واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
۳ سناريو تحليل مركز مطالعات خاورميانه مؤسسه بروكينگز درباره آينده خاورميانه هفته نامه الوسط نوشت: مركز مطالعات خاورميانه در مؤسسه بروكينگز سه سناريو را براي تامين امنيت منطقه خليج فارس پيشنهاد كرده است. الوسط ضميمه نامه اين هفته روزنامه فرا منطقه اي الحيات افزود كه كنبيث بولاك مدير مركز مطالعات خاورميانه مؤسسه بروكينگز آمريكا سه سناريو را در ارتباط با منطقه خليج فارس پيشنهاد كرده است. نخست، عقب نشيني نيروهاي آمريكايي از سواحل خليج فارس، دوم، تاسيس پيمان ناتو منطقه اي و سوم، تشكيل نظام امنيتي مشترك با مشاركت كشورهاي منطقه خليج فارس از جمله ايران.پولاك بر اين نظر است كه آمريكا در صورت اجراي سناريوي اول بايد بيشتر پايگاه هاي نظامي خود در منطقه را برچيند و تنها به نيروي اندكي در قطر، كويت و عراق بسنده كند.وي با اشاره به پيامدهاي منفي اين سناريو ابراز عقيده كرد كه كاهش حضور نظامي آمريكا، نخست ايران را تشويق خواهد كرد تا پروژه اتمي خود را تكميل كند، انگيزه اجراي اصلاحات اقتصادي و سياسي ضروري را در كشورهاي عرب حوزه خليج فارس خواهد كاست و اين امكان را نيز به چين خواهد داد تا در انديشه دستيابي به اهداف خود در اين منطقه برآيد.سناريوي دوم، ناظر بر ايجاد يك پيمان دفاعي بين آمريكا و كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس بعلاوه عراق جديد است. اين نظريه پرداز در عين حال، آن سناريو را نيز بدون ايراد نمي بيند و معتقد است كه عرب حوزه خليج فارس در شرايط كنوني تمايلي به امضاي پيمان امنيتي با آمريكا نشان نمي دهد و آنرا نوعي استعمار نو تلقي خواهند كرد و ايران هم براي برهم زدن آن تلاش خواهد نمود. الوسط درباره سناريوي سوم نوشت: ايجاد پيمان امنيتي منطقه اي كه در دوران جنگ سرد ميان كشورهاي اروپايي به امضا رسيد و تشكيل پيمان ناتو را به دنبال داشت، در نهايت به ايجاد ثبات در اروپا انجاميد. به نوشته الوسط، از اين رو تشكيل چنين پيماني با هدف تبادل اطلاعات نظامي و امنيتي و ايجاد مناطق عاري از سلاح، آمريكا را در رسيدن به اهدافش در اين منطقه ياري خواهد رساند.اين هفته نامه خاطرنشان ساخت كه اجراي سناريوي سوم گرچه به آمريكا اين امكان را مي دهد تا گزينه هاي ديگري را نيز در شرايط مناسب آزمايش كند، اما اين شبهه را نيز ايجاد مي كند كه نظام كنوني ايران به رسميت شناخته شده است. به نوشته الوسط، اما اين سناريو نه تنها گزينه تغيير نظام ايران را ناديده نمي گيرد بلكه آن را تشويق هم خواهد كرد - آنگونه كه درباره شوروي پيشين اتفاق افتاد.اين گمانه زني ها در پايان به اين نتيجه رسيده كه همه برگهاي مربوط به منطقه، اكنون در هوا پراكنده و وابسته به چگونگي حضور آمريكا در عراق است زيرا انفجار اوضاع داخلي اين كشور از يك سو و رويارويي با آمريكا از ديگر سوي، سبب خواهد شد كه برگها بيش از پيش به هوا پراكنده شوند.الوسط در تشريح اين موضوع مي نويسد: به باور برخي تحليلگران سياسي، ايجاد پيمان منطقه اي به حكومت ايران مشروعيت مي بخشد اما اگر آمريكا خواهان پيوستن اسرائيل نيز به اين پيمان باشد و سياست خلع سلاح كشتارجمعي ايران را دنبال كند، ايراني ها تلاش آمريكا را با شكست روبرو خواهند كرد. اين هفته نامه اضافه كرد: آمريكا به دو علت خواهان حفظ برتري نظامي خود در خليج فارس است، نخست آنكه توقف صادرات نفت از اين منطقه نه تنها آمريكا بلكه كشورهاي صنعتي را با بحران انرژي روبه رو خواهد كرد.كشورهاي حوزه خليج فارس ۲۵درصد از توليد نفت جهان را توليد مي كنند كه ۱۵درصد از آن سهم عربستان است و با توجه به نياز جهان صنعتي به توليد نفت بيشتر، در سالهاي آينده اهميت اين منطقه در معادلات جهاني بيش از پيش آشكار خواهد شد. موقعيت راهبردي خليج فارس و پيوند آن با شرق و جنوب شرق آسيا از يك سو و خاورميانه و شمال آفريقا از ديگر سو، دومين عامل حفظ و تداوم حضور نظامي آمريكا در اين منطقه است. الوسط با اشاره به اهميت اين منطقه در سياست خارجي واشنگتن خاطرنشان ساخت: آمريكا در سالهاي ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ در رويارويي با ايران (از طريق جنگ تحميلي) و به راه انداختن دو جنگ در سالهاي ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ با عراق اين آمادگي را دارد كه براي حفظ منابع جهاني خود دهها جنگ ديگر را نيز به راه اندازد. تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]