تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836272343
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول نويسنده: فاروق بليسي (قرن 16 ميلادي)موقوفات سلطان محمد دوم (فاتح) مقدمه دومين سلطان از سلاطين عثماني شش گانهي ترکيه. محمد دوم معروف به فاتح (1481 1429 م) در سال 1453 م استانبول را فتح کردمجله «اوقاف» کويت، شماره 8، ربيع الاول 1426 ه. ق عنوان لاتينLes Waqfs Ottomans a Istanbul au XVIe Siecle:La Nahiye de Mehmed II Fatihعضو موسسهي ملي زبان و تمدن شرقي در پاريسپيش از ورود به بحث وقفهاي دورهي عثماني در شهر استانبول، ذکر برخي نکات ضروري به نظر ميرسد: منابع اصلي اين مطالعه، آمارهاي مربوط به وقف در استابنول است. اين آمارها به ترتيب در سالهاي 953 هق(1)، (1546 م) 988 - 986 ه ق(2) (1580 - 1578 م) و 1005 ه ق(3) (1596 م) ثبت شدهاند. اولين آمارگيري در سال 1521 م (927ه ق) صورت گرفته، ولي اسناد مربوط به آن مفقود شده است. در اين مدارک و اسناد استثنايي، محدودههاي جغرافيايي مشخص شدهاند در اين جا واحد تقسيم بندي اداري شهر، نه محله، بلکه «ناحيه» است. اين گونه تقسيمبندي در قرن 16 م رايج بود. پس از آن نيز اين روش، مطابق تقسيم بندي اداري در امپراتوري عثماني، همچنان رواج داشت. در نظام اداري عثماني قرن 16 ميلادي ناحيه، به معناي زير مجموعهاي از منطقه است که از تعدادي روستا و محله تشکيل يافته است.ناحيه، به معناي که در اين مقاله به کار رفته است، شباهت زيادي به کلمهي فرانسوي cantonداشت که در عرف پس از انقلاب کبير فرانسه به معناي «ناحيه» و شامل ساختار و شامل ساختار اداري مهمتر از منطقه است.ناحيهي فاتح [مربوط به سلطان محمد دوم، معروف به فاتح] که بر روي چهارمين بلندي در شهر استانبول واقع شده است، از جنوب به درهي بايرام پاشا(4)، از شمال به شاخ طلا و به حوالي مسجد سليم اول، از شرق به خطي که تا درياي مرمره و شاخ طلا امتداد دارد و از غرب به ديوارهاي گلي محدود ميشود.دليل انتخاب ناحيهي فاتح به عنوان موضوع اين مطالعه اين است که تمام اين ناحيه در اطراف مجموعهي محمد دوم (معروف به فاتح) شکل گرفته است. اين مجتمع شامل نخستين مسجد با معماري خاص در استانبول است. ميتوان چنين استنباط کرد که اين بخش از شهر از ابتدا نسبت به بخشهاي ديگر شهر از موقعيت برتري برخوردار بوده است. با ساختن اين بنا، سلطان محمد دوم ميخواست به مقامات نظامي، غير نظامي، مذهبي و نيز به طبقهي مرفه شهري پيام دهد که در آن ناحيه به منظور جذب مردم و استفادهي عمومي، مسجد، نمازخانه و ساختمانهاي ديگر بنا کنند. در سال 1546 ميلادي بخش اعظم شهر استانبول را ناحيهي فاتح(5) تشکيل ميداد. از ميان 13 ناحيه، ناحيهي فاتح مشتمل بر 19 درصد محلههاي استانبول است و درسال 1596 ميلادي، بيش از 41 درصد بناها در اين محل بودند.بررسي پديدهي وقف درجهان اسلام به مطالعهي تاريخ امور خيريه، مقابله با فقر، بررسي وضعيت اجتماعي و اقتصادي واقفان، و به طور کلي، مطالعهي جمعيت شناختي محدود نميشود. بلکه با مطالعهي پديدهي وقف، تاريخ معماري، شهرسازي، مردم شناختي، آموزشي، نظام بانکي و اعتباري و نيز به همبستگي ميان افراد نيز ارتباط دارد. تمام اين جنبهها در موقوفات يک منطقهي شهر استانبول، موسوم به «ناحيهي فاتح» همگي قابل مشاهدهاند.البته چارچوب مقالهي حاضر محدود است. پس از يک نگاه گذرا به موقوفات ناحيهي فاتح، وقف سلطان محمد دوم را بررسي ميکنيم، وقفي که چندين محله در اطراف آن ايجاد شده است. سپس موقوفات موجود در شش محلهي اين ناحيه را بررسي ميکنيم، و در صورت امکان، شخصيتهايي را بررسي ميکنيم که نام اين محلهها برگرفته از نام آنها است.نگاه کلي به بناههاي ناحيهي فاتحدر پايان قرن شانزدهم، 55 مسجد در ناحيهي فاتح وجود داشت که در 42 محله(6) پراکنده شده بودند. ميبينيم که که تعداد مساجد از تعداد محلهها بيشتر بوده است. در بسياري از محلهها يک مدرسه و يک زاويه وجود داشت. «مدرسه» نهاد رايج ديگر در اين دوره است که به شکل بنا ظاهر شده است. مدرسه اغلب در داخل بناهاي بزرگ مذهبي و فرهنگي جاي گرفته است. حمام نيز عناصر اصلي تشکيل دهندهي محله است. در ناحيهي فاتح حدود 12 حمام وجود دارد که اغلب در محلههايي بنا شدهاند. که فعاليتهاي مربوط به صنايع دستي و تجارت در آنها رونق دارند. گاهي نيز حمام در مسير آب بنا شده است. در اين مسيرهاي آبي به چشمههايي نيز برميخوريم. در امتداد دامنههاي شاخ طلا و دامنههاي غربي ناحيهي فاتح چندين چشمه قرار دارد. در مجموع در 12 محله چشمههاي وقفي وجود دارند.در 42 محله ناحيهي فاتح، 825 موقفه وجود دارد. بخشي ازاين موقوفهها داراي بازدهي جنسي يا نقدي درساير محلههاي شهر است. برعکس، برخي موقوفات ثبت شده در ساير محلههاي شهر، داراي درآمدها و اموالي هستند که در ناحيهي فاتح به مصرف ميرسد.با مطالعهي دفتر ثبت سال 1580 ميلادي مشاهده ميکنيم که از سال 1546 ميلادي، 227 موقوفه در اين ناحيه ثبت شده است، ولي از آن جا که 231 موقوفه در دفتر ثبت سال 1580 م قيد نشده است، ميتوان نتيجه گرفت که تعداد موقوفات ثبت نشده بيشتر از ثبت شدهها است. بعدا به اين مطلب خواهيم پرداخت. استفان يراسيموس(7) در مقالهاي دربارهي تاريخ شهري در ناحيهي فاتح، چندين فرضيه را دربارهي رشد بناها در اين منطقه مطرح کرده است. تعداد نسبتا زيادي از موقوفات داراي تاريخ هستند (671 مورد از مجموع 825 مورد.)مهمترين دورهي زماني رشد بناهاي وقفي دههي 1534 ميلادي تا 1543 ميلادي است. در اين دوره به طور متوسط سالانه 11 بنا ايجاد شده است. اين رشد از سال 950 ه ق (1543 م)، سير نزولي پيدا کرد. دليل اين تغييرات در دهههاي مختلف در دورهي محمد دوم، مفقود شدن قديميترين وقف نامهها است؛ چرا که در زمان اين سلطان، واقفان بالقوه براي وقف اموال خود تشويق نميشدند. به عبارت ديگر ملي کردن برخي بناها، طبيعتا، مالکان اموال را از وقف اين بناها مأيوس ميکرد. از سوي ديگر در عهد سليمان، از سلاطين عثماني، وجود زمين زياد در استانبول، و به خصوص رشد نرخ تورم در سالهاي پاياني حکومت اين سلطان، مانع ميشد که صاحبان بناها بر روي درآمدهايي که از اين بناها به دست ميآمد، حساب کنند در ادامه به موقوفات نقدي خواهيم پرداخت. در سال 953 ه ق در ناحيهي فاتح 200 موقوفهي صرفا نقدي و 63 موقوفهي مختلط سرشماري ميشود. درحالي که دومين سند ثبت شامل 70 موقوفهي مختلط است، طبق سومين سند ثبت، 19 موقوفه نقدي و 3 موقوفهي مختلط وجود داشت. واضح است که در دو سند ثبت اخير، به موقوفات نقدي کمتر توجه شده است. به گفتهي بارکان و ايوردي(8) پديدهي تورم در سال 1585 و - 1586 م. تأثير منفي بر اين قبيل موقوفات داشته است.وقف محمد دوم: هسته اوليهي شهر استانبول در دورهي عثمانيهمان طور که اشاره شد، ناحيهي فاتح در اطراف مسجد محمد دوم شکل گرفته، واقف اصلي نيز خود سلطان بوده است. اين نوع وقف، که از راه درآمدهاي دولتي شکل ميگرفت، در فقه اسلامي به عنوان وقف غير صحيح ناميده ميشود. از سوي ديگر، اصل در ثبت موقوفات اين بوده است که موقوفات بزرگ متعلق به خانواده سلطنتي، به حساب نميآمدند؛ به عبارت ديگر در دفاتر ثبت موقوفات از وقفهاي غير صحيح نشاني نميبينيم. وقف محمد دوم بايد با توجه به وقفنامهها و مانبع حسابداري آن دوران مطالعه شود.مسجد محمد دوم و رقبات آن به گونهاي ساخته شدهاند. که محلي جذاب براي ساکنان شهر و اهالي و شهرهاي ديگر باشند. انتخاب اين مکان کاملا نمادين بوده است؛ چرا که اين مجتمع بر روي ويرانههاي کليساي باشکوه «حواريون مقدس» بنا شده است اين کليسا توسط کنستانتين کبير(9) باقيماندهي اجساد سنت آندره(10) و سنت لوک(11)، کاتب انجيل، و سنت تيموته دفز(12) را به اين کليسا منقل و در آنجا دفن کرد. دو قرن پس از آن، کليسا در زمان ژوستينين(13) توسط معماران مشهوري بازسازي شد. اين کليسا و محل آن وجههي نمادين مهمي نزد اهالي استانبول قديم داشت.سلطان، که دغدغهي فتح اماکن نمادين امپراتوري بيزانس را داشت، يقينا ميل داشت که مسجد باشکوهش را در اين محل بنا کند. به هر حال تا قرن 11 ميلادي، زماني که پايتخت بيزانس (استانبول قديم) توسط قواي صليبي در سال 1204 ميلادي غارت ميشد، بيشتر ظروف طلا و نقره مزين به سنگهاي قيمتي، تصاوير مسيح، تاجهاي سلطنتي، لباسهاي باشکوه متعلق به کشيشها و ساير اجناس باارزش کليسا، به خارج از استانبول قديم و به اروپاي غربي انتقال داده شد. اين کليسا، پس از مرمت کامل توسط امپراتور بيزانس آندرونيکوس دوم (1282 - 1238م) (14) بار ديگر به دست غارتگر زمان افتاد.در اين شرايط بود که عثمانيها در زمان ورودشان به استانبول، با کليسا روبهرو شدند. سلطان محمد دوم بناي عظيم مذهبي خود را در محل اين کليسا بنيان نهاد؛ بنايي که بعدها نام خود را بر آن نهاد.عمليات ساخت اين بناي مذهبي در فوريهي 1463 م (جمادي الثاني 867 ه ق) شروع شد و در دسامبر 1470 م (رجب 875 ه ق) به پايان رسيد. ساخت قسمت قابل توجهي از بخشهاي مختلف موقوفهي فاتح در وقفنامهي محمد دوم پيش بيني شده بود. از جمله ميتوان به اين موارد اشاره کرد: مسجد، مدرسهي عالي، مدرسهي متوسط، مدرسهي ابتدايي، کتابخانه، بيمارستان، کاروانسرا، حمام و مقبرهي خود سلطان که بعدها به اين مجموعه اضافه شد. ساخت بناي اين مجموعه زماني شروع شد که سلطان تصميم به انتقال پايتخت عثماني گرفت؛ يعني در ابتداي سال 1460 ميلادي. از سوي ديگر شروع کارهاي ساختماني قصر توپکاپي(15) نيز در اين سال است. بدين ترتيب محور اصلي شهر با عبور از مدرسههاي فاتح، خطي است که کليساي سنت سوفي(16) را به دروازه آدرينوپل(17) متصل ميکند. اين خط با محور مرکزي، که از درياي مرمره به شاخ طلا کشيده شده است، تلاقي دارد.نسخههاي دهگانه وقفنامه(18) محمد دوم از دوران سلطنت وي تا سال 901 ه ق (1496 - 1495 م) را دربرميگيرد. بر اساس اين وقفنامهها و دفاتر ثبت، درآمدهاي اين اولين مجموعهي بزرگ اسلامي در استانبول از دو منبع تأمين ميشده است: يکي کشاورزي و ديگري اجارهي ساختمانها. ماليات عشر و اجارهبهاي جمع شده در روستاها از نوع اول هستند. از ميان اين روستاها، که در غرب استانبول واقع شدهاند. ميتوان به چندين مورد اشاره کرد: رودوسوک(19)، شورلو(20)، کرکنيز(21)، هايرابلو(22) پنرحصاري(23)، حکام بعدي، به منظور افزايش منابع درآمد، تغييراتي در تقسيمات اين روستاها به وجود آوردند به طوري که تعداد روستاها دو برابر شد. در اسناد اوليه حدود 30 روستا ثبت شده بود، در حالي که چند سال بعد يعني درسال 895 - 894 ه ق) 1490 - 1489 م) 67 روستا و در سال 985 ه ق (1577 م)، 73 روستا ثبت شد.جز اين درآمدها از طريق کشاورزي، وقف محمد دوم براي مجتمع فاتح شامل چندين حمام است که در محلههاي گوناگون استانبول پراکندهاند. تعداد اين حمامها در آن روز 14 دستگاه بوده است. همچنين به اين درآمدها بايد مالياتي را که از غير مسلمانها دريافت ميشد (جزيه) اضافه کرد. اين غير مسلمانانها در 24 روستا زندگي ميکردند. و شامل يونانيان، ارمنيها، يهوديها و فرانسويها بودند. آنها همچنين در برخي محلههاي استانبول همچون گالاتا(24)، تکيرداگ(25)، سيليوري(26) و ارگلي(27) زندگي ميکردند؛ براي مثال در استانبول 2027 خانوادهي يهودي که از آلمان، مجارستان و ايتاليا اخراج شده بودند و امپراتور عثماني آنها را پذيرفته و در نقاط مختلف استانبول اسکان داده بود، جزيهي خود را به موقوفات محمد دوم ميپرداختند. ضمنا برخي اروپاييان نيز، که از اهالي ژنو و ونيز بودند، از کفه(28) در شمال درياي سياه آمده بودند و در گالاتا استقرار داشتند؛ اين دسته نيز که موسوم به جمعيت «ژنوي» استانبول بودند جزيه پرداخت ميکردند. ميزان جزيه براي افرادي که در شهر يا روستا زندگي ميکردند يکسان نبود. در سال 895 - 894 ه ق (1490 - 1489 م)، شهرنشينان 50 آقچه(29) (8667 خانوار در مجموع 433698 آقچه) و روستانشينان 58 آقچه (3805 خانوار در مجموع 223542 آقچه) جزيه ميپرداختند.. در اوسط قرن 18 ميلادي اين نسبت دگرگون ميشود ولي درآمدهاي حاصل از جزيه همچنان به عنوان مهمترين منبع وقفيات محمد دوم باقي ميماند.شرايط جمع آوري و استفاده از درآمدها در وقفنامههاي سلطان ذکر شده است؛ براي نمونه ميتوان به اين موارد اشاره کرد:1. اموال را بايد به افرادي اجاره داد که معتمد و قادر به پرداخت اجاره بها باشند و در امانت خيانت نکنند.2. از مستأجران تعهد گرفته شود که در روند ادارهي اموال و پرداخت اجاره بها و اختلاف و نزاع به وجود نياورند و از حيف و ميل درآمدهاي وقفي بپرهيزند.3. اموال غير منقول نبايد به مدت طولاني بدون مستأجر باقي بماند و ترجيحا به کساني اجاره داده شود که بيشترين اجاره بها را ميپردازند.4. حداقل مدت اجاره يک سال و حداکثر آن دو سال باشد.در پايان بخش بسيار مهم مربوط به درآمدهاي موقوفهي سلطان، نگاهي به برخي آمار جالب توجه است: در فاصلهي سالهاي 1490 - 1489 م، مجموع درآمدهاي سالانه به 1535536 آقچه ميرسيد، در حالي که در پايان قرن شانزده ميلادي (1598 - 1597 م) اين درآمدها، همان طور که ذکر شده، کمي بيش از سه ميليون آقچه بود. دليل اين اختلاف ميتوانست پديدهي تورم باشد که به ويژه از سال 1580 م به بعد شايع بود. در ميانهي قرن، 50 تا 55 آقچه معادل يک فلورين هلند بود، در حالي که در سال 1584 م، 120 آقچه و در سال 1598 م، 220 آقچه معادل يک فلورين ميشد. نقش تورم در مخارج به مراتب بارزتر بود. ابتدا به دستمزد کارکنان موقوفه، که بيشترين مقدار هزينهها بود، اشاره ميکنيم. تعداد اين کارکنان هر سال مرتبا افزايش مييافت. بر اساس وقف نامهي سلطان، قرار بود تعداد افراد شاغل 350 نفر باشد، ولي در پايان قرن 16 م، 530 نفر در موقوفهي سلطان به کار مشغول بودند.گفتني است دانشجويان مقاطع بالاي مدارس نيز (120 نفر) جزء اين کارکنان محسوب ميشدند. نکتهي جالب توجه اينکه دستمزد اين کارکنان متناسب با نرخ تورم افزايش نمييافت در نتيجه آنان براي رفع نيازهاي خود مجبور بودند يا در خارج مجموعهي فاتح به کارهاي ديگر مشغول شوند، يا از طريق قانوني از منابعي موسوم به «بهاي طعام يا بهاي گوشت» مبالغي دريافت کنند. اين منابع پرداخت، در اسناد اوليهي وقفنامه پيش بيني نشده بود و زيانهايي را بر عملکرد عمومي مجموعه تحميل ميکرد. اين معضل و نيز ادارهي نامناسب درآمدها باعث شد که مجموعههاي بزرگ اجتماعي - مذهبي در دوران عثماني از هدف اوليهي خود دور شده، و تبديل به مساجد سادهاي شود که پيوسته نيازمند بودند و چشم به کمک مالي نهادهاي عمومي دوخته بودند تا شايد از اين راه به بقاي خود ادامه دهند.يک هزينهي ديگر را هم به هزينهي کارکنان بايد اضافه کرد: هزينهي غذا. در اين مجموعه دو آشپزخانه فعال بودند: يکي در بيمارستان و ديگري آشپرخانهي عمومي عمارت. آشپزخانه اول ويژهي طبخ غذا براي کارکنان بيمارستان و بيماران بود. آشپزخانهي عمومي مختص ساير کارکنان، دانشجويان، مسافران مهمانان، فقيران بود. بر اساس محاسبات و طبق کتابچهي توزيع غذا، علاوه بر 1200 نفر (شامل کارکنان و دانشجويان) 600 مسافر و فقير در اين محل اطعام ميشدند.دو محل ديگر نيز براي اختصاص هزينه وجود داشت: يکي نگهداري و تعميرات و بخشهاي مختلف مجموعه و ديگري مساعدت مالي به مساجدي که در شهرها و روستاهايي، که درآمد وقف از آنجا تأمين ميشد، احداث شده بودند. براي اطلاع از تفکيک هزينهها ميتوان به آمار ذيل رجوع کرد که در دفاتر حسابداري سالهاي 1598 - 1597 م ثبت شدهاند.:کارکنات: 8 / 26%غذا: 2 / 45%تعميرات و نگهداري 7 / 11%کمک به اماکن مذهبي 3 / 16%جمع 100%هزينهي کل: 2648886موقوفههاي موجود در شش محلهي فاتحبناهاي منتسب به احمد البخاري معروف به امير بخاري و مشکل وقفهاي مالييکي از بناهاي موجود در قرن 16 ميلادي در ناحيهي فاتح، بناي احمد البخاري (1516 - 1453 م) است. محلهاي که درست در جنوب غربي مسجد محمد دوم واقع شده است. احمد البخاري (اهل بخارا در ازبکستان فعلي) مروج اصلي محفل نقشبند در استانبول بود. وي دوست بسيار صميمي شيخ وفا بود و محلهاي در استانبول به نام اوست. او بناهاي پردرآمدي وقف کرده و از کمک با يزيد دوم (1512 - 1481 م) بهرهمند بوده است. احمد البخاري محفل نقشبنديه را به قويترين محفل ديني - عرفاني استانبول تبديل کرد وي مسجدي احداث کرد که در آن نزديک به 70 حجره براي مجردها بنا نهاد. آنچه مهم است اين است که افراد بسياري ساختمانهايي را ساختند و وقف کردند که درآمدشان به اين مسجد و به خصوص به تکيهاي در همان نزديکي اختصاص داشت. اين تکيه (سه تکيهي ديگر به نام امير بخاري دراستانبول وجود دارد.) پيش از سال 1546 ميلادي در نزديکي مجموعهي فاتح ساخته شده است. بر اساس دفتر ثبت سال 1546 م، در بيرون بناي احمد البخاري، 16 بناي ديگر براي نوادهي واقفان، براي نگهداري مسجد و تکيه و براي کارکنان اين مراکز احداث شده بود. هيچ يک ازاين بناها تاريخ ندارد که اين احتمالا به دو دليل است: مناسب نبودن نحوهي ادارهي اين تأسيسات، و مفقود شدن اسناد مربوط؛ چرا که اين بناها گاه خيلي قديمي بودند و زمان ساخت آنها به ربع اول قرن 16 م برميگشت؛ براي نمونه ميتوان به مسجد و نمازخانهي شيخ بخاري اشاره کرد.در محلهي احمد البخاري چندين موقوفه ديگر بنا شد که به مراکز مذهبي، که در همسايگي محلهي احمد البخاري بودند، تعلق ندارند، بلکه در خارج از حصارهاي اديرنکاپي(30) واقع شدهاند. اين قسمت زاويهاي است به نام احمد البخاري که در سال 937 ه ق (1530 م) توسط داماد و جانشين او، محمود شلبي(31)، در زمان سليمان جليل القدر(32) بنياد شده است. مطابق سند سرشماري سال 1546 ميلادي سي بناي موقوفه فقط به اين مکان صوفيگري اهدا شده است. يک سوم آنها داراي تاريخاند که قديميترين آنها مربوط به شوال 924 ه ق (اکتبر 1518 م) و جديدترين آنها مربوط به ربيع الاول 948 ه ق است. نکتهي جالب توجه اين که تقريبا تمام اين موقوفهها از اين نوع کتب وقفي(33)، و پنج مورد منحصرا اموال غير منقول است.بيش از اين به موقوفههاي نقدي (اوقاف النقود) نميپردازيم. اين نوع موقوفهها به خوبي شناخته شدهاند و در جاي ديگري دربارهي آنها بحث شده است. شايان يادآوري است که اين گونه وقفها در آسياي صغير و حوزهي بالکان بسيار رايجاند. واقف در اين نوع وقف، بخشي از سرمايهي نقدي خود را وقف ميکند. اين سرمايه، از طريق قرض دادن، به سودآوري ميرسد که شرايط آن منطبق بر مقررات قانوني تصويب شده توسط نهادهاي مدني از قرن 16 م است. اکثر مراکز، پول را با نرخ 10 درصد سود قرض ميدهند. در برخي موارد نرخ اين بهره معين نميشود و تنها به عبارت «مطابق با مقررات قانوني» اکتفا ميشود. ولي از آن جا که واقف به روشني ميزان ارزش افزودهي سالانه را، که اميدوار است از سرمايهي اصلي به دست آورد، ذکر ميکند، ميتوان به راحتي نرخ اين بهره را محاسبه کرد. ميزان سرمايهي وقف شده بسيار متغير است؛ کمترين آنها 300 آقچه و بيشترين 45000 آقچه است، ولي غالبا اين رقم عددي است بين 400 و 14000 آقچه.مشکل بزرگ وقفهاي نقدي، اين است که اين گونه وقفها نخستين قربانيان تورم و عملکرد نامناسب و حيف و ميل متوليان و بستانکاران است. در سراسر تاريخ وقفهاي نقدي در دورهي عثماني، مواردي زيادي از زيان و فقدان پول وقفي وجود دارد. اغلبگفته شده که اين وضعيت ناشي از پايين آمدن ارزش پول بوده است.واقعيت اين است که زماني که پول ناگهان نيمي از ارزش خود را از دست ميدهد، مانند اتفاقي که در سال 1586 - 1585 م رخ داد، مبالغ اندک وقف شده به راحتي رو به اضمحلال ميروند. نه تنها مبالغ قرض داده شده، ديگر قادر به کسب درآمد و بهرهي کافي نيستند، بلکه مديران و متوليان نيز ديگر آن توجه لازم را به نحوهي ادارهي اين مبالغ معطوف نميدارند. گاهي، خانوادهاي که مبلغي را وقف کرده است، خود باعث هدر رفتن اين وقف ميشود. هنگام بازرسي يا آمارگيري، اين قبيل خانوادهها ادعا ميکنند که وقفنامه را گم کردهاند. ما عوامل لازم براي مطالعهي تأثير تورم در ايجاد يا توقف وقفهاي نقدي را در دست نداريم. مقايسهي سه دفتر ثبت سرشماري وقفي در استانبول، به ويژه در ناحيهي فاتح، حاکي از وجود موقوفههاي نقدي اندک در فاصلهي سالهاي 1546 و 1596 م است. اين احتمال نيز وجود دارد که دو دفتر ثبت اخير، گوشهي چشمي به اين قبيل وقفها نداشتهاند. خيلي دور نميرويم و نگاهي مياندازيم به نمونههاي وقف نقدي اهدا شده به احمد البخاري: تقريبا تمامي اين وقفها، که در نخستين دفتر ثبت (1546 م) ذکر شده بودند. در دفاتر ثبت دوم و سوم اثري از خود به حاي نگذاشتهاند. يک نمونهي وقف مختلط، که داراي مبلغ کلاني، بوده ا ست. در سال 1596 م ثبت ميشود.. اين وقف در سال 924 ه ق (1519 - 1518 م) توسط دختر احمد البخاري فاطما خاتون(34)، با مبلغ 45000 آقچه صورت گرفته است. سرمايهگذاري اين مبلغ در قالب دو دستگاه منزل، همراه با مستغلات (اصطبل، سرويس بهداشتي و حياط) و 3 مغازه در محلهي مسجد محمد دوم بوده است. دليل بقاي اين موقوفه از يک سو اين حقيقت است که توسط دختر شيخ صوفي(35) صورت گرفته است و مبلغ نسبتا زياد است، و از سوي ديگر به اين دليل است که اين مبلغ، همراه اموال غير منقول وقف شده و نيز درآمد ناشي از اين اموال، به کمک سرمايهي اوليه ميآمد عمر کوتاه وقفهاي نقدي در مقايسه با وقفهاي مختلط يا وقف اموال غير منقول در جاهاي ديگر نيز مشاهده ميشود. مراد چيزاکچا(36) با مطالعهي 545 وقف نقدي در بورسا(37)به اين نتيجه ميرسد که از اين تعداد تنها 146 مورد (26 / 7%) بيش از يک قرن عمر کردهاند. در حالي که بقيهي اين رقم، 399 مورد (73/3%)، کمتر از يک قرن عمر داشتهاند.بر اساس يک تحقيق در باب 89 وقف نقدي در اوسکودار(38) در زمان سليمان جليل القدر (1566 - 1520 م)، به آمار هشدار دهندهاي برخورد ميکنيم: 75 مورد از اين وقفها (25 / 84%) عمري در حدود 40 سال يا کمتر دارند که 30 مورد از آنها حتي کمتر از 10 سال عمر کردهاند. تنها 14 مورد از اين وقفها 41 سال يا بيشتر عمر کردهاند. در اين جا نيز وقفهايي که توسط دلتمردان انجام گرفته و پشتوانهي مالي قابل توجهي داشتهاند، مدت طولانيتري دوام آوردهاند. اين قاعده، خاصه شامل آن دسته از وقفهايي ميشود که ترکيبي از پول نقد و اموال غير منقول بودهاند. نويسندهي تحقيق اخير توجهي به تأثير تورم، آن گونه که دست اندرکاران سرشماري 1546 م مدنظر داشتهاند.، نداشته است.دربارهي موقعيت اجتماعي و شغلي واقفان بايد گفت از ميان 30 واقف که براي مطالعه انتخاب کرديم، 10 نفر خانم هستند که يکي از آنها، همان طور که ذکر شد، دختر احمد البخاري است. دو خانم ديگر بردههايي هستند که توسط شيخ البخاري آزاد شده بودند. درميان واقفان مرد، به 8 نفر برميخوريم که يا شيخ و يا از طبقهي عالمان هستند. برخي ديگر (5 نفر) که داراي عناويني جون «افندي» هستند، به طبقهي عالمان نزديکند. در ميان واقفان مرد همچنين به 2 کارگر، يک رئيس پليس و 4 نفر با مشاغل نامشخص برميخوريم. طبيعتا مزاري که اين وقفها به آن اهدا شدهاند، برخي را بيش از برخي ديگر جذب ميکند. ما از وضعيت همهي اماکن وقفي استانبول يا حتي ناحيهي فاتح آگاهي نداريم، ولي به طور کلي، بر اساس روحيات خانوادهها، تقريبا همهي وقفها به شکلي به فعاليتهاي مذهبي، اجتماعي و آموزشي در همان محل زندگي واقف يا درمحلي ديگر در استانبول و يا حتي در شهري ديگر اختصاص داده ميشدند. اين وقفها غالبا به دو مکان مقدس اسلام، حرمين شريفين، يعني مکه و مدينه، اهدا ميشد.موقوفات محلهي حاج خير الدينHadj Hayreddin در قسمت غربي مسجد محمد دوم، يک نمازخانه توسط حاج خير الدين احداث شده است که نام اين محله نيز برگرفته از نام اين مکان است. وقفنامهي اين نمازخانه موجود نيست. ولي در وقفنامهي ديگر حاج خير الدين، که مربوط به ناحيهي وفا است. اطلاعاتي در اين باره هست. حاج خير الدين در ناحيهي وفا مسجدي به نام خود احداث کرده بود. براساس اين وقفنامهي بدون تاريخ، واقف براي مسجد و مدرسهي خود اين اموال را باقي گذاشته است:- چندين منزل چند طبقهاي در محلهاي که به نام خود اوست واقع در ناحيهي وفا در زمان سرشماري سال 1546 م. اين خانهها تبديل به کاروانسرا ميشوند. درآمد ساليانهي اين خانهها 8000 آقچه بوده است.- چندين خانه در محلهي خضربيک(39) با درآمد ساليانهي 6180 آقچه؛- روستايي به نام يوسف لو(40) در نزديکي اديرنه(41) با درآمد ساليانه 25000 آقچه؛- روستايي موسوم به احمد بيگ(42) در منطقه ويز(43) با درآمد ساليانه 2000 آقچه؛- يک قطعه زمين با درآمد ساليانه 539 آقچه؛- دو اتاق در نزديکي مسجد ياد شده با درآمد ساليانه 5154 آقچه؛در کنار اين درآمدها، واقف مخارجي معادل 28840 آقچه پيش بيني کرده بود که در مقايسه با مجموع درآمدها، با يک مازاد 18433 آقچهاي مواجه هستيم. حاج خير الدين ادارهي امور مربوط به موقوفاتش را به اعضاي خانواده و حاکم وقت ميسپارد. به اعتقاد او حاکم وقت قادر بود با اتخاذ راهکارهاي مناسب، سلامتي نحوهي ادارهي موقوفات را تضمين کند.بدين ترتيب محلهي حاج خير الدين پيرامون يک نمازخانه ايجاد شد و بر اساس سرشماري سال 1546 م، خارج از اين محله 25 وقف ديگر وجود دارد که مهمترين ويژگي آنها اين موارد است:- 6 مورد وقف (25%) توسط خانمها انجام گرفته است، به عبارت ديگر اندکي کمتر از وقفهاي بانوان در محلهي قبلي (3 / 33%)؛- هر چند القاب و شغل 4 واقف، که در عالمان و صوفياناند، مشخص است، در مورد 10 واقف ديگر اطلاعاتي موجود نيست.- 21 مورد از اين وقفها (84%) در فاصلهي سالهاي 894 و 949 ه ق (1543 - 1488 م) صورت گرفته و چهار مورد تاريخ ندارند.- 14 مورد از اين وقفها نقدياند (2 مورد همراه وقف قرآن) که برخي از آنها از نوع مختلط است. ساير وقفها غير منقولاند که چهار مورد به همراه وقف قرآناند.در محلهي حاج خير الدين، بزرگترين وقف نقدي (52000 آقچه) براي يک مدرسه (معلم خانه)(44) بوده است که توسط محي الدين بن محمد يرلوکا(45)، معلم سرخانهي بايزيد دوم، صورت گرفته بود. تاريخ اين وقف اوايل ربيع الاول 901 ه ق (28 - 18 نوامبر 1495 م) يعني در دورهي بايزيد دوم است. اين وقف نقدي همچنين به همراه يک باب منزل شامل اصطبل، اتاق و باغ بوده است. بر اساس وقفنامه، از ناحيهي اين وقف حقوق يک معلم، يک دستيار معلم، دو قاري، يک سقا و يک تعميرکار پرداخت ميشد. از سوي ديگر خريد حصير و هيزم لازم نيز از اين ناحيه هزينه ميشده است. سود حاصل از 2000 آقچه بايستي براي تعميرات مدرسه و سود حاصل از 50000 آقچه براي ساير مخارج هزينه ميشد؛ بقيه نيز مختص دستمزد متولي (صالح بن علي)(46) بود. ادارهي اوقاف پس از اين شخص به صالحترينپردههاي مرد و سپس زن آزاد شده سپرده ميشد. پس از آنکه اعضاي خانوادهي اين بردهها دار فاني را وداع ميگفتند، ادارهي اين موقوفهي بايد تحت اختيار قاضي عسکر منطقهي روميلي(47) قرار ميگرفت.- وقف نقدي ديگر، که مبلغ آن نسبتا زياد است، وقف سينان،(48)،امام جماعت دوم مسجد حاج خير الدين، است. تاريخ اين وقف مشخص نيست. ولي قطعا مربوط به قبل از سال 1546م است. اين وقف با مبلغ 20000 آقچه به همراه يک باب منزل و مستغلات بوده است.- ارزش ساير موقوفههاي نقدي از 1000 تا 5000 آقچه است و مانند موقوفههاي مختلط و غير منقول، اغلب به مسجد محلهي حاج خير الدين مدرسه، تکيهي احمد البخاري، مدرسهي ديگري در محلهي همسايه، پيرنيجي حاجي(49) و نيز به امامات جماعت و مؤذنها وقف شدهاند. براي مثال در يک مورد، وقف توسط خالص، دختر حاج خليل(50)، (مبلغ 5000 آقچه در ذيقعدهي 949 ه ق)، 200 آقچه از سود سالانهي اين مبلغ از 10 درصد سود) 500 آقچه) بايد به پرداخت ماليات محله اختصاص مييافت. اين خانم واقف در وقف خود امام جماعت (200 آقچه) و مؤذن (100 آقچه) را نيز فراموش نکرده بود.- در 6 موقوفه، وقف کتاب خاصه وقف قرآن نيز وجود دارد. ولي بيشترين کتب مربوط به وقف شيخ محلي الدين به مصطفي(51)، مفسر قرآن، بوده است. اين شخص، علاوه بر چندين خانه در محله، 35 جلد کتاب را نيز وقف ميکند. عناوين اين کتابها مشخص نيست ولي گويا عالمي که ساکن يکي از اين خانهها بوده است آنها را مطالعه ميکرده است. قرار بود بعدها اين کتابها در حجرههاي احمد البخاري جاي بگيرند.وقفهاي چهار محلهي ديگر: پيرنيجي سينان(53)، حاج اويس(54)، حاج عيوض(55).آخرين بخش مقاله مروط به وقفهاي اين چهار محله است که از وقفهاي ساير محلهها کمتر است. اين چهار محله، که در حوالي مسجد محمد دوم واقع شدهاند،در سال 1546 م در مجموع داراي 50 موقوفه بودند که کم و بيش و شباهتهايي با موقوفههايي که شرح داده شدند، داشتند. 36% وقفها توسط خانمها بوده و 62% نيز وقف نقدي وجود داشته است.مهمترين وقف نقدي در سال 923 ه ق) 1518 - 1517 م) توسط محمود بن مزيد قاضي اغلو(56)، به ميزان 99500 آقچه صورت گرفته است. اين وقف همراه يک باب خانه شامل يک حلقه چاه، تنور، آشپزخانه و حياط بوده است. که تماما به يک مدرسهي کوچک در محلهي حاج اويس و نيز به تکيهي احمد البخاري وقف شده بود. يک معلم، معاون وي و يک سقا در اين مدرسه کار ميکردند. مدير و متولي نيز از منافع اين وقف بيبهره نبودند. يتيمان نيز از اين موقوفه اطعام ميشدند. ادارهي اين موقوفه ابتدا بر عهدهي خود واقف بود و پس از مرگ وي صاحب تکيهي احمد البخاري سپرده ميشد. بر اساس دفتر ثبت سوم، اين وقف با همان مبلغ اوليه به بقاي خود ادامه ميدهد، اتفاقي که نادر است. چرا که 27 موقوفه از 50 موقوفهي موجود در اين چهار محله در فاصلهي سالهاي 1546 و 1596 م از بين رفتهاند، که همهي آنها از نوع نقد بودهاند. بر عکس، 42 وقف ديگر، که مربوط به اين سالها بودهاند. تقريبا همگي وابسته به يک سرمايهي غير منقول بودهاند. براي مثال در محلهي حاج عيوض بن حسين القصاب، در سال 1546 م، 6 موقوفهي نقدي شامل موقوفهاي که به نام بنيانگذار محله بود، وجود داشت. مبلغ موقوفهي نقدي اخير 31000 آقچه بود و در آوريل 1496 م وقف شده بود. در سال 1596 م. اثري از هيچ يک از موقوفهها نبود(57) در عوض 5 موقوفهاي که در دورهي دوم ظاهر ميشوند، وابسته به مال غير منقول و گاهي مبلغ نقدي بوده است.آشکار است که موقوفههاي نقدي، شکننده و کم دوام بودهاند و احتمالا به دليل همين وضعيت، موقوفههاي نقدي ثبت شده در سالهاي 1580 تا 1596 کم تعدادند. با اين همه، پديدهي وقف نقدي متوقف نميشود. هر چند هنگام تورم، بهرهوري پايين موجب کاهش وقفهاي نقدي شد، ولي چندي بعد، تا پايان امپراتوري عثماني، وقف نقدي دوباره رونق گرفت، با اين تفاوت که واقفان.اغلب براي حفظ ارزش وقف خود طلا وقف ميکردند.براي مشاهدهي چگونگي از ميان رفتن اين مبالغ، به موقوفهي حاج حمزه بن احمد الکاراماني بالي(58) اشاره ميکنيم. اين موقوفهي مبلغ 20000 آقچه به همراه يک مسجد، يک مدرسه، دو باب خانه و 5 مغازه بوده است که در جمادي الاول سال 931 ه ق (فوريه 1525 م.) وقف ميشوند. در زمان آمارگيري سال 1546 م مبلغ فوق الذکر به 4000 آقچه تنزل کرده بود و شخص آمارگير اين عبارت را آورده است: «در ابتدا مبلغ 20000 آقچه بود، ولي در زمان متولي سابق، از اين مبلغ خرج شد و در حال حاضر 4000 آقچه موجود است».به طور استثنايي دو موقوفه مشترکا توسط يک زن و يک مرد وقف شده بودند. اين پديده نادر بوده، گاهي در سکوت انجام ميگرفته است. در واقع مطابق فقه اسلامي، دو نفر يا بيشتر ميتوانند. به طور مشترک چيزي را وقف کنند. ولي به جز برخي زوجها، افراد از اين امکان فقهي استفاده نکردهاند. يکي از نمونههاي وقف گروهي به محلهي پيرينجي سينان مربوط است. عايشه(59)، دختر سينان و کمال بن عبدالله(60)، (احتمالا همسر عايشه)، در ابتداي ماه شعبان 918 ه ق (12 - 11 اکتبر 1512 م) دو باب منزل با مستغلات وقف ميکنند. نمونهي ديگر در محلهي حاج اويس قرار دارد؛ در ابتداي ماه شوال 922 ه ق، عادل بن يوسف(61) و ملک، دختر عبدالله(62) يک باب منزل با مستغلات وقف ميکنند. ولي در بازرسي سال 1546 م مشخص شد اين خانه به مبلغ 1500 آقچه فروخته شده است؛ چون در حال ويران شدن بود. پول خانه در اختيار مؤذن مسحد محله قرار گرفت.(63)سه مسجد، که همنام محلهاي بودند که در آن قرار داشتند، به شکلي وقفي توسط تجار شهر ساخته شدهاند: سينان، تاجر عمدهي برنج، عيوض پسر حسين، قصاب و کمال، استاد و راهسازي(64) اولين نفر يعني سينان (وفات در سال 910 ه ق) اصليترين عمدهفروش برنج در زمان محمد دوم بود. در مورد دو شخص ديگر اطلاعاتي در دست نيست. ولي ميدانيم که حجت اويس پاشا(65) پسر يک قاضي به نام محمد افندي بود. وي در مصر عنوان قاضي گرفت و در سال 999 ه ق (1591 - 1590 م.) در استانبول اعدام شد. در اين نوشته، وقفهاي حجت اويس تشريح نميشوند. اين وقفها در محلهي ديگري (امروزه کوچهي باب علي)(66) واقع شده بود. اويس اموال مهمي را وقف مسجد و نمازخانهاش ميکند؛ از آن جمله ميتوان به اين موارد اشاره کرد:- 64994 آقچه پول نقد؛- يک تنور نان با يک اتاق؛- 18 اتاق براي افراد مجرد در محلهي حجت اويس؛- 29 مغازه در محلههاي مختلف استانبول؛ مثل محلهي مودانيا(67) در ساحل آسيايي درياي مرمره؛- 21 باب منزل با تعداد طبقات مختلف؛- يک باغ با درختان ميوه؛- يک اصطبل واقع در روستاي آرمودي(68) خارج از استانبول.درآمدهاي حاصل از اين وقفها به پرداخت حقوق اين افراد اختصاص داشتند: کارکنان مسجد و نمازخانه، امامان مسجد، خطبا، مؤذنها، قاريان قرآن، متولي و فردي که مسؤول جمع آوري اجاره بها بود. بخشي از اين درآمدها به هزينههاي جاري، نظير خريد شمع و نفت براي چراغها و نيز ماليات بر اموال، در نظر گرفته شده بود.همچنين در محلهي خواجه اويس در ناحيهي فاتح، مسجد بالي پاشا (1494 م -؟)واقع شده بود. بالي پاشا داماد سلطان با يزيد دوم است که موقوفههايش ناشناختهاند. در زمان آمارگيري سال 1446 م «بالي پاشا زنده بود و قواعد وقف در مورد وي هنوز کامل و نهايينشده بود. بنابراين شرحي از وقفهاي وي داده نشد». در آمارگيري سال 1596 م، عبارت فوق ذکر نشده بود، و لي همچنان دربارهي وقف مذکور توضيحي داده نشده بود.(69) در همين زمان وقفهاي همسر بالي پاشا، موسوم به هما خاتون(70) را داريم که دو مورد بوده است. يکي در اوايل ذيحجهي 970 ه ق (ژوئيه 1563م) و ديگري در اوايل شعبان 980 ه ق (دسامبر 1572 م) اين خانم 20 باب خانه وقف ميکند که برخي از خانهها 10 اتاق، اصطبل، سرويس بهداشتي، حمام، باغ و چاه آب داشتهاند.نتيجه گيريبدين ترتيب با مطالعهي وقفهاي دورهي عثماني در قرن 16 ميلادي در چند محلهي يکي از مناطق شهر استانبول، با تمامي ويژگيهاي يک نهاد اجتماعي در يک محيط شهري آشنا ميشويم. طبيعي است که ارائهي نمايي دقيقتر از بناهاي خيريه در يک دورهي زماني مشخص در شهر بزرگي چون استانبول قرن 16 م مستلزم مطالعات عميقتر و جامعتري است. نکتهي جالب توجه اين است که تقريبا تمامي محلههاي مسلمان نشين موقوفاتي دارند که وقف اعضاي خانوادهي واقفان، بردههاي آزاد شده، مساجد، نمازخانهها و تکيهها و مدارس شدهاند. در اين مقاله تمام بناهاي خيريه و اوقافي استانبول تشريخ نشدهاند. ما به بخش جامعهي غير مسلمان، که در قرن 16 م نيمي از جمعيت استانبول را تشکيل ميداد. اشارهاي نکرديم. درعرصهي امور خيريه و همياري، جوامع غير مسلمان نيز با نهاد وقف آشنايي داشتند.گفتني است در اسناد حقوقي موجود، اسناد مربوط به وقف غير مسلمان زياد نيستند. به طور کلي منابع موجود ناقصاند. بايگانيهاي بزرگان يوناني و ارمني، شوراي خاخامهاي استانبول، اسناد و مدارک حفظ شده در ساختمانهاي عادي و مذهبي غير مسلمانها، و نيز اسناد اداري موجود در ادارهي کل اوقاف ميتوانند. اطلاعاتي را در اين زمينه در اختيار ما قرار دهند. از طرف ديگر بررسي اين اسناد و استخراج مطالب نيز نياز به برخي تواناييها دارد. به هر روي، مقولهي وقف تا مدتهاي زيادي زمينهاي وسيع و غني براي مطالعهي تاريخ اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و معماري جوامع مسلمان باقي خواهد ماند. همچنين تحقيق در مقولهي وقف، ما را با تاريخچه نظام بانکي و همبستگي انسانها، مبارزه با فقر و روابط ميان اقشار جامعه آشنا ميکند.پی نوشت:1- اين سند به شماره TT251 در بايگاني «رياست شورا» در استانبول نگهداري ميشود. سند مذکور در سال 1970 م در کتاب «دفتر وقفهاي استانبول» به چاپ رسيده است. 2- اين سند نيز به شمارهي TT670 در بايگاني «رياست شورا» دراستانبول نگهداري ميشود. 3- اين سند به شمارههاي 542 و 543 در بايگاني ادارهي کل «کاداستر» (Cedastre) در آنکارا نگهداري ميشود. 4- Bayram Pacha. 5- در تقسيمات اداري، امروزه، استانبول به دو منطقه تقسيم شده است: فاتح و امينونو (Eminonu, Fatih) منطقهي فاتح از مرزهاي ناحيهي قديمي فاتح فراتر رفته است و مساحتي در حدود 10 کيلومتر مربع شامل 68 محله را شامل ميشود. جمعيت آن بيش از 400 هزار نفر است و توسط يک شهردار منتخب و معاون استاندار اداره ميشود. 6- در کل شهر استانبول 219 محلهي مسلمان نشين سرشماري شدهاند. 7- Stephane Yerasimos. 8- Barkan Ayverdi. 9- Constantin Le Grand. ، بنيانگذار استانبول قديم، ساخته شده بود و مقبرهي وي پس از مرگ به اين محل انتقال يافت. سپس امپراتور کنستانس Constance. 10- Saint Andree. 11- Saint Luc. 12- Timothee d Ephese. 13- Justinien. 14- Andronicus. 15- Topkapi. 16- Sainte - Sophie. 17- Adrinople. 18- وقفنامهها در کتابي تحت عنوان «وقف نامههاي فاتح محمد دوم» در سال 1938 م در آنکارا به چاپ رسيدهاند. 19- Rodoscuk. 20- Corlu. 21- Kirkenise. 22- Harabolu. 23- Pinarhesari. 24- Galata. 25- Tekirdag. 26- Silivri. 27- Eregli. 28- Kefe. 29- واحد پولي رايج در استانبول دورهي عثماني. 30- Edirnekapi. 31- Mahmud Celebi. 32- suleyman le magnifique 1494-1566 سلطان عثماني. 33- در واقع روشن خاتون دختر عبدالله (Ruchen Hatun Binti Abdullah 1000)آقچه همراه 5 جلد کتاب (قرآن، المشارق، صدر الشريعه و جميع اللغة) وقف ميکند. 34- Fatma Hatun. 35- احمد البخاري. 36- Murat Cizakca. 37- Bursa. 38- Uskudar. 39- Hizir Beg. 40- Yusuflu. 41- Edirne. 42- Ahmed Beg. 43- Vize. 44- اين مدرسه در يک آتش سوزي بزرگ در استانبول به کلي در آتش سوخت و امروزه هيچ اثري از آن نمانده است. 45- Mehmed Yerluca. 46- Salih b. Ali. 47- Roumelie. 48- Sinan. 49- Pirincci Hadji. 50- Halise binti Hadj Halil. 51- Muhyiddin b. Mustafa. 52- Pirincci Sinan. 54- Hadg Uveys. 55- Hadj Ivaz. و کمال الهرات kemal al-Harrat. 56- Mahmud b. Mezid Seyyid Gazioglu. 57- پنج موقوفهي ديگر مجموعا 9000 آقچه در اختيار داشتند. 58- Hadj Hamaz b. Ahmad al. Karamani Bali. 59- Ayse. 60- kemal b. Abdullah. 61- Adil. b.Yusuf. 62- Melek binti Abdullah. 63- در آمارگيري سال 1596 م اين وقف هنوز وجود داشت ولي وضعيت آن در سال 1546 م به ثبت رسيده است. حتي اگر بپذيريم که آمارها اطلاعات دقيقي در اختيار ما ميگذارند، باز معلوم نيست که شخص آمارگير دقت کافي کرده باشد. .64- اطلاعات دقيقي دربارهي اين اشخاص، که محلههايي به نام آنها وجود دارد، موجود نيست. اغلب اين محلهها امروزه يا به همان شکل اوليه وجود دارند و يا اينکه در محلات ديگر ادغام شدهاند. 65- Hodja Uveys Pacha. 66- مسجد اصلي «حجت پاشا» همچنان موجود است. 67- Mudanya. 68- Armudi. 69- به احتمال زياد اسناد مربوط به اين وقف در بايگاني ادارهي کل وقف در آنکارا موجود است. 70- Homa Hatun. منبع: ميراث جاويدان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 596]
صفحات پیشنهادی
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول نويسنده: فاروق بليسي (قرن 16 ميلادي)موقوفات سلطان محمد دوم (فاتح) مقدمه دومين سلطان از سلاطين عثماني شش گانهي ترکيه.
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول نويسنده: فاروق بليسي (قرن 16 ميلادي)موقوفات سلطان محمد دوم (فاتح) مقدمه دومين سلطان از سلاطين عثماني شش گانهي ترکيه.
اختلافات مسلمانان بالکان همچنان باقی است
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول پس از آن نيز اين روش، مطابق تقسيم بندي اداري در امپراتوري عثماني، همچنان رواج داشت. .... از مستأجران تعهد گرفته شود که در روند ...
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول پس از آن نيز اين روش، مطابق تقسيم بندي اداري در امپراتوري عثماني، همچنان رواج داشت. .... از مستأجران تعهد گرفته شود که در روند ...
انتقال پایتخت به معنی فقر بیشتر کارمندان است
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول در نظام اداري عثماني قرن 16 ميلادي ناحيه، به معناي زير مجموعهاي از منطقه است که از تعدادي روستا و ... بررسي پديدهي وقف درجهان ...
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول در نظام اداري عثماني قرن 16 ميلادي ناحيه، به معناي زير مجموعهاي از منطقه است که از تعدادي روستا و ... بررسي پديدهي وقف درجهان ...
تنها 36 درصد از املاک وقفي کشور داراي سند است
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول از ميان 13 ناحيه، ناحيهي فاتح مشتمل بر 19 درصد محلههاي استانبول است و درسال 1596 ... برعکس، برخي موقوفات ثبت شده در ...
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول از ميان 13 ناحيه، ناحيهي فاتح مشتمل بر 19 درصد محلههاي استانبول است و درسال 1596 ... برعکس، برخي موقوفات ثبت شده در ...
نقش وقف در آبادي شهرها
(11) در دوره عثماني، ساختن مجموعههاي شهري منطبق با سنت وقف رايج ميشود. .... حاکمه از سلاطين گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و براي آنها موقوفاتي تعيين ...
(11) در دوره عثماني، ساختن مجموعههاي شهري منطبق با سنت وقف رايج ميشود. .... حاکمه از سلاطين گرفته تا امرا وثروتمندان سرچشمه گرفت و براي آنها موقوفاتي تعيين ...
50 درصد هزينه مرمت خانه هاي تاريخي به صاحبان آنها پرداخت مي شود
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول اولين آمارگيري در سال 1521 م (927ه ق) صورت گرفته، ولي اسناد مربوط به آن ... 19 درصد محلههاي استانبول است و درسال 1596 ...
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول اولين آمارگيري در سال 1521 م (927ه ق) صورت گرفته، ولي اسناد مربوط به آن ... 19 درصد محلههاي استانبول است و درسال 1596 ...
سالانه 200 موقوفه به موقوفات كشور افزوده شده است
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول - اضافه به علاقمنديها در سال 953 ه ق در ناحيهي فاتح 200 موقوفهي صرفا نقدي و 63 موقوفهي مختلط سرشماري ميشود. ... واضح است ...
وقفهاي سلاطين عثماني در استانبول - اضافه به علاقمنديها در سال 953 ه ق در ناحيهي فاتح 200 موقوفهي صرفا نقدي و 63 موقوفهي مختلط سرشماري ميشود. ... واضح است ...
پيدايش و چشم انداز وقف خانواده
پيدايش و چشم انداز وقف خانواده نويسنده:ماجده اسماعيل عبد المحسن مترجم : سید باقر ... تعريف و طبقه بندي وقف واژه هاي وقف (جمع آن اوقاف ) و حبس (جمع آن احباس)، هردو به معناي .... اما بدليل قدرت فقهاي مسلمان طي آن دوره که در برابر سلاطين و حاکمان مقاومت مي کردند و ... در اواخر امپراطوري عثماني و در قرن 19 رژيم سلطان محمود دوم اصلاحاتي صورت ...
پيدايش و چشم انداز وقف خانواده نويسنده:ماجده اسماعيل عبد المحسن مترجم : سید باقر ... تعريف و طبقه بندي وقف واژه هاي وقف (جمع آن اوقاف ) و حبس (جمع آن احباس)، هردو به معناي .... اما بدليل قدرت فقهاي مسلمان طي آن دوره که در برابر سلاطين و حاکمان مقاومت مي کردند و ... در اواخر امپراطوري عثماني و در قرن 19 رژيم سلطان محمود دوم اصلاحاتي صورت ...
اوقاف ايران و مشکل پژوهش دربارهي آن
فرد[واقف]ميتاند عايدات وقف را صرف نوههاي يتيم خود کند، حتي هنگامي که هنوز پسران ... شانزدهم ميلادي، فهرستي از موقوفات استانبول تهيه شد، فهرستي که به نوبهي خود 2490 ... منابع مربوط به اوقاف در زمان مملوکان و مصر دورهي عثماني نيز در مقايسه مناسب .... علاقهي شديد اکثر سلاطين و حکمرانان، از ايلخانان مسلمان شده (از زمان غازان خان؛ ...
فرد[واقف]ميتاند عايدات وقف را صرف نوههاي يتيم خود کند، حتي هنگامي که هنوز پسران ... شانزدهم ميلادي، فهرستي از موقوفات استانبول تهيه شد، فهرستي که به نوبهي خود 2490 ... منابع مربوط به اوقاف در زمان مملوکان و مصر دورهي عثماني نيز در مقايسه مناسب .... علاقهي شديد اکثر سلاطين و حکمرانان، از ايلخانان مسلمان شده (از زمان غازان خان؛ ...
موقوفات يکي از امراي تيموري
وقفنامهاي را که اين سردار براي مسجد نوشت موجود است و به صورتي نوشته و به طبع ..... وي يکي از زاهدان عصر خويش بود که در زمان سلاطين مظفري شهرت بسيار کسب کرد. ..... (Jm I: 169-170; Jm III: 740-41)اطلاعات دوره پادشاهان عثماني مبهم بوده و گفته ... من بودند».12- در يکي از نسخههاي ديوان رومي استانبول 1980 (veliedden) که در سال 818 ...
وقفنامهاي را که اين سردار براي مسجد نوشت موجود است و به صورتي نوشته و به طبع ..... وي يکي از زاهدان عصر خويش بود که در زمان سلاطين مظفري شهرت بسيار کسب کرد. ..... (Jm I: 169-170; Jm III: 740-41)اطلاعات دوره پادشاهان عثماني مبهم بوده و گفته ... من بودند».12- در يکي از نسخههاي ديوان رومي استانبول 1980 (veliedden) که در سال 818 ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها