واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آلپامیش،آق پومیش یا آلپامیشته؟آسیای مركزی و حماسه آلپامیش
آلپامیش نام قهرمانی افسانه ای است كه بر اساس برخی منابع از قرن دهم و برخی دیگر از قرن چهاردهم میلادی سینه به سینه روایت شده و در این روند به داستانهای منظوم و سنتی و بخشی از ادبیات شفاهی آسیای مركزی تبدیل گردیده است . بر اساس تخمین كارشناسان ادبیات شفاهی ،تاكنون چهارده هزار بیت شعر تركی در مورد آلپامیش جمع آوری شده است.بر اساس روایات منقول،آلپامیش با داستانهای سنتی قبایل ترك در دشت قبچاق یعنی منطقه ای كه مغولستان ، قزاقستان، قرقیزستان و بخشی از ازبكستان را در بر می گیرد آمیخته است.این قهرمان را می توان با ماناس در داستان های قرقیزی و یا رستم در داستان های فارسی مقایسه نمود. ملیت های قزاق، قره قالپاق و باشقیرهای تاتار،آلپامیش را از خود می دانند و هریك به گونه ای از این قهرمان یاد می كنند.ازبكها نام این قهرمان را «آلپامیش» ، قزاقها و قره قالپاقها«آلپامیس» ،اهالی كوهستان آلتای «آق پومیش یا آلپومیش»، باشقیرهای تاتار«آلپمیش» و تاتارهای قزاق«آلپامیشته» می نامند.آلپامیش در میان تاجیكها به دلیل حاكمیت زبان فارسی جایگاه ویژه ای ندارد.در قرون 16 و 17 هنگامی كه قلماقها (یكی از قبایل ترك) به دشت قبچاق حمله كردند برخی از ادیبان زمان،جمع آوری متون مختلف از داستانهای آلپامیش را برای حفظ ادبیات ترك،ضروری دانسته و به این امر اقدام نمودند. از آن زمان تاكنون دو متن بزرگ و اصلی و سی متن كوچك از این داستانها جمع آوری و حفظ شده است.فاضل یولداش اوغلی نقال و نویسنده معروف ازبك در جمع آوری و بازنویسی متون اصلی اهتمام ویژه ای داشت و تلاشهای وی باعث شد تا این متون نایاب تجدید چاپ شده و از طریق كتابخانه های ازبكستان در دسترس علاقمندان قرارگیرد.در این داستانها آلپامیش یك شخصیت ظلم ستیز است كه برای حفظ استقلال و یكپارچگی قبایل ترك و استقرار صلح و آرامش مبارزه می كند. وی با اخلاق حسنه و حسن سلوك می تواند الگوی مردم خود باشد.عشق به میهن،علاقه به مردم و صداقت در رفتار از خصوصیات آلپامیش است.ازشخصیتهای دیگر داستانهای آلپامیش،دختری به نام «بارچین» است كه محبوبه آلپامیش می باشد. همچنین «قلدرغاچ» خواهر و یادگار آلپامیش است.زندگی آلپامیش به دو دوره تقسیم شده است در دوره اول ، وی برای نجات محبوبش «برچین» كه توسط قلماق ها اسیر شده به آن سرزمین سفر كرده و با پهلوانهای قلماق مصاف می كند.وی پس از نجات «برچین» با وی ازدواج كرده و پدر وی را به قبیله خود منتقل می كند.در دوره دوم،آلپامیش برای نجات پدر و مادر همسر خود از دست قلماق ها با تابچه خان حاكم ظالم قلماق می جنگد اما شكست خورده و اسیر می شود و هفت سال در زندان قلماق ها می ماند.وی پس از این مدت از زندان فرار كرده و حاكم ظالم را می كشد و دوست خود كیقباد را بجای وی بر مسند قدرت می نشاند و به سرزمین خود باز می گردد.از زاویه ای دیگر می توان گفت كه حماسه آلپامیش داستان جنگ بین دو قبیله قنغرات متعلق به آلپامیش و قبیله قلماق متعلق به دشمن می باشد كه بی شباهت به جنگهای ایران و توران در شاهنامه فردوسی نیست .
آلپامیش اولین نماینده ادبیات شفاهی ترك زبانان آسیای مركزی می باشد.این داستانها به عنوان منابع تاریخی برای هویت قومی ترك زبانان از آلتای شرقی تا كوههای اورال تلقی شده و از آنجا كه یادآور مبارزه مردم منطقه بر علیه اشغالگری و نیل به آزادی می باشد در دوران روسیه تزاری موجب نارضایتی حكام وقت بوده تا حدی كه از نقل سینه به سینه آن ممانعت می كردند.در واقع روسها با تبلیغ ناسیونالیسم روسی سعی در تحریف و حذف ادبیات فولكلوریك ملل آسیای مركزی را داشته و در این روند بسیاری از متون داستانی الپامیش را نابود یا تحریف نموده اند.البته از آنجا كه نقالها جایگاه خاصی در ادبیات سنتی منطقه داشته و دارند امكان نابودی كامل قصه های آلپامیش وجود نداشت و در حقیقت نقالها در یك حركت مبارزاتی ، داستانهای آلپامیش را با اهداف ضد روسی ، مسیحیت گریزی و ملی گرایی به نسل بعد انتقال داده اند.استفاده از منابع اسلامی در نقل این داستانها ار نكات حائز توجه می باشد.بعد از قرن دهم و بخصوص در قرون چهارده تا هفده میلادی به دلیل اعتقادات اسلامی مردم،داستانهای آلپامیش با اسلام آمیختگی خاصی پیدا كرد و روایاتی از كتب قضاوت نامه و فتح نامه به این داستانها اضافه شد و نقالها كه بیشتر دارای گرایشات و اعتقادات اسلامی بودند پیروزی آلپامیش را ناشی از قدرت خدا و تعالیم اسلامی و تمسك به سیره پیامبر(ص) می دانستند.و حتی امروز نیز یكی از مباحث آكادمی ادبیات ازبكستان اسلام و آلپامیش است.چندی قبل نیز رادیوی ملی ازبكستان با حضور ادبای كشور در مورد آلپامیش و اسلام برنامه ویژه ای اجرا نمود.اساتید ادبیات ازبكستان معتقدند قصه های آلپامیش به دنبال نوعی همبستگی بین انسان و خدا می باشد.چرا كه این قهرمان قدرت خود را ناشی از قدرت خدادانسته و پیروزی در مقابل دشمنان را بخاطر نیت خداطلبانة خود می داند.نكته دیگر اینكه این داستانها در هنگام گفتگو از آداب و سنن ملل منطقه،به موسیقی توجه خاصی داشته و استفاده از صوت موذن در زمانهای مختلف را حركتی نه فقط برای دعوت به نماز بلكه برای حفظ فرهنگ مردم این سرزمین بشمار می آورد.نقالان نیز به هنگام نقل بخش های مذهبی داستان از شیوه خاصی نظیر تلاوت قرآن و نوحه كه به آن قرائت مذهبی می گویند استفاده می كنند كه این امر آمیختگی داستان با مفاهیم اسلامی را تائید می كند. در این داستانها، پس از پیروزی آلپامیش بر دشمنان كه خائنین به ملت خطاب می شوند،فرد مجرم اعدام نمی شود بلكه در راه خدا آزاد شده و به یافتن راهی برای حركت به سوی معبود اصلی یعنی خداوند ترغیب می شود. داستانهای آلپامیش معمولا دارای سه بعد می باشد.این ابعاد عبارتند از: 1-بعد حماسی(قهرمانی) 2-بعد عاشقانه 3-بعد تربیتیدر بعد حماسی،داستان قهرمانی های آلپامیش و پیروزیهای وی بر علیه ستمكاران و نیروهائی كه قصد ایجاد تفرقه و شكاف در میان قبایل دارند،نقل می شود.در این مرحله وی مبارزه برای آزادی معشوقه خود را تنها یك انگیزه فردی ندانسته و آن را در جهت نابودی ظلم و ایجاد تفاهم میان قبایل تلقی می نماید.مبارزات آلپامیش برای نجات معشوقه و جانبازیهای وی در این راه كه حتی منجر به اسارت طویل المدت وی می گردد و همچنین اشعاری كه در دوران جنگ و اسارت برای معشوقه خود می سراید از لطافت خاصی برخوردار بوده و با داستانهای بیژن و منیژه و شیرین و فرهاد قابل مقایسه است. این داستانها در كنار ابعاد حماسی و عاشقانه دارای لطائف و نصایح تربیتی نیز بوده و با استفاده از نظم ونثر.خصائل نیكوی انسان از جمله صداقت،میهن دوستی،بزرگ منشی ، مناعت طبع،احترام به بزرگان و مبارزه برای نابودی ظلم را ترغیب می كند.
در برخی از قصه های آلپامیش تمام ابعاد سه گانه وجود داشته و این داستانها كه به قصه های بلند موسومند طرفداران بیشتری در میان توده های مردم دارند.معمولا نقالان برای روایت قصه های آلپامیش مشكلات خاصی دارند.آنها برای راضی كردن مخاطبین باید تمام داستان را تعریف كرده و از خلاصه گوئی و افزودن مطالب اضافه به داستان پرهیز نمایند نقالان حتی باید با لهجه شخصیت های داستان صحبت كرده و داستان را با موسیقی و رقصهای سنتی آمیخته كنند.در برخی از شهرستانها داستانهای آلپامیش در مجالس عروسی و ختنه سوران نقل شده كه موجب ایجاد فضای فرهنگی در مراسم می گردد و همین امر موجب حفظ داستانهای فولكلوریك آلپامیش شده است.یكی از اهداف این قهرمان تخیلی كه در اكثر قصه های وی تكرار شده است اتحاد قبایل ترك و ایجاد یك وطن بزرگ با خصوصیات مشترك است.توجه به تقویت روابط خانوادگی و جامعه ای متشكل از خانواده هائی كه متحد و متفاهم هستند و تاكید برضرورت یك زبان، یك سرود و یك مذهب از ویژگیهای داستانهای آلپامیش میباشد.آلپامیش معتقد است كه آسیای مركزی مرز جغرافیائی ندارد.مرزها را بیگانگان تحمیل كرده اند و آسیای مركزی سرزمین اجدادی تمام كسانی است كه در آن زندگی می كنند. آنها یك وطن واحد هستند و می بایست در مقابل دشمنانی كه تهدیدی برای آنان بشمار می آیند متحد گردند.قبیله گرائی در نزد آلپامیش محكوم است و رفتار مناسب و مسالمت آمیز بین قبایل رمز موفقیت مردم می باشد.او همچنین زبان تركی و دین اسلام را دو محور مهم برای اتحاد قبایل و به عبارتی آسیای مركزی می داند.البته برخی از نویسندگان از جمله روس تباران،تاكید آلپامیش بر زبان تركی را با تفكر پان تركیسم برابر می دانند در صورتی كه نویسندگان و نقالان آسیای مركزی این تلقی را مردود شمرده و معتقدند تفكر پان تركیسم یك مكتب سیاسی است و از سوی ترك زبانان آسیای صغیر و برای تحكیم سلطه بر بخشی از اروپا و آسیا بوجود آمده و فاقد سابقه تاریخی در آسیای مركزی است. در حالیكه داستانهای آلپامیش صبغه فرهنگی داشته و در عین تاكید بر اتحاد ترك زبانان ، آنان را از سلطه جوئی و توسعه قدرت برحذر می نماید. این قبیل نویسندگان همچنین معتقدند كه تفكر پان تركیسم برای جلوگیری از ملی گرائی روسی و جهت مقابله با امپراتوری عثمانی خلق شد و به عنوان یكی از حامیان مسیحیت وارد صحنه شد در حالیكه در داستانهای آلپامیش ،اسلام گرائی برمسیحیت گرائی تفوق داشته و حتی در مواردی از مسیحیت به عنوان ابزار سلطه بیگانگان یاد می كند.از سوی دیگر روسیه در سال 1865 پان تركیسم را در جهت منافع خود و به عنوان تهدیدی برای منافع انگلیس مورد حمایت قرار داد و این امر نشان می دهد كه پان تركیسم در جهت منافع روسها بوده است. در حالی كه داستانهای آلپامیش دارای جنبه ای روس ستیزانه داشته و حفظ و ترویج آن نمی توانست در جهت مصالح روسها باشد.البته نمی توان منكر این شد كه تاكید بر اصالت هویت تركی، موجب ترویج روحیه همبستگی در میان ترك زبانان نیز گردیده و این امر زمینه مناسبی را برای حضور تركیه به عنوان حامی اصلی پان تركیسم در آسیای مركزی فراهم كرده است و به عبارت دیگر برخی مشتركات نیز بین پان تركیسم و داستانهای آلپامیش می توان پیدا نمود.كلام آخر اینكه در سالهای اخیر سمینارهائی در جهت حفظ و ترویج ابعاد فرهنگی داستانهای آلپامیش به عنوان ادبیات شفاهی منطقه در كشورهای آسیای مركزی برپا شده است.برگزاری كنفرانس بزرگداشت هزاره آلپامیش در ازبكستان از این نمونه اقدامات تلقی میگردد و به نظر می رسد با مرور زمان ابعاد بیشتری از این حماسه تاریخی مردم آسیای مركزی روشن گردد. منابع:1-H.B.Paskoy – Central Asian identity under the Russian rule 2-Abubekir Anmadjan Divay -Alpamish نویسنده: محسن - پاك آیین تنظیم:بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]