واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ضيافت شبانه ستارههاي سينما
![فيلم شبانه](http://img.tebyan.net/big/1388/10/7721928102149239571612118817717519210011818.jpg)
كيوان عليمحمدي و اميد بنكدار جزو فيلمسازاني هستند كه با فيلمهاي كوتاه و مستندشان در عرصه سينماي تجربي چهرههاي شناختهشدهاي به شمار ميآيند. اغلب فيلمهاي كوتاه اين زوج سينماگر با تحسين و ستايش فراوان روبهرو شدهاند و فيلم مستندي كه درباره ايدز ساختند نيز اعتبار زيادي براي آنان به همراه داشت. به گزارش همشهري ، مهمترين وجه فيلمهاي كوتاه و مستند اين دو فيلمساز ساختار بصري پيچيده و نوآوريهاي تكنيكي آنان است. عليمحمدي و بنكدار با استفاده از ابزارهاي سينمايي مانند نور، حركتهاي دوربين و ميزانسن در فيلمهاي قبليشان فضايي ايجاد كردند كه در حوزه فيلم كوتاه و مستند تازگي داشت. چرا كه بسياري از فيلمسازان، فعاليت در اين حوزه را چندان جدي نميگيرند و وسواس زيادي براي طراحي ساختار بصري فيلمها به خرج نميدهند. تأكيد عمده فيلمهاي كوتاه و مستند در چند سال گذشته روي مضمون و سوژه اصلي بوده و كمتر ديده ميشود كه استانداردهاي كيفي و قواعد سينمايي در اينگونه آثار مورد توجه قرار گيرد.بيشتر مستندهاي توليدشده در سالهاي گذشته بستري براي نمايش يا اجراي تعدادي ايده يا فكر سينمايي بودهاند و خيلي از آنها با عوامل غيرحرفهاي و ابزار آماتور ساخته شدهاند. در چنين شرايطي بديهي است كه ظرافتهاي كار عليمحمدي و بنكدار در كارگرداني فيلمهاي كوتاه و مستند به چشم بيايد و مورد ستايش قرار گيرد. اين دو تجربه سالها دستياري كارگردان صاحبسبكي مانند محمدرضا اصلاني را دارند كه فيلمهاي مستندش جزو بهترين آثار تاريخ سينماي مستند ايران به شمار ميروند. مسلم است كه تأثير نگاه سينمايي اصلاني در كنار سابقه سالها فعاليت عليمحمدي و بنكدار در عرصه فيلمهاي كوتاه تجربهگرا باعث شده سليقه سينمايي اين دو فيلمساز جوان به نحوي خاص و غيرمعمول شكل بگيرد كه شايد ابتدا براي تماشاگران عادي سينما كمي نامتعارف و گيجكننده جلوه كند.طرحي نو در سينماي ايران«شبانه» اولين ساخته بلند سينمايي اين زوج فيلمساز است كه اولين بار در بيستوچهارمين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و واكنشهاي مختلفي را در پي داشت. برخي آن را جسارتآميز و نوآورانه تلقي كردند و برخي به ساختار پيچيده فيلم ايراد گرفتند و آن را اثري متظاهرانه و به ظاهر روشنفكرانه دانستند. البته در طي 5 سالي كه از ساخته شدن شبانه ميگذرد، فيلمهاي بيشتري با اين شيوه روايت و ساختار غيرخطي در سينماي ايران و جهان توليد شدهاند و شايد همين موضوع باعث تعديل انتقادها نسبت به فيلم شود.
![فيلم شبانه](http://img.tebyan.net/big/1388/10/511717712411220116507325414415217725520932.jpg)
به هر حال شبانه با همان الگوي ساختاري و شيوههاي تكنيكي ساخته شد كه پيش از اين در فيلمهاي كوتاه داستاني و مستند عليمحمدي و بنكدار ديده بوديم. از اين منظر ميتوان شبانه را دنبالهاي بر همان مسير فيلمسازي و محصولي از همان جنس سينمايي دانست كه ايندو در سالهاي گذشته مشغول تكميل پايههاي عملي و نظرياش بودند. به گفته كارگردانان شبانه، اين فيلم با هدف ارائه طرحي نو در سينماي ايران ساخته شد و قرار بود نوآوريهاي فني و روايي اين مستند آغازگر مسيري تازه باشد تا فيلمسازان داخلي بتوانند با فرمول جديد و روشهاي نو به تجربههايي تازه در عرصه روايت داستان و بيان مفاهيم از طريق تصوير دست يابند. ولي ظاهراً اين نوآوريها بهقدري سنگين و پيچيده از كار درآمدند كه پس از پايان توليد هيچ سينماداري حاضر به نمايش فيلم نبود. در حقيقت فهم بسياري از سكانسهاي شبانه بدون صرف دقت و تمركز فراوان براي تماشاگر عام ناممكن است و همين پيچيدگي و دشواريهاي شبانه باعث شد كه در زمان خودش تمايلي براي نمايش عمومي آن وجود نداشته باشد و فيلم به رغم بازيگران مشهور و ستارگان پرشماري كه در آن حضور دارند چند سال روي دست عليمحمدي و بنكدار ماند. حتي حضور سوپراستار محبوبي مانند هديه تهراني كه با حضوري چنددقيقهاي ميتواند فروش هر فيلمي را تضمين كند نيز نتوانست سينماداران و پخشكنندگان را به اختصاص دادن سالن براي اكران فيلم قانع كند. شايد همين بازخوردها اين دو را متقاعد كرد كه فيلم بعديشان «شبانهروز» را در قالبي متعادلتر و با روايتي سادهتر بسازند. هر چند شبانهروز هم فيلم ساده و آسانفهمي نيست و ساختار اپيزوديك و داستانهاي متقاطعش ممكن است با سليقه تماشاگراني كه به داستانهاي ساده و فيلمهاي راحتالحلقوم عادت كردهاند، چندان سازگار نباشد. شبانه» اولين ساخته بلند سينمايي اين زوج فيلمساز است كه اولين بار در بيستوچهارمين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و واكنشهاي مختلفي را در پي داشت. برخي آن را جسارتآميز و نوآورانه تلقي كردند و برخي به ساختار پيچيده فيلم ايراد گرفتند و آن را اثري متظاهرانه و به ظاهر روشنفكرانه دانستند.توليد شبانه در زمان خودش بسيار خبرساز شد. تهيهكننده پس از مدتي كه از زمان فيلمبرداري ميگذشت، از حمايت فيلم دست كشيد و پروژه به دليل مشكلات مالي متوقف شد. اما وساطت هديه تهراني و تلاش او براي جذب اسپانسر باعث شد تا فيلم دوباره به جريان بيفتد. اين موضوع در سينماي ايران كمتر اتفاق افتاده كه ستاره اول يك فيلم براي ساخته شدن آن شخصاً وارد عمل شود و از اعتبار حرفهاي خود براي جذب سرمايه، مايه بگذارد. معمولاً با ته كشيدن بودجه و متوقف شدن يك پروژه سينمايي، اولين كساني كه دست از كار ميكشند و خسارت مطالبه ميكنند، ستارهها و بازيگران مشهور آن هستند. از اين بابت شبانه يك نمونه جالب از رفتار حرفهاي يك سوپراستار براي كمك به موجوديت فيلم است.واقعيت يا توهم؟فيلمنامه شبانه ساختاري نامتعارف دارد و داستان فيلم به شيوه غيرخطي و با استفاده از درهمآميزي واقعيت و توهم روايت ميشود. اولين و مهمترين عاملي كه مانع برقراري ارتباط تماشاگر با فيلم ميشود همين چندپارگي روايت و بههمريختگي زمان در فيلمنامه است. داستان شبانه درباره دختري است كه همراه 2 نفر از دوستانش در يك مهماني مواد روانگردان و توهمزا مصرف ميكنند و بر اثر زيادهروي در مصرف مواد به حال مرگ ميافتند. شخصيت اصلي در آستانه مرگ بخشهايي از زندگي و روابط گذشتهاش را در ذهنش مرور ميكند، در حالي كه بشدت گرفتار توهم ناشي از مواد روانگردان است. اين داستان (يا در واقع شبه داستان) با استفاده از تكنيكهاي روايت غيرخطي و در فضايي كاملاً وهمآلود بازگو ميشود. رفت و برگشتهاي زماني باعث ميشود كه خط اصلي ماجراها از دست تماشاگر در برود و مخاطب نتواند بين صحنههاي فيلم توالي منطقي برقرار كند. اغلب سكانسهاي فيلم در شب ميگذرد و فضاسازي با نور و سايه روشن ايجاد شده كه فضايي تاريك و خفقانآور را به جايگاه شكلگيري وقايع كابوسوار مبدل ميكند.نحوه روايت يا چيدمان تصاوير در شبانه بر اساس منطق رويا پردازش نيافته است. آنچه روح حاكم بر فيلم را شكل ميدهد، منطق توهم است و نه رويا. فيلمهاي زيادي در تاريخ سينما وجود دارند كه بر اساس منطق رويا (و در پارهاي موارد كابوس) پيش ميروند و در انتخاب شيوههاي داستانگويي و تصويرسازي به نظريههاي روانشناختي متكي هستند. شايد نمونه دمدستياش فيلمهاي ديويد لينچ (بزرگراه گمشده، جاده مالهالند، اينلند امپاير) باشد كه در ايران نيز شهرت كافي دارند و بارها ديده شدهاند. انيميشن پرسروصداي «كورالين» هم ساختاري كابوسوار دارد و همهچيز در آن با الهام گرفتن از شيوه شكلگيري روياها و كابوسها به پيش ميرود. اما شبانه داستانش را بر اساس منطق توهم روايت ميكند. گاهي ساختن يك فيلم ساده با روايت كلاسيك و داستان خطي، بسيار دشوارتر از تهيه فيلمي با ساختار مدرن و روايت چندوجهي استفيلمنامه شبانه ساختاري نامتعارف دارد و داستان فيلم به شيوه غيرخطي و با استفاده از درهمآميزي واقعيت و توهم روايت ميشود. اولين و مهمترين عاملي كه مانع برقراري ارتباط تماشاگر با فيلم ميشود همين چندپارگي روايت و بههمريختگي زمان در فيلمنامه است.اين شيوه كه با افزايش رويكرد جوانان به مصرف مواد روانگردان در سينما نيز رواج يافت، مرز بين خيال و واقعيت را از ميان ميبرد و تماشاگر را با اين پرسش مواجه ميكند كه آنچه ميبيند واقعيت است يا توهم؟ البته اين رفت و برگشت ميان واقعيت و توهم بايد طبق الگويي دركپذير و مشخص انجام شود تا مخاطب سررشته داستان را گم نكند و ميان اين دو دنيا سرگردان نشود. در اينگونه فيلمها معمولاً كليدهايي به تماشاگر داده ميشود كه قادر به تشخيص واقعيت از توهم باشد، اما در شبانه همهچيز با ابهام و پيچيدگي پيش ميرود. عليمحمدي و بنكدار درست گفتهاند كه شبانه را براي «تماشاگران باهوش» ساختهاند، چون عملاً فهم تمام نكتههاي فيلم به هوشمندي و تمركز زيادي نياز دارد.پنهان كردن ضعفهااستفاده از تكنيكهاي روايت غيرخطي به خودي خود نه ضعف فيلم به شمار ميآيد و نه امتياز آن. مهم اين است كه اين شيوه چگونه و با چه ميزان كارآمدي به كار گرفته شود و تأثير نهايي فيلم روي ذهن مخاطب چه باشد. فراموش نكنيم كه گاهي ساختن يك فيلم ساده با روايت كلاسيك و داستان خطي، بسيار دشوارتر از تهيه فيلمي با ساختار مدرن و روايت چندوجهي است. چون در نوع اول اشكالات و نقايص فيلم خيلي راحتتر آشكار ميشود، اما در نوع دوم ممكن است خيلي از ضعفها پشت ظاهر پيچيده و خوشرنگ و لعاب فيلم پنهان بماند. البته رويكرد جسارتآميز سازندگان شبانه قابل تحسين است و با توجه به پيشينه آنان در فيلمهاي كوتاه و مستندي كه در سالهاي اخير ساختهاند، به نظر ميرسد اين شيوه نگاه و سليقه سينمايي اصالت داشته باشد و ترفندي براي مرعوب كردن مخاطبان و منتقدان سينما نباشد.به هر حال با وجود بازيگران سرشناسي كه در شبانه بازي ميكنند (هديه تهراني، كورش تهامي، كمند اميرسليماني، ستاره اسكندري، مهدي پاكدل، اميرحسين صديق، حميدرضا پگاه، بهاره رهنما و آتيلا پسياني) انتظار ميرود كه علاوه بر تماشاگران خاص كه به ديدن اينگونه فيلمها علاقه دارند، برخي مخاطبان عام سينما نيز به تماشاي اين فيلم ترغيب شوند. فهرست بازيگران شبانه به اندازه كافي پروپيمان هست كه بتوان آن را يكي از عوامل جذابيت فيلم تلقي كرد. همينطور تجربههاي تكنيكي و مهارتي كه عليمحمدي و بنكدار در چينش ميزانسن و قاببندي سكانسهاي دشوار شبانه دارند، ميتواند براي علاقهمندان جدي و پيگير سينما كنجكاويبرانگيز و جالب باشد. نكته مهم ديگري كه نبايد ناديده گرفته شود: شبانه با همه ضعفها و ابهامهايش تلاشي است براي ارائه سينمايي متفاوت و غيرتقليدي. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]