واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، ميرباقري كه سابقه درخشاني در توليد مجموعه هاي مذهبي داشته اين بار به سراغ يكي از شخصيت هاي جذاب تاريخ اسلام (مختار ثقفي) رفته و برهه اي از زندگي پرفراز و نشيب وي را به تصوير كشيده است. اين شخصيت كه به خاطر علاقه به امام حسين(ع) و خاندان پاكش از ارزش فوق العاده اي ميان شيعيان برخوردار است، وجوه نمايشي بسياري را در خود داشته كه همين امر كار را براي ميرباقري در خلق شخصيت فوق آسان تر كرده است. در حقيقت بحث انتقام گرفتن از قاتلين امام(ع) و يارانش در صحراي كربلا، درام را شكل داده و سروشكلي جذاب بدان بخشيده است. در بخش هاي ابتدايي كار با مختاري آشنا مي شويم كه خود را كاملا از سياست كنار كشيده و به كشاورزي مشغول شده است. وي حتي از همكاري بي قيد و شرط با عمويش در رابطه با حفاظت از امام حسن مجتبي(ع) خودداري كرده و با فاصله به اين ماجراي غم انگيز نگاه مي كند. ميرباقري با قرار دادن اين بخش با يك تير دو نشان زده، نخست علاقه صادقانه و بي رياي ايرانيان به اهل بيت پيامبر(ص) را به تصوير كشيده و ديگر آنكه وجوه خاكستري شخصيت مختار را پررنگ تر كرده و وي را از يك اسطوره بري از اشتباه به انساني جايز الخطا اما معتقد به اصول تبديل كرده است. همين امر به جذاب تر شدن اين نقش كمك كرده و آن را از اندك نمونه هاي نزديك به خويش متمايز ساخته است. اما با گذشت زمان مختار در شيب صعودي قرار گرفته و با پيشرفت داستان به قهرماني با سياست و تدبير تبديل گشته و وجوه قهرمانانه اش برجسته تر شده است. به عنوان نمونه مي توان به يكي از جنگ هاي او پيش از فتح كوفه اشاره كرد كه وي با پرواز بلند اسب خويش، حريف را از دم تيغ خود مي گذراند. بخش هاي مربوط به اسارت مختار نيز نقش مهمي در پخته تر شدن نقش داشته و حس همذات پنداري بيشتري را در مخاطبان برانگيخت. نكته اي كه در مجموعه هاي مذهبي در رابطه با شخصيت پردازي به چشم مي خورد، سنگيني كفه ترازو به سوي شخصيت هاي منفي است كه خوشبختانه اين اتفاق در مختارنامه روي نداده است. در اينجا شخصيت هايي مثل عبدالله بن زبيرو ابن زياد پرداخت محكمي داشته و وجوه منفي شان به شدت واقعي مي نمايد. ميرباقري فصل آشنايي بينندگان با ابن زياد را با ورود او و سواران نقابدارش به كوفه همراه كرده و تعمدا روي هوش وي تاكيد كرده است. در واقع وي با اين كار اين شخصيت پليد و سياه را از كليشه هاي كهنه دور كرده و روي خطرناك بودنش تاكيد ويژه اي كرده است. اما در نقطه مقابل در رابطه با ابن زبير كمي افراط كرده و وجوه نمايشي بسياري بدان بخشيده كه غلوآميز جلوه مي كند. قرار دادن او روي تخت متحركي كه جلال و جبروت مضحكي به او بخشيده، پاشنه آشيل شخصيت فوق است كه تكيه بيش از اندازه ميرباقري روي آن، موجبات برجسته تر شدن آن را فراهم كرده است. اما كيان ايراني را مي توان يكي از برجسته ترين شخصيت هاي فيلمنامه مختارنامه به حساب آورد كه همه چيز آن به اندازه بوده و افراط و تفريط در آن مشاهده نمي شود. اين سردار ايراني كه انتقام سختي هم از شمر مي گيرد، شباهت هاي دلنشيني با قهرمان اسطوره اي شاهنامه (رستم) داشته و مكمل بسيار مناسبي براي مختار است. در ميان شخصيت هاي زن داستان، جاريه فوق العاده از كار درآمده و نقش برجسته اي در شكل دادن به بخش هايي از داستان داشته است. كنشمندي اين شخصيت در كنار جاه طلبي اش آن را از ديگر زنان متمايز ساخته و كيفيت ويژه اي بخشيده است. با اين حال ميرباقري در اين بخش آنچنان كه بايد عمل نكرده و شخصيت هاي زن را پا به پاي مردان پيش نبرده است. استفاده از زبان محاوره كه ديگر به علامت مشخصه مجموعه هاي تلويزيوني ميرباقري تبديل شده در مختارنامه گاه به افراط افتاده و اشتباه هاي زماني بسياري در آن به چشم مي خورد. به عنوان مثال مي توان به برخي كلمات كه متعلق به آن دوره نيستند، اشاره كرد. هرچند كه در نهايت اين امر به نفع كار شده و به رواني گفت و گوها كمك شاياني كرده است. داود ميرباقري به عنوان طراح و خالق مجموعه تلويزيوني مختارنامه كه هزينه بالاي صرف ساخت آن نيز شده در بخش هاي مربوط به جنگ ها عالي عمل كرده و لحظات درخشاني را به تصوير كشيده است. ضمن آنكه در بخش هاي مربوط به مختار نيز عالي عمل كرده و شخصيت چند وجهي وي را به بهترين شكل به تصوير كشيده است. اما در بخش هايي از كار بسيار ساكن و كند عمل كرده و بينندگان خود را خسته كرده كه به عنوان نمونه مي توان به بخش هاي 17 تا 23 كار اشاره كرد. با اين همه وي به لحاظ فني پيشرفت چشمگيري نسبت به كارهاي پيشين خود داشته كه ظرافت هاي بصري بسياري در آن به چشم مي خورد. بخش هاي مربوط به كربلا نيز خوب از كار درآمده و حس و حال ويژه اي دارد كه با ساختاري غيرخطي در بخش هاي مختلف مجموعه گنجانده شده و روح تشنه دوستداران امام حسين(ع) را سيراب مي سازد. در مجموعه هايي از جنس مختارنامه، بازيگر نقشي كليدي داشته كه اندكي لغزش در رابطه با انتخاب بازيگران مي تواند به قيمت نابودي كار تمام شود. اما در اينجا چنين اتفاقي روي نداده و بازيگران هماهنگي مناسبي با نقش هاي خود دارند. فريبرز عرب نيا براي ايفاي نقش مختار ريسك بزرگي را متحمل شده و شش سالي را دور از سينما گذراند كه اين امر مي توانست به حذف كاملش از عرصه سينما منجر شود. اما نقش به قدري جاي كار داشته كه وي چنين ريسكي را متقبل شده و به نتايج درخشاني هم دست يافته است. چشمان نافذ وي نقشي كليدي در كيفيت والاي بازي اش داشته و جلوه غريبي بدان بخشيده است به گونه اي كه كاملا به باور بينندگان مي نشيند. رضا رويگري نيز با درك درستي كه از نقش خود داشته، شخصيتي به شدت باورپذير و محبوب را خلق كرده و بازي عالي عرب نيا را تكميل كرده است. در قطب منفي مجموعه نيز بازي هاي درخشاني را از فرهاد اصلاني، مهدي فخيم زاده و ... شاهديم كه به تقابل اين دو قطب جلوه درخشاني بخشيده و كيفيت كار را چند پله اي هم بالاتر برده است. مختارنامه به عنوان مجموعه اي با محتواي مذهبي كه به برهه مهمي از تاريخ اسلام پرداخته و حادثه جانسوز كربلا را محور داستان خود قرار داده، اثري جذاب و آبرومند است كه از هر لحاظ استانداردهاي كيفي را رعايت كرده و قابليت نمايش در ديگر كشورهاي اسلامي را دارد. امري كه پيش از اين كمتر سابقه داشته و مي تواند بخش عمده اي از هزينه هاي سنگين توليد را پوشش دهد. از: محمد جليلوند فراهنگ ** 1788 **1588
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]