واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جایگاه مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی
مرجعيّت عامّة جهان شيعه، بعد از مرحوم «آخوند خراساني» خصوصاً به مرحوم «ميرزا محمّدتقي شيرازي» (متوفّي 1338 قمري) و مقداري نيز به مرحوم «سيّدمحمّدكاظم يزدي» (متوفّي 1337 قمري) منتقل گرديد. مرحوم «ميرزامحمّدتقي شيرازي» احتياطات خود را به «مرحوم سيّد» ارجاع داد و همين أمر، در مرجعيّت مرحوم سيّد مؤثّر بود. بعد از فوت ميرزاي شيرازي (دوّم) «مرحوم سيّد» و «مرحوم ميرزاي نائيني» به مرجعيّت رسيدند. ألبتّه شهرت و مقلّدين «مرحوم سيّد» از «مرحوم نائيني» بيشتر بود. بعد از فوت «مرحوم ميرزاي نائيني» در نجف و «مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري» در قم (در سال 1355 قمري) مرجعيّت تقليد شيعيان، در بخش عمدةجهان تشيّع تا زمان فوت مرحوم سيّد (در سال 1365 قمري) يعني حدود 10 سال در آن عالم جليلالقدر (أعلي الله مقامَه الشَّريف) منحصر گرديد. آيتالله حاج شيخ علي غروي علياري (از علمأ تبريز و شاگرد مرحوم سيّد) ميگويد : آقاي حاج شيخ خليل اصفهاني«ره» كه از اساتيد ما بود در تبريز ميفرمود : چند نفر از تجّار تبريز پيش من آمدند، گفتند : ما مقلّد آيتالله بروجردي هستيم. از ايشان بخواه رسالهاش را براي ما بفرستد. در آن زمان آيتالله بروجردي«ره» در بروجرد بود و مرجعيّت مطلقه را «آقا سيّدأبوالحسن اصفهاني» داشت. به ايشان نامه نوشتم و درخواست آقايان را مطرح كردم. آيتالله بروجردي«ره» در پاسخ نوشت : رساله دادن براي من آسان است، ولي شقّ عصاي مسلمين است (موجب اختلاف و تفرقه ميگردد). فعلاً عَلَمِ اسلام در دست «آيتالله اصفهاني» است. ايشان مرجع عليالاطلاقاند. صلاح اين است كه اين آقايان از ايشان تقليد كنند. همچنين «مرحوم آقاضيأ» با اينكه شاگردِ «مرحوم آخوند» بود و همدوره و همدرس «آقا سيّدأبوالحسن اصفهاني» ولي راضي نشد در نجف رسالهاش را چاپ كنند. شاگرد وي «مرحوم آيتالله آقاشيخ حسين علّامي» در باختران رسالة «مرحوم آقاضيأ» را چاپ كرده بود. أهالي «مشكين شهر» و «اردبيل» از «آقاميرزا أبوالحسن مشكيني» رساله خواسته بودند. فرموده بود : مرجع عليالاطلاق «آقا سيّدأبوالحسن» است. از وي تقليد كنيد. «مرحوم آيتالله شهيدي» با اينكه از سه مدرّسِ معروف نجف بود (مرحومين آيات ايرواني و شهيدي و مشكيني) و در علم و تقوا معروف، تا «مرحوم اصفهاني» زنده بود، رساله ننوشت. تبريز هم كه آمده بود، از «آقا سيّدأبوالحسن» ترويج ميكرد. آيتالله شيخمحمّد فاضل لنكراني فرمودند:ايشان (مرحوم آيتالله بروجردي) با تمام لياقت و صلاحيّتي كه داشت، تا وقتي كه «آيتالله آقا سيّدأبوالحسن اصفهاني» زنده بود، چون زعامت مسلمين به دست ايشان بود در برابر آن بزرگوار خضوع داشتند. حتّي سهم امام(ع) را هم براي ايشان ميفرستادند! «آيتالله حاج شيخ علي پناه اشتهاردي» (دام ظلّه) از قول «مرحوم آيتالله العظميَ بروجردي» : من آن وقت كه اصفهان بودم، تعدادي از شاگردانم در آذربايجان بودند. بعدها ديدم اين آقايان از آذربايجان برايم نامهاي نوشتهاند كه : چون شما را أعلم ميدانيم برخود لازم ديدهايم، مردم را به شما ارجاع بدهيم (در حاليكه آيتالله اصفهاني در قيد حيات بودند) رسالههاي عمليّة خودتان را به اين ناحيه بفرستيد. من در جواب نوشتم : كار شما درست نيست. من نه رساله ميفرستم و نه به چنين كاري رضايت دارم!! زيرا مردم هم اكنون «مرجع تقليد» دارند و تقليدشان هم بر طبق موازين شرعي محكوم به صحّت است. چه وجهي دارد كه شما مردم را به ديگري ارجاع دهيد؟!! منبع:مجلة حوزه: شماره 44 ـ 43 تنظیم :نقدی-حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]