واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: چه کسانی به رهبری نظام جفا می کنند؟ سیدضیاءالدین احتشام عصرایران - سخنرانی های اخیر مقام معظم رهبری حاوی نکاتی است که اگر از سوی مدعیان ولایتمداری مورد اطاعت کامل قرار گیرد ، می توان به بهبود وضعیت سیاسی جامعه در فضای تنش آلود ماه های پس از انتخابات امیدوار بود.روی سخن این نوشتار نیز ، مخالفان دولت و معترضان به انتخابات و اپوزیسیون نیست چه آن که بسیاری از آنان ، حتی در ادعا نیز سخن از ولایت پذیری ندارند ، بلکه مخاطبان این وجیزه ، کسانی هستند که تمام وجود و ماهیت سیاسی خود را رهین تاکیدات و تصریحات مکرر خود در باب اطاعت از " ولی امر" هستند و اگر جایگاهی و احترامی دارند ، نه به خاطر شخصیت خاص خودشان ، بلکه به این دلیل است که خود را پیرو خط رهبری می نمایانند( و این که تا چه اندازه در این خصوص صادق اند ، الله اعلم).مروری بر سخنان رهبر معظم انقلاب در چند ماه اخیر و مقایسه عملکرد برخی آقایان -که به جز خود کسی را رهرو راه امام و انقلاب و دلسوز منافع ملی نمی دانند- نشان می دهد که اینان ، به همان اندازه که در حرف ، ولایی هستند ، در عمل "خودسر" ند و اجتهاد در برابر نص می کنند.به عنوان مثال رهبر معظم انقلاب بر حفظ حرمت مسوولان نظام و مشخصاً رؤسای سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کردند ولی شاهدیم که برخی روزنامه های مدعی ولایتمداری برغم تصریحات صریح ولی امر ، تندترین بی احترامی ها را نثار رئیس قوه قضائیه و رئیس مجمع کردند و در روز 9 دی ، پلاکاردهایی حاوی شعارهای موهن علیه هاشمی تهیه کردند و به دست شرکت کنندگان دادند. حتی کار این مدعیان پیروی از رهبری ، به جایی رسید که یک روحانی عالیرتبه ، علیه وی سخنرانی کرد که با هاشمی حتی به بهشت هم نمی رود و هاشمی نیز در مقابل ، بعد از مدت ها سکوت ، تهدید به افشای سوابق عملکردی او نمود.حال بیایید فارغ از گرایش های سیاسی خود و با داور قرار دادن وجدان انسانی خودمان به پاسخ این سوال بیندیشیم که اگر رهبر معظم انقلاب آن توصیه ها را درباره حفظ حرمت هاشمی نمی کردند ، مگر بدتر از این رفتاری که اکنون دارند ، آیا می توانستند پیشه کنند؟ و به راستی توصیه های صریح و تفسیرناپذیر رهبری در این خصوص ، در کجای منش گفتاری و رفتار سیاسی آنها جای دارد؟اگر این گونه رفتارها ، عدول از دستور صریح ولی امر نیست ، پس چیست؟!مثال دیگر ، تاکیدات جدی رهبری است بر اجتناب از حرکت های خودسرانه ؛ در حالی که ایشان به واضح ترین شکل ممکن و به زبان فارسی اعلام کردند که همه چیز باید وفق " مر قانون" و توسط نهادهای مسوول انجام گیرد و هیچ کس حق اقدامات خودسرانه ندارد ، روحانی مدعی ولایتمداری ، فریاد می کشد که خرخره مخالفان را می جویم و کرکره شان را پایین می کشیم و در جمع "انصار حزب الله " آنها را تحریک می کند که مانند نواب صفوی ، شخصاً وارد عمل شوند و کار سران معترضین را یکسره کنند!همچنین در شرایطی که رهبر انقلاب ، از باز بودن آغوش نظام ، برای بازگشت " دوستان دیروز " سخن می گویند ، بعضی از همین مدعیان ، با ترس از این که مبادا روابط دوستان دیروز ، با دیگر صمیمی شود ، فریاد می کشند که حتی اگر سران معترضان ، توبه هم کنند ، به خود و خدایشان مربوط است و بازگشتی در کار نیست جز لابد به سمت چوبه های دار!یا در شرایطی که رهبر انقلاب ، درباره لزوم بازگشت آرامش به کشور سخن می گویند و به درستی آن را لازمه حرکت چرخ های حرکت کشور می دانند و متعاقب آن ، فضا به سمت آرامش می رود ، ناگهان یکی از همین مدعیان پیروی از رهبری ، سخنی می گوید ، مصاحبه ای می کند ، و مقاله ای می نویسد و بدین سان رشته ها را همه پنبه می کند تا ناظران با انصاف ، بر عدم صداقت اینان در پیروی از ولایت فقیه ، نه تردید ، که ایمان بیاورند.وجه مشترک این طیف نیز این است که اولاً از نام و جایگاه رفیع رهبری برای خود ، شأن و شخصیت می سازند و ثانیاً بیانات رهبری را تا جایی می پذیرند و بر روی آن مانور می دهند که به سودشان باشد و الا هر گاه رهبری معظم انقلاب ، در جایگاه یک شخصیت مذهبی و سیاسی فراجناحی ، سخنی می گویند که در چارچوب منافع و دیدگاه های سیاسی شان نمی گنجد ، خود را به کری می زنند و انگار نه انگار که ولی فقیه ، دستوراتی واجب الاطاعه برای پیروان خویش صادر کرده اند.نقطه اشتراک دیگر اینان ، آن است که اصرار دارند هر بار که سخن می گویند ، تاکید کنند که برای دفاع از رهبری دارند حرف می زنند، در واقع آنها به طرزی تصنعی ، می کوشند خود را نزدیک ترین افراد به رهبری و مخلص ترین پیروان رهبری معرفی کنند. این درحالی است که یاران نزدیک رهبری ، بی آن که نیازی به ریاکاری احساس کنند ، در هر جایگاهی که هستند ، بی هیچ ادعایی در حال خدمت به جامعه و گوش به فرمان رهبری هستند و اگر نیاز باشد ، حتی از نثار جان خود نیز برای حفظ انقلاب و وکشور ابایی ندارند کما این که بسیاری از مردم عادی و بی نام و نشان جامعه نیز چنین اند و مگر جنگ را همین افراد به تبعیت از ولی فقیه زمان، اداره و کشور را حفظ نکردند؟!البته یک نکته در باب عملکرد برخی مدعیان ولایتمداری نباید ناگفته گذاشت ؛ شاید گفته شود که این ها نیز از آزادی های سیاسی برخوردارند و حرجی نیست بر بهره مندی شهروندان از حقی به نام آزادی های مدنی.این سخن درستی است و اگر اینان ، از این منظر سخن می گویند ، مشکلی نیست ولی در چنان صورتی ، حق ندارند منویات درونی و تمایلات جناحی و سیاسی خود را به نام رهبری و دفاع از ولایت فقیه عنوان کنند و به حساب و هزینه جایگاه دینی و ملی رهبری، تمتعات سیاسی و کامجویی های جناحی خود را دنبال کنند و به تسویه حساب های گروهی بپردازند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]