تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805534928
ابرقهرمانها تا كجا ميروند؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ابرقهرمانها تا كجا ميروند؟
تماشاگران سينما قبل از اين با استقبال وسيع خود از ماجراجوهاي اكشن «اسپايدرمن/ مرد عنكبوتي» و ابرقهرمان كميك استريپي آن، نشان دادهاند كه دوستدار حركات قهرمانانه و آكروباتيك‌وار اين ابرقهرمان قصههاي مصور هستند.تا به امروز هر 3 قسمت اين مجموعه فيلم در سطح جهاني با فروش‌هاي خوبي روبه‌رو شده‌اند. همين مسئله باعث شده تا اكثر كمپاني‌هاي فيلمسازي تصميم بگيرند بقيه قصههاي كميك‌استريپي شركت مارول- خالق مرد عنكبوتي و تعداد خيلي زيادي از ديگر ابر قهرمان‌هاي نامدار و بي‌نشان- را نيز به صورت مجموعه فيلمهاي سينمايي درآورند. آنها حتي پا را از اين هم فراتر برده و مي‌خواهند قصههاي مصور ابرقهرمانانه ديگر شركت‌هاي انتشاراتي را نيز تبديل به فيلمهاي سينمايي كنند.يكي از اولين كمپاني‌هايي كه در اين رابطه سريعا دست به كار شده، كمپاني والت ديزني است. اين كمپاني قديمي خود را آماده مي‌كند كه نه امتياز قصههاي كميك استريپي مارول، بلكه خود شركت مارول را (با همه دارايي هنري و ادبي‌اش) خريداري كند. به اين ترتيب، والت ديزني امتياز برگردان سينمايي قصههاي تمام ابرقهرمانهاي با نشان و بي‌نشان شركت مارول را از آن خود مي‌كند.اين شايد خبر خوشي براي اين كمپاني باشد، ولي پرسشي كه تحليلگران اقتصادي سينما مطرح مي‌كنند اين است كه آيا دوستداران قصههاي ابرقهرمانانه و كميك‌استريپي جذب اين ابرقهرمانهاي جديد در روي پرده سينما مي‌شوند يا خير؟ در حقيقت، اين يك سؤال جدي براي بسياري از اهالي هنر است كه تماشاگران سينما تاب و تحمل ديدار با چند تا ابرقهرمان نقاب‌پوش تر و فرز را بر روي پرده سينما دارند و تا كجا از قهرمان‌بازي‌هاي اكشن آنها حمايت و با آنها همراهي مي‌كنند؟ به احتمال خيلي زياد كمپاني والت ديزني چند روز اخير سهام كلي شركت مارول را به قيمت كلان 2/4ميليارد دلار خريداري خواهد كرد. در بين رقباي خريدار، كمپاني والت ديزني هم مشتاق‌تر از بقيه به نظر مي‌رسد و هم پول لازم براي پرداخت چنين مبلغ سرسام‌آوري را دارد. اما آيا يك چنين سرمايه‌گذاري كلاني مي‌تواند براي اين كمپاني موفقيت‌آميز باشد و سود خوبي را نصيب آن كند؟ البته اين قرارداد پرسود سينمايي (حداقل براي مسئولين شركت مارول در حال حاضر) معامله‌اي است كه باعث مي‌شود تا كاراكترهاي رنگارنگ و جورواجور ابر قهرمان كميك استريپي شركت مارول، وارد خانه جديد شوند، جايي كه تحليلگران اقتصادي سينما از آن به عنوان «امپراتوري دنياي سرگرمي و هنر» اسم مي‌برند. به اين ترتيب، ابرقهرمان‌هايي مثل بتمن، سوپرمن و مردعنكبوتي همسايه فاميل كاراكترهايي مثل ميكي‌ماوس، وودي گاوچران، كرميت و هانا مونتانا (شخصيت‌هاي معروف كمپاني والت ديزني) مي‌شوند.اما كمپاني والت ديزني براي خلق فيلم‌هايي تماشايي با حضور اين ابرقهرمانهاي متنوع و رنگارنگ با چالش‌هاي زيادي روبه‌روست. واقعيت اين است كه حمايت يك كمپاني بزرگ سينمايي (كه به امپراتوري دنياي سرگرمي و هنر معروف است) از اين كاراكترهاي ابرقهرمان، نمي‌تواند به تنهايي عاملي براي موفقيت آنها در سطح عمومي و در جدول گيشه نمايش باشد و فروش‌هايي بالا را براي آنها تأمين و تضمين كند. شركت مارول حدود 5هزار شخصيت ابرقهرمان ديگر هم دارد كه تماشاگران سينما حتي شايد نام تعداد زيادي از آنها را نشنيده باشند.» به همين دليل است كه گفته مي‌شود كمپاني والت ديزني قصد دارد اين كاراكترهاي گمنام را به تدريج به تماشاگران سينما معرفي كند .در عين حال، رقم بالايي كه كمپاني والت ديزني براي خريد شركت مارول پرداخت كرده، به معني آن است كه اين كمپاني مجبور است راه‌ها و روش‌هايي تازه را پيدا كند كه بتواند كاراكترهاي ابرقهرمان كميك استريپي شركت مارول را، به صورت چهره‌هاي محبوب و موفق سينمايي درآورد. مسئولان كمپاني والت ديزني بر اين باورند كه اين قصه‌ها و ابرقهرمانهاي آنها ظرفيت تبديل شدن به يك‌سري فيلمهاي بسيار پرفروش (و به قول صنعت سينما بلاك باستر) را دارند. ولي آيا تماشاگراني كه بايد با پرداخت دلارهاي خود اين فيلمها را تبديل به يك‌سري بلاك باستر جديد سينمايي كنند، همين‌طور فكر مي‌كنند؟كمپاني والت ديزني خيلي خوب مي‌داند كه نام‌هاي بزرگ ابرقهرمانهاي شركت مارول همچون مرد عنكبوتي، قبل از اين قراردادهاي طولاني‌مدت با كمپاني رقيب داشته‌اند. اين قراردادها مربوط به دوراني است كه در آن زمان‌ها، اين كمپاني استعدادهاي ناشناسي مثل مايلي سايرس را تبديل به يكي از محبوب‌ترين چهره‌هاي مورد علاقه نوجوانان كرد. به همين دليل است كه اين سؤال از سوي گروهي از منتقدان و تحليلگران سينمايي مطرح شده كه چرا اين كمپاني براي ادامه كار خود به سراغ ابرقهرمانهاي قصههاي كميك استريپي رفته است؟ برهمين اساس، گمانه‌زني‌هاي زيادي در اين رابطه صورت گرفته است.ديويد ميلر يكي از تحليلگران مسائل سينمايي در اين رابطه مي‌گويد: «در ارتباط با شركت مارول و گنجينه ادبي آن، فقط بحث كاراكترهاي سرشناسي مثل مردعنكبوتي هالك و يا مرد آهني نيست. اين شركت حدود 5هزار شخصيت ابرقهرمان ديگر هم دارد كه تماشاگران سينما حتي شايد نام تعداد زيادي از آنها را نشنيده باشند.» به همين دليل است كه گفته مي‌شود كمپاني والت ديزني قصد دارد اين كاراكترهاي گمنام را به تدريج به تماشاگران سينما معرفي كند.بسياري از تحليلگران سينمايي اعتقاد دارند اقدام جديد كمپاني والت ديزني، باعث تحول و دگرگوني در دنياي كميك‌استريپ‌ها و قصههاي آنها خواهد شد. اين حركت، در عين حال بقيه كمپاني‌ها و شركت‌هاي فيلمسازي را به صرافت توليد بيشتر فيلمهاي كميك استريپي مي‌اندازد. به اين ترتيب، مي‌توان اميدوار بود چهره‌هايي مثل آنت‌من، دكتر هنري بيم و دكتر استرنج كه حكم چهره‌هاي كلاسيك را در دنياي كميك استريپ‌ها دارند، به زودي سر از پرده سينما درآورند.اين در حالي است كه تعدادي از كاراكترهاي قصههاي شركت مارول، در بقيه قصههاي اين شركت هم حضور دارند و اين مسئله مي‌تواند باعث خلق نوعي تداخل در كارها شود. در عين حال، گفته مي‌شود شركت مارول قبل از امضاي قرارداد كلان خود با كمپاني والت ديزني، قصد توليد نسخه‌هاي سينمايي قصههاي اين ابرقهرمانهاي كلاسيك را داشته است و حضور آنها روي پرده بزرگ سينما، چيزي نيست كه به ميل و خواسته مسئولان كمپاني ديزني مربوط شود.در بين كاراكترهاي متنوع و رنگارنگ شركت مارول، حتي يك شخصيت رزمي‌كار به نام آيرون‌فيش وجود دارد كه متخصص هنرهاي رزمي است. اين كاراكتر سال‌ها قبل از آنكه توليد فيلمهاي رزمي به صورت مد روز درآيد، حيات داشت. آيرون‌فيش در دهه70 ميلادي با موفقيت زيادي در بين نوجوان‌ها روبه‌رو شد و لقب يكي از كتاب‌هاي مصور بسيار موفق شركت مارول را در آن دوران گرفت.اما هنوز معلوم نيست ابرقهرماني كه قرار است به صورت ستاره بزن بهادر بعدي صنعت سينما درآيد، چه كسي خواهد بود. به همين دليل، نمي‌توان حتي با حدس و گمان گفت اين ستاره اكشن سينمايي به صورت يك عنصر پولساز درمي‌آيد. يا خير. «آيرن‌من» ابرقهرمان قبلي شركت مارول با فيلم خود در سطح بين‌المللي 572ميليون دلار فروش كرد. اين در حالي است كه خود مارولي‌ها او را يك كاراكتر درجه 2 كميك استريپي ارزيابي مي‌كنند. اما واكنش احتمالي تماشاگران در برابر هيچ فيلمي را نمي‌توان از قبل تعيين كرد و حدس زد. آنها بنا به دلايلي از يك فيلم سينمايي و كاراكتر اصلي آن استقبال خوبي مي‌كنند، ولي كمي بعد به همان دلايل يك فيلم ديگر سينمايي را پس مي‌زنند.گارب شاموس يك تحليل‌گر ديگر سينمايي و متخصص مسائل مربوط به دنياي كميك استريپ‌ها، چنين مي‌گويد: «بحث اصلي اين است كه هر كمپاني يا تهيه‌كننده‌اي كه مي‌خواهد قصه‌اي كميك‌استريپي و ابر قهرمانانه را تبديل به فيلمي سينمايي كند، در وهله اول بايد نفر درست را انتخاب كند و در مرحله بعد آن را به روشي صحيح و درست روي پرده سينما نمايش دهد. اگر كار به اين صورت انجام شود، آن وقت مي‌توان به توليد قسمت‌هاي بعدي آن قصه ادامه داد و آن را به صورت يك مجموعه فيلم دنباله‌دار درآورد. در اين شرايط، تا زماني كه تماشاگران از آن استقبال مي‌كنند، مي‌توان قسمت‌هاي جديد اين مجموعه فيلم را توليد كرد.» نكته ديگري كه تحليلگران سينمايي بر روي آن تأكيد مي‌كنند، گسترش بازار بين‌المللي شخصيت‌هاي ابرقهرمان كميك استريپي است. حضور كاراكترهاي كميك‌استريپي قصههاي شركت مارول و شركت‌هاي مشابه، باعث مي‌شود تا بقيه كشورهاي جهان هم به فكر توليد نسخه‌هاي سينمايي قصه‌ها و كاراكترهاي كميك استريپي خود بيافتند.رقباي سينمايي قوي آمريكا در سطح بين‌المللي 2كشور فرانسه و هند هستند كه محصولات داخلي آنها رقابت خوبي با فيلمها و توليدات هاليوودي مي‌كند. در فرانسه تهيه‌كنندگان مجموعه فيلم كمدي اكشن «استريكس و اوبليكس» در صدد احياي اين مجموعه فيلم هستند و قرار است قسمت جديد با سروصدا و حال و هواي خاصي تهيه شود. در هند هم قسمت جديد «كريش» آماده نمايش عمومي مي‌شود و به جز اين ابرقهرمان، قرار است يك ابر قهرمان ديگر به نام دور گا هم سر از دنياي سينما درآورد. «دورگا» براساس يك قصه كميك استريپي محبوب بچه‌ها ساخته مي‌شود و قرار است عامرخان بازيگر سرشناس سينماي باليوود، نقش اين ابرقهرمان را بازي كند. در همين حال، شنيده مي‌شود كه قاره آمريكاي لاتين هم به زودي صاحب ابرقهرمان ويژه اسپانيايي‌زبان خود خواهد شد. صنعت سينماي ژاپن هم زمزمه توليد فيلمي ابرقهرمانانه و كميك استريپي را سرداده و مي‌خواهد آن را مثل مجموعه فيلم موفق گودزيلايي خود درآورد.در شرايطي كه كمپاني والت ديزني به رقباي خود در كمپاني فوكس قرن بيستم و شركت سوني اجازه داده ابرقهرمانهاي شركت مارول در «اسپايدرمن» و «مردان ايكس»در اين مركز فيلمسازي باقي بمانند، بسياري از تحليلگران سينمايي اين‌طور اظهارنظر مي‌كنند كه بعيد مي‌دانند مسئولان اين كمپاني، تعداد زيادي از كاراكترهاي ابرقهرمان قصههاي مارول را روانه پرده سينماها كنند. به اعتقاد اين دسته از تحليلگران، والت ديزني تعداد زيادي از اين كاراكترها را در صفحه كوچك تلويزيون به نمايش خواهد گذاشت، زيرا آنها ظرفيت تبديل شدن به فيلمهاي سينمايي را ندارند و تماشاگران سينما استقبال زيادي از آنها نخواهند كرد.به احتمال خيلي زياد كمپاني والت ديزني اين كاراكترها را به صورت قهرمان اصلي يك‌سري فيلم تلويزيوني و ويدئويي درخواهد آورد. يكي از منتقدان سينمايي مي‌گويد: «بهتر است به جاي توليد فيلمي 200ميليون دلاري كه ممكن است حتي همين مقدار در گيشه فروش با موفقيت مالي روبه‌رو نشود، يك‌سري مجموعه تلويزيوني ارزان‌قيمت توليد كرد. يقينا اين مجموعه‌هاي تلويزيوني سود بهتري نصيب تهيه‌كنندگان خود خواهند كرد.»فيلمهاي كميك استريپي به دليل مضمون و حال و هواي خود، هميشه فيلمهاي پرهزينه‌اي بوده‌اند. حداقل هزينه توليد فيلمي كه يك ابرقهرمان را در رأس ماجراهاي خود دارد، 120تا 150ميليون دلار است. شركت سوني براي قسمت سوم مجموعه فيلم «اسپايدرمن» 258ميليون دلار هزينه كرد. به جز اين هزينه توليد، بايد يك رقم 50تا80ميليون دلاري را هم براي تبليغات فيلم به پاي تهيه‌كنندگان آن نوشت. اين فيلم در آمريكاي شمالي 336ميليون دلار فروش كرد. با احتساب هزينه توليد فيلم، نمي‌توان گفت مبلغ زيادي از فروش فيلم در آمريكا و كانادا براي سازندگان آن حكم سود خالص را دارد. البته فروش بين‌المللي فيلم را هم بايد در نظر گرفت. با احتساب فروش بين‌المللي، مي‌توان گفت فيلم براي سازندگانش كاري سودآور بوده است.اما آنچه در رابطه با «اسپايدرمن» رخ داد به بقيه فيلمهاي كميك استريپي تعميم داده نمي‌شود. به جز «شواليه تاريكي» قسمت جديد مجموعه فيلم «بتمن» كه سال گذشته فروش 570ميليون دلاري در آمريكاي شمالي داشت، باقي فيلمهاي ابرقهرمانانه شاهد چنين فروش بالايي در جدول گيشه نمايش نبوده‌اند. اين در حالي است كه حتي برخي از اين فيلمها شكست تجاري هم خورده‌اند. قسمت دوم «هالك» در سال2003 فروش 130ميليون دلاري در گيشه نمايش كرد. اين فيلم با هزينه‌اي 137ميليون دلاري ساخته شده بود. «آوانجرها»(1998) و «فانتوم»(1996) با فروش اندك 23 و 26ميليون دلاري، يك شكست كامل بودند. چهارمين قسمت «بتمن» حتي با وجود حضور بازيگري مثل آرنولد شوارتزنگر در نقش منفي، فقط 100ميليون دلار در گيشه نمايش فروش كرد. عدم موفقيت بالاي مالي آخرين قسمت «سوپرمن» (2006) در جدول گيشه نمايش (فروش 200ميليون دلاري در برابر هزينه 210ميليون دلاري آن) باعث شد كه با وجود گذشت چند سال از توليد آن، هنوز خبري از ساخت قسمت جديد آن نيست. منتقدان سينمايي فروش 180ميليون دلاري قسمت آخر «مردان ايكس» را نيز بيشتر يك فروش متوسط ارزيابي مي‌كنند تا يك فروش خوب. اين فيلم هم با هزينه بالاي 150ميليون دلاري تهيه شده است.اما سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه چرا اين روزها تماشاگران سينما از فيلمهاي كميك استريپي و ابرقهرمانهاي فناناپذير و بزن‌بهادر آنها استقبال زيادي نمي‌كنند؟ اهل فن مي‌گويند جواب اين پرسش را بايد در روحيه مردم در دوران پس از حادثه يازدهم سپتامبر جست‌وجو كرد. به اعتقاد اين گروه، تماشاگران پس از اين حادثه تلخ (كه باعث كشته‌شدن تعداد زيادي از مردم عادي شد) ديگر به چيزي به نام ابرقهرمان باور ندارند. آنها ديگر منتظر از راه رسيدن يك مرد پرقدرت نيستند كه مي‌تواند يك تنه به نبرد با يك نيروي اهريمني و منفي برود و در پايان ماجرا با شكست‌دادن كامل او، سرافزار و پيروز از ميدان جنگ بيرون بيايد. منتقدان سينماي مي‌گويند حتي فيلمهاي كميك استريپي هم تحت تأثير حوادث سخت اجتماعي و سياسي يك دهه اخير قرار گرفته و لحني تاريك‌تر و سياه‌تر پيدا كرده‌اند. در شرايط فعلي، حتي قصههاي اين فيلمها هم مثل سابق نيست و ابرقهرمانهاي اين قصه‌ها ديگر همان آدم‌هاي اكشن بزن بهادر قبلي نيستند. اين نكته را به ويژه در قسمت‌هاي آخر 2فيلم بتمن و اسپايدرمن مي‌توان ديد. قصه اين فيلمها سردتر و فلسفي‌تر شده و صحنه‌هاي اكشن آن به شدت محدود شده است. ابرقهرمانهاي اين فيلمها به جاي انجام كارهاي محيرالعقول، به دنبال جواب پرسش‌هايي هستند كه براي خودشان مطرح شده است. گفته مي‌شود يكي از دلايل مهم فروش خوب اين فيلمها هم، رويكرد جديد آنها به مشكلات روز جامعه است. به قول يك منتقد قديمي سازندگان اين فيلم توانسته‌اند قصههاي قديمي خود را به روز كنند و همگام با تماشاگران به جلو قدم بردارند.»كريستوفر نولان كارگردان «شواليه تاريكي» حتي پاي خود را از اين هم فراتر نهاده و يك سري بحث جدي فلسفي و اجتماعي را در دل قصه اين فيلم مطرح كرد. براي اولين بار در يك فيلم كميك استريپي ابرقهرمانانه، كاراكتر منفي آن اهميتي بيشتر از كاراكتر ابرقهرمان پيدا كرد و اين را مي‌توان نقطه عطفي در فيلمهاي كميك استريپي دانست. البته نقش و وزن هيت‌لجر بازيگر نقش منفي فيلم را- كه او را مستحق دريافت يك جايزه اسكار كرد- نبايد در اين رابطه ناديده گرفت. منتقدان سينمايي، فيلم اثري غني و پربار توصيف كردند و به خاطر آنكه آكادمي اسكار آن را نامزد دريافت جوايز بهترين فيلم و كارگردان سال نكرد، انتقادهاي زيادي به آن كردند. گله منتقدان سينمايي اين بود كه اعضاي پير و كوته‌نظر آكادمي فقط به خاطر اينكه «شواليه تاريكي» فيلمي كميك استريپي است نام آن را از فهرست كارهاي تحسين‌شده حذف كرده‌اند و توجهي به ماهيت قوي و سنگين و سياه آن نكرده‌اند. اما پرسشي كه در اين رابطه براي اهل نظر مطرح مي‌شود اين است كه آيا بقيه فيلمسازان هم وسعت ديد و توانايي و استعداد نولان را دارند، كه يك قصه ابر قهرمانانه را وارد محدوده‌هاي جديدي كنند كه تا قبل از اين تجربه نشده است يا خير. اين پرسشي است كه گذشت زمان به آن پاسخ دقيق و درستي خواهد داد. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]
-
گوناگون
پربازدیدترینها