واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فطرتی برای آرامش زنان
برای مطالعه ی قسمت قبل اینجا کلیک کنید.همانگونه كه بیتوجهی به غریزه خودنمایی و تبرّج برای زن زیانبخش است، خودنمایی و تبرّج بیش از اندازه و خارج از چهارچوب حجاب نیز زیانبخش خواهد بود و سلامت روانی زن را به مخاطره میاندازد. این مطلب دقیقا مانند این است كه بگوییم: غذا خوردن برای سلامتی ضرورت دارد، اما زیادهروی و عدم رعایت قانون غذا خوردن مضر است. در ارضای نیازهای روانی نیز باید جانب اعتدال رعایت شود، زیرا هرگونه زیادهروی در آن موجب از دست رفتن انرژی روانی انسان میشود و سلامت روانی او را مختل میسازد. البته تفاوتی كه در ارضای نیازهای روانی، مثل نیاز به خودنمایی و تبرّج در زن، با نیازهای جسمانی مثل نیاز به غذا خوردن وجود دارد این است كه اینگونه نیازها سیریناپذیرند و اگر انسان در ارضای آنها حد افراط را در پیش بگیرد، نه تنها نیاز او برطرف نمیشود، بلكه روز به روز تشنهتر شده، تمام فكر و ذهن او را به خود مشغول میكند. اگر زن در توجه به زیبایی ظاهری و خودآرایی افراط كند، كمكم به حدّی میرسد كه بیمارگونه به تجمّل و آرایش میپردازد و هیچگاه احساس ارضا و سیری نمیكند.شهید مطهّری در اینباره مینویسد: «روح بشر فوقالعاده تحریكپذیر است. اشتباه است كه گمان كنیم تحریكپذیری روح بشر محدود به حد خاصّی است و از آن پس آرام میگیرد. همانگونه كه بشر ـ اعم از مرد و زن ـ در ناحیه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و تملّك جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس سیر نمیشود. و از طرفی، تقاضای نامحدود ، خواه ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد».1 از اینجا فلسفه و حكمت وجوب پوشش و حجاب برای زن در اسلام مشخص میشود؛ زیرا این حكم به دلیل اینكه نقش اساسی در متعادل كردن غریزه خودنمایی و تبرّج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اضطرابها و دغدغههای فكری زن محسوب میشود. غریزه حیاخصیصه حیا و شرم به طور طبیعی، در زن بیش از مرد وجود دارد. به همین دلیل است كه زن فطرتا و از روی طبع و غریزه، میل به پوشش بدن خود در مقابل نامحرم دارد و از برهنگی دچار اضطراب میشود. شواهد فراوانی در اسلام بر فطری و غریزی بودن حیا برای زن وجود دارند و علاوه بر اینكه قرآن به این مطلب اشاره كرده، از نظر روانشناسی، زیستشناسی و جامعهشناسی نیز قابل اثبات است.1. دیدگاه اسلام درباره حیای زنقرآن در داستان حضرت آدم و حوّا، پس از اینكه میفرماید آنها فریب شیطان را خوردند و از درخت ممنوعه تناول كردند، میفرماید: (فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ) (اعراف: 22)، و هنگامی كه از آن درخت چشیدند، زشتیها و قسمتهای پنهان اندامشان بر آنها آشكار شد و (به سرعت) شروع به قراردادن برگهای درختان بهشتی بر خود كردند تا آنها را بپوشانند.از این داستان، به روشنی میتوان فهمید كه آدم و حوا هنگام برهنه شدن، مضطرب و پریشان شدند؛ زیرا برای رهایی از این حالت، به برگهای درختان پناه آوردند و خود را با آنها پوشاندند و صبر نكردند تا لباس مناسبی به دست آورند. این در حالی است كه اولا، آنها همسر یكدیگر بودند و جایز بود در مقابل هم برهنه شوند. ثانیا، هیچ كس در آنجا نظارهگر آنها نبود تا شرمندگیشان به خاطر او باشد. ثالثا، چون اولین انسان بودند، پوشش برای آنها جنبه اكتسابی هم نداشت. بنابراین، تنها دلیل اضطراب ایشان از برهنگی، فطری بودن حیا در آنها بود و چون برهنگی خلاف فطرت است، اضطرابآور است.2 2. دیدگاه زیستشناسی و روانشناسی درباره حیای زنزیستشناسان و روانشناسان هم به فطری بودن حیا در زن (و بلكه در جنس ماده) اذعان دارند. دكتر فخری، فیزیولوژیست مصری، در اینباره میگوید: «اصل و مبدأ احساس حیا، همان احساس حیوانی جنس ماده در مورد حیاست و به همین جهت میبینیم نوعا احساس حیا در زنان از مردان قویتر است».3برخی از روانشناسان معتقدند: حیا با آفرینش زن به هم آمیخته است و تطوّرات جسمی دوران بلوغ، كه معمولا با بروز حالت روحی و روانی گوناگونی همراه است، عامل درونی حیا را به نمایش میگذارد. كتاب طبایع زنان درباره وضعیت روحی و روانی پسران و دختران در دوران انتقال از كودكی به نوجوانی (دوران بلوغ) مینویسد: «فرق بین این دو جنس خیلی زیاد است؛ مثلا، دختر در این سن متانت خویش را دارد و در نهایت، رشد و وقار زندگی مینماید، در حالی كه پسر سالهای دراز دیگری لازم دارد تا عاقل گردد.»4 سپس در مورد آثار بلوغ در دختران میگوید: «خجالت در او (دختر) زیاد و تأمّلش در حركات و اطوار خویش فوقالعاده گردیده و میلش به انفراد و تنهایی زیاد خواهد شد.»5بنابراین، وقتی حیا در زن فطری باشد، حجاب و پوشش هم، كه از آثار و نتایج آن است، فطری خواهد بود. منتسكیو (C.L.D.S.Montesquieu) میگوید: «تمام ملل جهان در این عقیده مشتركند كه زنها باید حجب و حیا داشته باشند تا بتوانند خودداری كنند. علتش این است كه قوانین طبیعت اینطور حكم كرده است و لازم دانسته زنها محجوب باشند و بر شهوات غلبه نمایند. طبیعت مرد را طوری آفریده كه تهوّرش زیادتر باشد، ولی زن طوری آفریده شده كه خودداری و تحمّلش زیادتر باشد. بنابراین، هرگز نباید تصور كرد افسار گسیختگی زنها بر طبق قوانین طبیعی است، بلكه افسار گسیختگی بر خلاف قوانین طبیعت میباشد و بر عكس، حجب و حیا و خودداری مطابق قوانین طبیعت است؛ زیرا طبیعت ما را طوری آفریده كه به نقص خود پیببریم و به همین جهت است كه دارای حجب و حیا هستیم؛ زیرا حجب و حیا همانا خجلتی است كه شخص از نقص و عدم كمال خود دارد.»6 3ـ دیدگاه جامعهشناسی درباره حیای زنبررسی جامعهشناختی و تاریخی حجاب نیز فطری بودن حیا در زن را به اثبات میرساند؛ زیرا بنابر گواهی متون تاریخی، در اكثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ، فراز و نشیبهای زیادی را طی كرده و گاهی با اعمال سلیقه حاكمان، تشدید یا تخفیف یافته، ولی هیچگاه به طور كامل از بین نرفته است. مورّخان به ندرت، از اقوام بدوی، كه زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میكنند.دانشمندان، تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاریخ و عصر حجر نسبت میدهند. كتاب زن در آینه تاریخ پس از طرح مفصّل علل و عوامل تاریخی حجاب، مینویسد: «با توجه به علل ذكر شده و بررسی آثار و نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط میشود و به این دلایل، عقیده عدهای كه میگویند مذهب موجد حجاب میباشد صحّت ندارد، ولی باید پذیرفت كه در دگرگونی و تكمیل آن بسیار مؤثر بوده است».7نتیجهای كه از این مطلب میتوان گرفت این است كه گرایش زنان در طول تاریخ و در خلال فرهنگها و تمدنهای گوناگون، و حتی بعضا متضاد، به حجاب و پوشش، این حقیقت را به اثبات میرساند كه حیا، كه تبلور آن حجاب زن در مقابل نامحرم است، ریشه در فطرت و غرایز زن دارد و به همین دلیل، یك خصیصه مشترك در بین تمام زنان بوده است. منبع : مجله ی علمی تخصصی معرفتتنظیم برای تبیان : داوودی پی نوشت :1 ـ مرتضی مطهری، مسئله حجاب، تهران، صدرا، 1379، ص434.2ـ محسن قرائتی، تفسیرنور،ج4، ص35.3 ـ به نقل از: علی محمدی آشنایی، حجاب در ادیان الهی، قم، اشراق، 1373، ص26.4ـ حسینی نجفی به نقل از: علی محمدی آشنایی، پیشین، ص 26.5 ـ همان.6 ـ منتسكیو، روحالقوانین، ترجمه علیاكبر مهتدی، تهران، امیركبیر، 1362، ص 442.7 ـ ر.ك: علیاكبر علویقی، زن در آینه تاریخ، تهران، 1357. :حیا مهم است یا حجاب؟ «خود نمایی»چرا و چگونه؟ خود نمایی و تخریب عشق چادر چه ربطی به حجاب دارد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]