تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833938397
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن نويسنده: محسن جاوري مقدمهبا آغاز حکومت صفوي موج جديدي از مدرسهسازي شروع شد و با توجه به اهميت بسزاي مدارس به عنوان کانونهاي ترتيبي و مراکز پشتيباني ايديولوژيکي و سياسي، ايجاد و وقف اين دسته از بناهاي اسلامي از سوي سياستگذاران سلسلهي صفوي تا زمان انقراض اين سلسله تحت توجه خاص قرار گرفت. بر همين اساس، مدارس متعددي در اين دوره بر پا شد که بيشترين آنها در شهر اصفهان پايتخت مهم صفويان قرار داشت. اين شهر در حال حاضر نيز به لحاظ تعداد، بيشترين شمار مدارس بر جاماندهي اين دوره را در بر دارد (1)بايد توجه داشت که بخش عمدهي مدارس اين دوره در اثر عوامل مختلف به مرور زمان از ميان رفتهاند ولي خوشبختانه به نام و بعضا پارهاي مشخصات و کيفيت اداره، و رقبات اکثر آنها در منابعي مانند تذکرهها، سفرنامهها، وقفنامه ها متون ادبي و ديگر ميراث مکتوب اشاره شده است. از اين ميان وقفنامههاي مدارس به لحاظ دربرداشتن اطلاعات ارزندهاي از قبيل بيان موقعيت جغرافيايي و حدود اربعهي مدرسه، شرايط وقف، کيفيت معماري بنا، نحوهي ادارهي مدرسه، ذکر نام واقف، متولي، ناظر و مدرس اصلي (استاد)، تعداد مدرسين، نحوهي ادارهي رقبات مربوط به سهم هر يک از افراد تحت پوشش وقفنامه، گواهان وقفنامه که تأييد و گواهي آنان به منزلهي تضميني براي تداوم مدرسه محسوب ميشد و نيز از نظر همزماني برپايي مدرسه با ساير اطلاعات تاريخي، مهمترين منبع اطلاعاتي در اين زمينه به حساب ميآيند. در تدوين مقالهي حاضر پارهاي از اين قبيل اطلاعات که از کتيبهي وقفنامهي اين مدرسه استخراج شده است در راستاي روشن کردن هر چه بهتر وضعيت اين مدرسه ارائه ميشود.مدرسهي خالصيه«مدرسهي خالصيه» از جمله مدارس از بين رفتهي اصفهان است. تنها اثر بازمانده از بناي آن وقفنامهاي از جنس سنگ و به خط محمدرضا امامي است. بر اساس اطلاعات موجود در اين کتيبه، ميتوان پارهاي از نکات مبهم اين مدرسه را روشن کرد. اينگونه بررسيها ميتواند براي مشخصتر کردن وضعيت مدارس دورهي صفوي نيز مثمر ثمر باشد.اين بنا به استناد دو بيت شعري که در يکي از دو کتيبهي مدرسه درج شده، به نامهاي طيبيه، خالصيه ومدرسهي ميزا تقي خوانده ميشده است.بناي اوليهي اين مدرسه در زمان حکومت شاه عباس دوم (1077 - 1052) به سفارش يکي از واقفين اين دوره به نام محمد تقي دولتآبادي در يکي از محلات قديمي اصفهان به نام جماله کله يا جمال کله گذاشته شده است (2)متأسفانه مهمترين منبع اطلاعاتي موجود در اين مدرسه - وقفنامهي مربوطه - در خصوص موقعيت مکاني آن در بافت شهري سکوت کرده و مطلبي در اين خصوص از آن مستفاد نميشود ولي در يک متن همزمان به نزديکي مدرسه به حمام شيخبهايي اشاره شده است (3)به مرور زمان اين مدرسه به علل نامعلومي از رونق افتاده به طوري که در سال 1320 ه ق بجز چند حجره که در اختيار يک طلبه و خانوادهاش بوده بخش اعظم آن به مخروبهاي بدل شده بود (4) به دليل وضعيت نابسامان و فرسودگي شديد، بناي ياد شده در سال 1372 تسطيح و نوسازي شد. مدرسهي فعلي با اصول معماري نوين ساخته شده ولي با اين وجود فضاها و عناصر اصلي مدارس اسلامي شامل ايوان، حجره، مدرس، وضوخانه و آبريزگاه که به دور يک حياط مرکزي سازگار با عصر حاضر بر پا شدهاند در طراحي آن در نظر گرفته شده است. افزون بر اين موارد، بر حسب نياز، فضاهاي جديدي مانند آشپزخانه، انبار و کتابخانه را نيز به آن افزودهاند.اين مدرسه به لحاظ دربرداشتن دو کتيبهي تاريخي از جنس سنگ؛ خط نستعليق به صورت برجسته - که به خط محمدرضا امامي است - و بويژه اينکه يکي از اين دو کتيبه وقفنامهي مدرسه را دربردارد حايز اهميت شاياني است. اهميت کتيبهي اخير علاوه بر تعلق به خوشنويس برجستهي صفوي به دليل وجود نکات شايات توجهي در خصوص وضعيت معماري، شرايط واقف و معرفي متوليان و ناظرين، نحوهي ادارهي مدرسه و رقبات متعدد وقف شده است که اين اطلاعات ميتواند در جهت روشنکردن پارهاي از نکات مبهم موجود در خصوص اين بنا مفيد فايده باشد. ابهامات و مسايل مدرسهي خالصيه را ميتوان در مسايلي چون وضعيت معماري، شرايط وقف، رقبات و موارد وقف شده و نحوهي ادارهي آنها خلاصه کرد. نظر به اينکه بناي اصلي مدرسه در حال حاضر وجود ندارد و از ساير منابع نيز در اين زمينه مطلب در خور توجهي مستفاد نميشود از مطالب موجود در اين وقفنامه ميتوان در جهت بازسازي فرضي بنا تا حد زيادي استفاده کرد. از سوي ديگر اين کتيبه تنها سندي است که ميتواند رقبات موقوفهي مدرسه را نيز به ما بشناساند.معرفي کتيبههاتنها يادگار مدرسهي قبلي دو کتيبهي سنگي ارزشمند است. يکي از اين دو کتيبه توسط روانشاد محمد صدر هاشمي قرايت و طي مقالهاي معرفي شده است(5)کتيبهي ياد شده به خط نستعليق برجسته، و از آثار خطاط شهيد دورهي صفوي محمدرضا امامياصفهاني ميباشد. متن کتيبه بدين شرح است:بسم الله الرحمن الرحيمسطر اول: قد وفق ببناء هذا المدرسة في زمن دولة السلطان الاعظم و الخاقان الاکرم مولي ملوک العربسطر دوم: و العجم قهرمان الماء و الطين مروج مذهب الايمة المعصومين عليهم السلم - السلطان بن السلطان بن السلطان و الخاقان بنسطر سوم: الخاقان بن الخاقان[؟؟؟](6) بن مرحوم محمد باقر دولتآبادي، کتبه محمدرضا اماميالاصفهاني»سطر چهارم:اين بنا را سه نام نامي آن؟که فرحبخش شاب و هم شيخ استاولين مدرسه (309) دويم طيبه (26)سيمين خالصيه (736) تاريخ است (7)نکتهي مهم در خصوص کتيبهي دوم مدرسه، سکوت مرحوم صدر هاشمي در مورد آن است. به طور مسلم اين کتيبهي مهم در زمان بازديد ايشان يا در مدرسه موجود نبوده و يا در مکاني ديگر قرار داشته و از ديد آن مرحوم مخفي مانده است. متأسفانه اين کتيبه در چند قسمت داراي شکستگي است که به طور غير اصولي وصالي شده و لذا در محل اتصال اين قطعات برخي از حروف و کلمات محو شدهاند که در متن مشخص شدهاند. در اينجا اين کتيبهي تاريخي مفصل و جالب توجه که به تبع کتيبهي اول منتسب به محمدرضا امامي، و تنها گواه بر وقفنامه و هويت مدرسه است معرفي ميشود. متأسفانه اين کتيبه نيز ناتمام است و احتمالا ادامهي وقفنامه، پس از سطر سيزدهم در کتيبهي ديگري نوشته شده که به دست ما نرسيده است(8)بسم الله الرحمن الرحيمسطر اول: الحمدلله رب العالمين و الصلوة علي نبي و آله الاطهار وقف نمودم بندهي مذنب محمدتقي بنمحمدباقر دولتآبادي کل اين مدرسه موسومه به خالصيهسطر دوم: و مساجد ثلثه را خالصا لوجه الله تعالي با بيوتات و فضاها (ي) معينهي مربوطه به آن و جميع ما يتعلق بها و کانه فيها اصل حجرهها (ي) مدرسه و ايوانها (ي) متصلهي به آن، تحتاني و فوقاني و بيوتات را بر طلبهيسطر سوم:[علو]م دينيهي اماميهي اثني عشريه و دو مسجد طرفين را با ايوان بزرگ غربي مدرسهي مذکوره که مسجد شده، بر ايشان و ساير مسلمانان و حوضها و چاهها را با حقالمرور بر کافهي مسلمين به شرط عدم ضرر به طلبه، وقف شرعي مخلدسطر چهارم: و حقير ضربدر ضربدر ضربدر[وق]ف شرعي نمودم قربة الي الله تعالي کل حصص معينهي معلومه را که عبارت است از يک طاق و ربع از يک طاق کل و بيست و هشت طاق قريهي خوشي برخوار و چهار طاق از کل بيست و هشت طاق مزرعهي عطاآبادسطر پنجم: برخور و تمامت شش دانگ مزرعه ضربدر ضربدر ضربدر و دو دانگ از کل شش دانگ مزرعهي دولتآباد با شوراب لنجان و تمامت شش دانگ مزرعه دولتآباد محمدي ضربدر ضربدر ضربدر ود لنجان با قلعه و باغات و حمام و طاحونهي کافيه در آن و همگي چهار قطعه زمين معينهي واقعه در قريهي استواري جيسطر ششم: که به مساحت سي جريب مقرور و پنج دانگ و يک حبه از کل هفتاد و دو حبه م[جمو]ع ضربدر ضربدر ضربدر و همگي قطعات معينهي واقعه در مزارع سنجرفيان جي که بهمساحت بيست و چهار جريب و نيم است با قلعهي مبينهي معينه در آن، و تمامت طاحونهي معينهي مرزابي واقعه در صحرا[ي]در تونان رنان ماربين و دو دانگ از جملهسطر هفتم: شش دانگ بازارگاه واقعه در حوالي کاروان سراي مهيار قومشه و تمامي دکان عطاري ضربدر ضربدر ضربدر کل شش دانگ يک دکان سبزي فروشي واقعين در بازارگاه بابالدشت. و همچنين وقف شرعي نمود، ام جليله حاجية الحرمين الشريفين حوريزاد خانم بنت ميرزا محمد محسن دولتآبادي همگي حصص را که عبارت است از يک طاقسطر هشتم: قريهي خو[شي برخو]ار ضربدر ضربدر ضربدر کده و يک طاق و چهار دانگ و نيم از کل سي طاق مزر[عه]ضربدر ضربدرلش دولتآباد برخوار و تمامت طا[حونهي معي]نهي واقع در حوالي مزرعهي عطاباد برخوار و تمامت اعياني وتيمچهي معينهي واقعه در حوالي نقارهخانه کهنهي اصفهان با دو باب دکان متصلهي به آن و يک نصف مشا[ع]از دکان عطاري واقعه در قرب چارسوق بازارگاه بابالدشتسطر نهم: کل حصص مفصله فوق را با سه ضربدر جميع ما يت[علق]بها وقف[نمو]دم بر مدرسهي[مزبو]ره و بر طلبهي ضربدر ضربدر ضربدر و بر ساير مصارف آتيه و توليت کل حصص مسطور[ه حص]ص[متع]لق است به حقير محمدتقي دولتآبادي مادامي که در حيوة بوده. غايب به غيبت طويله نباشد و احدي را حسب الشرط در آن دخلي نيست و بعد از فوت يا غايب شدن به غيبت طويلهي فقير، توليت مرجوع است به فرزندم ميرزاسطر دهم: ابوالحسن و نظارت مفوض است به حضرت[جلالت؟]دستگاه ميرزا[علاءالدين محمد]خلف مغفرت و مرحمت پناه شاه ابوتراب گلستانه و بعد از[او]نظارت مزبورين متعلق است به اولاد ذکور اولاد ذکور اولاد ذکور اولاد ذکور مؤمي اليه ما تعاقبوا و تناسلوا به شرط صلاح ظاهر و عدم تظاهر به فسق؛ و تقدم بطن اعلي بر بطن اسفل شرطسطر يازدهم: نيست و اگر اولاد ذکور فرزندم ميرزا ابوالحسن در ک[ل منق]رض شود[تولي]ت متعلق است به سيادت پناه علاءالدين محمد اولاد ذکور[او و]اولاد ذکور اولاد ذکور مشار[اليه نسل]اندر نسل به شرط مسطور فوق و نظارت برطرف اوست اگر اولاد ذکور سيادت پناه مؤمي اليه نيز بالکليه منقرض شوند يا شرايط مذکور در ايشان موجود نباشد، توليت مفوض است به عالم صالحسطر دوازدهم: شيعي اثنيعشر هر عصر و نظارت بر طرف و شرط مبين در عقد ضربدر ضربدر ضربدر نموده شد[ضربدر ضربدر ضربدر]و اصل و منافع و وجه اجارهي حصص موقوفهي[فو]ق شود در ايام توليت فقير محمدتقي هر سه ساله از کل عشر خود را تصرف نموده و به مصارفي که مصلحت داند ضربدر ضربدر ضربدر[تع]لق به غير داشته باشد و هفت عشر باقي را بعد از وضع حقوق ديواني ومؤنت زراعت و تنقيه و تعمير قنوات و جداول و عمارات حصص موقوفه و تعمير و مرمت مدرسه و عمارات و مساجد و مواجبسطرسيزدهم: خادمي که در تمامي سال در مدرسه و مساجد خدمت و فراشي و چراغچيگري و ضربدر ضربدر ضربدر نمايد و قيمت دلو و ريسمان و بو[ريا]و ساير ضروريات، و حقالارتزاق مؤذني که تمامت سال را در آنجا به اداي اذان قيام نمايد فيمابين طلبهي سکنهي مدرسه ضربدر ضربدر ضربدر خواهد قسمت کند و بعد از آنکه توليت به فرزندم ميرزاابوالحسن و نظارت به سيادت پناه ميرزاعلاءالدين محمد و اولاد ذکور ايشان به تفصيل فوق متعلق شود يک خمس از کل حاصل را متولي به علت حق التوليه.در متن وقفنامه اين نکات درخور توجه است: به وجود يک بازارگاه در حوالي کاروانسراي مهيار اشاره شده است. اين بنا داراي دو دورهي ساختماني است. دوره اول آن يا به عبارت ديگر زمان ايجاد آن به ابتداي دورهي صفوي - شاه اسماعيل اول - منتسب است و دورهي دوم در پي تعميرات اساسي در آن با تزيينات زيباي کاشيکاري، آجرکاري و گچبري آراسته شده و از اين لحاظ يکي از کاروانسراهاي استثنايي محسوب ميشود.روستاي مهيار در فاصلهي پنجاه کيلومتري جنوب اصفهان بر سر راه باستاني اصفهان به شيراز - جي به تخت جمشيد - قرار داد. با توجه به رونق تجارت در دورهيصفوي و پر رفت و آمد بودن اين مسير مهم تجاري، کاروانسرا و روستاي مجاور آن، مهيار، از آباداني خاصي برخوردار بودهاند. شاردن که هنگام سفر از اصفهان به شيراز از اين روستا گذشته در اين مورد چنين نوشته است:فاصلهاش از اصفهان نه فرسنگ و نخستين منزل ميباشد... مهيار، ديه نسبتا بزرگي است که قريب سيصد خانه دارد، ميان دو کوه قرار گرفته و موقع طبيعي آن چنان است که اگر مردم بخواهند راه ورود و خروج به آن جا را ببندند آسان ميتوانند. اين موقعيت خوب به من اجاره ميدهد قول بعضي از مردم را باور کنم که ميگويند ششصد سال پيش، اين آبادي شهري بزرگ بوده است. در مدخل اين دهکده کاروانسرايي قديمي است که از بس کهنه و درهم شکسته شده در حال حاضر قابل سکونت نيست. بعضي از اهالي منازل خود را در برابر گرفتن مبلغي پول در اختيار مسافران پولدار و با شخصيت قرار ميدهند (9)توضيح اينکه آنچه شاردن بيان کرده توصيف کاروانسراي زمان شاه اسماعيل اول و قبل از انجام تعميرات اساسي دورهي بعدي است زيرا پس از مرمت و تعمير اين بنا درزمان شاه سليمان، ساختمان ياد شده به يکي از کاروانسراهاي کامل ايران تبديل گرديد زيرا افزون بر تزيينات پرکار و زيبا، بازاري نيز در بخش جنوبي آن ساخته شد. علاوه بر مغازههاي متعدد، يک قهوهخانه، نانوايي و مسجد - نمازخانه - نيز در اين بازار وجود دارد.در متن حاضر به وجود يک بازارگاه در حوالي اين کاروانسرا اشاره شده ولي در حال حاضر هيچ اثري از چنين بازاري در اين روستا وجود ندارد. همانطور که ذکر شد کاروانسرا خود به يک بازار مجهز است ولي از کلمهي «حوالي»، بازاري که جزء و يا مجاور کاروانسرا بوده مستفاد نميشود بلکه به محل ديگري که احتمالا در اين روستا وجود داشته دلالت مينمايد. در هر صورت هم اکنون مدارکي که در اين زمينه رهنمون شود وجود ندارد. در صورتي که منظور واقف، بازار محلق شده به کاروانسرا بوده باشد که به احتمال قريب به يقين چنين است، شش دانگ بازار الحاقي به کاروانسرا وقف مدرسهي خالصيه بوده است (نقشهي 1)(10)نکتهي ديگر اشاره به وجود يک بازار در مکاني به نام بابالدشت است. بابالدشت نام ديگر دردشت است که يکي از محلات اوليهي اصفهان به حساب ميآيد و دروازهي آن يکي از دو دروازهي شمالي شهر بوده است(11)اين محله در دورهي ديلمي در پي شکلگيري شهر اصفهان، از اجتماع دو روستاي يوان و چومولان (سنبلان) به وجود آمده است (12)شاردن در سفرنامهي خود به اين محله و دروازهي آن که رو به باختر و شمال باز ميشد اشاره کرده و بخشهاي مختلف محله، کوچهها، گذرها و بناهاي شاخص آن را توصيف و تشريح کرده است (13)متأسفانه هيچ کدام از دروازههاي اصفهان هم اکنون وجود ندارد و صرفا بر اساس متون و پارهاي از مستندات و انجام پژوهشهايي در اين زمينه، محل آنها روي نقشه مشخص شده است؛ مانند نقشهي 2 که توسط مهندسان مشاور ابرکوه در سال 1355 تهيه شده مشخص شده است ((14)از جمله قسمتهاي اين محله که هماکنون از ميان رفته بازار بابالدشت است. اين بازار ادامهي بازار طويلي است که از مسجد جامع (ميدان کهنه) شروع و به دروازهي دردشت يا بابالدشت ختم ميشد و در حال حاضر فقط بخش اندکي از آن بر جا مانده است. طبق متن وقفنامه، چند دکان در چهارسوق بازار بابالدشت وقف مدرسهي خالصيه بوده است. هر چند اين چهار سوق نيز همانند بخشهاي ديگربازار ياد شده به مرو تخريب شده ولي حيات و هويت خود را همچنان به صورت يک چهارراه در کالبد شهر حفظ کرده است (نقشهي 3).يکي ديگر از نکات درخور توجه، رقبات وقف شده در حوالي نقارهخانهي کهنهي اصفهان است. شاردن در توصيف محلات اصفهان محل اين نقارهخانه را در محدودهي ميدان کهنه و مجاور قيصريه ذکر نموده مينويسد:... چنانچه پيش از اين آوردهام هنگام غروب آفتاب، همچنين به وقت دميدن خورشيد در آن نقاره مينواختند و اکنون در نقارهخانهي ميدان شاه مينوازند (15)نقارهخانه و قيصريه طبق توصيف شاردن در ضلع شمال شرقي ميدان قرار داشتهاند. در همين خصوص خانم گلمبک نيز اين دو مکان را در طي يکي از پژوهشهاي خود روي نقشه مشخص نموده است (نقشهي 4)(16)در دورهي صفوي با تغيير پايتخت از قزوين به اصفهان در سال 1006 ه ق، اين شهر بر اساس يک طرح شهرسازي جامع، رو به جانب جنوب توسعه داده شد. در همين راستا مرکزيت شهر با احداث ميدان نقش جهان و ابنيهي پيرامن آن شامل مجموعهي بزرگ دولتخانه، مسجد جامع عباسي، قيصريه، عمارت عاليقاپو و مسجد شيخ لطفالله، بازارهاي متعدد، مساجد، مدارس، حمامها، کاروانسراها، سراها و تيمچهها، از ميدان کهنه که قبل از اين مرکز و هستهي اصلي شهر اصفهان بود به اين ميدان زيبا و با شکوه تغيير داده شد. در اين ميان شبکهي بازارها ارتباط بين دو ميدان يا دو بخش قديم و جديد شهر اصفهان را بر عهده داشتند. نگارنده بر اين عقيده است که شاهعباس در زمينهي ايجاد ميدان نقش جهان تا حد زيادي تحت تأثير ويژگيهاي ميدان کهنه قرار گرفته و اين به خوبي از الگوبرداري او در برپايي بناهاي مشابه با نمونههاي ميدان کهنه در ميدان جديد مشخص شود. براي مثال ميتوان از برپايي مسجد جامع عباسي به عنوان نشانهي قدرت مذهبي صفويه به تقليد از مسجد جامع عتبق وايجاد قيصريه و نقارهخانه در ضلع شمالي ميدان نقش جهان به تقليد از نمونههاي قبلي اشاره کرد.از نظر معماري بر اساس تحقيقات نگارنده از معمريني که ساختمان مخروبهي مدرسهي خالصيه را به ياد دارند، اين بنا داراي نقشهي چهارايواني و به صورت دو طبقه به دور يک حياط چهارگوش ساخته شده بود و متن وقفنامه بر آن اذعان دارد. ضمنا مصالح اصلي و ساختاري اين مدرسه از جنس خشت بوده است. طبق متن وقفنامه سه فضاي اين مدرسه که اين فضاها با چند بخش ديگر مدرسه داراي جنبهي عمومي بودهاند. (سطر 2 و 3 وقفنامه)نمازخانه يا مسجد در هر مدرسه به عنوان يکي از ارکان آن به حساب ميآمد که در طراحي اين دسته از ابنيهي مذهبي مورد توجه قرار ميگرفت و چه از نظر کالبدي و ساختاري با طراحي آنها روي محور اصلي معمولا به شکل ايوان در جانب قبله و نيز بزرگتر ساختن ابعاد و اندازهها، در مقايسه با ساير فضاهاي مدرسه و چه از نظر بصري با شاخص نمودن نما، ايجاد محراب و به کارگيري عناصر تزييني معماري مورد تأکيد قرار ميگرفت؛ اما اين فضاها در غالب موارد فاقد جنبهي همگاني و عمومي بود و به ساکنان مدرسه اختصاص داشت. از طرفي هم بر اساس نياز به وجود آرامش در اينگونه محيطهاي آموزشي و ترتيبي و هم بر اساس شرايط و قف نامه جنبهي عموميت و کارکردهاي اجتماعي از مدارس سلب شد، مگر در پارهاي از مدارس که داراي دو کارکرد عبادي و آموزشي بودند که اصطلاحا به آنها مسجد -مدرسه يا مدرسه - مسجد گفته ميشود.با توجه به اينکه در مدرسهي خالصيه شاهد اختصاص سه فضا به عنوان مسجد هستيم و عملا در شرايط وقفنامه به عموم مسلمين اجازهي استفاده از اين فضاها و حوضها و چاههاي آب موجود در ساختمان داده شده لذا اين بنا را از نوع مسجد - مدرسه بايد تلقي نمود و همچنين علاوه بر کارکرد اصلي - کارکرد تربيتي آموزشي - جنبههاي مذهبي و اجتماعي را نيز به کارکرد اصلي اضافه کرد (17)پي نوشت : 1-در خصوص اهداف صفويان از برپايي مدارس و همچنين ويژگيهاي اداري و معماري آنها رک: جاوري، محسن، «مدارس دورهي صفوي»، رواق، س 1378، 1، ش 3، صص 68 - 55.2-محلهي جماله در فاصله پانصد متري جنوب غربي مسجد جامع اصفهان و شمال خيابان عبدالرزاق واقع شده و قدمت آن به قبل از دورهي صفوي ميرسد. اين محله زير مجموعهي محلهي بزرگ و کهن دردشت است که خود از محلات اوليه و اصلي اصفهان ميباشد. جهت اطلاع بيشتر در اين خصوص نک: ادارهي کل مسکن و شهرسازي استان اصفهان، طرح بهسازي محلهي جمالهي اصفهان، وزارت مسکن و شهرسازي، مهر 1372.3-الموسويالجزايري، سيد نعمتالله،الانوار النعمانيه، الجزء الرابع، تبريز، ناشر الحاج سيدهادي بنيهاشمي، بيتا، صص 313 - 312.4-صدر هاشمي، محمد، «مدرسهي ميرزا تقي»، هفته نامهي سرنوشت، چاپ اصفهان، س 1، ش 1322، 22.5-هر چند اين کتيبه قبلا معرفي شده ولي به دليل دسترس نبودن و نايابي منبع محل درج آن (هفته نامهي سرنوشت، چاپ اصفهان، 1322 ه ش، ش 21 و 22)، که به تعداد محدود و در سطح اين استان منتشر ميشده، در اين مقاله عرضه ميشود.6-جاي نام سلطان به دليلي که برنگارنده روشن نيست خالي گذاشته شده و در واقع به هيچ عنوان قلم نخورده و اين در حالي است که مرحوم صدر هاشمي به اشتباه بر اين تصور بوده که نام و القاب شاه عمدا تراشيده شده است! رک. همان، ش 22.7-در اين کتيبه ارقام ماده تاريخ بنا عينا زير کلمات مورد نظر نبشته شده که جمعا رقم 1071 را نشان ميدهد. کتيبهي ياد شده متأسفانه شکسته و از وسط به دو نيم شده و در حال حاضر در انبار مدرسهي نوساز خالصيه نگهداري ميشود. ضمنا به دليل عدم امکان جابهجايي، تهيهي عکس مناسب از آن ميسر نگرديد.8-براي تحرير مفاد وقفنامه از اين شيوهي کتيبهنگاري استفاده شده است:ضربدر ضربدر ضربدر براي قسمتهايي که به عمد تراشيده يا محو شدهاند؛.... براي قسمتهاي ناخوانا و افتادگي؛[ ] براي حدس حروف و کلمات به طور مطمئن؛[؟] براي حدس حروف يا کلمات به طور غير مطمئن؛() براي هر گونه توضيح اضافي.در اين خصوص رک:Ludvilic Kalus lnscriptions Arabes des lles de Bahrain Contribution a Lihistoine de Bahrain entre Le XLe et XVlle Slecles Paris. 1990.p.15.9-شاردن، ژان، سفرنامهي شاردن، ج 4، ترجمهي اقبال يغمايي، تهران، توس، 1374، ص 1362.10-شايان ذکر است کاروانسراي زيبا و منحصر بفرد مهيار نيز با تسخير جادهها توسط انواع خودروها و پيچيده شدن طومار کاروانرويي به سرنوشت ساير بناهاي مشابه و بدون عمل کردش يعني متروکه شدن دچار شد و چنانچه رسيدگي درخور توجهي بدان نشود، به زودي به يک ويرانه بدل خواهد شد11-دروازهي ديگر که رو به شمال باز ميشد دروازهي طوقچي نام داشته است.12-سنبلان چومولان يا چلمان در اوايل قرن حاضر به سنبلستان تغيير داده شده و هم اکنون با اين نام شناخته ميشود. بنا به نظر خانم گلمبک، هستهي اصلي شهر اصفهان در قرون اوليهي اسلامي از اجتماع چند روستاي مجاور همديگر (حدود پانزده روستا) به نامهاي يوان، سنبلان، خوشينان، فرسان، کراآن، باتيرکان، نزواسکان، اشکهان، يهوديه، خورجان، فلفلان و...، به وجود آمده و محلهي دردشت به عنوان يکي از محلههاي اوليهي اصفهان از اين لحاظ سابقهاي کهن دارد. در اين خصوص نک: گلمبک، ليزا، «الگوهاي شهري اصفهان پيش از صفويه»، ترجمهي محمد نفيسي، معماري و شهرسازي، ش 42 و 43، دورهي هفتم، خرداد 1377، صص 18 - 8.13-شاردن، همان، ص 1398.14-از اوايل قرن حاضر به اين سو با توسعهي شهر اصفهان بسياري از قسمتهاي بافت تاريخي در اثر بيتوجهي و فقدان ديد علمي و تخصصي در اين خصوص، تخريب و با احداث خيابانهايي که از ميان بخشهاي تاريخي ميگذشت عملا موجب بريدگي بافتهاي تاريخي و قطع ارتباط منطقي ميان کوچهها، گذرها، بازارچهها، ميادين ومحلات ديگر گرديد، تضعيف شد. در همين خصوص اقدامات مشابه در ساير شهرهاي کهن به دليل درهم ريختن و ايجاد بينظمي در بخشهاي تاريخي به تدريج مقدمات تغيير چهرهي اين شهرها و بر هم زدن نظام محلهها را پديد آورد به نحوي که به طور مثال از محلات قديمي چيزي جز نام آنها باقي نماند. براي نمونه در اصفهان احداث خيابان ابنسينا در سال 1355 يکي از اين دست اقدامات است که بافت محلهي دردشت را دچار تغييرات عمده نمود؛ خيابان ياد شده با بريدن اين محله موجب قطع ارتباط بخشهاي مختلف آن شد و به تدريج وضعيت ناهمگون فعلي را به دنبال آورد. شايان ذکر است اين ديدگاه نادرست که مدرنيسم در شهرسازي را در امحا و تخريب بافتهاي تاريخي ميبيند متأسفانه همچنان جريان دارد و تا کنون لطمات جبرانناپذيري بر کالبد شهرهاي تاريخي وارد آورده است. مثلا در شهر اصفهان اخيرا با تخريب يک کاروانسراي قاجاري در ابتداي چهارباغ صفوي و محدودهاي که قبلا در دورهي صفوي دروازه دولت ناميده ميشد يک ساختمان تجاري عظيم به ارتفاع پنجاه متر به نام ارگ جهاننما برپا کردهاند که با شرافت تاريخي اصفهان کاملا منافات دارد و به دليل قرار گرفتن در محدودهي تاريخي شهر به منظر بناهاي تاريخي خدشه رسانده است و از اين لحاظ مانند روييدن شاخ کرگدن بر پيشاني آهوست. اميد است به زودي سياستگذاريها و برنامهريزيهاي شهري در زمينهي مسايل تاريخي با پشتوانهي علمي و تخصصي مورد لحاظ قرار گيرد[email protected]شاردن، همان، ص 1503.16-گلمبک، همان، ص 14.17-نگارنده در پايان از کمکهاي فکري سرکار خانم دکتر هايده لاله و آقاي عمادالدين شيخالحکمايي کمال تشکر را دارد. در ضمن از مساعدت آقاي مجتبي ايمانيه و آقاي فرشيد ابراهيمپور که در زمينهي دسترسي به منبع ناياب هفتهنامهي سرنوشت اين جانب را ياري دادهاند قدرداني مينمايد.منبع: ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4782]
صفحات پیشنهادی
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن-مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن نويسنده: محسن جاوري مقدمهبا آغاز حکومت صفوي موج جديدي از مدرسهسازي شروع شد و با ...
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن-مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن نويسنده: محسن جاوري مقدمهبا آغاز حکومت صفوي موج جديدي از مدرسهسازي شروع شد و با ...
کتابهای وقف
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... موقوفه • مدرسه ي خالصيه ي اصفهان و وقف نامه ي آن • وقف نامه مسجد مدرسه سپه سالار قديم ...
کتابهای وقف-• وقف در آسياي ميانه • مروري اجمالي بر مقرارت وقف در ساير کشورها ... موقوفه • مدرسه ي خالصيه ي اصفهان و وقف نامه ي آن • وقف نامه مسجد مدرسه سپه سالار قديم ...
تاریخچهی کامل نقارهزنی
تاریخچهی کامل نقارهزنی-تاریخچهی کامل نقارهزنینواختن نقاره از زمانهاى قدیم در ... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن-مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن .
تاریخچهی کامل نقارهزنی-تاریخچهی کامل نقارهزنینواختن نقاره از زمانهاى قدیم در ... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن-مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن .
مجلس شبيه خواني و تعزيهي وقف قالي به صحن و سراي سيدالشهدا
پور حيدر و دارندهي غضب به چشمان ملاحتبار اما به شمشير خونبار، به طي الارض از عالم معنوي و از قلمرو کيهان غيبي، - به اذن .... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن ...
پور حيدر و دارندهي غضب به چشمان ملاحتبار اما به شمشير خونبار، به طي الارض از عالم معنوي و از قلمرو کيهان غيبي، - به اذن .... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن ...
فهرست اسناد بقعهي شيخ صفي الدين اردبيلي در بايگاني مرکزي - واضح
فهرست اسناد بقعهي شيخ صفي الدين اردبيلي در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه نويسنده: عمادالدين شيخ ... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن ...
فهرست اسناد بقعهي شيخ صفي الدين اردبيلي در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه نويسنده: عمادالدين شيخ ... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن ...
صندوق منبت امام زاده موسي (خوروين کرج)
منطقهي لواسان، در نزديکي تهران، از مراکزي است که دستساختههاي چوبي آن، به ويژه صندوقهاي نفيس مقابر، در برخي از .... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن ...
منطقهي لواسان، در نزديکي تهران، از مراکزي است که دستساختههاي چوبي آن، به ويژه صندوقهاي نفيس مقابر، در برخي از .... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن ...
شرايط واقف، عين موقوفه و موقوف عليه از ديدگاه فقه اسلام
رکن اول، يعني صيغه وقف از نگاه فقه اسلامي پيش از اين مورد بررسي قرار گرفت (1). در اين مقاله رکن دوم و ... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن · وقف نامه مسجد ...
رکن اول، يعني صيغه وقف از نگاه فقه اسلامي پيش از اين مورد بررسي قرار گرفت (1). در اين مقاله رکن دوم و ... مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن · وقف نامه مسجد ...
21 شهر استان قزوين داراي طرح جامع و تفصيلي مي شود
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن بر همين اساس، مدارس متعددي در اين دوره بر پا شد که بيشترين آنها در شهر اصفهان پايتخت مهم ... شده است در راستاي روشن کردن ...
مدرسهي خالصيهي اصفهان و وقف نامهي آن بر همين اساس، مدارس متعددي در اين دوره بر پا شد که بيشترين آنها در شهر اصفهان پايتخت مهم ... شده است در راستاي روشن کردن ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها