميزان سرمايه‏ي وقف شده بسيار متغير است؛ کمترين آنها 300 آقچه و بيشترين 45000 آقچه است، ولي غالبا اين رقم عددي است بين 400 و 14000 آقچه.مشکل بزرگ وقف‏هاي نقدي، اين است که اين گونه وقف‏ها نخستين قربانيان تورم و عملکرد نامناسب و حيف و ميل متوليان و بستانکاران است. در سراسر تاريخ وقف‏هاي نقدي در دوره‏ي عثماني، مواردي زيادي از زيان و فقدان پول وقفي وجود دارد. اغلبگفته شده که اين وضعيت ناشي از پايين آمدن ارزش پول بوده است.واقعيت اين است که زماني که پول ناگهان نيمي از ارزش خود را از دست مي‏دهد، مانند اتفاقي که در سال 1586 - 1585 م رخ داد، مبالغ اندک وقف شده به راحتي رو به اضمحلال مي‏روند. نه تنها مبالغ قرض داده شده، ديگر قادر به کسب درآمد و بهره‏ي کافي نيستند، بلکه مديران و متوليان نيز ديگر آن توجه لازم را به نحوه‏ي اداره‏ي اين مبالغ معطوف نمي‏دارند. گاهي، خانواده‏اي که مبلغي را وقف کرده است، خود باعث هدر رفتن اين وقف مي‏شود. هنگام بازرسي يا آمارگيري، اين قبيل خانواده‏ها ادعا مي‏کنند که وقف‏نامه را گم کرده‏اند. ما عوامل لازم براي مطالعه‏ي تأثير تورم در ايجاد يا توقف وقف‏هاي نقدي را در دست نداريم. مقايسه‏ي سه دفتر ثبت سرشماري وقفي در استانبول، به ويژه در ناحيه‏ي فاتح، حاکي از وجود موقوفه‏هاي نقدي اندک در فاصله‏ي سال‏هاي 1546 و 1596 م است. اين احتمال نيز وجود دارد که دو دفتر ثبت اخير، گوشه‏ي چشمي به اين قبيل وقف‏ها نداشته‏اند. خيلي دور نمي‏رويم و نگاهي مي‏اندازيم به نمونه‏هاي وقف نقدي اهدا شده به احمد البخاري: تقريبا تمامي اين وقف‏ها، که در نخستين دفتر ثبت (1546 م) ذکر شده بودند. در دفاتر ثبت دوم و سوم اثري از خود به حاي نگذاشته‏اند. يک نمونه‏ي وقف مختلط، که داراي مبلغ کلاني، بوده ا ست. در سال 1596 م ثبت مي‏شود.. اين وقف در سال 924 ه ق (1519 - 1518 م) توسط دختر احمد البخاري فاطما خاتون(34)، با مبلغ 45000 آقچه صورت گرفته است. سرمايه‏گذاري اين مبلغ در قالب دو دستگاه منزل، همراه با مستغلات (اصطبل، سرويس بهداشتي و حياط) و 3 مغازه در محله‏ي مسجد محمد دوم بوده است. دليل بقاي اين موقوفه از يک سو اين حقيقت است که توسط دختر شيخ صوفي(35) صورت گرفته است و مبلغ نسبتا زياد است، و از سوي ديگر به اين دليل است که اين مبلغ، همراه اموال غير منقول وقف شده و نيز درآمد ناشي از اين اموال، به کمک سرمايه‏ي اوليه مي‏آمد عمر کوتاه وقف‏هاي نقدي در مقايسه با وقف‏هاي مختلط يا وقف اموال غير منقول در جاهاي ديگر نيز مشاهده مي‏شود. مراد چيزاکچا(36) با مطالعه‏ي 545 وقف نقدي در بورسا(37)به اين نتيجه مي‏رسد که از اين تعداد تنها 146 مورد (26 / 7%) بيش از يک قرن عمر کرده‏اند. در حالي که بقيه‏ي اين رقم، 399 مورد (73/3%)، کمتر از يک قرن عمر داشته‏اند.بر اساس يک تحقيق در باب 89 وقف نقدي در اوسکودار(38) در زمان سليمان جليل القدر (1566 - 1520 م)، به آمار هشدار دهنده‏اي برخورد مي‏کنيم: 75 مورد از اين وقف‏ها (25 / 84%) عمري در حدود 40 سال يا کمتر دارند که 30 مورد از آنها حتي کمتر از 10 سال عمر کرده‏اند. تنها 14 مورد از اين وقفها 41 سال يا بيشتر عمر کرده‏اند. در اين جا نيز وقف‏هايي که توسط دلتمردان انجام گرفته و پشتوانه‏ي مالي قابل توجهي داشته‏اند، مدت طولاني‏تري دوام آورده‏اند. اين قاعده، خاصه شامل آن دسته از وقف‏هايي مي‏شود که ترکيبي از پول نقد و اموال غير منقول بوده‏اند. نويسنده‏ي تحقيق اخير توجهي به تأثير تورم، آن گونه که دست اندرکاران سرشماري 1546 م مدنظر داشته‏اند.، نداشته است.درباره‏ي موقعيت اجتماعي و شغلي واقفان بايد گفت از ميان 30 واقف که براي مطالعه انتخاب کرديم، 10 نفر خانم هستند که يکي از آنها، همان طور که ذکر شد، دختر احمد البخاري است. دو خانم ديگر برده‏هايي هستند که توسط شيخ البخاري آزاد شده بودند. درميان واقفان مرد، به 8 نفر برمي‏خوريم که يا شيخ و يا از طبقه‏ي عالمان هستند. برخي ديگر (5 نفر) که داراي عناويني جون «افندي» هستند، به طبقه‏ي عالمان نزديکند. در ميان واقفان مرد همچنين به 2 کارگر، يک رئيس پليس و 4 نفر با مشاغل نامشخص برمي‏خوريم. طبيعتا مزاري که اين وقف‏ها به آن اهدا شده‏اند، برخي را بيش از برخي ديگر جذب مي‏کند. ما از وضعيت همه‏ي اماکن وقفي استانبول يا حتي ناحيه‏ي فاتح آگاهي نداريم، ولي به طور کلي، بر اساس روحيات خانواده‏ها، تقريبا همه‏ي وقف‏ها به شکلي به فعاليت‏هاي مذهبي، اجتماعي و آموزشي در همان محل زندگي واقف يا درمحلي ديگر در استانبول و يا حتي در شهري ديگر اختصاص داده مي‏شدند. اين وقف‏ها غالبا به دو مکان مقدس اسلام، حرمين شريفين، يعني مکه و مدينه، اهدا مي‏شد.موقوفات محله‏ي حاج خير الدينHadj Hayreddin در قسمت غربي مسجد محمد دوم، يک نمازخانه توسط حاج خير الدين احداث شده است که نام اين محله نيز برگرفته از نام اين مکان است. وقف‏نامه‏ي اين نمازخانه موجود نيست. ولي در وقف‏نامه‏ي ديگر حاج خير الدين، که مربوط به ناحيه‏ي وفا است. اطلاعاتي در اين باره هست. حاج خير الدين در ناحيه‏ي وفا مسجدي به نام خود احداث کرده بود. براساس اين وقف‏نامه‏ي بدون تاريخ، واقف براي مسجد و مدرسه‏ي خود اين اموال را باقي گذاشته است:- چندين منزل چند طبقه‏اي در محله‏اي که به نام خود اوست واقع در ناحيه‏ي وفا در زمان سرشماري سال 1546 م. اين خانه‏ها تبديل به کاروانسرا مي‏شوند. درآمد ساليانه‏ي اين خانه‏ها 8000 آقچه بوده است.- چندين خانه در محله‏ي خضربيک(39) با درآمد ساليانه‏ي 6180 آقچه؛- روستايي به نام يوسف لو(40) در نزديکي اديرنه(41) با درآمد ساليانه 25000 آقچه؛- روستايي موسوم به احمد بيگ(42) در منطقه ويز(43) با درآمد ساليانه 2000 آقچه؛- يک قطعه زمين با درآمد ساليانه 539 آقچه؛- دو اتاق در نزديکي مسجد ياد شده با درآمد ساليانه 5154 آقچه؛در کنار اين درآمدها، واقف مخارجي معادل 28840 آقچه پيش بيني کرده بود که در مقايسه با مجموع درآمدها، با يک مازاد 18433 آقچه‏اي مواجه هستيم. حاج خير الدين اداره‏ي امور مربوط به موقوفاتش را به اعضاي خانواده و حاکم وقت مي‏سپارد. به اعتقاد او حاکم وقت قادر بود با اتخاذ راهکارهاي مناسب، سلامتي نحوه‏ي اداره‏ي موقوفات را تضمين کند.بدين ترتيب محله‏ي حاج خير الدين پيرامون يک نمازخانه ايجاد شد و بر اساس سرشماري سال 1546 م، خارج از اين محله 25 وقف ديگر وجود دارد که مهم‏ترين ويژگي آنها اين موارد است:- 6 مورد وقف (25%) توسط خانم‏ها انجام گرفته است، به عبارت ديگر اندکي کمتر از وقف‏هاي بانوان در محله‏ي قبلي (3 / 33%)؛- هر چند القاب و شغل 4 واقف، که در عالمان و صوفيان‏اند، مشخص است، در مورد 10 واقف ديگر اطلاعاتي موجود نيست.- 21 مورد از اين وقف‏ها (84%) در فاصله‏ي سال‏هاي 894 و 949 ه ق (1543 - 1488 م) صورت گرفته و چهار مورد تاريخ ندارند.- 14 مورد از اين وقف‏ها نقدي‏اند (2 مورد همراه وقف قرآن) که برخي از آنها از نوع مختلط است. ساير وقف‏ها غير منقول‏اند که چهار مورد به همراه وقف قرآن‏اند.در محله‏ي حاج خير الدين، بزرگ‏ترين وقف نقدي (52000 آقچه) براي يک مدرسه (معلم خانه)(44) بوده است که توسط محي الدين بن محمد يرلوکا(45)، معلم سرخانه‏ي بايزيد دوم، صورت گرفته بود. تاريخ اين وقف اوايل ربيع الاول 901 ه ق (28 - 18 نوامبر 1495 م) يعني در دوره‏ي بايزيد دوم است. اين وقف نقدي همچنين به همراه يک باب منزل شامل اصطبل، اتاق و باغ بوده است. بر اساس وقف‏نامه، از ناحيه‏ي اين وقف حقوق يک معلم، يک دستيار معلم، دو قاري، يک سقا و يک تعميرکار پرداخت مي‏شد. از سوي ديگر خريد حصير و هيزم لازم نيز از اين ناحيه هزينه مي‏شده است. سود حاصل از 2000 آقچه بايستي براي تعميرات مدرسه و سود حاصل از 50000 آقچه براي ساير مخارج هزينه مي‏شد؛ بقيه نيز مختص دستمزد متولي (صالح بن علي)(46) بود. اداره‏ي اوقاف پس از اين شخص به صالح‏ترينپرده‏هاي مرد و سپس زن آزاد شده سپرده مي‏شد. پس از آنکه اعضاي خانواده‏ي اين برده‏ها دار فاني را وداع مي‏گفتند، اداره‏ي اين موقوفه‏ي بايد تحت اختيار قاضي عسکر منطقه‏ي روميلي(47) قرار مي‏گرفت.- وقف نقدي ديگر، که مبلغ آن نسبتا زياد است، وقف سينان،(48)،امام جماعت دوم مسجد حاج خير الدين، است. تاريخ اين وقف مشخص نيست. ولي قطعا مربوط به قبل از سال 1546م است. اين وقف با مبلغ 20000 آقچه به همراه يک باب منزل و مستغلات بوده است.- ارزش ساير موقوفه‏هاي نقدي از 1000 تا 5000 آقچه است و مانند موقوفه‏هاي مختلط و غير منقول، اغلب به مسجد محله‏ي حاج خير الدين مدرسه، تکيه‏ي احمد البخاري، مدرسه‏ي ديگري در محله‏ي همسايه، پيرنيجي حاجي(49) و نيز به امامات جماعت و مؤذن‏ها وقف شده‏اند. براي مثال در يک مورد، وقف توسط خالص، دختر حاج خليل(50)، (مبلغ 5000 آقچه در ذيقعده‏ي 949 ه ق)، 200 آقچه از سود سالانه‏ي اين مبلغ از 10 درصد سود) 500 آقچه) بايد به پرداخت ماليات محله اختصاص مي‏يافت. اين خانم واقف در وقف خود امام جماعت (200 آقچه) و مؤذن (100 آقچه) را نيز فراموش نکرده بود.- در 6 موقوفه، وقف کتاب خاصه وقف قرآن نيز وجود دارد. ولي بيشترين کتب مربوط به وقف شيخ محلي الدين به مصطفي(51)، مفسر قرآن، بوده است. اين شخص، علاوه بر چندين خانه در محله، 35 جلد کتاب را نيز وقف مي‏کند. عناوين اين کتاب‏ها مشخص نيست ولي گويا عالمي که ساکن يکي از اين خانه‏ها بوده است آنها را مطالعه مي‏کرده است. قرار بود بعدها اين کتاب‏ها در حجره‏هاي احمد البخاري جاي بگيرند.وقف‏هاي چهار محله‏ي ديگر: پيرنيجي سينان(53)، حاج اويس(54)، حاج عيوض(55).آخرين بخش مقاله مروط به وقف‏هاي اين چهار محله است که از وقف‏هاي ساير محله‏ها کمتر است. اين چهار محله، که در حوالي مسجد محمد دوم واقع شده‏اند،در سال 1546 م در مجموع داراي 50 موقوفه بودند که کم و بيش و شباهت‏هايي با موقوفه‏هايي که شرح داده شدند، داشتند. 36% وقف‏ها توسط خانم‏ها بوده و 62% نيز وقف نقدي وجود داشته است.مهم‏ترين وقف نقدي در سال 923 ه ق) 1518 - 1517 م) توسط محمود بن مزيد قاضي اغلو(56)، به ميزان 99500 آقچه صورت گرفته است. اين وقف همراه يک باب خانه شامل يک حلقه چاه، تنور، آشپزخانه و حياط بوده است. که تماما به يک مدرسه‏ي کوچک در محله‏ي حاج اويس و نيز به تکيه‏ي احمد البخاري وقف شده بود. يک معلم، معاون وي و يک سقا در اين مدرسه کار مي‏کردند. مدير و متولي نيز از منافع اين وقف بي‏بهره نبودند. يتيمان نيز از اين موقوفه اطعام مي‏شدند. اداره‏ي اين موقوفه ابتدا بر عهده‏ي خود واقف بود و پس از مرگ وي صاحب تکيه‏ي احمد البخاري سپرده مي‏شد. بر اساس دفتر ثبت سوم، اين وقف با همان مبلغ اوليه به بقاي خود ادامه مي‏دهد، اتفاقي که نادر است. چرا که 27 موقوفه از 50 موقوفه‏ي موجود در اين چهار محله در فاصله‏ي سال‏هاي 1546 و 1596 م از بين رفته‏اند، که همه‏ي آنها از نوع نقد بوده‏اند. بر عکس، 42 وقف ديگر، که مربوط به اين سال‏ها بوده‏اند. تقريبا همگي وابسته به يک سرمايه‏ي غير منقول بوده‏اند. براي مثال در محله‏ي حاج عيوض بن حسين القصاب، در سال 1546 م، 6 موقوفه‏ي نقدي شامل موقوفه‏اي که به نام بنيانگذار محله بود، وجود داشت. مبلغ موقوفه‏ي نقدي اخير 31000 آقچه بود و در آوريل 1496 م وقف شده بود. در سال 1596 م. اثري از هيچ يک از موقوفه‏ها نبود(57) در عوض 5 موقوفه‏اي که در دوره‏ي دوم ظاهر مي‏شوند، وابسته به مال غير منقول و گاهي مبلغ نقدي بوده است.آشکار است که موقوفه‏هاي نقدي، شکننده و کم دوام بوده‏اند و احتمالا به دليل همين وضعيت، موقوفه‏هاي نقدي ثبت شده در سال‏هاي 1580 تا 1596 کم تعدادند. با اين همه، پديده‏ي وقف نقدي متوقف نمي‏شود. هر چند هنگام تورم، بهره‏وري پايين موجب کاهش وقف‏هاي نقدي شد، ولي چندي بعد، تا پايان امپراتوري عثماني، وقف نقدي دوباره رونق گرفت، با اين تفاوت که واقفان.اغلب براي حفظ ارزش وقف خود طلا وقف مي‏کردند.براي مشاهده‏ي چگونگي از ميان رفتن اين مبالغ، به موقوفه‏ي حاج حمزه بن احمد الکاراماني بالي(58) اشاره مي‏کنيم. اين موقوفه‏ي مبلغ 20000 آقچه به همراه يک مسجد، يک مدرسه، دو باب خانه و 5 مغازه بوده است که در جمادي الاول سال 931 ه ق (فوريه 1525 م.) وقف مي‏شوند. در زمان آمارگيري سال 1546 م مبلغ فوق الذکر به 4000 آقچه تنزل کرده بود و شخص آمارگير اين عبارت را آورده است: «در ابتدا مبلغ 20000 آقچه بود، ولي در زمان متولي سابق، از اين مبلغ خرج شد و در حال حاضر 4000 آقچه موجود است».به طور استثنايي دو موقوفه مشترکا توسط يک زن و يک مرد وقف شده بودند. اين پديده نادر بوده، گاهي در سکوت انجام مي‏گرفته است. در واقع مطابق فقه اسلامي، دو نفر يا بيشتر مي‏توانند. به طور مشترک چيزي را وقف کنند. ولي به جز برخي زوج‏ها، افراد از اين امکان فقهي استفاده نکرده‏اند. يکي از نمونه‏هاي وقف گروهي به محله‏ي پيرينجي سينان مربوط است. عايشه(59)، دختر سينان و کمال بن عبدالله(60)، (احتمالا همسر عايشه)، در ابتداي ماه شعبان 918 ه ق (12 - 11 اکتبر 1512 م) دو باب منزل با مستغلات وقف مي‏کنند. نمونه‏ي ديگر در محله‏ي حاج اويس قرار دارد؛ در ابتداي ماه شوال 922 ه ق، عادل بن يوسف(61) و ملک، دختر عبدالله(62) يک باب منزل با مستغلات وقف مي‏کنند. ولي در بازرسي سال 1546 م مشخص شد اين خانه به مبلغ 1500 آقچه فروخته شده است؛ چون در حال ويران شدن بود. پول خانه در اختيار مؤذن مسحد محله قرار گرفت.(63)سه مسجد، که همنام محله‏اي بودند که در آن قرار داشتند، به شکلي وقفي توسط تجار شهر ساخته شده‏اند: سينان، تاجر عمده‏ي برنج، عيوض پسر حسين، قصاب و کمال، استاد و راهسازي(64) اولين نفر يعني سينان (وفات در سال 910 ه ق) اصلي‏ترين عمده‏فروش برنج در زمان محمد دوم بود. در مورد دو شخص ديگر اطلاعاتي در دست نيست. ولي مي‏دانيم که حجت اويس پاشا(65) پسر يک قاضي به نام محمد افندي بود. وي در مصر عنوان قاضي گرفت و در سال 999 ه ق (1591 - 1590 م.) در استانبول اعدام شد. در اين نوشته، وقف‏هاي حجت اويس تشريح نمي‏شوند. اين وقف‏ها در محله‏ي ديگري (امروزه کوچه‏ي باب علي)(66) واقع شده بود. اويس اموال مهمي را وقف مسجد و نمازخانه‏اش مي‏کند؛ از آن جمله مي‏توان به اين موارد اشاره کرد:- 64994 آقچه پول نقد؛- يک تنور نان با يک اتاق؛- 18 اتاق براي افراد مجرد در محله‏ي حجت اويس؛- 29 مغازه در محله‏هاي مختلف استانبول؛ مثل محله‏ي مودانيا(67) در ساحل آسيايي درياي مرمره؛- 21 باب منزل با تعداد طبقات مختلف؛- يک باغ با درختان ميوه؛- يک اصطبل واقع در روستاي آرمودي(68) خارج از استانبول.درآمدهاي حاصل از اين وقف‏ها به پرداخت حقوق اين افراد اختصاص داشتند: کارکنان مسجد و نمازخانه، امامان مسجد، خطبا، مؤذن‏ها، قاريان قرآن، متولي و فردي که مسؤول جمع آوري اجاره بها بود. بخشي از اين درآمدها به هزينه‏هاي جاري، نظير خريد شمع و نفت براي چراغ‏ها و نيز ماليات بر اموال، در نظر گرفته شده بود.همچنين در محله‏ي خواجه اويس در ناحيه‏ي فاتح، مسجد بالي پاشا (1494 م -؟)واقع شده بود. بالي پاشا داماد سلطان با يزيد دوم است که موقوفه‏هايش ناشناخته‏اند. در زمان آمارگيري سال 1446 م «بالي پاشا زنده بود و قواعد وقف در مورد وي هنوز کامل و نهايينشده بود. بنابراين شرحي از وقف‏هاي وي داده نشد». در آمارگيري سال 1596 م، عبارت فوق ذکر نشده بود، و لي همچنان درباره‏ي وقف مذکور توضيحي داده نشده بود.(69) در همين زمان وقف‏هاي همسر بالي پاشا، موسوم به هما خاتون(70) را داريم که دو مورد بوده است. يکي در اوايل ذي‏حجه‏ي 970 ه ق (ژوئيه 1563م) و ديگري در اوايل شعبان 980 ه ق (دسامبر 1572 م) اين خانم 20 باب خانه وقف مي‏کند که برخي از خانه‏ها 10 اتاق، اصطبل، سرويس بهداشتي، حمام، باغ و چاه آب داشته‏اند.نتيجه ‏گيريبدين ترتيب با مطالعه‏ي وقف‏هاي دوره‏ي عثماني در قرن 16 ميلادي در چند محله‏ي يکي از مناطق شهر استانبول، با تمامي ويژگي‏هاي يک نهاد اجتماعي در يک محيط شهري آشنا مي‏شويم. طبيعي است که ارائه‏ي نمايي دقيق‏تر از بناهاي خيريه در يک دوره‏ي زماني مشخص در شهر بزرگي چون استانبول قرن 16 م مستلزم مطالعات عميق‏تر و جامع‏تري است. نکته‏ي جالب توجه اين است که تقريبا تمامي محله‏هاي مسلمان نشين موقوفاتي دارند که وقف اعضاي خانواده‏ي واقفان، برده‏هاي آزاد شده، مساجد، نمازخانه‏ها و تکيه‏ها و مدارس شده‏اند. در اين مقاله تمام بناهاي خيريه و اوقافي استانبول تشريخ نشده‏اند. ما به بخش جامعه‏ي غير مسلمان، که در قرن 16 م نيمي از جمعيت استانبول را تشکيل مي‏داد. اشاره‏اي نکرديم. درعرصه‏ي امور خيريه و همياري، جوامع غير مسلمان نيز با نهاد وقف آشنايي داشتند.گفتني است در اسناد حقوقي موجود، اسناد مربوط به وقف غير مسلمان زياد نيستند. به طور کلي منابع موجود ناقص‏اند. بايگاني‏هاي بزرگان يوناني و ارمني، شوراي خاخام‏هاي استانبول، اسناد و مدارک حفظ شده در ساختمان‏هاي عادي و مذهبي غير مسلمان‏ها، و نيز اسناد اداري موجود در اداره‏ي کل اوقاف مي‏توانند. اطلاعاتي را در اين زمينه در اختيار ما قرار دهند. از طرف ديگر بررسي اين اسناد و استخراج مطالب نيز نياز به برخي توانايي‏ها دارد. به هر روي، مقوله‏ي وقف تا مدت‏هاي زيادي زمينه‏اي وسيع و غني براي مطالعه‏ي تاريخ اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و معماري جوامع مسلمان باقي خواهد ماند. همچنين تحقيق در مقوله‏ي وقف، ما را با تاريخچه نظام بانکي و همبستگي انسان‏ها، مبارزه با فقر و روابط ميان اقشار جامعه آشنا مي‏کند.پی نوشت:1- اين سند به شماره TT251 در بايگاني «رياست شورا» در استانبول نگهداري مي‏شود. سند مذکور در سال 1970 م در کتاب «دفتر وقف‏هاي استانبول» به چاپ رسيده است. 2- اين سند نيز به شماره‏ي TT670 در بايگاني «رياست شورا» دراستانبول نگهداري مي‏شود. 3- اين سند به شماره‏هاي 542 و 543 در بايگاني اداره‏ي کل «کاداستر» (Cedastre) در آنکارا نگهداري مي‏شود. 4- Bayram Pacha. 5- در تقسيمات اداري، امروزه، استانبول به دو منطقه تقسيم شده است: فاتح و امينونو (Eminonu, Fatih) منطقه‏ي فاتح از مرزهاي ناحيه‏ي قديمي فاتح فراتر رفته است و مساحتي در حدود 10 کيلومتر مربع شامل 68 محله را شامل مي‏شود. جمعيت آن بيش از 400 هزار نفر است و توسط يک شهردار منتخب و معاون استاندار اداره مي‏شود. 6- در کل شهر استانبول 219 محله‏ي مسلمان نشين سرشماري شده‏اند. 7- Stephane Yerasimos. 8- Barkan Ayverdi. 9- Constantin Le Grand. ، بنيانگذار استانبول قديم، ساخته شده بود و مقبره‏ي وي پس از مرگ به اين محل انتقال يافت. سپس امپراتور کنستانس Constance. 10- Saint Andree. 11- Saint Luc. 12- Timothee d Ephese. 13- Justinien. 14- Andronicus. 15- Topkapi. 16- Sainte - Sophie. 17- Adrinople. 18- وقف‏نامه‏ها در کتابي تحت عنوان «وقف نامه‏هاي فاتح محمد دوم» در سال 1938 م در آنکارا به چاپ رسيده‏اند. 19- Rodoscuk. 20- Corlu. 21- Kirkenise. 22- Harabolu. 23- Pinarhesari. 24- Galata. 25- Tekirdag. 26- Silivri. 27- Eregli. 28- Kefe. 29- واحد پولي رايج در استانبول دوره‏ي عثماني. 30- Edirnekapi. 31- Mahmud Celebi. 32- suleyman le magnifique 1494-1566 سلطان عثماني. 33- در واقع روشن خاتون دختر عبدالله (Ruchen Hatun Binti Abdullah 1000)آقچه همراه 5 جلد کتاب (قرآن، المشارق، صدر الشريعه و جميع اللغة) وقف مي‏کند. 34- Fatma Hatun. 35- احمد البخاري. 36- Murat Cizakca. 37- Bursa. 38- Uskudar. 39- Hizir Beg. 40- Yusuflu. 41- Edirne. 42- Ahmed Beg. 43- Vize. 44- اين مدرسه در يک آتش سوزي بزرگ در استانبول به کلي در آتش سوخت و امروزه هيچ اثري از آن نمانده است. 45- Mehmed Yerluca. 46- Salih b. Ali. 47- Roumelie. 48- Sinan. 49- Pirincci Hadji. 50- Halise binti Hadj Halil. 51- Muhyiddin b. Mustafa. 52- Pirincci Sinan. 54- Hadg Uveys. 55- Hadj Ivaz. و کمال الهرات kemal al-Harrat. 56- Mahmud b. Mezid Seyyid Gazioglu. 57- پنج موقوفه‏ي ديگر مجموعا 9000 آقچه در اختيار داشتند. 58- Hadj Hamaz b. Ahmad al. Karamani Bali. 59- Ayse. 60- kemal b. Abdullah. 61- Adil. b.Yusuf. 62- Melek binti Abdullah. 63- در آمارگيري سال 1596 م اين وقف هنوز وجود داشت ولي وضعيت آن در سال 1546 م به ثبت رسيده است. حتي اگر بپذيريم که آمارها اطلاعات دقيقي در اختيار ما مي‏گذارند، باز معلوم نيست که شخص آمارگير دقت کافي کرده باشد. .64- اطلاعات دقيقي درباره‏ي اين اشخاص، که محله‏هايي به نام آنها وجود دارد، موجود نيست. اغلب اين محله‏ها امروزه يا به همان شکل اوليه وجود دارند و يا اينکه در محلات ديگر ادغام شده‏اند. 65- Hodja Uveys Pacha. 66- مسجد اصلي «حجت پاشا» همچنان موجود است. 67- Mudanya. 68- Armudi. 69- به احتمال زياد اسناد مربوط به اين وقف در بايگاني اداره‏ي کل وقف در آنکارا موجود است. 70- Homa Hatun. منبع: ميراث جاويدان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 596]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن