تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 19 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

صنعت نواز

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799744810




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تعيين نقش و جايگاه وقف در توسعه شهري


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تعيين نقش و جايگاه وقف در توسعه شهري
تعيين نقش و جايگاه وقف در توسعه شهري نويسنده: ابوالفضل مشکيني - رقيه عباسي چکيده انسان بر اساس جهان بيني خود با محيط همواره در يک هم کنش متقابل بوده و از همديگر تاثير پذيرفته اند. تاثير جهان بيني منتج از دين بر خلق چشم اندازهاي جغرافيايي، بويژه در شهرهاي اسلامي از اهميت خاصي برخوردار است. پديده وقف به عنوان يکي از نيروهاي شهر آفرين و چهره پرداز شهر هاي ايراني-اسلامي، تاثير بسزايي در شکل دهي به محيطهاي مصنوع انساني و تشکل فضاهاي کالبدي شهرها داشته است. اراضي وقفي ضمن تاثير گذاري در توسعه فيزيکي شهر متقابلا نيز از آن تاثير پذيرفته اند چرا که در جريان توسعه فيزيکي شهر از حالت اوليه خود (باير، کشاورزي، باغات و …) خارج و به بافت شهري تبديل گرديده اند.طي اين مقاله شهر قيدار به عنوان شهر کوچک اندام در استان زنجان، که قسمت عمده اراضي آن وقفي است مورد بررسي قرار مي گيرد. اراضي اين نقطه جمعيتي توسط بلغان خاتون در عصر ايلخانيان مغول وقف گرديد. با تبديل شهر به عنوان مرکز شهرستان، شهر به سرعت گسترش يافت و اراضي کشاورزي وقفي، تغيير ماهيت داده و تبديل به اراضي شهري با کارکرد جديد گرديدند. اين مقاله سعي دارد تا با تکيه بر روشهاي اسنادي و ميداني، چگونگي شکل آفريني اين عامل مذهبي در شهر ايراني-اسلامي را مورد بررسي قرار داده و چگونگي تغيير و تحول اراضي وقفي و نقش آن در توسعه يا عدم توسعه شهر قيدار را مورد بررسي قرار دهد.کلمات کليدي وقف، توسعه فيزيکي، کاربري اراضي، قيدار. The impact and the importance of endowment in the physical development of Gheidar cityDr Abolfazl MeshkiniRoghaye abasiAbstract:Man according to his attitude toward world has mutual interaction with environment and they have influenced by each other.The effect of attitude toward world deduced from faith in creating geographical scenes, particularly in Islamic cities, is of prime importance.Endowment phenomenon as a one of portraitist and generating factors of Islamic_Iranian cities have had significant effect on forming manufactured environments and formation of frame space of cities. Dedicated lands in meanwhile of effecting physical development of city , have mutually effected by it as well. Because in the progress of physical development of city these lands have existed from original form(uncultivated lands, farmlands ,gardens)and change into civic texture.In this paper we study Gheidar city as a small city in Zanjan, whose main lands are dedicated lands.Lands of this populated place have been dedicated from Bolghan Khatoon in Mongol Ilkhanian era. By turning Gheidar into center of province , it was developed quickly and changed the nature of its dedicated farmlands into city lands with a new utilization. This paper by relying on documentary and scope methods studies formation of this relegious factor in Islamic_Iranian cities. It also investigates how the change of dedicated lands and their roles have influence on development or undevelopment of Gheidar.Keywords:Endowment, physical development, utilization of lands, Gheidar.مقدمهوقف و ماهيت آن يکي از مصاديق بارز نيکوکاري است که در غيرخواهي در مقابل خودخواهي انسان تجلي مي‌يابد، قدمتش به قدمت تمدن بشري است و هميشه با انسان‌هاي نيک‌سيرت و دورانديش همراه بوده است. اين سنت حسنه که در تمامي اديان الهي به آن سفارش شده است، با بهره‌گيري از تعاليم الهي در تمامي صحنه‌هاي اجتماعي بشر حاضر بوده و خود را در زندگي آنان ابدي ساخته است که فرد نيکوکار نام خود و مالکيت اموال و دارايي خود و طريقه مصرف آن را تضمين شده مي‌يابد.وقف در شهر آفريني، شکل دهي ساختار فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي شهرهاي ايراني به عنوان يکي از نيروهاي فضاآفرين و چهره پرداز سيما و فضاي کالبدي شهرها نقش اساسي و بااهميتي را ايفاء مي کند.در تاثير جهان بيني ديني بر خلق فضاهاي شهري بويژه پديده وقف آثار و اسناد محدودي در اختيار مي باشد نگرش جغرافيا به جهان بيني ديني در قالب جغرافياي جهان بيني پديده اي جديد مربوط به نيمه دوم قرن بيستم مي باشد از جمله اين آثار مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:دکتر عباس سعيدي رضواني در کتاب خود تحت عنوان بينش اسلامي و پديده هاي جغرافيايي (1368) به بيان ويژگي هاي جهان قبل از اسلام و بعد اسلام و نيز به تشريح پديده هاي جغرافياي مولود بينش اسلامي و بنيان وقف پرداخته است.وي بيان مي دارد که عمران ونوسازي شهر هاي اسلامي بيشتر به نهاد وقف وابسته است ووقف را سرچشمه و زمينه ساز وعلت وجودي بسياري از مظاهر جغرافيايي مي داند.منصوره اتحاديه (1378) مقاله "موقوفات تهران و تحول شهر 1269-1320هجري قمري" اوضاع موقوفات تهران وتحول اين شهر را در دوره سلطنت ناصرالدين شاه و چند سالي از دوران سلطنت مظفرالدين شاه در برمي گيرد وعنوان مي کند که يکي ازعلل کاهش اشتياق به مقوله وقف بخصوص در محله هاي جديد واعيان نشين را بايد ناشي از اعتقادات مذهبي قشري از مردم دانست.دکتر اشرف السادات باقري (1385) در مقاله اي با عنوان "نقش وقف در آبادي شهرها" ضمن بررسي تاريخچه وقف در زمان قبل و بعد از اسلام در ايران، نتايج و آثار وقف را مورد ارزيابي قرار داده و نقش و تاثير آن را در شهرها بيان مي دارد همچنين نقش وقف را در شهرهاي اصفهان، تبريز مورد بررسي اجمالي قرار مي دهد و با بررسي بنيادهاي وقفي در ساير کشورها عنوان مي کند که در انديشه وقف در طول قرنها به عنوان ابزاري فراگير در عمران نواحي هم تامين کننده اعتبار مورد نياز عمران، هم تامين کننده هدف عمران و گاه به منزله برنامه ريز و طراح عمران ناحيه عمراني، نقش موثري در تشکل پديده هاي سرزمينهاي اسلامي چه درون شهري و چه برون شهري ايفاء کرده است و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپايي از کارايي نسبي باز نايستاده وي نتيجه طبيعي وقف را در سه فرايند تعديل ثروت، توازن اجتماعي و همکاري جامعه که همه اينها در اصل زير بناي عدالت اجتماعي و اقتصادي جامعه هستند عنوان مي کند.نزهت احمدي (1380) در پايان نامه خود با عنوان "نهاد وقف، دگرگوني ها و کارکردهاي آن در عصر صفوي" به تشريح پيشينه وقف در ايران پيش از اسلام و ايران اسلامي پرداخته و سپس مفهوم و انواع وقف و شرايط آن از ديدگاه علماي عصر صفوي، بررسي و تحولات ساختاري دوره اول و دوم دوره صفوي را اجمالا بيان نموده است.مهدي شجاع فتح آبادي (1382) در پايان نامه اي با عنوان "بررسي نقش اراضي وقفي در توسعه فيزيکي شهر مشهد (نمونه موردي: قلعه آبکوه) با توجه به خصلت شهر آفريني وقف، بيان مي دارد که پديده چگونه در توسعه فيزيکي شهر مشهد به سمت شرق موثر بوده است. همچنين به تبديل اين اراضي به کانونهاي ناهنجاري اشاره مي کند.هدف وي در اين پايان نامه پيشگيري و درمان در راستاي رسيدن به شهر انساني مي باشد. بحث و بررسي درباره علل تکوين و گسترش شهر، بدون شناخت عوامل به وجود آورنده آنها غير ممکن به نظر مي رسد، از اين رو طي اين مقاله درصدديم ضمن معرفي پديده وقف به عنوان يکي از عوامل موثر در رشد و گسترش شهر (قيدار)، به بيان آثار و نتايج مثمر ثمر اين سنت حسنه بپردازيم.بيان مسأله"انسان موجودي است که آگاهي و شناخت او از ظواهر اشياء و پديده ها عبور مي نمايد و تا ديدن ذرات ماهيت و روابط وابستگي ها و ضرورت هاي حاکم بر آن نفوذ مي نمايد. آگاهي انسان نه در محدوده منطقه اسکان زنداني مي ماند و نه زنجيره هاي زمان آن در قيد و بند نگه مي دارد. هم مکان را در مي نوردد و هم زمان را" (1)." انسان در ميان موجودات از شرافت و کرامت خاص برخوردار بوده و با وظيفه و رسالتي ويژه. مسئول تکميل و تربيت خود و اصلاح جامعه خويش است، جهان مدرسه انسان است و خداوند به هر انساني بر طبق نيت و کوشش صحيح پاداش مي دهد". (2) "گرايش هاي معنوي و والاي بشر که آنها را جزء فعاليت هاي تدبيري طبقه بندي مي کنيم زائيده اعتقاد و ايمان و وابستگي به برخي حقايق در اين جهان است. اينگونه ايمان ها و دلبستگي ها به نوبه خود مولود برخي جهان بيني ها و جهان شناسي ها است که يا از طرف پيامبران الهي به بشر عرضه گرديده و يا برخي فلاسفه خواسته اند نوعي تفکر عرضه نمايند که ايمان زا و آرمان خيز است" (3).نوع برداشت و طرز تفکري که يک مکتب درباره جهان و هستي عرضه مي دارد زيرساز و تکيه گاه آن مکتب به شمار مي رود و آن زير ساز و تکيه گاه اصطلاحاً جهان بيني ناميده مي شود. يک جهان بيني آنگاه مي تواند تکيه گاه يک ايدئولوژي قرار گيرد که استحکام و وسعت تفکر فلسفي مقدس و حرمت اصول مذهبي را داشته باشد. به سخن ديگر، جهان بيني منظومه اي از آگاهي هاي انسان درباره کل هستي است و از ترکيب جنبه هاي کلي معارف انساني پديد آمده و نگرش انسان را نسبت به جهان هستي پديد مي آورد." انسان بر اساس جهان بيني خود با محيط همواره در يک هم کنشي بوده و تأثيرات و تأثراتي که از همديگر مي پذيرد اساس بسياري از مطالعات را شکل داده است به عبارتي در اين بوم يا محيط اجتماعي است که گروه هاي انساني صاحب دين بر محيط طبيعي تأثير گذاشته و محيط جغرافيايي يا شکل انساني محيط طبيعي را مي سازد" (4)." محيط جغرافيايي جايگاه انساني و بخشي از طبيعت است که تحت تأثير و تأثر جريان ديالکتيکي روابط و مناسبات انسان و محيط طبيعي متناسب با سرشت تحولات فرهنگي جامعه انساني در گذر او از مراحل تاريخي شکل گرفته در تغيير و تحول مداوم است. اين محيط جغرافيايي، محدوده مکاني است که داراي شرايط لازم وجود زندگي جامعه انساني و فعاليت هاي گوناگون جامعه بشري است. که قسمتي از ان را تبديل به محيط جغرافيايي مناسب زيست خود مي کند و طبعاً روز به روز پهنه اين محيط جغرافيايي در همه انبار آن افزوده مي شود" (5)." تأثير انسان زماني بر جغرافيا مطرح است که داراي اهميت فضاساز يا چشم انداز آفرين باشد. يعني بتواند با پشتوانه و مضمون فرهنگ خود طبيعت را دگرگون کرده و با ان درگير روابط تأثير و تأثر متقابل، متناسب با مرتبه فرهنگي گردد. از اين رو محيط جغرافيايي موجود در سرتاسر زمين که ميراث انسان است، به طور دائم در جريان تحول و ارتباط متقابل با محيط اجتماعي به کمک هيات ها و گروه هاي داراي جهان بيني مي باشد" (6)بين جهان بيني ها، دين ها و ايدئولوژي ها و نظام هاي بارور و محيط جغرافيايي رابطه ديالکتيکي وجود دارد: اديان (آسماني) و ايدئولوژي ها، که حاصل انديشه انساني اند، و هر دو جزء اساسي فرهنگ هاي گوناگون محسوب مي گردند، از طريق گروه ها، سازمان ها يا هيات هاي ديني بر محيط اثر مي گذارند، و از سوي ديگر محيط طبيعي، محيط اجتماعي و کالبدي اثر تعديل کننده بر جهان بيني ها بر جاي مي گذارند. به عبارت ديگر، جغرافياي جهان بيني سهم مؤثر جهان بيني را در مسير زمان در چهارچوب جريان ديالکتيکي روابط دوجانبه بين جهان بيني و محيط و پيامدها و آثار حاصله آنرا بر سکونت گاه ها، اقتصاد حمل و نقل، جمعيت و سياست نشان مي دهد و اين روابط جهان بيني مکان دو جانبه اند. و از طرف جهان بيني يا فلسفه هاي زندگي (يا شيوه هاي تفکر) انواع گوناگون نقش هاي خود را بر صفحات محيط جغرافيايي رقم مي زند، از سوي ديگر محيط طبيعي و اجتماعي بر جهان بيني هاي ديني و دنيوي و فلسفه هاي زندگي و الگوهاي رفتاري و فعاليت هاي برخواسته از آنها تأثير مي گذارد و نقش و رنگ خود را بر آنها مي زند و خصلت تغيير دهندگي را در آنها دارد.بخش گسترده اي از مظاهر جغرافيايي شامل: شهرها، مساکن، بازارها، کارخانه ها، روستاها، مزارع، باغ ها و.... در ارتباط با انسان تحول و تکامل يافته است. تنوع و چگونگي مناظر جغرافيايي ياد شده، در رابطه با عوامل گوناگوني چون سطح فرهنگ، بنيه اقتصادي، روش سياسي حاکم بر جامعه و اصول قابل قبول جامعه پديدار مي شود." از ميان عوامل مذکور، اصول اعتقادي يا بينش عقيدتي، از توان و نفوذ بيشتري برخوردار است و به عنوان زيرساز و مادر ديگر نيروها و فرهنگ، اقتصاد، قدرت حاکم بر جامعه و... ـ در بسياري از جاها اثر و مهر خود را بر مناظر جغرافياي مي نهد. بدان اندازه که اين عامل نه تنها چهره بخش پديده هايي چون: معابد، مساجد، زيارتگاه ها، گورستان ها مکان هاي عمومي و اجتماعي و... مي شود، بلکه در چگونگي روابط، آداب اجتماعي، خوردو خوراک، سليقه، پوشيدن لباس مردمان، نيز مي تواند مؤثر واقع شود. درجه نفوذ و کارآيي ايدئولوژي در ابداع و آرايش پديده هاي جغرافيايي با کيفيت نيروي دروني آن ارتباط مستقيم دارد و به نسبتي که اصول اعتقادي، منطقي تر، ريشه دارتر، قابل قبول تر باشد، آهنگ رشد و گستره جغرافيايي آن تندتر و پهناورتر خواهد بود. بدين گونه ايدئولوژي ها خميرمايه مناظر دلکش و فريباي بسياري از نقاط جهان که جاذب سياحان و جهانگردان است" (7).وجود چشم اندازهاي خلق شده توسط انسان که نشأت گرفته از تفکر هستي شناسي او بوده و کنش هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي که تأثيرات خاصي بر محيط مي گذارد و همگي دال بر جهان بيني خاص مي باشد. بي ترديد ايدئولوژي اسلامي، در ساختن و پرداختن مناظر و پديده هاي جغرافيايي اثر بسزايي داشته است.تأثير جهان بيني منتج از دين يعني جهان بيني ديني بر چشم اندازهاي جغرافيايي به ويژه در شهرهاي اسلامي ـ ايراني از اهميت خاصي برخوردار است و از آنجايي که شهر ايراني ـ اسلامي بر آيند کنش ها و تأثيرات متقابل عوامل گوناگون شهر آفرين درون زا و برون زا مي باشد، بنابراين در شناخت عوامل گوناگون بايستي هر عاملي را جداگانه تحليل نمود.از جمله عوامل گوناگون در خلق چشم اندازهاي جغرافيايي در سکونت گاه هاي زيستي، مي توان به سنت والاي وقف اشاره کرد. وقف بر اساس کسب رضاي پروردگار و اجراي فرامين وي، يعني جهان بيني الهي و نيز اخذ اجر اخروي از سوي انسان واقف انجام مي شود." وقف در واقع عملي است که انسان به انتخاب خود و در کمال صحت و سلامت، اموال و دارايي خود را از مالکيت مجازيش خارج کرده و به ملکيت حقيقي آن يعني خداوند بر مي گرداند تا در راه رضاي خدا، به هم نوعان خود ببخشد. انسان بدين وسيله اولاً به تزکيه روح و روان خويش پرداخته و روحيه مال اندوزي و دنيا پرستي را از خود دور کرده است، ثانياً از طريق وقف مي تواند به حل بسياري از معضلات جامعه خود کمک کرده و همچنين از اختلافات طبقاتي موجود در جامعه جلوگيري مي کند. بدون ترديد اگر به مقوله وقف به طور همه جانبه نگريسته شود و اهميت اين سنت نبوي آشکار شود، نقش عمده اي در تحول ساختار فرهنگي و توسعه کشود ايفا خواهد شد" (8)."وقف در لغت به معناي ايستادن به حالت ايستاده ماندن و آرام گرفتن است" (9)و نيز به معناي نگه داشتن، حبس کردن چيزي است در اصطلاح به معناي حبس کردن عين مال و ملکي که منافع آن در امور عام المنفعه مصرف شود. و در اصطلاح فقهي وقف عبارت است از: "نگه داشتن و حبس کردن عين ملکي، بر ملک واقف آن، نه ملک خدا، و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا" (10).تعريف وقف در قانون مدني (ماده 55) عبارت است از اين که عين مال حبس و منافع آن تسبيل شود. عمل حسنه وقف با تأثير پذيري از ايدئولوژي اسلام، اعتقاد به اصول ديني از نسلي به نسل ديگر منتقل و در طول تاريخ بر شمار واقفان خير انديش و موقوفات افزوده گشته از آنجايي که در طول زمان هاي پيشين حاکماني ظالم بر مسند حکومت مناطق مختلف ايران تکيه زده اند و حقوق افراد در معرض خطر چپاول بوده وقف املاک از جانب صاحبان اموال راه مناسبي براي امنيت دارايي هاي آنان محسوب مي شده است.در دوره هايي هم افراد خيري به حکم راني رسيده اند که خود مروج فرهنگ وقف بوده و براي کمک به آباداني ايران و نيز جهت کسب رضاي خداوند و اجراي فرامين وي، موقوفاتي را در مناطق تحت فرمانروايي خويش براي امور عام المنفعه و خيريه وقف نموده اند." انديشه وقف در طول قرن ها به عنوان ابزاري فراگير در عمران و آباداني نواحي، هم تأمين کننده اعتبار مورد نياز عمران، هم تأمين کننده هدف عمران و حتي گاه به منزله برنامه ريز و طراح ناحيه عمران، نقش مؤثري در تشکل پديده هاي جغرافيايي سرزمين هاي اسلام، ايفا کرده است. نهاد وقف به منزله اهرمي مردمي به صورت داوطلبانه و خودجوش در خدمت عمران منطقه قرار مي گيرد و بستر زايش پديده هاي جغرافيايي بديعي خواهد بود" (11).به سخن ديگر وقف يکي از ارزش هاي والاي انساني است که تحت تأثير جهان بيني ديني و مذهبي علاوه بر تأثيرات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، از نظر کالبدي نيز نقش بسيار مؤثري در شکل دهي به ساخت فضائي ـ کالبدي شهرهاي اسلامي به ويژه شهرهاي ايران داشته است." دين اسلام با نظام ارزشي والگوهاي رفتاري خود، نقش سازمان هاي اجتماعي و مورفولوژي سکونت گاهي انساني را تعيين کرده است. براي اين عده، شهرهاي اسلامي،حاصل اعتقادات اسلامي است و تنها با درک اصول و قوانين اسلامي است که مي توان با اکولوژي شهرهاي اسلامي آشنا شد" (12) "در ساخت مرفولوژيک شهرهاي اسلامي عوامل چندي دخالت داشته اند که عبارتند از: 1. عوامل مذهبي 2. عوامل اقليمي 3. عوامل اقتصادي 4. عوامل ارتباطي 5. عوامل دولتي 6. عوامل بهداشتي 7. عامل وقف" (13).شهر اسلامي بيش از همه از دستورها و قوانين اسلامي متخذه از کتاب سنت، فقه و اجتهاد و اجماع تأثير پذيرفته است و در ساخت شهرها اين دستورها و قوانين تأثير مستقيم داشته اند، از بين عوامل يادشده دو عامل مذهب و وقف دقيقاً منتج از جهان بيني ديني بوده و در ساخت شهر اسلامي تأثير اساسي به جا گذاشته اند، هر چند در ساير عوامل نيز جهان بيني بروز و ظهور خود را نشان مي دهد.بسياري از ويژگي هاي شهرهاي اسلامي چون ساخت، بافت وسيماي شهرو... بازتابي از بينش اسلامي او به شمار مي آيد. مهمترين تکيه گاه بينش هاي اسلامي، اعتقاد به اصل توحيد و پرستش الله به عنوان خداي يگانه است که بايستي به نحوي روشن و مشخص در شهر اسلامي تجلي داشته باشد. در پرتو بينش اسلامي، روحيه تعاون و تعاضد و انفاق و ايثار، بيشتر در قالب نهاد وقف در چهره شهرهاي اسلامي نمودي بارز داشته است. بسياري از بناها و سازمان هاي خدماتي و فرهنگي شهرها، چون بيمارستان، دارالشفا، کتابخانه، دارالايتام، دارالمجانين، خانقاه، حسينيه و کوي هاي دانشگاهي براي طلاب و اساتيد در شهرهاي اسلامي زير پوشش نهاد وقف تشکل پيدا کرده است. بدين ترتيب عناصر مذهبي شهر اسلامي، در برقراري ارتباط با شهر، پناه دادن هماهنگ کردن، بسيج کردن و به حرکت در آوردن آنان در راستاي اهداف اسلامي، از توان بسياري برخوردار مي باشد. شهرها همواره تحت تأثير نيروها و عوامل گوناگوني شکل مي گيرند و توسعه مي يابند.عوامل مؤثر بر توسعه فيزيکي و کالبدي شهر را مي توان در قالب چهار عامل زير مورد بررسي قرار داد: عوامل طبيعي، اجتماعي، اقتصادي و عامل سياسي و عناصر سياست گذاري.در شهرهاي ايراني ـ اسلامي، علاوه بر چهار عامل فوق (طبيعي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي) مي توان عامل مضاعف ديگري تحت عنوان عامل مذهبي متصور شد. چرا که عامل مذهب و اعتقادات مذهبي، وجود زيارتگاه ها و اماکن مقدس مذهبي از دلايل عمده پيدايش و توسعه شهرها مي باشد که از جمله مي توان به شکل گيري شهرهاي مقدس قم و مشهد اشاره نمود. بيشتر محققاني که درباره نقش عامل مذهبي در پيدايش شهرها به تحقيق پرداخته اند. در ميان اديان بيش از همه بر ارتباط دين اسلام با توسعه شهري تأکيد مي کنند طرفداران نظريه مذهبي در پيدايش شهرها معتقدند عوامل مذهبي در به هم پيوستن گروههاي مختلف اجتماعي در سکونت گاه هاي مختلف انساني و نيز در تمرکز جمعيت و پيدايش شهرها مؤثر بوده است.تأثير وقف در شکل گيري شهرشهرستان خدابنده، يکي از هفت شهرستان استان زنجان مي باشد که در حدود 88 کيلومتري جنوب شرقي زنجان واقع شده ومساحت آن 5151 کيلومتر مربع مي باشد. اين شهرستان از نظر توپوگرافي کوهستاني ترين و تا حدودي مرتفع ترين منطقه استان زنجان مي باشد که در ارتفاع متوسط 2050 متري از سطح دريا قرار دارد.در خصوص وجه تسميه خدابنده دو نظر وجود دارد: عده اي آن را مأخوذ از نام ائيل (خدابنده لو) مي دانند که زماني در اين ديار سکونت داشته اند به روايت ديگر خدابنده برگرفته از نام سلطان محمد خدابنده (الجايتو) از نوادگان مغول است که بعد از پذيرش دين اسلام نامش را تغيير داده و مقبره وي همان گنبد بزرگ و تاريخي سلطانيه مي باشد.مرکز شهرستان نيز با توجه به وجود آرامگاه حضرت قيدار نبي (ع) فرزند حضرت اسماعيل و نوه حضرت ابراهيم خليل الله به قيدارنبي مشهور مي باشد.در منطقه خدابنده اسقرار يکجا نشيني در اواخر هزاره چهارم و اوايل هزاره پنجم قبل از ميلاد شناسايي شده و مورد بررسي قرار گرفته است. بقاياي زيستي و تمدني تپه (تکمه تپه) در قشلاقات افشار و تپه (امان) خدابنده نمايانگر تمدني شاياني است مدارک باستان شناسي و ستون تاريخي نشان از رونق و حيات اين منطقه جغرافيايي در سرتاسر دوران اسلامي به ويژه در قرن هاي چهارم، در دوران حکومت گنگريان و قرن پنج تا هشتم هجري در دوران حکومت سلجوقيان و ايلخانيان در قرن هفتم و هشتم هجري همين رونق منطقه اي است که توجه ايلخانان مغول را به خود جلب نموده است. سجاس و سهرورد دو شهر تاريخي شهرستان خدابنده هستند که حمدالله موستوفي در نزهه القلوب ص 69 مي نويسد: در سجاس و سهرورد اول دو شهر بوده است که در فترت مغول خراب شده و اکنون از هر کدام به قدر ديهي باقي مانده است.در دوره مغول و بويژه حکومت ايلخانيان،با اهميت پيدا نمودن منطقه زنجان به دليل احداث و رونق سلطانيه به عنوان پايتخت تغييراتي در مسير جاده ها بوجود آمدوباعث بوجود آمدن مسيرهاي جديدي گرديد.از جمله اين مسيرهاي جديد، راه همدان به سلطانيه به دليل تغيير پايتخت از ري به سلطانيه بوده است. مسيرهاي فوق الذکرعامل بوجود آمدن آبادي هاي در بين راه، همچنين رونق آبادي هاي موجود در کنار راهها شد.هسته اوليه آبادي خدابنده (قيدار) همزمان با پايتختي سلطانيه در عهد ايلخانيان مغول در قرن هفتم تا اوايل قرن هشتم بوجود آمده است.استقرار مقبره قيدار نبي، احداث مسير جديد سلطانيه و همدان و همجوار شدن آبادي قيدار با اين مسير امکان دسترسي به آب از طريق چشمه موجود در کنار کوه قيدار، دلايل عمده شکل گيري هسته اوليه خدابنده (قيدار) مي باشد.بناي بقعه متعلق به قيدار ابن اسماعيل ابن ابراهيم (ع) از پيامبران الهي، بيست و پنجمين جد حضرت رسول اکرم (ص)است. در کتاب اثبات الوصيه چنين آمده است: قيدار فرزند حضرت اسماعيل به همراه فرزند خود به سوي مکه و موضع بيت الحرام روانه گرديد. چون به کوه ثبير رهسپار شد ملک الموت وي را ملاقات نمود... بعد از آن گروهي از فرزندان اسحاق، حضرت قيدار را غسل و کفن نموده و ايشان را در کوه ثبير دفن کردند. کوه ثبير در حال حاضر کوه قيدار نام دارد اين منطقه کلاً باير بوده و هيچگونه بناي مسکوني در آن وجود نداشته و حتي مقبره حضرت قيدارنبي مشخص نبوده است. تجديد بناي مقبره حضرت قيدار نبي (ع) در سال 719هجري قمري به دستور بلغان خاتون همسر غازان خان مغول صورت گرفته است. در پي اين عمل، بلغان خاتون اراضي وسيعي از املاک خود در اطراف بقعه را وقف عام نموده است. واقف مقرر داشت تا عوايد ناشي از اين موقوفات در سه جهت عمده صرف شود:1- تعمير و نگهداري بقعه حضرت قيدار (ع) و پرداخت حقوق موذن و خدّام 2- کمک به طلاب و مدرسين حوزه علميه 3- کمک به فقرا و مصرف در امور خيريه.در مورد وضعيت وقف و اوقاف در دوره استيلاي ايلخانيان ميتوان به اين نکات اشاره کرد که: حمله مغول ضربه سهمگيني بر حيات اجتماعي و فرهنگي کشور وارد ساخت بر پايه گزارش مورخان آن عصر، چنگيز علاوه بر قتل و عام مردم، شهرهاي علمي-فرهنگي مهمي مانند نيشابور و مرو را به کلي ويران کرد. پس از مرگ چنگيز جانشينان وي بتدريج تحت تاثير فرهنگ ملت ابران قرار گرفتند و اندکي از فشار وارده بر مردم را کاستند. اصلاحات اقتصادي - اجتماعي دو تن از ايلخانيان، يعني غازان خان و الجايتو اندکي از خسارتها و زيانهاي ناشي از حمله را کاست. در زمان اين دو، با بهبود وضع اقتصادي کشور واصلاح برخي از قوانين،تعدادي از شهرها آباد شدند. در اين دوره با توجه به مسلمان بودن غازان خان و الجايتو و حمايت آنان از علماء، تعدادي مدرسه و ساير بناهاي عمومي و عام المنفعه ساخته شد.غازان خان در سال 694 هجري قمري به قدرت رسيد و در همين سال به اسلام گرويد. مهمترين و شايد ثروتمندترين موقوفات در قرن هشتم هجري قمري، مواردي است که توسط غازان خان و جانشينش الجايتو، و وزير آنان رشيدالدين فضل الله ساخته شده بود. بنيادهاي موقوفه غازان خان عمدتاَ در محله شنب غازان تبريز ساخته شده، اين موقوفات شامل مسجد، بقعه (آرامگاه)، دارالسياده، رصدخانه، بيمارستان، کتابخانه بوده است. احداث ربع رشيدي مهمترين اقدامي بود که او در زمينه عمران شهرها انجام داد.خواجه رشيدالدين اقدامات عمراني چشمگيري نيز در سلطانيه انجام داد و محله و عمارتهاي متعدد و کانالهاي آبياري در آن شهر احداث کرد.اداره اوقاف از سالهاي اوليه حکومت ايلخانيان وجود داشت و اداره اين سازمان بر عهده علماء و دانشمندان بزرگي از قبيل خواجه نصيرالدين بوده است که به بهترين وجهي به اداره امور اوقافي مي پرداختند.بقعه حضرت قيدار نبي (ع) که از اسلاب شامخ و ارحام مطهر مي باشد در تاريخ 1319 توسط امير جهانشاه خان افشار که از خوانين دوره رضا شاه بود به بهترين وجه تعمير و ترميم شد و دور تا دور مقبره حجره هايي بنا کرده و بعد از تأسيس حوزه علميه آن را براي اجتماع طلاب و روحانيون و تدريس علوم ديني در اختيار حوزه قرار داد. در سال 1325 هجري شمسي، وزير فرهنگ وقت، علي اکبر سياسي، زمين هاي وقفي روستاهاي قيدار و زواجر را در اختيار دانشگاه تهران قرار داد تا هم دانشجويان آن دانشگاه در آن روستاها عملاً کشاورزي را بياموزند و هم درآمد و عايدات آن به حسابداري دانشگاه اختصاص يابد.سابقه شهر شدن اين نقطه جمعيتي به سال 1342 بر مي گردد. هسته مرکزي و تاريخي شهر قيدار در اطراف بقعه شکل گفته که حدود پيدايش آن به دوره ايلخانان باز مي گردد. از سال 1342 تا سال 1348 که اين شهر تبديل به مرکز شهرستان گرديد شهر قيدار، توسعه محدودي داشته است. نقشه شماره يک محدوده شهر قيدار را که منطبق بر عکس هوايي سال 1343 مي باشد را نشان مي دهد. جمعيت شهر در اين سال برابر 2204 نفر مي باشد.شهر قيدار يک شهر دولتي محسوب شده، که بنابر خواستهاي دولت براي شکل گيري يک مرکز حکومتي براي منطقه افشار شکل گرفت ودر سال 1348 به مرکزيت شهرستان خدابنده انتخاب شد از آن هنگام ساختار اقتصادي شهر دچار تحول تدريجي گرديد به نحوي که به طور فزاينده نقش توليد کشاورزي در آن کاهش يافته و بر اهميت خدمات (اعم از اداري، تجاري، رفاهي) افزوده شده است. ميزان رشد فيزيکي و کالبدي شهر در دهه55 ـ 1345 داراي روندي يکنواخت بوده است. رشد جمعيت نيز در اين شهر در دهه 55 ـ 1345 برابر 4 / 1 درصد بوده است.گسترش هسته اوليه و بافت قديم تا سال 1332 شامل بخش هاي غربي شهر مي باشد که پايين خيابان هاي طالقاني، رجايي و منبع آب فعلي قرار دارد. پس بخش هايي که در فاصله 1332 تا انقلاب ايجاد شده و شامل بخش هاي مياني شهر و بيشتر در شمال و اندکي در غرب و جنوب مي باشد.اصلاحات ارضي سرآغاز تحول خاصي در نظام شهري اين شهر جديد التاسيس محسوب مي گردد. شيوه غالب زندگي روستايي در منطقه، سيل مهاجرين بي زمين و کم زمين را به سوي اين شهري مي کشاند که حيات خود را بر مبناي خدمات اداري و دولتي شکل مي دهد.سرآغاز شهر نشيني سريع در کشور به دهه 1350 باز مي گردد توسعه شهري به دليل جذابيت ناشي از سرمايه گذاري دولتي، موج جديد و فراواني را روانه شهرها نمود. جمعيت شهر در اين دوره 3293 نفر بوده است.بعد از انقلاب رشد جمعيت در دهه 65 ـ 1355 به بيش از 3 برابر رسيده است (برابر با 12 / 5 درصد) که بيانگر مهاجر پذيري شهرقيدار بوده و مصادف با دهه اول انقلاب مي باشد. در حقيقت طي اين دهه شهر قيداربه عنوان قطب جاذب جمعيت در اين شهرستان رده نموده و 78 / 9 درصد از مهاجران وارد شده به اين شهر از آبادي هاي شهرستان خدابنده بوده اند.اداره اوقاف در سال 1363 در شهرستان خدابنده تاسيس گرديد. همزمان با تاسيس اين اداره در شهرستان قانون ابطال اسناد فروش رقبات، آب و اراضي موقوفه به تصويب رسيد. طي اين قانون مصوب شد که: از تاريخ تصويب اين قانون، کليه موقوفاتي که بدون مجوز شرعي به فروش رسيده يا به صورتي به ملکيت درآمده باشد به وقفيت خود بر مي گرددو اسناد مالکيت صادر شده باطل و از درجه اعتبار ساقط است.قانون فوق مشتمل بر ماده واحده و پنج تبصره در جلسه روز سه شنبه بيست و هشتم فروردين ماه سال 1363 مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 3/2/1363 به تأييد شوراي نگهبان رسيده است." تبصره 1: پس از ابطال سند مالکيت در مواردي که موقوفه قابل اجاره باشد و متصرف تقاضاي اجاره کند با رعايت مصلحت وقف و حقوق مکتسبه متصرف، قرار داد اجاره با متصرف تنظيم خواهد شد.تبصره 2: کليه املاک مزروعي که در اجراي قانون اجازه تبديل به احسن و واگذاري دهات و مزارع موقوفات عام مصوب 29/1/1350 به زارعين صاحب نسق انتقال و بين آنان تقسيم شده با حفظ مصلحت وقف با متصرفين و زارعان صاحب نسق با رعايت حقوق اکتسابي آنان جاره نامه تنظيم مي شود. وجوهي که قبلاً از طرف دولت بابت املاک مزبور مطابق ماده واحده پرداخت شده بابت اهدايي دولت به موقوفه محسوب و از تاريخ تحويل زمين به متصرف اجرت المثل زمين توسط کارشناس رسمي يا خبره محلي تعيين و با محاسبه وجوه پرداختي قبلي متصرف تهاتر و کسر يا اضافه آن محاسبه خواهد گرديد.تبصره 3: کساني که زمين يا خانه موقوفه اي را بدون اطلاع از وقفيت از اشخاص حقيقي يا حقوقي خريداري نموده و به موجب اين قانون اسناد مالکيت آنها باطل مي شود مي توانند براي دريافت خسارت وارده به فروشنده رجوع نمايند، در صورتي که متصرف طبق تبصره 1 اين قانون تقاضاي اجاره نمايد سازمان اوقاف مي تواند از تاريخ تصويب اين قانون با متصرف تنظيم اجاره نمايد.تبصره 4: در مواردي که جهت مورد نظر واقف، تغيير يافته باشد بايستي به نظر واقف عمل شود.تبصره 5: کليه قوانين و مقررات مغاير با اين ماده و تبصره هاي ان لغو و کأن لم يکن مي باشدو وزارت کشاورزي و سازمان اوقاف موظفند آيين نامه اجرايي اين قانون را ظرف مدت 3 ماه از تاريخ تصويب اين قانون تهيه و پس از تصويب هيات دولت به اجرا درآورند" (14).بعد از تصويب اين قانون، اداره اوقاف در شهرستان خدابنده، که به عنوان متولي موقوفات به متصرفي عمل مي کند، اعلام مي دارد که بر طبق مدارک و اسناد و استشهاد و کليه زمين هاي شهر قيدار به همراه چند پارچه آبادي اطراف شهر وقفي بوده و هر گونه خريد و فروش که بدون مجوز شرعي صورت گرفته است باطل بوده و از درجه اعتبار ساقط است.بر طبق آمار به دست آمده از اداره اوقاف، اراضي شهر قيدار به صورت 6 دانگ وقفي مي باشد لذا مالکان بايد با مراجعه به اداره اوقاف قرار داد اجاره تنظيم کنند.عامل وقف به عنوان يک پتانسيل قوي در توسعه و گسترش شهر قيدار داراي عملکردهاي متعدد ي بوده است، از جمله اين عملکردها مي توان به موارد زير اشاره داشت:- اداره اوقاف متولي متصرفي کليه اراضي شهر شناخته شده وداراي قدرت اجرايي بالنسبه مناسبي جهت مديريت اين اراضي مي باشد. با در نظر گرفتن اين نکته، ارتباط سهل و آساني بين اين ارگان و نيز سازمانهاي دولتي برقرار مي گردد. بر طبق مشاهدات صورت گرفته، سرانه بخش اداري دراين شهر نسبت به شهرهاي ديگر استان، از درصد بالاي برخوردار است.زيرا مواجه و روياروي با اوقاف به مراتب سهل تر و آسانتر از برقراري ارتباط (جهت خريد و تصرف اراضي) با بخش خصوصي مي باشد.-اراضي وقفي در جذب بسياري از عناصر ويژه از قبيل دانشگاه، کارخانه،...موفق عمل ميکند، چرا که اين عناصر جهت ايجاد و احداث زمين زيادي را مي طلبند و با توجه به خاصيت عمده مالکي (اراضي وقفي و وسعت زياد آن) به توافق رسيدن با يک مالک به مراتب سهل تر از چندين خرده مالک مي باشد لذا اين عناصر، اراضي وقفي را نسبت به ساير اراضي ارجح تشخيص داده اند.-واگذاري اراضي وقفي به صورت اجاره،از آنجا که در شرع اسلام فروش وقف جايز نيست،لذا اين اراضي به صورت اجاره در اختيار مردم قرار داده مي شود و از آنجا که اجاره کردن اراضي از خريد آن براي مردم به صرفه تر است لذاباعث گرايش مردم و سکونت در آن شده است.-ساليانه مبالغي از عوايد و درآمدهاي ناشي از موقوفات در اين شهر،با توجه به نيازهاي موجود در شهر،علاوه بر مواردي از جمله (ترويج قرآن،نشر معارف اسلامي، کمک به ايتام، عمران و حفظ و نگهداري موقوفات) صرف عمران و آباداني شهر مي شود.-اراضي وقفي به نوبه خود سهم عمده اي در بهتر به اجرا در آمدن طرحهاي توسعه شهري از جمله طرح هادي و طرح توسعه و عمران (طرح جامع) را به خود اختصاص داده است. زيرا سازمانهاي مجري، جهت تصرف و تعيين کاربريها و منطقه بندي اراضي، با اداره اوقاف مواجه بوده که اين خود عامل بسيار مهمي در مديريت و بهتر به اجرا درآمدن اين طرحها مي باشد و ابزاري در جهت رشد و توسعه بهينه محسوب مي شود.موقوفات ديني از منابع بسيار مهم و از سرمايه هاي بزرگ جامعه است که چنانچه به صورت صحيحي مورد استفاده قرار گيرد،مي تواند در تحقق بسياري از اهداف فرهنگي،اجتماعي و امور عام المنفعه جامعه ويژه واقع شود. ولي عليرغم اهميت و اعتبار بسيار زياد اين سنت حسنه اسلامي،موقوفات بويژه،فضاهاي وقفي،درگير مسائل و مشکلات فراواني هستند که بر عملکرد و کارآيي مثبت آنها تاثير مي گذارد. ازجمله مهترين مسائل و مشکلات در اين شهر،عدم رغبت سرمايه گذاران خصوصي براي سرمايه گذاري در اين اراضي مي باشد. زيرا بين واگذاري اراضي موقوفه به صورت اجاره و عدم فروش آنها و نقش سرمايه گذاري خصوصي در شهر رابطه معکوسي وجود دارد.اغلب سرمايه گذاران بخش خصوصي با علم به جريان وقفيت شش دانگ شهر قيدار و در نظر گرفتن اين نکته که عرصه به صورت استيجاري عرضه مي گردد،تمايل چنداني به سرمايه گذاري در اين شهر از خود نشان نداده و همچنين با آگاهي از اين مساله که،اين اراضي پس از الحاق به محدوده شهري،از طريق مقررات خاصي تعيين تکليف مي گردند، تمايل چنداني به سرمايه گذاري در اين مناطق ندارند، اين خود عاملي بسيار مهمي در عدم توسعه شهر به حساب مي آيد.علاوه بر اينکه وقف از نظر عامل کالبدي و فيزيکي اهميت برجسته اي دارد. از لحاظ اجتماعي - اقتصادي در حال حاضر نيز کارکردهاي فراوان مهمي را در زندگي روزانه و رويدادهاي مذهبي بسياري از شهرهاي جهان اسلام ايفاء مي کند، به طوري که به شهرها نوعي برجستگي ديني و فرهنکي - تاريخي مي بخشد. چهار کارکرد اصلي زير از نظر اهميت اجتماعي- اقتصادي نهاد وقف در شهرها بيش از همه درخور توجه است: پژوهشهاي ياد شده شواهد مثبتي را در اين زمينه ارائه کرده اند. البته نقش اين کار کرد ها در شهر هاي متوسط و کوچک به مراتب بيش از شهر هاي بزرگ است:1- تهيه و تدارک قسمت اعظم وظايف و وقايع و مراسم ديني هميشگي و ديرنده جامعه در شهرها از جمله سازماندهي و تقبل و تامين تمام يا قسمتي از هزينه هاي جاري و تعميرات و مرمت مساجد، حوزه علميه و برگزاري مراسم عزاداري و اعياد و جشن هاي مذهبي و ساير مناسبات، رويداد هاي ديني در تعطيلات مذهبي از محل تخصيص عوايد موقوفات.2- کمک هاي گوناگون به فقرا و بينوايان و دانش آموزان مدارس شهري و اداره و نگهداري برخي از بيمارستان ها، حمام ها و انجام دادن ساير امور خيريه و عام المنفعه از محل عايدات موقوفات.3- تامين مساکن ارزان قيمت براي مستضعفان و واگذاري زمين هاي وقفي به اجاره طويل المدت به مردم و اجاره دادن مغازه ها و کارگاه ها با اجاره ارزان.4- کار آفريني: اين منبع بالقوه جهت اشتغال و کارآفريني نقش عمده اي را ايفا مي کند شرط لازم جهت تحقق اين فرضيه وجود مديريت صحيح و اصولي در سطح شهر مي باشد (15)."بر طبق آمار بدست آمده از اداره اوقاف استان زنجان، در سال 1380، ميزان هزينه هاي انجام شده از محل در آمد موقوفات شهرستان خدابنده به ترتيب مربوط به کمک به زائران عتبات عاليات و اماکن مقدس مذهبي196336 هزار ريال و(19.7) درصد، عمران و حفظ و نگهداري موقوفات 171968هزار ريال و(17.3)درصد و نشر معارف اسلامي و تهيه و چاپ کتاب و تجهيز کتابخانه ها) 162608 هزار ريال و(16.3) درصد مي باشد" (16).راهکارها و راه حلهاي ارائه شده1- بهبود و افزايش اعتماد مردم نسبت به اوقاف و عملکرد آن، ارائه عملکرد به صورت شفاف و تطبيق آن با انتظارات مردم براي جلب رضايت آنها، بهره‌گيري از تبليغات با محتوا و گسترده و اصلاح و بهبود نگرش مديران در تمام سطوح.2-هر عمل خيري که به قصد و نيت رضايت الهي صورت پذيرد محترم شمرده مي شود ولي جهت بخشيدن و تعريف دقيق از چگونگي و نحوه ارائه عمل خير مي تواند در افزايش آثار مثبت و نتايج حاصله از آن تأثير بسزايي داشته باشد. 3- قالب و چارچوب کنوني وقف نيازمند بازنگري اساسي است. منحصر کردن عمل وقف به برخي امور خاص از شعاع تأثير و فوايد مورد انتظار آن خواهد کاست. زمينه هاي فراواني را مي توان يافت که وقف مي تواند در آنها وارد گردد و يا با آنها مرتبط شود. يکي از عوامل کم سويي و کم فروغي پديده هاي اجتماعي محدوديت حوزة عمل و منحصر بودن به عناصر و عوامل محدود است. 4- بهينه سازي سيستم اداره و کنترل موقوفات و به روز کردن آن، ترميم ساختار مديريتي موجود در آنان و به کارگيري عوامل مستعد دلسوز و متخصص در رأس امور مرتبط با وقف. 5- ارزيابي و سنجش درست از ميزان واقعي درآمدها و عوايد حاصله از موقوفات و مشخص کردن ميزان افزايش يا کاهش آن نسبت به سنوات قبل. 6- مطالعه و بررسي امکان توسعه بهره وري اقتصادي از موقوفات موجود و فراهم کردن شرايط احراز آن و در نتيجه افزايش درآمدهاي حاصله. 7- متمرکز کردن خدمات ناشي از موقوفات در بخش هاي مياني و پاييني اجتماع به منظور تامين احتياجات اساسي و ضروري اقشار محروم و آسيب پذير جامعه و برقراري تعادل اقتصادي و استقرار عدالت اجتماعي در بهره گيري از کليه امکانات زيستي. 8- بررسي امکان تغيير برخي از کاربري هاي خاص در موقوفات به منظور استفاده بهينه و مطلوب تر از امکانات و شرايط موجود (با فرض عدم وجود موانع فقهي و شرعي) و سوق دادن آنها به طرف نيازهاي واقعي جامعه. 9- مشخص کردن حوزه فعاليتهايي که موقوفات مي تواند در آنها نقش داشته باشد و يا در موازات آنها قرار گيرد.نتيجه گيري سنت حسنه وقف يکي از ارزشهاي والاي انساني است که تحت تاثير جهان بيني ديني و مذهبي علاوه بر آثار مذهبي، فرهنگي، اقتصادي و آموزشي، موجد خلق چشم اندازهاي جغرافيايي در شهرهاي اسلامي به ويژه در شهرهاي ايراني بوده است. وقف به عنوان يک سيستم پويا و بازوي نيرومند،نقش موثري در ساماندهي امور اقتصادي،فرهنگي و کالبدي جامعه را برعهده گرفته است.با توجه به گستردگي فضاهاي جغرافيايي متاثر از پديده وقف در شهرهاي ايراني-اسلامي و از آنجائي که هر گونه تغيير و تحول در املاک وقفي نيازمند قوانين و مقرارت خاص شرعي و مدني مي باشد اين پديده در شکل گيري شهرهاي بزرگ و به ويژه شهرهاي متوسط و کوچک اندام نقش اساسي را ايفاء مي کند به گونه اي که در شهر کوچک اندامي نظير قيدار هر گونه تحرک در مديريت شهري و توسعه کالبدي، اجتماعي، اقتصادي شهر منوط به اين پديده مي گردد. لذا با توجه به دامنه وسيع موقوفات و نقش آنها در تعادل اجتماعي، اقتصادي و کالبدي جامعه، کمبودها و ضعف هاي اساسي پيرامون موضوعات و مسائل مرتبط با وقف وجود دارد. احياء نظام وقف در جامعه امروز کشور فقط احياء يک سنت شرعي و مذهبي نسيت، بلکه احياء و حيات بخشي دوباره به نظام و سنتي است که قادر است نيازهاي اجتماعي، اقتصادي و کالبدي جامعه را در پيوند با ارزشهاي معنوي و انساني به شکل مطلوب تامين نمايد.پی نوشت:1- مطهري،ص12.2- مطهري(2)، ص71.3- پيشين،41-43.4- مومني و مشکيني، 1379، ص113.5- مومني،1376،ص11.6- پيشين، ص11.7- سعيدي رضواني، 1372، ص 15.8- خسروي، 1385، ص5.9- عميد، 1361، ص1235.10- دهخدا.11- مومني،1376،ص.12- شکويي،1369،ص196.13- شکويي،1377،ص187.14- سازمان اوقاف و امور خيريه،1385،ص33.15- اهلرز،13،ص52.16- سازمان مديريت و برنامه ريزي،1382،ص54.معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3328]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن