واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معرفي سرگئي پاولوويچ کاراليوف(2)در قسمت قبل با دوران کودکي و چگونگي پيوستن او به نيروي هوايي روسيه آشنا شديم اکنون به بررسي مراحل پيشرفت او مي پردازيم:طي سالهاي بعد، گروه تحقيقات پيشرانش جت سه سامانه پيشرانشي متفاوت را توسعه داد كه هر يك موفقتر از ديگري بود. در سال 1932، ارتش به فعاليتهاي اين گروه علاقهمند شد و بخشي از هزينههاي آنها را تأمين كرد. در سال 1933، اين گروه اولين پرتاب راكت سوخت مايع خود با نام GIRD-09را حدود هفت سال پس از انجام اولين آزمايش پرتاب توسط رابرت گودارد، با موفقيت صورت داد. در 1934، كاراليوف نتايج تحقيقات گروه را در كتابي با عنوان «پرواز موشك در استراتوسفر» منتشر كرد.
با افزايش علاقه ارتش به توسعه فناوري جديد، دولت در سال 1933 تصميم به ادغام تشكيلات GIRD و آزمايشگاه ديناميك گاز (GDL) و ايجاد مؤسسه تحقيقات پيشرانش جت (RNII) گرفت. والنتين گلوشكو براي سرپرستي بخش طراحي موتور برگزيده شد و در كنار كاراليوف، به توسعه موشكهاي كروز و گلايدرهاي موتوري سرنشيندار پرداختند. در دهم آوريل سال 1935، دخترش ناتاشا به دنيا آمد. در سال 1936، آنها بهصورت مستقل از خانواده كاراليوف، به زندگي خود در يك آپارتمان ادامه دادند. او و همسرش، هر دو شاغل بودند و كاراليوف ساعات بسياري را در دفتر طراحي خود سپري ميكرد. در اين زمان او سرمهندس RNII بود. گروه RNII كار خود را در توسعه صنعت راكت با تمركز خاص بر حوزه پايداري و كنترل ادامه داد. اين مؤسسه، انواعي از سامانههاي پايداري خودكار ژيروسكوپي را طراحي كرد كه امكان پرواز پايدار در طول مسير پروازي تعيينشده را فراهم مينمود. كاراليوف سرپرستي باجذبه و توانمند، فردي سختكوش و مديري منظم بود و به جزئيات توجه بسياري ميكرد.
در ژوئن سال 1938، همگام با دوران سركوب مخالفان توسط استالين، افرادي از سازمان اطلاعات شوروي به سرعت وارد آپارتمان كاراليوف شدند و او را بازداشت كردند. وي متهم به خرابكاري و سنگاندازي در مسير فعاليتهاي مؤسسه تحقيقاتي توسعه راكت بود. كاراليوف در پي شكنجه (كه شكستن فكش را در پي داشت) و اقرار به جرم، به ده سال زندان در اردوگاه كار اجباري محكوم شد. احتمال ميرود كه روابط نه چندان خوشايند ميان او و گلوشكو، به اين دليل بوده باشد كه كاراليوف بعداً فهميد كه نام او توسط همكارش، گلوشكو، در اختيار مأموران سازمان اطلاعات قرار گرفته است. ساير اعضاي RNII نيز دستگير و محاكمه شدند و حتي فرمانده نظامي گروه نيز اعدام شد. اكثر مديران مهم مؤسسه در بين سالهاي 1937 تا 1938 اعدام شدند و كاراليوف در اين ميان، بسيار خوششانس بود كه توانست جان سالم به در برد. تلاشهاي او براي تشكيل دادگاه تجديدنظر در سال 1939 نتيجهبخش بود، اما احضار دوباره وي به دادگاه به دليل انتقال وي از زندان به اردوگاه كار اجباري در سيبري به تعويق افتاد. وضعيت اردوگاه بسيار اسفبار و كمبود غذا، لباس و سرپناه غيرقابل تحمل بود. آمار مرگ و مير محكومين اين اردوگاه نيز زبانزد بود. او طي چند ماه كار اجباري در معدن، بيشتر دندانهاي خود را از دست داد و به ناراحتي قلبي دچار شد. پس از بازگشت به مسكو در اواخر سال 1939، بررسي مجدد پرونده به كاهش محكوميت ده ساله وي به هشت سال انجاميد. به علاوه، قرار بر اين شد كه او را بهجاي اردوگاه كار اجباري، به ندامتگاه ويژه نخبگان و تحصيلكردگان منتقل كنند. اين ندامتگاه، در واقع اردوگاهي براي مهندسان و دانشمندان روسي بود تا بالاجبار بر روي پروژههاي حزب كمونيست كار كنند. بدين ترتيب، كاراليوف تحت مراقبت به دفتر طراحي توپولف در يك اردوگاه ويژه منتقل شد. در طول جنگ جهاني دوم، دو هواپيماي بمبافكن توپولف تييو-2 و پتلياكوف پيئي-2 توسط گروه مهندسان زنداني طراحي شد. اين در حالي بود كه گروه مذكور در خلال جنگ چندين بار به دلايل مختلف، از جمله پيشروي نيروهاي آلماني، تغيير مكان داده شدند. در سال 1942، كاراليوف براي كار زيرنظر والنتين گلوشكو به يكي ديگر از اردوگاههاي ويژه منتقل شد. وي تا سال 1944 عمرش را در اين اردوگاه، به دور از خانوادهاش و در مصيبت و وحشت، سپري كرد و سرانجام در 27 ژوئن سال 1944، به همراه توپولف، گلوشكو و چند تن ديگر از متخصصان آزاد شد؛ اگرچه تبرئه كامل او از اتهامات در سال 1957 صورت گرفت. در ادامه، سرپرستي گروه طراحي تحت مراقبت، به كميسيون صنعت هوانوري دولت محول شد و كاراليوف همچنان همكاري خود را با گلوشكو در طراحي سامانههاي موشكي براي يك سال ديگر ادامه داد.
در سال 1945، كاراليوف اولين مدال افتخارش را بهدليل همكاري در راستاي توسعه موتورهاي راكتي براي هواپيماهاي نظامي دريافت كرد. در همان سال، او با درجه سرهنگي به ارتش سرخ پيوست و همراه ديگر كارشناسان براي بررسي و مطالعه در مورد فناوري راكت وي-2 به آلمان رفت. در آن زمان، اولويت ارتش شوروي دستيابي به اطلاعات نابودشده فناوري راكت وي-2 آلماني و مطالعه بيشتر بر روي قطعات و تسهيلات به دست آمده بود. تحقيقات تا اواخر سال 1946 يعني تا زمان بازگشت متخصصين روسي به روسيه بههمراه 150 تن از دانشمندان و مهندسان آلماني ادامه داشت. بيشتر متخصصان آلماني به اسارت در آمده توسط نيروهاي روسي، آنهايي بودند كه در خلال جنگ در توليد موشكهاي وي-2 براي ارتش آلمان نقش داشتند ولي هيچگاه به طور مستقيم با ورنر فونبراون، دانشمند پيشرو علوم موشكي آلمان، همكاري نكرده بودند. فون براون خود توسط ارتش آمريكا به ايالات متحده منتقل شد. استالين براي توسعه صنعت موشكسازي شوروي، تصميم به تأسيس مؤسسهاي به نام NII-88 در حومه مسكو گرفت. يكي از شعب اين موسسه، در جزيرهاي واقع در 200 كيلومتري مسكو ايجاد شد و ميزبان مهندسان آلماني بود. با وجود حفاظت امنيتي شديد منطقه، وضعيت زندگي براي ساكنين نسبت به ديگر اسراي جنگي بسيار مناسب بود. توسعه موشكهاي بالستيك تحت نظارت نظامي ديميتري يوستينوف صورت گرفت و سرطراح موشكهاي دوربرد نيز سرگئي كاراليوف بود. وي توانمنديهاي خود را در هدايت و پيشبرد كار به خوبي نشان داد. با استفاده از نقشههاي تهيهشده از قطعات جداشده موشكهاي وي-2، كار ساخت نمونه مشابه شروع و راكت جديد با عنوان آر-1 در اكتبر سال 1947 براي اولين بار آزمايش شد. از مجموع يازده موشك پرتابشده، پنج موشك به اهداف تعيينشده اصابت كرد. اين آمار قابلمقايسه با نمونههاي آلماني و حاكي از قابليت اطمينان پايين موشكها بود. ارتش شوروي استفاده از تخصص كارشناسان آلماني را در انتقال كامل فناوري راكت وي-2 همچنان ادامه داد، ولي بهدليل مسائل امنيتي شديد حاكم بر برنامههاي موشكي شوروي، تبادل اطلاعات ميان متخصصان آلماني و دانشمندان روسي ميسر نبود. از اين رو، تداوم كار مهندسان آلماني آنچنان رضايتبخش نبود و بين سالهاي 1951 تا 1953، وزارت دفاع شوروي دانشمندان آلماني و خانوادههايشان را به آلمان بازگرداند . گردآوري و تنظيم: محسن مرادي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]