محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832876172
چراغ سبز برای آرامش یا...؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چراغ سبز برای آرامش یا...؟مقدمه:حوادث عاشورای تهران و شدت خشونت و ناامنی و مسائل حاشیه ای آن به همراه راهپیمایی عظیم مردم تهران در محکومیت حوادث عاشورای تهران و اغتشاشات و اهانتهای انجام گرفته ،نقطه عطفی در سیر حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 1388 بود. اگرچه رهبران جریان موسوم به سبز معتقد بودند که آنان در چارچوب قانون اساسی ،خط امام و نظام حرکت می کنند اما در عمل ،برخی جریانهای همسو شده با این گروه از این خطوط خارج شده و به رادیکالیزه کردن فضای سیاسی و ساختار شکنی مشغول شدند
در واقع این حوادث ،موجودیت و اهداف سیاسی جریانی را که خود را جنبش سبز خوانده بود از چند جهت به چالش کشید.شاید این مسیر، یک دفعه و یک باره شکل نگرفت و به تدریج در طی این چند ماه شکل پیدا کرد.اگرچه رهبران این جریان معتقد بودند که آنان در چارچوب قانون اساسی ،خط امام و نظام حرکت می کنند اما در عمل برخی جریانهای همسو شده با این گروه از این خطوط خارج شده و به رادیکالیزه کردن فضای سیاسی و ساختار شکنی مشغول شدند.اوج این حوادث در ایام عاشورا و محرم شکل گرفت که همراه با خشونت ،بی توجهی به ارزشهای عمومی و مردمی در این روز شعارهای تند علیه مقامات عالیرتبه نظام و رویکردهای ساختار شکنانه بود.چالشهای جریان سبز:مهم ترین چالشهایی که این جریان سیاسی که هم اکنون با آن روبرو است و باعث ایجاد واکنش شدید و تند از سوی نظام و برپایی تظاهرات محکومیت حوادث عاشورا شد ،عبارتست از:1-عدم تعریف نسبت این جریان با ولایت فقیه،قانون اساسی و رویکرد ساختار شکن آن:پس از تایید صحت انتخابات توسط شورای نگهبان ،ابطال انتخابات که شعار اصلی حامیان میر حسین موسوی بود می بایست تغییر پیدا می کرد.در واقع این ایام مطالبات برخی گروه های این جریان تغییر یافت و گاهی اوقات شکل ساختار شکن پیدا می کرد.این دوگانگی در مواضع و ابهام در اهداف دستور کار سیاسی این جریان را دچار چالش عمده کرد.2-نسبت این جریان با خارج از کشور:اگرچه رهبران این جریان سیاسی به ملی بودن و بومی بودن این جریان اعتقاد دارند.اما از طرف دیگر بسیاری از فعالان سیاسی خارج از کشور دچار پدیده ذهنی گرایی شده و بر مبنای تحلیلهای غیرواقعی خود به ارائه راهکار و دستوراتی اقدام می کنند که نسبتی با مطالبات ابتدایی این جریان و وقایع و حقایق جامعه ایرانی ندارد. بخش فعالی از این جریان ایده ها،شعارها و برنامه های خود را از رسانه ها و امثال محسن سازگارا که به صورت رسمی با دولت آمریکا در تعامل است دریافت می دارند.طرح شعارهای نه غزه،نه لبنان و ...از سوی این جریان است.البته برخی کارشناسان خلا و کمبودهای رسانه داخلی و سو گیری آنها را در طرح مسائل در تشدید این وقایع و گرایش به این رسانه ها موثر می دانند.بخش فعالی از این جریان ایده ها،شعارها و برنامه های خود را از رسانه ها و امثال محسن سازگارا که به صورت رسمی با دولت آمریکا در تعامل است دریافت می دارند.طرح شعارهای نه غزه،نه لبنان و ...از سوی این جریان است.از طرف دیگر برخی سلطنت طلبها و یا بقایای گروههای مخالف نظام می کوشند بر مبنای حب و بغض شخصی اعتراضات را به سمت خود و منافع حزبی و باندی خود سوق دهند.3-رویکرد خشونت گرا:اگرچه این جریان خود را جریانی آرام و ضد خشونت معرفی می کرد اما در حوادث عاشورا برخوردهای فیزیکی وضعیت را غیر از اهداف معرفی شده نشان داد.اگر چه روایتهای متفاوتی از درگیریها و علل و عوامل وجود دارد اما شدت عمل برخی عناصر شدید و غیر قابل توجیه است.این مساله با واکنش شدید نظام همراه شد و تظاهرات چهارشنبه عاشوراییان در واکنش به این جریان شکل گرفت.این مساله باعث شد که در واقع این سوال پدید بیاید که هم اکنون نهایتا خواسته این جریان چیست؟آیا سرنگونی نطام آنگونه که برخی شعارها حکایت از آن داشت خواسته اصلی این جریان است؟آیا هم چنان ابطال انتخابات تایید و تنفیذ شده را دنبال می کنند؟نسبت آنها با وقایع روز عاشورا چیست و ...؟ بیانیه تاکتیکی یا استراتژیک؟پس از 5 روز نهایتا آقای موسوی بیانیه شماره 17 خود را منتشر کرد و کوشید نسبت به سوالات فوق پاسخی ارائه کند.او در واقع ضمن برشمردن راهکارهایی برای خروج از وضعیتی که او بحران می خواند، به برخی از این پرسشها پاسخ دهد.این مطالبات و راهکارها امری جدید نبوده اند و در خطبه های نمازجمعه آقای هاشمی رفسنجانی در 26 تیر 1388 و طرح آشتی 7 ماده ای آقای علی مطهری به شکل دیگری بیان شده انداگرچه وی به مناسبتهای مختلف بیانیه هایی ارائه کرده بود اما این بیانیه به دلایل زیر دارای اهمیت تحلیلی بیشتری است:اول-برای اولین بار حرفهای این جریان به دور از کلی گویی و شعار به صورت واضح بیان شد. این مطالبات و راهکارها امری جدید نبوده اند و در خطبه های نمازجمعه آقای هاشمی رفسنجانی در 26 تیر 1388 و طرح آشتی 7 ماده ای آقای علی مطهری به شکل دیگری بیان شده اند. در واقع ما باه نوعی شباهت جدی در مواضع روبرو هستیم آقای هاشمی در آن خطبه ها موارد زیر مطرح کرد:*فضایی فراهم شود که همه افراد بتوانند حرفشان را منطقی و بدون دعوا و مشاجره بیان کنند. آقای هاشمی از رادیو و
تلویزیون دولتی ایران خواست که چنین فرصتی به مردم بدهد.*افرادی که در جریان ناآرامی ها بازداشت شدند، باید آزاد شوند و نباید به خاطر زندانی بودن عده ای، دشمنان ما را استهزا کنند.* رسانه‌هایی را که با استفاده از قانون مجوز گرفته اند، نباید محدود کرد.* هاشمی رفسنجانی همچنین خواستار دلجویی و ابراز همدردی با خانواده کشتهشدگان اخیر شد و در پایان ابراز امیدواری کرد که سخنانش بتواند راهگشا باشد و به آنچه او «بحران» خواند، پایان دهد.
علی مطهری در طرح هفت ماده آشتی ملی خود خواستار موارد زیر شد:1-اعتراف به قانونی بودن دولت از سوی رهبران جریان سبز به ویژه موسوی2-عذرخواهی رییس جمهور از مناظرات و هیجانات ناشی از آن3-ایجاد فضای آزادی بیان و رسانه ها در مطبوعات و صدا وسیما4-آزادی زندانیان سیاسی به غیر از متهمان توهینهای عاشورا5-از بین رفتن فضای امنیتی و فضای اتهاماتی مثل کودتای مخملی و ....6-محاکمه سریع عوامل جریان کهریزک و مجتمع سبحان7-پیگیری جریانهای تفرقه افکن از سوی دستگاه قضایی به ویژه حامیان دولتاین دو طرح از و از طرف هاشمی رفسنجانی و از سوی طیف اصول گرای منتقد دولت مطرح شد و هر دو طرح در راهکارهای موسوی نمود پیدا کرد.البته هر دو طرح در زمان خود از سوی حامیان دولت و اصولگرایان دیگر مورد نقد شدید قرار گرفت.از سوی دیگر محسن رضایی نیز به صورت جدی خواستار تجدید نظر در قانون انتخابات شده بود و طرح کمیسیون ملی انتخابات را مطرح کرده بود.این دو طرح از طرف هاشمی رفسنجانی و از سوی طیف اصول گرای منتقد دولت مطرح شد و هر دو طرح در راهکارهای موسوی نمود پیدا کردحال با این اوصاف به نظر می رسد موسوی ضمن ارائه ترکیبی از مواضع هاشمی و مطهری و همسویی باموضع رضایی چهره این جریان را معتدلتر نشان دهد.او 5 راهکار و خواسته را عمدتا دنبال می کند:1-مسوولیت پذیری دولت نسبت به مجلس و قوه قضاییه(پذیرش تلویحی مشروعیت دولت دهم بنا به توصیه مطهری)2-تغییر قانون انتخابات(موضعی نزدیک به موضع آقای رضایی)3-فضای آزاد رسانه ای و مطبوعاتی(مشترک میان آقای هاشمی و مطهری)4-آزادی زندانیان سیاسی(مشترک میان آقای هاشمی و مطهری)5-به رسمیت شناختن حق تجمعات قانونی برای ابراز مخالفتدوم.نکته مهم و اساسی دیگر سرانجام پذیرش دولت فعلی از سوی آقای موسوی پس از 6 ماه است.این مساله در بند اول راهکارهای او مشخص است.امری که بلافاصله از سوی محسن رضایی به عنوان نکته مثبت این بیانیه مطرح شد.انتشار بیانیه شماره 17میر حسین موسوی واکنش های متفاوتی را در میان هواداران و مخالفان وی برانگیخت . ؛ در نخستین مرحله برخی از رسانه ها انتشار بیانیه موسوی را در قالب عقب نشینی تعبیر و تفسیر کردند و با این رویکرد اقدام به انتشار آن نمودند . در مقابل هواداران میانه رو موسوی این بیانیه را بیانیه ای خردمندانه توصیف و آن را راهکاری برای جلوگیری از فاجعه و در عین حال تاکید بر اصلاح ساختارهای بنیادی عنوان کردند. اما افراطیون طیف سبز آنرا مصالحه تلقی کرده و تز گذار از موسوی را مطرح کردند. پس از گذشت چند ساعت اکثر پایگاه های خبری اصولگرایان آن را تکرار سخنان و اشتباهات گذشته قبلی ارزیابی و این خط را در اطلاع رسانی دنبال کردند. منتقدان:
1- روزنامه کیهان:مهمترین واکنش از سوی کیهان بود .این روزنامه به بیانیه موسوی واکنش تندی نشان داد و آن را بیانیه عمر سعد خواند. کیهان فقط بخش اول بیانیه را مدنظر قرار داد و نوشت : میرحسین موسوی پس از 5 روز سكوت نسبت به حرمت شكنی بی سابقه اوباش ضدانقلاب در روز عاشورای حسینی، بیانیه ای عمر سعدی صادر كرد و هتاكان به ساحت امام حسین علیه السلام را «مردم خداجو» خواند! عمرسعد در روز عاشورا برای تحریك اوباش علیه امام حسین(ع) گفته بود «ای لشكر خداسوار شوید و حمله كنید كه حمله به سوی حسین، بشارت بهشت است»!حالا یكی از سران فتنه هتاكان و حرمت شكنان روز عاشورا را كه مورد انزجار ده ها میلیونی ملت ایران قرار گرفتند، مردم خداجو معرفی می كند.
2-حجه الاسلام حمید رسایی:حمید رسایی نماینده مجلس و حامی احمدی نژاد با تاکید بر مواضع سابق خود موسوی را با رجوی و بنی صدر مقایسه کرد و گفت :پیش از این دلسوزان نظام تاکید داشتند چهره واقعی موسوی و تقابل او با دین و نظام اسلامی و همچنین همسویی او با دشمنان قسم خورده امام و انقلاب برای عموم مردم روشن است که بیانیه اخیر وی هم این موضوع را اثبات کرد، بنابراین دیگر برای کسانی که به امام و انقلاب علاقه دارند، جای تردیدی باقی نمانده است که موسوی، خاتمی، کروبی و برخی فرزندان هاشمی در خدمت اهداف دشمنان امام، انقلاب و مردم هستند که اگر مسئولان به وظیفه خود عمل نکنند، مردم انقلابی به بند میم وصیت نامه حضرت امام عمل خواهند کرد. کیهان:میرحسین موسوی پس از 5 روز سكوت نسبت به حرمت شكنی بی سابقه اوباش ضدانقلاب در روز عاشورای حسینی، بیانیه ای عمر سعدی صادر كرد و هتاكان به ساحت امام حسین علیه السلام را «مردم خداجو» خواند3-آیت الله سید احمد خاتمی:سید احمد خاتمی خطیب جمعه تهران در این باره گفت: آقای موسوی در بیانیه شماره 17 خود اشتباهات و خطاها و گفتار نادرست گذشته خود را تكرار كردند. 4-حضرت آیه الله نوری همدانی:این مرجع تقلید با اشاره به صدور بیانیه از سوی موسوی که در آن از عدم حمایت جریانات روز عاشورا سخن به میان آمده است، یادآور شد: مردم نباید در برابر این قبیل بیانیه‌ها دچار تردید شوند، چرا که این افراد در چند موضوع مواضع خود را مشخص نکردند. آیت‌الله نوری‌همدانی ادامه داد: این افراد در برابر شعار استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی که از سوی طرفداران آنها سر داده شد، سکوت کرده و جمهوری اسلامی که مردم و امام خمینی(ره) برای تحقق آن زحمات فراوانی متحمل شدند را به هیچ گرفتند. استقبال کنندگان :
1-محسن رضاییاولین استقبال از بیانیه موسوی از سوی محسن رضایی صورت گرفت. رضایی طی نامه ای به رهبر معظم انقلاب از عقب نشینی میر حسین موسوی استقبال کرد و نوشت: عقب نشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به این که مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود، ولی می تواند سر آغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد. عقب نشینی آقای میر حسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی نژاد و پیشنهاد سازنده ایشان به این که مجلس و قوه قضاییه به وظایف قانونی خود در قبال پاسخگو کردن دولت عمل کنند، هر چند دیر هنگام بود، ولی می تواند سر آغاز یک حرکت وحدت بخش در جبهه معترضین با دیگران باشد
2-عماد افروغدر مقابل این انتقادات عماد افروغ پژوهشگر سیاسی و نماینده سابق مجلس، صدور این بیانیه را "به فال نیک" گرفت و نوشت : در این بیانیه به صراحت از قدرت های بیگانه مستکبر( آمریکا و انگلیس)، افراد بدنام، جریان های منحوس از جمله منافقین ابراز انزجار شده و بر هویت اسلامی- ملی و مخالفت با سلطه بیگانگان و وفاداری به قانون اساسی تصریح شده است و ضمن نقد نحوه پوشش تلوزیونی مواضع و حوادث پس از انتخابات، امتیاز خواهی های بین المللی و ایجاد بازار مکاره برای کالا های بیگانه در کشور بر تفسیر رحمانی از اسلام، دولت مسئولیت پذیر، قانونمند، صادق، رئوف و حقوق به رسمیت شناخته شده در قانون اساسی تاکید شده است. گروه جامعه و سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]
-
گوناگون
پربازدیدترینها