واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پیش قاضی ملق بازی
یكى از امتیازات آیت الله بهاءالدینى این بود كه فقط مى گفت با دستگاه خدا آشنا شوید و دستگاه خدا هم بازیگرى برنمى دارد.آن وقت مثالها و نمونه هایى مى آورد.قال رسول الله (ص ): انى بعثت لاتمم مكارم الخلاق .در اینكه علم مطلوب همه است ، همه مى دانند كه سفارشات اكیدى در روایات و آیات شده است .در هیچ مكتبى به اندازه مكتب اسلام ، این همه تأكید براى علم وجود ندارد.پیامبر خدا فرمود:اكثر الناس قیمة اكثرهم علما و اقلهم قیمة اقلهم علما. فردى به پیشگاه مقدس خاتم الانبیاء (ص ) رسیده ، عرض كرد: اى الاعمال افضل ؟ پیامبر فرمود: حضرت همین را فرمود.مرتبه سوم سؤ ال كرد و چون رابطه بین سؤال و جواب را نمى دانست ، حضرت فرمود:عمل اندك با علم مفید است ولى عمل زیاد بدون علم مفید نیست .رسالت انبیاء یكى ((یعلمهم الكتاب )) و تعلیم جامعه بشریت بوده است و وظیفه دیگر و هدف اساسى انبیاء و رسالتشان ، تهذیب و تزكیه اخلاق و نفوس انسانها بوده است .تزكیه به قدرى در اسلام اهمیت دارد كه خداوند قسم یاد كرده است كه ، ((قد افلح من زكیها)).انسانهائى كه زیر خروارها بار مادیت و اصطلاحات هستند، اینها تا خود را تزكیه نكنند، از این گیر و دارها نجات پیدا نمى كنند. علماى اخلاق ، نوعا مطالب و آثار و نتایج دنیوى و اجتماعى را بیان كرده اند ولى انبیاء هم آثار اجتماعى اخلاق را بیان كرده اند و هم آثار معنوى و اخروى آن را. رسالت انبیاء فقط این بوده است كه انسانها را بسازند و انسانهاى والا و بالا را از حضیض طبیعت نجات بدهند و به اوج سعادت برسانند. (ان العزة لله جمیعا) و (ان القوة لله جمیعا). علامه طباطبایى رضوان الله تعالى علیه مى فرمود، مكتب اسلام ، اخلاق را جورى بر اساس توحید مطرح فرموده است كه ریشه را مى سوزاند مبنایش دفع است نه رفع .وقتى مى گوید: كسى دیگر ریا نمى كند.كسى دیگر كلك بازى نمى كند.دیگر حقه بازى نمى كند.یكى از خصائص حضرت آیت الله بهاءالدینى دامت بركاته این بود كه از بازیگرى بدش مى آمد.الان دوستان ما هستند و خوششان نمى آید كه اسمشان را ببرم .آنها شاهدند كه پیت روغن را به عنوان هدیه فرستاده بودند، ولى آقا فرمودند آن روغن را نگهدارید و پولش را به صاحبش بدهید. بعد گفتند، آقا این پیت روغن چى بود؟گفتند به عنوان خمس فرستاده بودند.اصلا از بازیگرى بدش مى آمد ما در ذهنمان بود كه رفتار وى شاید به عنوان حدیث ((احسن الحیلة ترك الحیلة )) بود.به قول آیت الله سید جمال بهاء الدینى كه از مفاخر این قرن بود، به طلبه ها نصیحت مى كرد كه : «الحیلة كل الحیلة ترك الحیلة » یكى از مزایاى آیت الله بهاءالدینى این بود كه انسانها را با دستگاه خدا مربوط مى كرد و مى گفت با دستگاه خدا مرتبط شوید بنده با كسى به خدمت ایشان رفتیم ، بنده به عنوان كفش بردار ایشان ، در مسافرتها در خدمت ایشان بودیم .البته تلمذ هم داشتیم و از خدمت ایشان استفاده كردم آثار و بركاتى هم دیدیم كه اگر بخواهم بیان كنم ، دچار مشكلات و معضلات مى شویم .بنده نمى توانم خیلى از مطالب را بگویم .مشاهداتى دارم كه انتقال آن به فضاى بیرون و جامعه مشكل است . یكى از امتیازات آیت الله بهاءالدینى این بود كه فقط مى گفت با دستگاه خدا آشنا شوید و دستگاه خدا هم بازیگرى برنمى دارد.آن وقت مثالها و نمونه هایى مى آورد.یكى از آن نمونه ها این بود كه مى فرمود: آیت الله العظمى آقا شیخ ابوالقاسم كبیر كه سر تا پا نور بود و مقام ثبوتش هم خیلى بالا بود و نورانى ، ایشان در مسجد نشسته و گفته بود كه ایشان - اشاره به آقا شیخ عبدالكریم حائرى - فرموده بود ایشان آیت الله است و نتیجه رسالت انبیاء، كه به حوزه هاى علمیه منتقل شده است .حوزه ها باید حافظ رسالت ها باشند و امثال آقاى بهاءالدینى باید به حوزه ها تحویل بدهند.با اینكه بزرگان ما به ایشان ارادت داشتند اما با تاءسف خیلى از ماها از ایشان هیچ خبرى نداشتیم .اصلا ما ایشان را نمى شناسیم ، ایشان وقتى مى فرماید معیت خدا را دو مرتبه دیده ام ، بنده اصلا نمى توانم تصور كنم ولى چون امام فرمود مقامات اولیا را منكر نشوید، ما هم قبول مى كنیم ، یا مثلا مى فرمود كه مى دیدم تمام ائمه متحد بودنداو با وجود امام لذت مى برد. او مثل خورشید بود و در عین حال همه اش حمایت از امام بود خوشبخت و خوشحال بود كه امام در سطح جهان ، اسلام را مطرح كرده است .اگر بخواهم صحبت بكنم جاى صحبت بسیار است ولى وقتى بزرگان ما عذرخواهى مى كنند بنده عذرخواهى هم نباید بكنم .امثال آقاى بهاءالدینى را بنده نمى توانم بشناسم . ما مى خواهیم كه در حوزه ها، امثال آقاى بهاءالدینى و امثال آقاى شیخ عبدالكریم و امثال شما بزرگان ، در بین طلبه ها زیاد شوند.بنده به عنوان كوچكترین طلبه حوزه علمیه ، خدمت شما بزرگان ، با كمال جسارت عرض مى كنم كه این طلابى كه مى آیند در قم - به عنوان موجبه جزئیه كه اشكال به ما وارد نشود - بهترین افراد با پاكترین نیت به حوزه مى آیند.بزرگان ما نسبت به اینها وظیفه دارند.آنچه كه مى خواهم از نفس قدسى آیت الله بهاءالدینى در این مجلس استفاده كنم ، به طور پیشنهاد عرض مى كنم كه یكى از كارهائى كه سابق بود این بود كه بزرگان و علماء، قبل از شروع درس ، یك حدیث مى خواندند و این خیلى اثر دارد، چون شاگرد احترام زیادى براى استاد قائل است و حرفهایش نفوذ دارد. بنده از بزرگانى كه در این مجلس و این اجلاس نورانى حضور دارند، به عنوان یك طلبه كوچك حوزه و به نمایندگى از بین طلاب عزیز جوان ، تقاضا مى كنم یك وسایلى و زمینه اى فراهم كنند كه تهذیب در كنار دروس حوزه باشد و الا محافل آكادمى دنیا بسیار است ، مؤ سسات علمى زیاد است ، دانشمندان فراوان هستند.اینها رشد علم مى كنند، حوزه رسالتش الهى است رسالتش انسان سازى است .بزرگان ما باید به فكر جوانان ما باشند.همانطور كه حضرت آیت الله مهدوى فرمودند، الان دنیا تشنه است و دهن باز كرده اند و روحانى مى خواهند، الان این كوى دانشگاه تهران دوازده هزار الى چهارده هزار جمعیت دارد.این همه جوان انتظار دارند.امیدواریم با نفس پاك اساتید و بزرگان دینمان و با كمك فقها و آیات و همت هاى بلند مسؤ ولان حوزه ، انشاء الله افراد كامل و مهذبى تربیت شوند، چه اینكه هركس در منبر و محراب و كرسى تدریس و ارشاد موفق بوده ، داراى تهذیب نفس بوده است .منبع: کتاب ارمغان تهذیب -مجموعه سخنرانیهاى اولین اجلاس حوزه و تهذیب به پاس بزرگداشت حضرت آیت الله بهاءالدینى (ره )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9155]