واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پشت پرده سینمای ایران چگونگی ورود سینما به ایران (بخش دوم) حکایت ورود سینما به این آب و خاک نیز حکایتی شبیه به دیگر پدیده های مدرن وارداتی بود و نیاتی در ورای آن وجود داشت که بی مناسبت نیست فقط مروری اجمالی و براساس مدارک و اسناد تاریخی به آن داشته باشیم. دیگر ، قضاوت با خود شما :
روز پنجشنبه 12 ذی الحجه 1317 / 13 آوریل 1900/ 24 فروردین 1279 مظفرالدین شاه قاجار ، برای نخستین سفرش به فرنگ ، به همراه گروهی از اطرافیانش از جمله علی خان ظهیرالدوله ، تهران را به قصد اروپا ترک کرد. این دومین شاه قاجار بود که راهی مسافرت خارج کشور می شد. پیش از وی ، ناصرالدین شاه ، 3 بار چنین سفرهایی را تجربه کرده بود که در نخستین بارش به همراه صدراعظم فراماسون خود یعنی میرزا حسین خان سپهسالار در فرانسه میهمان آلفرد و فردیناند روچیلد (از اعضای خاندان روچیلد و سرکردگان امپراطوری جهانی صهیونیسم) بود که در جلسه ای با حضور روچیلدها و لرد کرومیو (رییس مدارس اتحادیه جهانی اسراییلی موسوم به آلیانس) بنا به توصیه سپهسالار جهت اعطای آزادی های بیشتر به یهودیان ایران ، موافقت کرد که مدارس آلیانس به عنوان اولین موسسات صهیونیستی در ایران شعبه های خود را تاسیس نمایند.(در همین زمان است که امتیاز بسیار مهمی به بارون ژولیوس رویتر انگلیسی داده می شود که علاوه بر راه آهن شامل استخراج همه معادن کشور و استفاده از تمام جنگل ها و اجازه تاسیس شعب پست و بانک و احداث خطوط تلگراف در همه نقاط کشور می شد. با پول هایی که میرزا علی اصغر خان اتابک به حساب جیب ملت از روسیه قرض گرفته بود، شاه را راهی فرنگ کرد تا او با زرق و برق های آن دیار آشنا شده و با استفاده از بی لیاقتی و کم سوادی و ساده لوحی اش ، مسحور و مفتون دیگر مظاهر غرب گردیده تا راه را برای نقشه ها و طرح های استعماری و ضد ایرانی آینده ، هموار سازند. در همین مسافرت است که شاه برای اولین بار دستگاه سینماتوگراف را رویت می کندچنین امتیازی چنان بی سابقه بود که بعضی آن را بخشش بزرگ دانسته و پاره ای آن را فروش یک مملکت تعبیر کردند.- دکتر سید جلال الدین مدنی جلد اول تاریخ سیاسی معاصر ایران - صفحه 99 و 100- دفتر انتشارات اسلامی - چاپ یازدهم، پاییز 1383) در این امتیاز دهی ، رویتر 50 هزار لیره به سپهسالار و 50 هزار لیره به یحیی خان مشیرالدوله ، وزیر خارجه که برادر سپهسالار بود و میرزا ملکم خان سفیر ایران در لندن و مبالغی هم به دیگران از جمله شخص ناصرالدین شاه داده بود. عاقبت با مداخله ولف ، وزیر مختار انگلیس و تصویب شورای وزیران ایران و موافقت شاه و اتابک ، امتیاز بانک و معادن به پسر او داده شد. (رهبران مشروطه- بیوگرافی اتابک - صفحه 13) حدود 30 سال بعد نیز فراماسون دیگری به نام محمد علی فروغی که خود از عوامل اصلی روی کار آمدن سلطنت پهلوی بود ، رضاخان را به سفر ترکیه واداشت تا با مشاهده تجدد وارداتی در آن کشور و مظاهر غرب ، به اجرای برنامه های استعماری در ایران ، راغب تر گردد.سفر مظفرالدین شاه قاجار به فرنگ ( که منجر به ورود سینماتوگراف به ایران گردید) نیز با توصیه و همراهی فراماسون هایی همچون علی خان ظهیرالدوله صورت گرفت. محمود عرفان در صفحه 551 سال سیزدهم مجله یغما درباره ظهیرالدوله می نویسد:
"...گفتیم دو نفر از رجال دولتی به فکر افتادند شبیه انجمن های فراماسون های اروپا در ایران ، انجمنی ترتیب دهند. یک نفر دیگر علی خان ظهیرالدوله (قاجار) است که خود و پدر و جدش از درباریان معروف بودند و همین ظهیرالدوله است که (ملکه ایران) دختر ناصرالدین شاه را به زنی داشت و چون دیده بود که میرزا ملکم خان چگونه در انجام مقصود کامیاب نشد و چه مواردی بود که باعث پیشرفت بدخواهان او گردید و چه گفت و گوهایی سبب مشوش شدن ذهن شاه یا شورش عامه معمولا در ایران می شود، با تدبیر و کاردانی مقصود خود را آغاز کرد. در اول کار از مظفرالدین شاه فرمانی گرفت که اجازه داشته باشد انجمنی به نام انجمن اخوت در تهران تاسیس کند ... ظهیرالدوله که مردی روشنفکر ، اصلاح طلب و خواهان تجدد و مساوات بود ، سعی داشت افکار طبقه ای از حکمای ایرانی قرن چهارم اخوان الصفاء و افکار و عقاید صوفیان را با هم در آمیخته و با وارد کردن فراماسون های ایرانی در انجمن اخوت پایه نوینی برای توسعه فراماسونری بریزد..."(نقل شده در صفحه 479 جلد سوم "فراموشخانه و فراماسونری در ایران نوشته اسماعیل رایین)بنا به تصریح مورخین در زمانی که صدراعظم و مشاورین ماسون مظفرالدین شاه قاجار وی را واداشتند تا با خرید دستگاه سینماتوگراف سرگرم شود ، از طرف دیگر مشغول بستن یکی از خفت بارترین قراردادهای طول تاریخ این سرزمین بودند تا نفت ایران را به طور رایگان در اختیار بیگانگان قرار دهند.با پول هایی که میرزا علی اصغر خان اتابک به حساب جیب ملت از روسیه قرض گرفته بود، شاه را راهی فرنگ کرد تا او با زرق و برق های آن دیار آشنا شده و با استفاده از بی لیاقتی و کم سوادی و ساده لوحی اش ، مسحور و مفتون دیگر مظاهر غرب گردیده تا راه را برای نقشه ها و طرح های استعماری و ضد ایرانی آینده ، هموار سازند. در همین مسافرت است که شاه برای اولین بار دستگاه سینماتوگراف را رویت می کند. به این ترتیب مظفرالدین شاه دستور ابتیاع دستگاه سینماتوگراف را به صنیع السطنه و پسرش میرزا ابراهیم خان عکاسباشی داد تا در برگشت به ایران ، آنها را همراه بیاورند.بنا به تصریح مورخین در زمانی که صدراعظم و مشاورین ماسون مظفرالدین شاه قاجار وی را واداشتند تا با خرید دستگاه سینماتوگراف سرگرم شود ، از طرف دیگر مشغول بستن یکی از خفت بارترین قراردادهای طول تاریخ این سرزمین بودند تا نفت ایران را به طور رایگان در اختیار بیگانگان قرار دهند. شاید این تراژدی همیشگی تاریخ مستعمرات بوده که شاهان و یا ملت ها را به آلات و اسبابی سرگرم ساخته تا حرث و نسلشان را به غارت ببرند. در سال 1901 میلادی / 1319 هجری قمری / 1280 هجری شمسی هم در حالی که مشاورین و معاونین فراماسون مظفرالدین شاه قاجار ، او را با دستگاه سینماتوگراف سرگرم کرده بودند ، ویلیام ناکس دارسی انگلیسی موفق به کسب امتیاز استخراج و بهره برداری و لوله کشی نفت و قیر در سراسر ایران به مدت 60 سال گردید.(امتیاز دارسی از سوی شاه ، اتابک ، میرزا نصرالله خان مشیرالدوله ، نظام الدین غفاری و مهندس الممالک مهر و امضاء گردید. به نوشته سر آرتور هاردینگ نویسنده کتاب "یک دیپلمات در شرق" نماینده دارسی در حدود 10 هزار لیره به اتابک و مشیرالدوله و مهندس الممالک نقد پرداخت و سهامی معادل 10 هزار لیره به اتابک و 5 هزار لیره به مشیرالدوله و 5 هزار لیره به مهندس الممالک به عنوان تعارف تسلیم کرد.( مصطفی فاتح- پنجاه سال نفت ایران - صفحه 254)منبع: مستغاثی دات کامتنظیم از گروه هنری تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]