پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849283873
امسلمه، مادر مسلمانان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امسلمه، مادر مسلمانان نويسنده: سیدمهدی علیزاده موسویهند یا امسلمه، یکی از زنانی است که در طول تاریخ بلند اسلام، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است و در ردیف زنان برجسته اسلام قرار دارد. وی همسر پیامبر گرامی اسلام(ص) بود و در عقل و درایت و زیبایی، زبانزد خاص و عام شده بود. علاقه وافر امسلمه به خاندان پیامبر(ص) بسیار معروف است و بیشک فرازهای مختلف زندگیش برای زنان مسلمان، درسی آموزنده میباشد. از اینرو، برای آشنایی زنان مسلمان با شخصیت و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ اسلامنگاهی گذرا به زندگی سراسر پند و اندرز او میافکنیم.نسب امسلمهنام امسلمه، هند و دختر امیّة بنمغیرة بنعبدالله بنعمر بنفحزوم بود.مادرش عاتکه دختر عامر بنربیعه بود و شوهر اولش ابوسلمه عبدالله بنعبدالاسد فحزومی نام داشت. وی از شوهر اولش: سلمه، عمر، درة و زینب را به دنیا آورد و پس از شهادت ابیسلمه با پیامبر(ص) ازدواج نمود.امسلمه در قرآننام و یاد بسیاری از افراد در قرآن ذکر شده که برخی از آنان افتخار را برای خود جاودانه کردهاند و برخی دیگر نامشان در ردیف بدکاران و ستمگران، ماندگار شده است. در این میان، امسلمه بانویی است که آیاتی چند در مورد او نازل شده است و مفسران در شأن نزول برخی از آیات، به او اشاره نمودهاند:1ـ برخی از مفسران قرآن بر این عقیدهاند که آیه شریفه:«هَلْ جَزاءُ الْاِحْسانِ اِلاَّ الْاِحْسان»(الرحمن/60)«آیا پاداش نیکویی، جز نیکی است؟»در مورد امسلمه، نازل شده است.2ـ روزی امسلمه از پیامبر گرامی اسلام(ص) پرسید: ای پیامبر خدا! چرا نام مردان در جریان هجرت، ذکر شده است، اما به زنان اشارهای نشده است؟ خداوند در پاسخ او، این آیه را بر پیامبرش فرو فرستاد:«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُم اِنّی لا اُضیعُ عَمَل عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اَوْ انثی»(آل عمران/195)«خداوند دعای آنان را اجابت کرد که من هرگز عمل عملکنندهای را ـ خواه مرد باشد یا زن ـ ضایع نمیکنم.»3ـ امسلمه بیشتر لباس سفیدی میپوشید که دو بند در پشت آن قرار داشت و آویزان میشد. عایشه با تمسخر به حفصه همسر دیگر پیامبر(ص)، میگفت: نگاه کن، آنچه در پشت امسلمه آویزان است، همانند زبان سگ میباشد و گفتهاند آن دو نفر، امسلمه را به سبب کوتاهی قدش مسخره میکردند. از اینرو آیه نازل شد که:«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوُا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی اَنْ یَکوُنوُا خَیْرا مِنْهُم، وَ لا نِساء مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْرا مِنْهُنَّ.»(حجرات/11)«ای کسانی که ایمان آوردید، گروهی از شما، گروه دیگر را مسخره نکند؛ چه بسا از آنها بهتر باشند و هیچ یک از زنان، زنان دیگر را مسخره نکند، چرا که شاید، آن زنان، از مسخرهکنندگان بهتر باشند.»امسلمه، حافظ سنت پیامبر(ص)امسلمه یکی از راویان احادیث پیامبر(ص) شمرده میشود و بسیاری از علماء علم رجال، همچون برقی و شیخ طوسی، او را در ردیف راویان احادیث پیامبر(ص) قرار دادهاند. وی از پیامبر(ص)، فاطمه زهرا(س) و ابی سلمه، روایاتی را نقل میکند. گروه بسیاری از صحابه و تابعین نیز از وی احادیثی را نقل کردهاند. بیشک چنین مقامی برای امسلمه، بسیار افتخارآمیز است و او را در میان همسران پیامبر(ص) ممتاز میکند. تعداد احادیث وی به 378 حدیث میرسد.وی از جمله راویانی است که این سخن پیامبر(ص) را نقل کرده است: «مَنْ کُنْتُ مَولاه فَعَلیٌّ مَولاه» «هر کس که من مولای او هستم، علی مولای اوست.» همچنین او در زمره راویانی قرار دارد که حدیث مربوط به آیه تطهیر که در مورد اهلبیت پیامبر(ص) نازل شده است را نقل میکند. وی ناقل حدیث ثقلین نیز میباشد: «گویا میبینم که خوانده میشوم و باید بروم، من در میان شما دو شیء گرانبها را میگذارم که یکی از دیگری بزرگتر است: کتاب خدا که ریسمانی است که از آسمان به سوی زمین کشیده شده است و اهل بیتم را. مراقب باشید که از آن دو تخلف نکنید.»در خانه ابی سلمهخانواده ابیسلمه، از معدود خانوادههایی بود که بر پایه مهر و وفاداری بنا شده بود و شادمانی و سرور، در و دیوار گلی آن را مزین نموده بود. ابیسلمه و امسلمه، عموزادگان یکدیگر بودند و تفاهم و همکاری خانوادگی بر خانواده کوچک آنان سایه افکنده بود. هنگامی که پیامبر(ص) در اوج خفقان و آزار و اذیت قریش، دعوت خود را آغاز کرد، ابوسلمه، از نخستین افرادی بود که به ندای روحبخش اسلام، پاسخ داد و علیرغم تهدیدها و آزار بیحد مشرکین، دین اسلام را پذیرفت. سپس همسرش نیز دیبای مقدس اسلام را به تن کرد و خانواده کوچکشان، جزو نخستین خانوادههایی بود که اسلام را پذیرفتند.هنگامی که آزار و اذیت قریش، افزایش یافت، پیامبر(ص) دستور هجرت به حبشه را صادر فرمود. در این میان ابوسلمه و خانوادهاش در جمع نخستین گروه مهاجرین قرار داشتند. مهاجرینی که دیار اجداد خود را با تمام دلبستگیها رها میکردند و برای دفاع از مرزهای عقیده و ایمان خود، راه سخت هجرت را بر خود هموار مینمودند. در حبشه خانواده ابیسلمه در کنار سایر مسلمانان و در سایه عدل و داد پادشاه آن دیار، آزادانه به انجام فرایض میپرداختند و در همین دوران بود که تولد دختری به نام «سلمه»، امید و روح تازهای در کالبد خسته این زوج جوان دمید.در حبشه، اخبار خوشحال کنندهای از مکه میرسید. اخباری که حکایت از تغییر موضع قریش نسبت به اسلام و مسلمانان داشت. این اخبار سبب شد ابیسلمه و خانوادهاش که عشق به پیامبر و وطن، قلبشان را لبریز کرده بود، به سوی مکه حرکت کنند. اما هنگامی که به مکه رسیدند، دریافتند که تمامی این اخبار، دروغی بیش نبوده است و مشرکین نه تنها با مسلمانان مهربان نشدهاند که بر آزار و اذیت خود نیز افزودهاند. ابوسلمه برای نجات از ستم مشرکین مکه، به خانه بزرگ مکه ـ ابوطالب ـ پناه برد و ابوطالب نیز با تمام وجود، از او در برابر مشرکین دفاع کرد.آزار و اذیت بیش از حد مشرکین، سبب شد که پیامبر خدا(ص) دستور هجرت به مدینه را صادر کند. ابوسلمه و خانوادهاش، نخستین افرادی بودند که ندای پیامبر را لبیک گفتند و دگر بار پای در طریق سخت و مشقتبار هجرت نهادند. اما هر چند ابوسلمه توانست خود را از چنگ مشرکین رها کند، خانوادهاش در چنگال مشرکین گرفتار شدند و مصیبت بزرگتر این بود که آنان حتی میان مادر و فرزند نیز جدایی افکندند. قریب یک سال امسلمه روز و شب به یاد همسر و فرزندش میگریست، تا آنکه قریش او را رها کردند و فرزندش را به او برگرداندند و او به سوی مدینه حرکت کرد.هنگامی که به مدینه رسید و نگاهش در نگاه شوهر مهربانش گره خورد، اشک شادی، پهنای صورتش را فرا گرفت و به سجده افتاد. دیگر دو زوج، خود را غرق در شادی و سرور میدیدند. از یک طرف پس از مدتی طولانی به یکدیگر رسیده بودند و از سوی دیگر در جوار مقدس پیامبر(ص) میتوانستند، روز به روز بر کمالات و محاسن خود بیافزایند. عشق و علاقه امسلمه به شوهرش بیحد و حساب بود، تا آنجا که میگفت: شنیدهام که اگر شوهر زنی بمیرد و آن زن، پس از مرگ شوهرش ازدواج نکند، خداوند در بهشت او را به شوهرش خواهد رساند. اکنون میخواهم با تو عهد ببندم که پس از تو ازدواج نکنم.ابوسلمه پاسخ داد: آیا از من اطاعت میکنی؟ زن در جواب شوهرش گفت: هر چه بگویی انجام میدهم. ابوسلمه ادامه داد: هنگامی که من مُردم، ازدواج کن! سپس گفت: خدایا به امسلمه همسری عنایت فرما که بهتر از من باشد و او را خوار نکند و نیازارد.ابوسلمه، مبارزی نستوه بود و در میادین جنگ، دوشادوش مسلمین شمشیر میزد. در جنگ بدر حضور مستمر داشت و در جنگ احد نیز پیشاپیش سایرین با دشمنان میجنگید. در این جنگ تیری بر بدن او نشست و زخمی کاری بر وی وارد کرد. این زخم سبب شد مدت یک ماه بستری شود. اما هنوز زخم به هم نیامده بود که بار دیگر ابوسلمه برای جهاد از مدینه خارج شد. این بار او فرماندهی یکصد و پنجاه نفر را به عهده داشت. پیامد این جنگ شوکت و عظمت برای مسلمین بود. اما از سوی دیگر سبب شد که زخمهای کهنه ابوسلمه، سر باز کند، و بار دیگر او را به بستر بکشاند. این بار به سبب عفونت زخمها، ابوسلمه نتوانست از بستر برخیزد و در میان اشک و ناله امسلمه شربت شهادت نوشید. بار مصیبت بر امسلمه بسیار سنگین بود و گویی باور داشت که شریکی همچون ابوسلمه یا بهتر از او در زندگیش ظهور کند. پس از مدتی، ابوبکر شخصی را برای خواستگاری نزد او فرستاد، اما امسلمه پیشنهاد ابوبکر را رد کرد. سپس عمر درخواست ازدواج با او نمود، اما امسلمه نپذیرفت. آنگاه پیامبر(ص) فردی را برای خواستگاری او فرستاد. هنگامی که فرستاده، پیشنهاد پیامبر(ص) را با امسلمه مطرح کرد، امسلمه، بسیار شادمان شد و با آغوش باز پذیرفت. اینک، معنای دعای ابوسلمه که گفته بود: خدایا مردی بهتر از من نصیب او بفرما را با تمام وجود، میفهمید.امسلمه در خانه پیامبر(ص)هنگامی که امسلمه به خانه پیامبر(ص) پای گذاشت، گویی دنیایی جدید در برابر دیدگانش، آشکار شد. او که میپنداشت ابیسلمه بهترین مرد دنیاست، اینک آنچنان مجذوب و شیفته رفتار پیامبر(ص) شده بود که خود را خوشبختترین زن دنیا میدانست. از هیچ محبتی نسبت به پیامبر(ص) کوتاهی نمیکرد آنچه را که پیامبر(ص) دوست داشت، او نیز گرامی داشت پیامبر(ص) به خدیجه بسیار علاقه داشت و امسلمه نیز مجذوب خدیجه بود پیامبر به علی(ع)، فاطمه(س)، حسن و حسین(ع) علاقه وافر داشت و امسلمه نیز به آنها عشق میورزید.پیامبر(ص) نیز به او علاقه داشت و در خانه او احساس آرامش میکرد تا آنجا که عایشه و برخی از زنان دیگر به حال او غبطه میخوردند. پیامبر(ص) روزی به او فرمود: «من هدایای بسیاری را برای نجاشی پادشاه حبشه فرستادهام اما پیش از آنکه هدایا به او برسد، او از دنیا میرود و هدایا بار دیگر به مدینه باز میگردد، هنگامی که به دست برسد، آنها را به تو میبخشم.» پس از مدتی نجاشی از دنیا رفت و هدایا را نزد پیامبر(ص) باز گردانید. پیامبر(ص) بخش کوچکی از آن را بین سایر همسرانش تقسیم کرد و بقیه را به امسلمه بخشید.امسلمه پشتیبان فاطمه زهرا(س)هنگامی که پیامبر(ص) چشم از جهان فرو بست، غم و غصه بر شبستان دل امسلمه خیمه زد و برای رهایی از غم و غصه، دست به دامن دخترش فاطمه زهرا(س) آویخت. فاطمهای که تمام وجود پیامبر(ص) بود و پیامبر(ص) به او عشق میورزید.پس از رحلت پیامبر(ص) پیچک آتش کینه و تفرقه در میان مسلمانان رشد کرد و گروهی برای رسیدن به حکومت، دین و ایمان خود را فراموش کردند. شعلههای این کینه، فاطمه(س) که پاره تن پیامبر(ص) بود را نیز در بر گرفت تا آنجا که او را از میراث پدرش نیز محروم کردند. در چنین شرایطی که بیشتر مسلمانان سر در گریبان ترس و نفاق فرو برده بودند، امسلمه یکّه و تنها، در برابر سردمداران حکومت برآشفت و خطاب به آنان گفت:«آیا چنین رفتاری را نسبت به فاطمه روا میدارید؟ به خدا سوگند! فاطمه فرشتهای در میان انسانهاست. در خانه پیامبران پرورش یافته است و به دست ملائکه شیر خورده و به وسیله بهترین مربی تربیت شده است. آیا میپندارید پیامبر(ص) او را از ارث محروم کرده است، اما به او نگفته است؟!! در حالی که خداوند پیامبر(ص) فرمود: «بستگان نزدیکت را انذار کن! ... فاطمه بهترین زنان است و همردیف دختر عمران است و همسر شیر ژیان علی مرتضی(ع) میباشد. نبوت با پدر او خاتمه یافت. به خدا سوگند پیامبر(ص) به او عشق و علاقه فراوان داشت ... وای بر شما اگر پیامبر(ص) چنین رفتاری را از شما نسبت به دخترش ببیند ...»ـ برخورد امسلمه با عایشهپس از آنکه پیامبر(ص) رحلت فرمود، امسلمه کوشید تا نقش خویشتن را در یاری امام علی(ع) ادامه دهد. او که در خانه پیامبر(ص) تربیت شده بود و با راهنماییهای پیامبر(ص) حق را از باطل میشناخت، اینک تنها راه سعادت را در حمایت و پشتیبانی از علی(ع) میداشت. از اینرو در هر مناسبتی به هدایت مردم میپرداخت و افراد را با حقایق آشنا مینمود.در همین راستا، هنگامی که عایشه خود را برای جنگ با علی(ع) آماده میکرد، به سبب آنکه عمل خویش را توجیه کند به نزد امسلمه آمد و او را به خونخواهی عثمان خواند. اما امسلمه، با بینش والایی که داشت، با سخنانی بسیار شیوا، جایگاه علی(ع) را یادآور شد و او را پند و اندرز داد. شیخمفید پیرامون برخورد امسلمه با عایشه چنین روایت میکند:«هنگامی که عایشه آماده حرکت به سوی بصره میشد، در مکه به نزد امسلمه آمد و گفت: «ای دختر ابیامیه، تو بزرگترین مادر مسلمانان هستی و پیامبر(ص) در خانه تو بسیار به نماز میایستاد و وحی نیز در خانه تو بر پیامبر(ص) نازل میگشت. امسلمه گفت: ای دختر ابیبکر، تو به دیدار من آمدی در حالی که من دوست نداشتم و به چه سبب چنین سخنانی میگویی؟ عایشه پاسخ داد: پسرم و پسر برادرم گفتهاند که عثمان مظلومانه کشته شده است و در بصره یکصد هزار شمشیر آخته به سبب خونخواهی او به جنگ پرداختهاند، آیا به همراه من میآیی تا میان آنها صلح و آرامش برقرار کنیم؟امسلمه گفت: آیا به خونخواهی عثمان پرداختهای؟ در حالی که خود به شدت با او مخالف بودی! یا اینکه برای مخالفت با علی بنابیطالب، چنین آماده شدهای؟ تو میان پیامبر(ص) و امت او همانند سدی هستی، پیامبر(ص) جایگاه تو را به خوبی میدانست و تو را از چنین اعمالی نهی کرد...»امسلمه همراه با علی(ع)پس از پیامبر(ص) مسلمانان، از مسیر حق و حقیقت منحرف شدند، به جز گروهی اندک که چون پروانه بر گرد علی(ع) حلقه زدند. یکی از این افراد امسلمه بود. فرزند امسلمه چنین روایت میکند:مادرم میگفت: پیامبر(ص) و علی(ع) در خانه من نشسته بودند. پیامبر(ص) دستور داد پوست گوسفندی آوردند و سپس بر روی آن مطالبی نوشت. سپس آن را به من داد و گفت: «هر که پس از من با این نشانهها نزد تو آمد و این نوشته را خواست، آن را به او بده!»پس از چندی پیامبر(ص) از دنیا رفت و ابوبکر زمام امور را در دست گرفت. مادرم ـ امسلمه ـ مرا به مسجد فرستاد و گفت: برو و ببین ابوبکر چه میکند. من نیز به مسجد رفتم. ابوبکر خطبهای خواند و سپس به خانه بازگشت. و من نیز ماجرا را برای مادرم باز گفتم. پس از چندی ابوبکر از دنیا رفت و عمر به جای او حکومت را در دست گرفت. من نیز به دستور مادرم همان کار را انجام دادم. پس از او نیز عثمان بر اریکه قدرت تکیه زد و من نیز همان کار را تکرار کردم. پس از عثمان، علی(ع) به سبب پافشاری مردم، حکومت را پذیرفت. مادرم مرا به مسجد فرستاد و گفت: ببین این مرد چه میکند. من نیز به مسجد رفتم. علی(ع) پس از آنکه خطبهاش پایان یافت، از منبر فرود آمد. هنگامی که در میان مردم، چشمش به من افتاد، مرا فرا خواند و گفت: «به مادرت بگو علی(ع) به دیدارت میآید. من نیز به مادرم سخن علی(ع) را گفتم. مادرم در پاسخ گفت: به خدا سوگند من میخواهم با او دیدار کنم. علی(ع) نزد مادرم آمد و فرمود: نامهای که پیامبر(ص) به تو سپرده است، به این نشانهها به من بده!» مادرم نیز برخواست و از داخل صندوقچهای کوچک نامهای را بیرون آورد و به علی(ع) داد و سپس به من گفت: «پسرم، همواره در رکاب علی(ع) باش. به خدا سوگند پس از پیامبر، رهبری جز او نمیبینم.»امسلمه همراه با امام حسین(ع)یکی از فضایل امسلمه این بود که پیامبر(ص) نکهتی از تربت پاک سیدالشهداء را به او داد و فرمود: هنگامی که از این تربت خون جوشید بدان که حسین(ع) به شهادت رسیده است.هنگامی که امام حسین(ع) به سوی عراق حرکت کرد، نامهها و وصیتهایی را نزد امسلمه باقی گذارد. پس از شهادت امام حسین(ع) امسلمه این نامهها و وصایا را به امام سجاد(ع) باز گرداند.همچنین روزی امسلمه را گریان دیدند. از او پرسیدند که چرا چنین مضطرب و پریشانی؟ گفت: «در عالم رؤیا پیامبر(ص) را دیدم که بر سر و محاسنش پر از خاک بود. با ناراحتی گفتم: چه شده است ای رسول خدا؟! پیامبر پاسخ داد: هم اکنون حسین به شهادت رسید. به گفته ابنسعد، هنگامی که خبر شهادت امام حسین(ع) به امسلمه رسید، با ناراحتی گفت: مرگ بر قاتلان او و خدا خانههایشان را پر از آتش کند. سپس آنچنان گریه کرد که از هوش رفت، در حالی که میگفت: خداوند مردم عراق را لعنت کند.»ـ امسلمه شاعری توانااز امسلمه اشعار بسیاری به یادگار مانده است، که حکایت از طبع روان و روح لطیف او دارد.او اشعاری را در باره جشن ازدواج فاطمه(س) و علی(ع) سروده است که شوق وصفناپذیر او را نشان میدهد. همچنین هنگامی که در دوران کودکی حسین(ع) با او بازی میکند، اشعاری را برایش میسراید. برخی از اشعار او نیز پیرامون نهی عایشه از جنگ با علی(ع) است.ـ غروب امسلمهپس از عمری فداکاری و ایثار، امسلمه چشم از جهان فرو بست و با افتخارات و فداکاریهایش برگی زرین را بر کارنامه زنان برجسته اسلام افزود. امسلمه با عملکردش نه تنها راه و روش زندگی را به زنان آموخت، بلکه همواره کوشید تا خورشید حقیقت را از لابهلای ابرهای باطل، بیرون بکشد.در تاریخ وفات این بانوی بزرگ اسلام، میان مورخین اختلاف است. برخی رحلت او را در سال 57 هجری ذکر کردهاند و برخی جریان رحلت او را از حوادث سال 61 هجری میشمارند.منبع: پیام زنتصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
امسلمه، مادر مسلمانان-امسلمه، مادر مسلمانان نويسنده: سیدمهدی علیزاده موسویهند یا امسلمه، یکی از زنانی است که در طول تاریخ بلند اسلام، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص ...
امسلمه، مادر مسلمانان. ... از اینرو، برای آشنایی زنان مسلمان با شخصیت و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ ... قریش، دعوت خود را آغاز کرد، ابوسلمه، از نخستین افرادی ...
امسلمه، مادر مسلمانان نويسنده: سیدمهدی علیزاده موسویهند یا امسلمه، یکی از زنانی است که در ... وی از شوهر اولش: سلمه، عمر، درة و زینب را به دنیا آورد و پس از شهادت ابیسلمه ...
امسلمه، مادر مسلمانان امسلمه در قرآننام و یاد بسیاری از افراد در قرآن ذکر شده که برخی از آنان افتخار را برای خود جاودانه ... ابوسلمه برای نجات از ستم مشرکین مکه، به خانه ...
چندان هزار برکات که حق ازو پديد آورد ، همه از اثر شير ام سلمه بود . .... گفت :مسلمانی در کتابهاست و مسلمانان در زير خاک اند. ..... در آن قرابه آب است و آن زن مادر من است .
حضرت خدیجه ؛ مادر ام ابیها مقدمهخدیجه این بانوى آگاه و پاكسرشت، و این ... (1) با این كه حضرت رسول، پس از وفات خدیجه با برخى از زنان دیگر مانند عایشه، صفیه، امسلمه، و . .... در تمام شدائد و دشواریهایى كه در سالهاى بعد از بعثت براى پیامبر و مسلمانان رخ ...
مادر امام سجاد (ع) نويسنده: محمدابراهیم احمدی طلیعه از آنجا که بخشی از زندگی و ... با بررسی منابع تاریخی و روایی، این اسامی را میتوان به دست آورد: امسلمه، بره، جهان ... و آله آنها را نمیتوان فروختبلکه مختارند یکی از مسلمانان را به عنوان همسر خود برگزینند ...
در پارهاى از احاديث آمده است كه ام سلمه خدمت پيامبر(ص) رسيد و عرض كرد: همه افتخارات .... از ديدگاه اسلام اگرچه مقام پدر و مادر بسى ارزشمند شمرده مىشود لكن فرزند مسلمان ...
به ترتيب عبارت بودند از:ام سلمه (همسر پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم)، عبد ... از مدينه و وداع با قبر جد و مادر و برادر خود، به خانه بازگشت؛ هنگام صبح برادرش محمد بن ... نه براي اسلام حرمتي قايل مي شود و نه براي فردي از مسلمانان بدين جهت، عبد الله بن ...
ولی هشیاری و بیداری زنان مسلمان ایران توطئه های شوم مزدوران استكبار را خنثی می ساخت. .... ام سلمه» همسر بزرگوار پیامبر اسلام جدای از تمام فضایل اخلاقی در مواقعی یك ... عبدالله نزد مادر خود رفت و گفت تصمیم گرفته خود را تسلیم كند چرا كه با این كار ...
-